انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

پاتوق‌ها؛ منشاء مشارکت‌های اجتماعی

«پاتوق به معنای گرداگرد محل نصب علم است و آن کنایه از هر محلی باشد که کسی عادتاً بدان‌جا تردد کند یا گروهی همدل گرد هم آیند» (شاملو، ۱۳۸۵: ۱۲۱) «پاتوق، جایی است که شخص بیشتر اوقات فراغت خود را در آن می‌‌گذراند.» (انوری، ۱۳۸۲: ۴۲۷) «پاتوق موقعیتی است که در آن عده‌ای از افراد به‌طور آزادانه جمع‌شده و برخلاف کارهای روزانه‌شان که به عنوان وظیفه و شغل بدان مشغول بوده‌اند، به فعالیت‌هایی می‌پردازند که از روی علاقۀ آن‌‌ها بوده و کمتر تناسبی با وظایف شغلی‌شان دارد.» (آزاد ارمکی، ۱۳۸۴، ۲۱). «پاتوق را امروز به هر محلی که مرکز کار یا جمعیتی باشد اطلاق می‌کنند؛ حتی محل‌هایی را هم که برای وافورکشی یا قمار آماده است و نیز مراکز حزبی یا صنفی را هم پاتوق می‌گویند» (شاملو به نقل از مستوفی).« پاتوق محل اجتماع افراد، با حضور آزادانه جهت گفت‌وگو و بازی و کسب اطلاعات و استراحت است. پاتوق در فضای معماری و شهری در جهت افزایش تعاملات اجتماعی و فرهنگی و کاهش مشکلات افراد در جوامع شهری می‌باشد» (ترکمان و همکاران، ۱۳۹۶).

«پاتوق معمولاً توسط افرادی شکل می‌‌گیرد که دغدغه‌های جمعی و مشترکی دارند. پاتوق‌ها در حوزه‌هایی متنوع شکل می‌گیرند و به‌طور مثال می‌‌توان تنوع‌ پاتوق‌ها را در حوزه‌‌‌های سیاست، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری و اقتصادی تقسیم بندی کرد» (آزاد ارمکی، ۱۳۸۴: ۵۳). پاتوق می‌‌تواند با یک دورهم‌نشینی معمولی و با حضور دوستان همفکر و یا صمیمی شکل بگیرد. از طرفی، گاهی نیز صرفاً به‌مثابۀ اوقات فراغت و نوعی سبک زندگی کارکرد پیدا می‌‌کند و گاهی هم منتج به کارهای گروهی و فکری می‌‌شود.

«… تشکیل مسجد هدایت، انجمن اسلامی دانشگاه تهران، حسینیه ارشاد، شرکت سهامی انتشار، تئاتر شهر، خانۀ کتاب، نقد فیلم، فرهنگسراها، انجمن‌های ادبی و علمی و … نمونۀ تبدیل محفل‌‌های دوستانه و فکری به نهادها و موسسات فرهنگی، آموزشی و دینی است» (آزاد ارمکی، ۱۳۸۴: ۳۰-۳۱). «راه ماندگاری و درونی‌کردن امور فرهنگی به‌لحاظ ساختاری و سازمانی از طریق پاتوق‌ها انجام می‌گیرد؛ زیرا پاتوق‌‌ها هم محل افراد معمولی است و هم محل حشرونشر نخبگان در سطوح متعدد. تعدد و تنوع پاتوق‌ها موجب گسترش حوزه عمومی و توسعه فضای نقد و گفتمان می‌شود و به جای جامعۀ تک صدایی، جامعه‌ای چندصدایی و متفکر را تولید می ‌کند« (آزاد ارمکی، ۱۳۸۴، ۳۵).

مکان‌‌های شهری مانند پاتوق علاوه بر اینکه محل مناسبی برای جذب نیروهای انسانی و سرمایه‌های اجتماعی است، در حرکت‌های اجتماعی، شهری و مدنی نیز نقش‌ پذیری فراوانی دارند و منشأ اولیه کارهای گروهی و تشکیلاتی است که می‌توانند در درازمدت منبعی برای خلق تشکل‌های مدنی غیردولتی و کارهای گروهی و فکری نیز باشد؛ همچنین، فردیت افراد در این مکان‌ها به تشخصی قابل ارائه در جمع و حوزۀ عمومی تبدیل می‌‌شود و زمینه برای مشارکت‌‌پذیری در امور جمعی را افزایش می ‌دهد و فرد حاضر در پاتوق را برای زندگی اجتماعی آماده ‌تر می‌کند.

