روز ۱۶ فوریه واردانانک بود.
واردانانک سالگرد واقعه تاریخی مقاومت ارمنیان در برابر فشار شاه ساسانی یزدگرد دوم برای پذیرش دین زرتشتی به جای مسیحیت در سده پنجم میلادی است. فشار شاه ایران برای برگرداندن ارامنه از دینشان در نهایت به جنگ آوارایر در سال ۴۵۱ در منطقهای میان خوی و ماکوی کنونی انجامید. فرمانده نیروهای ارمنی در این جنگ، وارتان مامیکونیان نام داشت و به همین سبب سالگرد این واقعه به نام او واردانانک خوانده میشود و هر سال از سوی کلیسای ارمنی جشن گرفته میشود. نیروهای ارمنی در جنگ آواریر شکست خوردند، امّا مقاومت به صورت جنگهای پراکنده ادامه پیدا کرد و در نهایت دربار ساسانی از خواست تغییر دین ارمنیان گذشت و ارامنه به دین خود باقی ماندند. به همین سبب در یک نگاه کلان، حاصل جنگ، پیروزی ارمنیان بود و به کرسی نشاندن خواستشان.
امّا ماجرای واردانانک با نام شخصیت تاریخی دیگری نیز گره خورده است که واساک سیونی است. واساک سیونی مرزبان ارمنستان بود. گفتنی است که در این دوره تاریخی بخشی از ارمنستان تاریخی که در تصرف ایران بود توسط مرزبانهایی اداره میشد که از طرف دربار ایران تعیین میشدند. این مرزبانها اختیارات وسیعی در اداره امور داخلی ارمنستان داشتند، امّا به حکومت ایران خراج میدادند و نمی توانستند روابط خارجی مستقل داشته باشند. چند ده خاندان اشرافی که به ناخارار مشهور بودند هریک نیروهای نظامی و حکومتهای محلی خود را داشتند. مرزبان ارمنستان میتوانست ارمنی باشد. در دوره مورد بحث ما، واساک از خاندان سیونی مرزبان ارمنستان بود. او در ماجرای مقاومت در برابر خواست تغییر دین از سوی شاه ایران، نقش داشت و عملاً همراه جاثلیق ارمنستان این مقاومت را رهبری میکرد. امّا در جریان جنگ آوارایر جانب ایرانیان را گرفت و از این رو نامش در تاریخ ارمنستان به عنوان خائن باقی ماند. پایان کار او تلخ و اندوهگین بود. چند سال بعد در دادگاه ساسانی به مرگ محکوم شد و به روایتی در شرایط فروپاشی روحی در گذشت.
امّا در تاریخنگاری معاصر ارمنی این تصویر سیاهوسفید از وارتان و واساک از سوی نویسندگانی چون لئو و آدونتس به چالش کشیده شده است. چهار سال پیش نیز کتابی در ارمنستان منتشر شده است به نام جنگ واردانانکی که نمیشناسیم و در آن از واساک به عنوان سیاستمداری مدبر یاد شده که اگر کلیسای ارمنی و خاندان مامیکونیان در برابرش در نمیآمدند میتوانست پادشاهی ارمنستان را احیا کند. شاید مهمترین نکتهای که در این دیدگاه مطرح میشود این است که جنگ آوارایر در شرایطی اتفاق افتاد که میان نماینده تامالاختیار درباره ساسانی و واساک سیونی، معاهده صلحی در منطقهای نام پایتاکاران بسته شده بود که در آن ایران خواست تغییر دین را پس گرفته و عملاً به شرایط ارمنیان تن داده بود. برابر این دیدگاه، کلیسا با واساک و پادشاهی و مرزبانی قدرتمند او مخالف بود و به همین سبب با وجود برقراری معاهدهای به نفع ارمنیان، باز به جنگ با نیروهای ایران برخاست.
منبع اصلی وقایع مربوط به میانه سده پنجم میلادی و مناقشات میان حکومت ساسانی و ارمنیان، نوشتههای یقیشه مورخ ارمنی است. امّا یقیشه وقایعنگار کلیسا و خاندان مامیکونیان بوده و در کتابش از همان ابتدا نفرت خود را از واساک سیونی اعلام میکند و از این رو بیطرفیاش به عنوان تاریخنگار مورد چون و چراست.
انتشار کتاب جنگ واردانانکی که نمیشناسیم نوشته هاملت داوتیان، انعکاس گستردهای در مطبوعات ارمنستان داشت. بسیاری ادعاهای کتاب را گزافهگویانه دانستند و مورد انتقاد قرار دادند. در نوشتهای که در بخش ارمنی این شماره آمده است، دکتر و. م. واتانیان، دکتر علوم تاریخ، طی مقالهای با این ادعای داوتیان که گویی کلیسای ارمنی با اعاده حکومت مستقل ارمنستان مخالف بوده است به مخالفت میپردازد، و به نمونههایی از همرایی و همکاری شاهان ارمنی و کلیسا اشاره میکند. از جمله به این واقعیت تاریخی که گریگور لوساوریچ، آورنده مسیحیت به ارمنستان و تبدیل کننده آن به دین رسمی کشور، این کار را در پیوند و همرایی با شاه تیرداد انجام داده است.
در مباحثات تاریخی و سیاسی معاصر گاهی از دو راه «وارتان» و «واساک» صحبت میشود. راه واساک به عنوان راهی سیاستمدارانه و عقلانی، و راه وارتان به عنوان راهی مبتنی به احساسات خودجوش.
مطلب مشترک انسان شناسی و فرهنگ و دوهفته نامه “هویس”