برگردان: آذر جوادزاده
بخشی از بیانیه ی پایانی کنفرانس “فرهنگ برای شهرهای پایدار” :
نوشتههای مرتبط
پایداری یک مفهوم فرهنگی و فرهنگ، پیشران و سرچشمهی خلاقیت در توسعهی پایدار شهری و بازآفرینی شهری محسوب میشود که بر پایهی تنوع فرهنگی،تکوین و مشارکت کامیونیتی(اجتماع محله ای) امکان پذیر است.
پایداری یک مفهوم فرهنگی ست که از ارتباط بین کامیونیتی (اجتماع) و محیط زیست ِفرهنگی و طبیعی ِ هر جامعه میروید. تاکید میشود که در عصر فزونی هرچه بیشتر ِ دیجیتالی، الگوهای شهری متنوع بوده و تغییر پویای مداوم در شهرها مدنظر است. بنابراین از هرگونه مدلهای استاندارد و از پیش تعیین شده به شدت امتناع میشود و در مقابل، از پیشبرد رویکرد مبتنی بر ویژگی مکان، همگرایی و نوآوری برای برنامه ریزی شهرها شامل: دیدگاههای فضایی، زیستمحیطی، انسانی، اجتماعی و اقتصادی؛ پشتیبانی خواهد شد.
در چالشهای اجتماعی، اقتصادی و بحران زیستمحیطی ؛ تلاش به سمت فراگیربودن، مردممحوری و نیز پارادایمهای توسعه شهری با مفاهیم فرهنگی، دارای اهمیت اُولا است. بنابراین تاکید میشود که رهنمودهای نوین شهری کاملا در هماهنگی با میراثفرهنگی، صنایع ِ دستی ِ خلاق ِ فرهنگی ، درک تخیل ِ ذاتی فردی و هوش جمعی مردم قرار دارد. موارد اخیر، پیش شرط برای ایجاد شهرهای ایمن ، فراگیر و پایدار هستند.
- شهرهای مردم- محور: شهرهای انسانی از طریق فرهنگ برای پیشبرد زیستمندی و قدرتمندکردن مردم با ارتباط به کامیونیتی ها (اجتماعات محله ای) و شکل دادن محیط زیستشان.
- اقتصاد پایدار شهری: کاهش فقر و مدیریت تحولات اقتصادی با پیشبرد سرمایهیفرهنگی و پتانسیل انسانی شهرها، به منزلهی گشایشی برای پایداری اقتصاد شهری.
- مقیاس انسانی، و بهره برداری چند منظوره از شهرها: فرهنگ ِ پیشبرنده و خلاق در توسعهی شهری، بازافرینی و بهره برداریهای مکرر از پتانسیل فرهنگ.
- شهرهای چند فرهنگی فراگیر: شناخت تنوع فرهنگی با تشریک مساعی گروه های ذینفع به منظور تشویق مشارکت مردم درکامیونیتیها و کاهش نابرابری.
- جوامع صلح طلب و روادار: هم افزایی بر محور تنوع فرهنگی و میراث فرهنگ، برای پیشبرد صلح و گفتگوی بین فرهنگی، برای مواجهه با خشونتهای شهری.
- شهرهای پایدار،سبز و جهش یافته: پیوند میراث فرهنگی و دانش سنتی به سمت راهحلهای نوآورانه و فرهنگمحور برای موارد زیستمحیطی.
- فضاهای عمومی فراگیر: استفاده از اهرم میراثفرهنگی و فعالیتهای خلاق فرهنگی برای پیشبرد انسجام اجتماعی و اطمینان به دسترسی بهینه به فضاهای عمومی ِ با کیفیت.
- تقویت پیوند های شهری – روستایی: احترام فزاینده به ارزشهای فرهنگی سکونتگاههای کوچک و چشم اندازهای طبیعی روستایی، و ارتباط قدرتمند با شهرها.
- پیشبرد حکمروایی شهری: قدرتمندکردن سازوکارهای مشارکت، ظرفیت سازی، و توسعهی شاخصهای مربوط به دستیابی به نقش و تاثیر فرهنگ روی توسعهی شهری
- بخشی از بیانیه ی کنفرانس : “فرهنگ: کلید توسعه پایدار”
در مواجهه با چالشهایی همچون رشد جمعیت، شهرنشینی شتابان، بحران زیست محیطی، بلایای طبیعی، تغییرات اقلیمی، افزایش فقر، ضرورت تبیین رویکردهای جدید مورد نیاز است. این رویکردها در مسیر یافتن تصویر از چارچوب پیشرفت انسانی، سنجه و معیاری است که بر هماهنگی مردم باهم و نیز هماهنگی بین مردم و طبیعت، عدالت اجتماعی، شان انسانی، بهگشت ِ اجتماعی و پایداری تاکید میکند.