پاتوق جایی است که افراد معمولاً در چند نمونه با هم اشتراک‌نظر دارند. ضمن اختلاف‌نظر در بحث‌ها، در یک‌جا گرد هم می‌آیند. پاتوق‌ها و نشست‌های گروهی و دورهمی در درازمدت می‌تواند منبعی برای خلق تشکل‌‌های مدنی غیردولتی و کارهای گروهی و فکری باشد. پاتوق به‌زعم نگارنده محل مناسبی برای جذب نیروهای انسانی و سرمایه‌های اجتماعی است. در پاتوق است که فردیت آدمیان در جمع و حوزۀ عمومی به تشخصی شایسته بروز می‌یابد. جسارت حضور در جمع و مشارکت‌پذیری در کارهای جمعی در افراد افزایش می‌‌یابد.

پاتوق سنتی دیرپا در سراسر جهان دارد و برخی از مکتب‌‌ها و نحله‌های فکری، فسلفی، ادبی و هنری در همین پاتوق‌‌ها شکل گرفته است. اصحاب دایره‌المعارف، حلقه وین، مکتب بوداپست، مکتب شیکاگو، مکتب فرانکفورت، مکتب‌هاروارد، و… نمونه‌های اصلی پاتوق‌های فکری، علمی، سیاسی و روشنفکری شناخته شده در غرب‌اند. پاتوق می‌‌تواند از یک دورهم‌نشینی دوستانه شروع شود و به یک کار گروهی و فکری تبدیل گردد. یورگن ‌هابرماس از نظریه ‌پردازان مکتب انتقادی و از جامعه‌شناسان به‌نام امروز که یکی از مباحث عمده ی او، بحث «حوزه ی عمومی» است، بحث پاتوق را در حوزۀ عمومی مطرح می‌ کند. او در کتاب دگرگونی ساختاریِ حوزۀ عمومی (کاوشی در باب جامعۀ بورژوایی) از منظر کارکردهای سیاسی حوزۀ عمومی معتقد است: «پاتوق و پاتوق‌‌نشینان معمولاً بر ضدنظم موجود عمل می ‌کنند. پرسشگر و انتقادی هستند و شاید بتوان آن را مقابل نهاد قدرت تعریف کرد» (هابرماس، ۱۳۹۲). وی هم‌زمان خودآگاهی سیاسی و ادبی و نقش‌پذیری نقش شهروندبودن در طبقۀ جدید بورژوایی غرب را بررسی می‌‌کند؛ همچنین در اثر‌ خود، پیدایش رمان، ژورنالیسم سیاسی و ادبی، گسترش محافل آموزشی، سالن‌های تئاتر و موسیقی و حضور پررنگ قهوه‌خانه‌ها و پاتوق را در عرصۀ اجتماعی، متأثر از شکل‌گیری طبقۀ بورژوا در غرب (قرن هجدهم) می‌‌داند و موضوع تحلیل قرار می‌دهد. هابرماس «محافلی مثل جلسات ادبی و فرهنگی و رسانه‌هایی مثل روزنامه‌های محلی و کشوری و مکان‌های عمومی مثل دانشگاه‌ها و پارک‌ها و قهوه‌خانه‌ها و … را از جمله نهادهای حوزۀ عمومی می‌داند» (میرسپاسی، ۱۳۸۱). براین‌اساس «در ایران موارد بسیاری را می‌ توانیم به عنوان مصادیق حوزۀ عمومی بازشناسی کنیم: پارک‌ها، سینماها، انجمن‌های ادبی و هنری و اجتماعی، روزنامه‌ها، قهوه ‌خانه‌ها، رستوران‌ها، نشست‌های گروهی، و اجتماعات فکری» (آزاد ارمکی، ۱۳۸۴: ۳۴).

