انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

واژگان یک فرهنگ (۱۳): «پول»: کاغذهای قیمتی

حوزه اقتصاد یکی از تعیین کننده ترین بخش های فرهنگ را می سازد و این امر عمدتا به دلیل پولی شدن شدید اقتصاد جهان از نیمه قرن بیستم تا امروز است. بنابراین در چندین قسمت از «واژگان» ما به این موضوع می پردازیم که در اینجا صرفا مفهوم «پول» مورد نظر بوده است.

تا پیش از دوره معاصر یعنی تا اواخر قرن نوزدهم، در ایران، به دلیل سلطه اقتصاد کشاورزی و نظام های عشایری، معنای «ثروت» جه در نزد مردمان غیر شهری و چه در نزد ثروتمندان شهری که در حوزه حکومتی و وابستگانشان متمرکز بودند، بیشتر از آنکه در «پول» تعریف شود، در مفاهیمی با معنایی مستقیما «مادی» بروز می یافت: برای عشایر این «ثروت» در تعداد دام ها و نوع آنها، برای کشاورزان به میزان زمین و آب و محصول و برای شهرنشینان به برخورداری از تجملات ( طلا و جواهرات)، مستغلات (باغ ها و بناها و روستاها و زمین) و یا داشتن «خدمه و حشمه» و در نهایت داشتن زنان و کنیزان و حرمسراها (برای سلاطین).

با وجود این، «پول» در قالب سکه و نقش هایش، در جهان و درایران، قدمتی به عمر تاریخ دولت ها دارد.از ابتدا تا امروز قدرت پول، به ویژه از زمان ظهور اسکناس، نمادی از سلطه بوده و رابطه میان پول ها به گونه ای رابطه میان قدرت ها را نیز مشخص می کرده است. اسکناس که در آغاز چیزی جز یک حواله بانکی با الزام پشتوانه مادی (به خصوص طلا) نبود، ریشه های خود را در چین قرن دهم میلادی، امپراتوری مغول، دوران رنسانس و سرانجام اواخر قرن هفدهم اروپا می گرفت ولی از قرن هجده با تثبیت ایالات متحده و فرانسه به مثابه بزرگترین دولت های ملی، الگوی جهانی ثروت را تغییر داد و آن را از «مالکیت مادی» به «برخورداری سیاسی» تبدیل کرد. این امر در ایران در اواخر قرن نوزدهم و از زمانی مطرح شد که تاسیس راه آهن به وسیله بریتانیا در دستور کار قرار گرفت و به تدریح شعبه ای از بانک شرقی، سپس یانک استقراضی روسیه و سرانجام بانک شاهنشاهی و نهایتا بانک ملی تاسیس شدند و اسکناس ها ابتدا با پشتوانه ای اندک از طلا و سپس کمابیش بدون پشتوانه ای محکم به گردش در آمدند و قران و تومان به واژگانی رایج و در ۱۳۰۸ ریال واحد رسمی پول ایران شد. از این پس کیف پول و پول خرد و قلک های سیاه بانک ملی به تدریج به زندگی شهریان راه می یافتند.

با گسترش شهرها، مبادلات نیز افزایش می یافت و اقتصاد کشاورزی جای خود را به اقتصادهای خرده پای شهری و اغلب از نوع اقتصادهای وابسته به نیاز های ثروتمندان شهری می داد. اما هر بار دولت با مشکلی جدی برخورد می کرد بی اعتباری پول های کاغذی نیز بیشتر عیان می شد بحران ها و وقایع مهمی چون قتل ناصرالدین شاه (۱۲۷۵ش./ ۱۸۹۶م.)،انقلاب مشروطه (۱۲۸۵ش./۱۹۰۶م.)،ملی شدن صنعت نفت(۱۳۲۹ش./ ۱۹۵۰م.)، انقلاب اسلامی (۱۳۵۷ش./۱۹۷۹م.) و جنگ تحمیلی(۱۳۵۹-۱۳۶۷ش./ ۱۹۸۰-۱۹۸۸م.) و سرانجام بحران های سیاسی انتخابات ۱۳۸۸ و بحران انرژی هسته ای در آخرین مرحله آن (۱۳۸۸ش./ ۲۰۰۹م. ) و تحریم های گسترده بانکی و نفتی(۱۳۹۱ش./۲۰۱۲م.) هربار تاثیر آشکار و سخت بر ارزش پول و پس اندازها گذاشته است.

اما آنچه در طول قرن حاضر بیشترین تغییر را درجامعه شناسی مفهوم «پول» در جامعه ما نشان می دهد، پولی شدن عمومی جامعه و پشت سرگذاشته شدن موقعیت های دو گانه میان پول / زحمت در زبن دینی و سنتی«پول حلال/ پول حرام» است. در دوره ۱۳۴۵ تا انقلاب اسلامی درآمدهای سرشار نفتی جریان گسترده ای از پول را وارد جامعه ما کردند که سبک زندگی شهرنشینان را به کلی دگرگون کردند . این روند از یک سو به شکلی گسترده دولت را تبدیل به کارفرمایی بزرگ کرد که هر چند بسیار فاسد بود اما دست و دلبازی زیادی نیز داشت و از سوی دیگر مردم را تبدیل به کسانی کرد که برغم داشتن موضعی کمابیش انتقادی و «طلبکارانه» از دولت، همواره وابسته به آن و هر چه کمتر آماده خطر کردن برای از دست دادن «حقوق و مواجب» خود بودند.

دموکراتیزه شدن بسیاری از پدیده هایی که در قرن پیشین، از آن اشرافیت بود از تفریح و «بی کاری» و لذت جویی و «خودنمایی»، هر چه بیشتر با پول فراهم می شد، به ویژه پول هایی کاغذی و بی اعتبار که البته سرانجام هایی شومی را وعده می داد. در ایران سال های دهه ۱۳۴۰ به سرعت جامعه ای شکل می گرفت که در آن پول در حال تغییر همه شکل ها بود بدون آنکه محتوا ها چندان تغییری بکنند: جامعه ای روستایی – عشایری با معیارهای چنین جامعه ای برای «ثروت» که بدل به شهری بزرگ و بی قانون و ضابطه می شد. به همان نسبت که نظام های تربیتی از ابتدا بر اساس پول اداره می شد و خانواده ها از مراسم عروسی گرفته تا تولد کودکان هدایای نقدی به یکدیگر اهدا می کردند و مناسبت های گوناگون آیینی با روابط پولی آلوده می شدند، جامعه آخرین مقاومت های خود را در برابر پول با به گردش در آمدن آن در میان فقیرترین اقشار جامعه (گدایان شهری) و کودکان (برقراری هفتگی، گشایش حساب های بانکی و هدایای نقدی) از دست داد.

درست پیش از انقلاب همه چیز قاعدتا باید گویای آن می بود که با افزایش ثروت تمام اقشار باید راضی باشند، در حالی که گسترش نظام پولی در رگ و مویرگ های جامعه درست برعکس، می رفت تا به تشدید سازوکارهای تمایز اجتماعی و افزایش های آسیب زای پولی – امتیازی بکشد، موقعیتی که در ترکیب عجیبش با رژیمی سنتی، نظامی و استبدادی، تنها راه را در نفی کامل و تخریب خویش به دست خویش می یافت.

پرونده «ناصر فکوهی» در انسان شناسی و فرهنگ

http://anthropology.ir/node/9132

مطلب مشترک انسان شناسی و فرهنگ وروزنامه شرق (سه شنبه ها صفحه آخر) . این مطلب روز سه شنبه ۲۷ تیر منتشر شد.