رویکردهای جدید میباید نقش فرهنگ را همچون یک سیستم ارزش ها، یک منبع و چارچوب برای ساختن توسعه پایدار واقعی، مشترکات محلهای و مهارت کیفی برای خلاقیت و بازافرینی؛ کاملا بپذیرند.
با تاکید اعلام میشود که فرهنگ میباید به عنوان اصل پایه ای ِ پایداری، به عنوان یک منبع ِ معنا و انرژی، یک مهارت کیفی خلاق و نواورانه، و یک منبع برای برطرفکردن چالشها و یافتن ِ راهحلهای مناسب، لحاظ شود. توانایی و قدرت ِ بیش از حد ِ فرهنگ برای پیشبرد واقعی توسعهی پایدار، وقتی که رویکرد مردممحور و مکانمحور به هم گره خورده و به سمت برنامههای توسعه و برقراری صلح، پیشقدم می شوند؛ یقین ِ قاطع است.
- همبستگی فرهنگ با سیاستهای توسعه و برنامهها
توسعه با فرهنگ در شرایط تکوین محلهای شکل میگیرد، که درنهایت، تاثیرات و نتایج حاصل از حضور فرهنگ را را واکاوی میکند.فرهنگ به مثابه رکن چهارم توسعه در دستور کار توسعهی پسا ۲۰۱۵ سازمان ملل متحد، و در سنجش برای حقوق بشر، عدالت و پایداری؛ اضافه خواهد شد. بعد فرهنگی میباید بطور سیستماتیک ابعاد توسعه پایدار و بهگشت اجتماعی را، چه در مفهوم، چه در اندازه گیری و چه در اقدام واقعی ِ سیاست های توسعه ای و برنامه ها؛ به هم پیوند دهد. این امر به ایجاد سازوکارهای هماهنگ ِ همکاری ِ موثر در سطح جهانی و ملی،توسعهی چارچوبهای اماری جامع و تعیین شاخص ها، تحلیل های مستند و ظرفیت سازی در همهی سطوح نیاز دارد
- فرهنگ و درک مشترک برای پیشبرد صلح و همگرایی
در شرایط جهانیشدن، و در مواجهه با چالشهای هویتی و خشونتها میتوان با تعامل فرهنگی، تصدیق و احترام به تنوع فرهنگی شکل نویی از جامعه را خلق کرد: آنچنان فراگیر، باثبات و ارتقایافته. نهتنها شامل برنامههای اموزشی، ارتباطی و هنری؛ بلکه همچنین شامل شوراهای ملی ویژه، برای پیشبرد یک محیط زیست مناسب، برای رواداری و درک مشترک نیز میتواند موثر باشد. در نواحیای که تجربهی خشونت دارند، پویایی میراث فرهنگی و فعالیتهای فرهنگی برای بازسازی هویت و شان کامیونیتی ها (اجتماعات محله ای)، لذت از زبان جهانشمول هنر، و شفای زخمهای ناشی از خشونت ؛بسیار موثر عمل میکند.توجه به حوزهی هنری باید به سمت ابتکار برای برونرفت از خشونت و فرایندهای صلح طلبانه گرایش داشته باشد.
- ضمانت حقوق فرهنگی برای پیشرفت فراگیر توسعه اجتماعی
ضمانت و رعایت حقوق فرهنگی، دسترسی به خدمات و کالاهای فرهنگی، مشارکت آزاد در زندگی فرهنگی، و آزادی در بیان هنری برای شکلدهی فراگیر و توازن جوامع، همچنان مورد نقد و شکننده هستند. یک رویکرد قانونمدار به فرهنگ و احترام برای تنوع فرهنگی و تنوع زبان میباید در سیاستهای ملی و منطقهای و چارچوبهای قانونی، به علاوهی توجه به اقلیتها، توازن جنسیتی، و جوانان و مردم بومی ؛ لحاظ شود. ارزش های فرهنگی، مهارتها و اقدامات ، اقلیتها و مردم بومی، میباید به سمت برنامههای ارتباطی و اموزشی گره بخورد، و همهی آن ها بایستی پاسداری شده و به رسمیت شناخته شوند. ادبیات فرهنگی در مدارس بخش به هم پیوستهی کیفیت اموزش است، و میباید نقش مهمی در پیشرفت جامعهی متوازن و فراگیر ایفا نماید. لازم است برنامههای فرهنگی خلاقیت و بیان هنری را پیشرفت دهد و حمایت کند. آموختن از تجربیات گذشته و تمرین دموکراسی و ازادی بیان، برطرفکردن مسئلهی تبعیض جنسیتی، و آسیبهای روانی ِ حاصل از خشونت نیز از جمله مواردی است که بایستی مطمح نظر قرار بگیرد.