«مهم‌ترین ویژگی شهر وجود اماکن عمومی در آن است و فقط در آن می‌‌توان نبض شهر را احساس کرد. مفهوم مکان عمومی ریشه در  میدان عمومی آتن دارد. در جایی که دموکراسی حاکم است؛ یعنی در آن محل، ارتباطات چهره‌به‌چهره برقرار است. از لحاظ نظری، مکان عمومی جایی است که تمام اعضای جامعه آزادانه به آن دسترسی دارند؛ اما نه بدین معنا که افراد هر کاری که دلشان بخواهد می‌توانند انجام دهند. برعکس اماکن عمومی قواعد و هنجارهای اجتماعی خاص خود را دارد. برای مثال خیابان نوعی رسانۀ ارتباطی است و مانند هر رسانه‌‌ای قواعد خاص خود را دارد» (محمود شارع‌پور، ۱۳۹۶، ۲۲۶).

«هر شهری نیاز بدان دارد که با ایجاد هویت برای خود، امکان انباشت خاطره و حافظۀ شهری و از آن طریق سیستم‌های حیاتی را برای خود فراهم کند. شهری بی ‌هویت، شهری است مرده و یا شهری که امکان رشد ندارد. شهری که امکان رشد ندارد. شهری که هویت خود را از دست بدهد نیز شهری است محکوم به فنا» (فکوهی، ۱۳۹۴).

«پاتوق در شکل‌گیری هویت شهری اهمیت فراوانی دارد و انواع پاتوق‌ها می‌توانند به شکل ‌گیری هویت شهری یاری رساند. پاتوق‌ها می‌‌توانند در احساس تعلق مکانی و هویت شهری شهروندان و ساکنان محله و یا شهر کمک فراوانی نماید و شهروندان و ساکنان یک محله یا شهر را به مشارکت اجتماعی و مدنی و معنابخشی به شهر دعوت کند. به باور ویلیام فلور اساس قدیمی‌‌ترین وابستگی شهرنشین ایرانی ابتدا خانواده و سپس محله و سرانجام شهر او بوده است» (فلور، ۱۳۶۶، ۲۷۹).

به‌ویژه که در سالیان اخیر آپارتمان‌‌نشینی رشد چشم‌‌گیری داشته است ازاین‌رو متراژ محدود آپارتمان‌‌نشینی باعث شده است شهروندان و ساکنان شهر برای دورهم‌نشینی، دیدار با دوستان، رفت‌‌وآمدهای اجتماعی و یا برگزاری جلسات و محافل دوستانه، فکری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، ادبی، هنری و اوقات فراغت به پاتوق‌های موجود در محله و یا شهر که انواع متعددی دارد با توجه به گرایش و سلایق شهروندان روی بیاورند.

«قرارگاه‌‌های رفتاری همواره یکی از مباحث مهم هویت شهری می‌باشند که می‌تواند حاوی فرهنگ و تفکر غالب مردم منطقه باشد. از طرفی طراحی یک مرکز فرهنگی تفریحی، می‌تواند به‌عنوان یکی از فضاهای عمومی شهرها، نقش مهمی در رفع نیازهای‌ انسانی و تقویت خاطره ‌سازی قرارگاه‌‌های اجتماعی ایفا کند. زیرا در کنار نقش کارکردی خود باعث افزایش اجتماع‌ پذیری در فضاهای شهری می‌‌شوند» (علی قنبری و همکاران، ۱۳۹۵).

]پاتوق[ «فضایی است که حضور افراد در آن بدون برنامه خاص منجر به مشارکت و تعامل اجتماعی آنان می‌‌شود و لذا سازنده حیات اجتماعی جدید هستند. فضایی است که شهر از طریق آن می‌تواند هویت خود را با شهروند به تعامل بگذارد. فضایی است که شاکلۀ شهر در آن بروز پیدا می‌کند. یکی از ظرفیت‌‌های عمومی فضای شهری برای بهبود کیفی کارکرد شهر است که می‌تواند فضاهای شهری را سرزنده کند و حس تعلق خاطر شهروندان را افزایش دهد» (احمد ترکمان و همکاران، ۱۳۹۶).