- به کارگیری اهرم فرهنگ برای کاهش فقر و توسعهی اقتصادی فراگیر
فرهنگ همچون منبع و سرمایهی دانش ، برای نیازهای فردی، کامیونیتیها و کاهش فقر راهحلهایی دارد. توانمندیهای فرهنگ برای تامین فرصتهای شغلی و درامد، میباید ارتقا یابد، هدف گذاری ویژه برای زنان، دختران جوان، اقلیت ها، و جوانان در این راستا اهمیت بسزایی دارد. پتانسیل صنایع خلاق و تنوع فرهنگی برای ابتکار و خلاقیت میباید مهار و مدیریت شود، به ویژه با بنگاههای مقیاسکوچک و متوسط و با احترام به مالکیت خصوصی، تجارت و سرمایهگذاری بر اساس مواد و منابع تجدیدپذیر برنامه ریزی شده و قابل دسترسی برای همهی گروههای جامعه باشد. توسعهی اقتصادی فراگیر، حاصل فعالیتهای متمرکزشده بر حفاظت از پایداری، پاسداری و پیشرفت میراث فرهنگی است. حمایت از تعهد، آگاهی فرهنگی، گردشگری فراگیر و پایدار و صنایع مرتبط با گذران اوقات فراغت در جهت توسعه اقتصادی- اجتماعی کامیونیتیهای میزبان، پیشرفت تبادل بینفرهنگی، و تولید منابع برای پاسداری از میراث معنوی و مادی از دیگر مواردی است که مورد توجه خاص است.
- ساختن بر پایهی فرهنگ برای پیشرفت پایداری زیستمحیطی
پاسداری از مناطق شهری و روستایی تاریخی، دانش و اقدامات سنتی به همراه آن، جاپای اکولوژیک (بوم شناسانه) و زیست محیطی جوامع را کاهش میدهد. و به موازات آن الگوهای اکولوژیکی پایدار تولید و مصرف، شهرهای پایدار و راه حلهای طراحی معماری را گسترش میدهد. دسترسی به کالاهای مورد نیاز زیست محیطی و خدمات برای تامین معاش کامیونیتی ها بایستی از طریق حفاظت قدرتمند و استفادهی پایدار از تنوع فرهنگی و بیولوژیکی ایمن بماند. همچنین بر پاسداری از مهارتها و دانش ِ سنتی مرتبط، توجه خاص به مردم بومی، در هم افزایی با دیگر شکل های مهم دانش؛ تاکید میشود.
- قدرتورزی برای مقابله با بلایا و مبارزه با تغییر اقلیمی از طریق فرهنگ
تعامل ویژهی تاریخی محیط زیست، شامل چشم اندازهای فرهنگی، و پاسداری از دانش سنتی مرتبط، ارزش ها و اقدامات، در هم افزایی با دیگر دانستههای علمی، بهگشت کامیونیتی ها را برای مقابله با بلایای طبیعی و تغییر اقلیمی رشد و ارتقاء میدهد. احترام به خود، حس تعلق به مکان و اعتماد به نفس در بهبود وضعیت آینده بین مردم و کامیونیتیها با ورود ِ بحران های طبیعی سست و متزلزل میشود که در این راستا میباید از طریق برنامههای فرهنگی ِ پویا و حضور مستمر ِمیراثفرهنگی، بدبینیهای مردم تبدیل به حسی از بازسازی و قدرت شود. نظرورزی به قدرت ِ فرهنگ می باید به کاهش خطر بلایای طبیعی و تخفیف تغییر اقلیمی و سیاستهای انطباقی و برنامهها پیوند یابد.
- ارزش، پاسداشت و انتقال فرهنگ به نسل های اینده
میراث فرهنگی یک دارایی شکننده و آسیب پذیر دوران ما است که در عین حال نویدبخش خوشبختی و سعادت برای ما و برای نسل های اینده است. اما در نتیجهی پیامدهای درهمتنیدهی شهرنشینی، فشار توسعه ناموزون ، جهانیشدن، خشونتها و پدیدهی تغییر اقلیمی؛ گاه فراموش میشود و گاه در سطح هشدار ِ تخریب و نابودی قرار میگیرد. سیاستهای ملی و برنامهها باید به منظور امنیت، حفاظت و پیشرفت میراث فرهنگی، قدرتمند شده و سیستمهای جانشین ارزشها و بیانهای فرهنگی به عنوان بخشی از منافع تقسیم شده میان گروه های ذینفع، حین اینکه نقش مرکزی فرهنگ حفظ میشود؛ در زندگی جوامع برقرار شود. این برنامهها میباید با پیوند کامل در بخش توسعه به مانند ِ برنامههای اموزشی در دسترس باشد.
- رهبری فرهنگ به مثابه منبع برای دستیابی به مدیریت و توسعهی پایدار شهری
یک زندگی پرانرژی فرهنگی و کیفیت محیط زیست تاریخی شهری، کلید دستیابی به شهرهای پایدار هستند. دولتهای محلی باید این محیط زیست ها را در هماهنگی با تنظیمات طبیعی آنها حفاظت کرده و آن را ارتقاء دهند. سیاست های فرهنگی در شهرها باید احترام به تنوع، انتقال و تداوم ارزشها، جامعیت بهوسیلهی پیشبرد ارائه ی مکرر و مشارکت افراد و کامیونیتی ها در زندگی و عرصهی عمومی، بهگشت شرایط گروه های زیان دیده را مطمح نظر قرار دهد. زیرساختهای فرهنگی، مثل موزهها و سایر تسهیلات فرهنگی، باید به عنوان فضاهای مدنی برای تعامل و همگرایی اجتماعی استفاده شود و در عین حال به کاهش خشونت و پیشبرد انسجام اجتماعی کمک کند. توسعهی فرهنگمحور ِ نواحی شهری و فضاهای عمومی ویژه، باید حفاظت از تاروپود جامعه را به جلو ببرد.چرخش های اقتصادی را گسترش دهد و رقابت ها را با نیروی جنبشی به سمت تنوعی از اقدامات ِ میراث فرهنگی ناملموس به خوبی ِ بیان های خلاق معاصر افزایش بدهد. صنایع خلاق فرهنگی می باید بازآفرینی شهری ِ میراث محور و گردشگری پایدار را گسترش دهد و به عنوان زیربخش اقتصادی قدرتمند که اشتغال سبز، تهییج توسعه ی محلی، و پیشبرد خلاقیت را تولید می کند، مورد توجه قرار بگیرد.
- سرمایه گذاری روی فرهنگ برای پیشبرد نوآوری و مدل های همکاری پایدار
پتانسیل های کشف نشده و بزرگ ِ هردو گروه خصوصی – عمومی می تواند راه حل ها و مدل های پایدار برای همکاری در پشتیبانی از فرهنگ را تامین کند. این امر نیازمند توسعه در سطح ملی، در سطح اختصاصی حقوقی، مالیاتی ، اداری و سیاسی ست تا بتواند از پس ِ محیط زیست بربیاید و برای پیشبرد یافته های جهانی و نواورانه و نیز دخالت سازوکارها در دو سطح ملی و بینالمللی راهکارهای ضروری را شناسایی کند. به علاوهی پیوند دوتایی ِ پیشقدمی ِ پایه ای مردم و رانهی فرهنگ پویا که همچنان به موازات رشد جامعه مدنی، پیشرفت کرده و در این شرایط ِ زمینهای باید توجه به نیازهای خاص زیربخشهای مختلف فرهنگی لحاظ شود. در عین حال که فرصتها برای ظرفیتهای توسعه، انتقال دانش، و پیشبرد کارگشایانه بطور برجسته از طریق همخوانکردن ِ بهترین اقدامات، تامین میشود.
منابع:
UNESCO, 2015, HANGZHOU OUTCOMES, International Conference on “Culture for Sustainable Cities” ۱۰-۱۲ December 2015
UNESCO, 2013, The Hangzhou Declaration, Culture: Key to Sustainable Development, 15-17 May 2013