«پارک‌ها و فضاهای عمومی شهر، نقش سوپاپ اطمینان را ایفا می‌‌کنند؛ زیرا در این مکان‌ها طبقات و قومیت‌های مختلف با هم ادغام می‌‌شوند. پارک‌ها همچنین نقش هماهنگ‌کنندۀ رفتار مردم را دارند. در همین راستا، ری اولدنبرگ معتقد است که شهر نیاز به مکان‌های سوم دارد تا بتواند کار خود را خوب انجام دهد. مکان سوم، مکان عمومی یا نیمه‌ عمومی، مانند کافی‌شاپ یا پارک است. جایی که مردم برای گفت‌وگو یا برقراری رابطه صمیمانه دورهم جمع می‌‌شوند. این مکان نه خانه است (مکان اول) و نه محل کار (مکان دوم)، بلکه نوعی فضای مدنی است تا افراد از اخبار و حوادث روزمره مطلع شوند. در شهرهای امروزی، خلأ نوع مکان‌های سوم زیاد به چشم می‌خورد و فقدان آن‌ها فشار روانی و ناکامی را در بین مردم بروز می‌‌دهد. در مکان سوم افراد فرصت مکالمه و کسب اخبار را دارند، جایی که دیگران فرد را می‌‌شناسند و او با کسانی تعامل دارد که عضو خانواده او یا همکارش در محل کار نیستند؛ مانند آرایشگاه‌ها، رستوران‌ها و کافی ‌شاپ‌ها که چنین کارکردی دارند؛ همچنین در برخی از شهرها کتابفروشی‌ها و کلوب‌های ویدئویی نقش مکان‌های سوم را ایفا می‌‌کنند» (محمود شارع‌پور، ۱۳۹۴، ۲۲۷)

از یک‌سو در عصر حاضر و در جهان مدرن و از سوی دیگر فراگیری پاندمی کووید ۱۹ و قرنطینه، پاتوق‌های مجازی، اینستاگرام گروه‌های وات‌ساپی و تلگرامی و کلاب‌هاوس، در کنار پاتوق‌های کلاسیک، کتاب‌فروشی و قهوه‌خانه‌ها و کافه‌ها و رستوران‌ها و پارک‌ها، معنای درخوری یافته و از جایگاه منحصربه‌فردی برخوردار شده‌اند. مردم در پاتوق‌های مجازی گرد هم می‌آیند و در بستری دموکراتیک به هم‌اندیشی و خلق ایده‌های فکری و دست‌زدن به کارجمعی و برنامه‌ریزی برای انجام کارهای عینی و ملموس در حوزۀ عمومی اقدام می‌کنند و نظرات و دیدگاه‌ها و باورهای خود را با دیگران به اشتراک می‌گذارند.

 

منابع:

  • انوری، حسن (۱۳۸۲)، فرهنگ فشرده سخن، تهران، سخن.
  • آزاد‌ارمکی، تقی (۱۳۸۴)، پاتوق و مدرنیته ایرانی، تهران، لوح فکر.
  • ترکمان، احمد و همکاران (۱۳۹۶)، پاتوق، فضای جمعی شهری و معماری  و محل تعاملات اجتماعی و فرهنگی (نمونه موردی شهر برازجان)، نشریه پژوهش و برنامه‌ریزی شهری.
  • شارع‌پور، محمود (۱۳۹۴)، جامعه‌شناسی شهری، تهران، پیام نور.
  • شاملو، احمد با همکاری آیدا سرکیسیان (۱۳۸۵)، کتاب کوچه (جامع لغات، اصطلاحات، تعبیرات، ضرب‌المثل‌های فارسی)، حرف پ، دفتر اول، ص ۱۲۱، تهران، مازیار.
  • علی قنبری، زهرا و همکاران (۱۳۹۵)، بررسی نقش قرارگاه های رفتاری در شکل‌گیری پاتوق‌‌های شهری، همایش ملی پژوهش‌های کاربردی در افق‌های نوین عمران و معماری.
  • فکوهی، ناصر (۴۱۳۹)، هویت شهری و هویت شهروندی: آسیب‌شناسی و استراتژی‌ها(سخنرانی)، قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، انتشارات دیداری شنیداری انسان شناسی و فرهنگ
  • فلور، ویلم (۱۳۶۶)، جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران در عصر قاجار، جلد اول، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران، توس.
  • هابرماس، یورگن (۱۳۹۲)، دگرگونی ِ ساختاریِ حوزۀ عمومی، ترجمه جمال محمدی، تهران، افکار.