مصاحبه با چند کاربر اینستاگرام درباره تفاوتها و شباهتهای خود واقعی و خود مجازیشان
هویت مجازی چیست؟ چند درصد از هویت مجازی افراد بازتاب دهندهی هویت واقعی آنهاست؟ خود واقعی یک انسان در هویت واقعی و اجتماعی او راحتتر بروز پیدا میکند یا در هویت مجازی او؟
نوشتههای مرتبط
دکتر مک کنا یکی از بنیانگذاران حوزه روانشناسی اینترنت معتقد است که افراد جنبههای بیشتری از خود واقعیشان را هنگام تعامل با دیگران در اینترنت در مقایسه با تعاملات فیزیکی روزمره بروز میدهند. او هویت واقعی را مجموعهای از صفاتی میداند که فرد احساس میکند دارد و دوست دارد دیگران از آنها آگاه باشند ولی به دلایل مشخص و نامشخصی نمیتواند آنها را بروز دهد. هویت آنلاین ما نسبت به هویت آفلاینمان، بازتاب دقیقتری از هویت واقعی ارائه میدهد.
به زبان سادهتر خیلی از متخصصین فضای مجازی معتقدند مردم در اینترنت بیشتر خودشان هستند و راحتتر خود واقعیشان را بروز میدهند. بر همین اساس برخی از کاربرها بر این باور هستند که هویت مجازی باعث شده تا مدل بهتری از خودشان را کشف کنند و بیان داشتند که نسبت به هویت آفلاین (چیزی که در منزل، محیط کار و مدرسه بروز میدهند) از آن رضایت بیشتری دارند. در واقع خیلی از کاربران فضای مجازی اعتقاد دارند تفاوت اصلی دنیای واقعی و دنیای مجازی در همین امکان فاصله گرفتن با هویت اجتماعی است.
با شروع همهگیری کرونا در سال ۲۰۲۰ دنیای مجازی بخش بسیار بزرگی از دنیای واقعی را در خود حل کرد و بحث هویت بسیار بیشتر از گذشته در این دنیا اهمیت پیدا کرد. خیلی از کسانی که تا پیش از این الزامی به حضور در شبکههای اجتماعی نمیدیدند برای تداوم زندگی اجتماعی خود نیازمند هویتی مجازی شدند. خیلیهای دیگر نیز که تا پیش از کرونا با هویتی متفاوت از هویت واقعی خود در دنیای مجازی فعالیت داشتند برای پذیرفته شدن در بین آشنایان دنیای واقعی ملزم به همسانسازی این دو و یا پیش بردن همزمان دو هویت به صورت موازی شدند. به طور کلی تعداد حسابهای کاربری افراد در یک سال اخیر و نیز میزان اصلاحات مشخصات پروفایلشان برای تطبیق بیشتر با آنچه که در دنیای واقعی هستند افزایش یافت. “خود” بودن در فضای مجازی به چه معناست؟ آیا واقعا هیچ مرزی برای تعریف هویت مجازی وجود ندارد؟
در ادامه صحبتهای چند کاربر فعال اینستاگرام و یا تازهواردین به دنیای شبکههای اجتماعی را میخوانید. هیچکدام از این افراد مرا نه در دنیای واقعی و نه در دنیای مجازی نمیشناختند و از طریق معرفی دوستان حاضر به گفتگو با من شدند. در این گفتگوها من پس از توضیحی کوتاه دربارهی موضوع تحقیق به صورت مکتوب از هر یک از شرکتکنندگان خواستم با ارسال صدا کمی از خودشان و حضورشان در دنیای مجازی برایم بگویند.
شادی – ۲۳ ساله و دانشجو
“خب من قبل از کرونا هم توی همهی این شبکهها بودم. یعنی فکر کنم همهی همسن و سالای من بلاخره تو چندتا از این برنامهها باشند. اینجوری هم نبود که مثلاً خودم نباشم یا اکانت فیک داشته باشم اما خب واقعا هم لزومی نداره که خیلی از خودم بگم. یعنی خوبی این فضا به همینه که میتونی انتخاب کنی کی باشی و کی نباشی. انگار کنترل بودنت دست خودته و همینش هم خوبه. اما از وقتی کلاسهای دانشگاه هم مجازی شد همه چیز خیلی فرق کرد. دیگه الان کنترلش دست خودم نیست. هروقت استادا بگن باید باشم و هرجوری هم که اونا بگن باید باشم. اینش خیلی بده. مثلاً من قبلا میتونستم کلاس رو خیلی راحتتر بپیچونم اما الان چی بگم؟ (خنده). انگار اصلاً خود ما مهم نیستیم که ممکنه یه موقع حوصله نداشته باشیم یا کار داشته باشیم یا نمیدونم مریض باشیم. تا وقتی برق هست و اینترنت هست خب ما هم باید باشیم. مگه اینکه دروغ بگیم نمیدونم حالا این دروغ گفتن میشه همون خود واقعی نبودن یا نه”
معصومه ۴۵ ساله – خانهدار
“من قبلا هم تو اینستاگرام و تلگرام بودم. همینطوری از این پیامها میخوندم. خوب بود دیگه. کلاً اهل اینکه بخوام همش نظر بدم و این چیزا نبودم اما خب اینا برای من خیلی خوب بود. دستورهای آشپزی و این چیزا رو دنبال میکردم اما بعدش که مدرسه بچه ها اینترنتی شد همه چیز فرق کرد. مثلاً یهو یه روز پسر کوچیکم اومد کامپیوترشو گذاشت روی میز گفت مامان روسریتو بپوش معلممون میخواد باهات صحبت کنه. منو بگی اصلاً مُردم. آخه قبلش اصلاً از این کارا نکرده بودم. خیلی سختم بود. گفتم بگو نمیتونم پسرم خیلی ناراحت شد گفت بقیه مامانها هستند تو چرا نباشی. هیچی دیگه بعدش عادی شد ولی خب اولش خیلی سخت بود. به قول شوهرم من قبلا با یه اسم ام ام نمیدونم چند که فکر کنم سال تولدم بود یا چی نمیدونم خلاصه یجوری که نه یواشکی اما فقط دوستام من رو میشناختن بودم تو این جاها الان نه دیگه. الان خود واقعیم هستم. الان معلم بچهها و یه سری از دوستام که هیچوقت خونه من رو ندیده بودن هم من رو تو خونه میبینن”
نازنین ۳۳ ساله – مهندس کامپیوتر
“بله من خیلی توی شبکهها فعال هستم. به خاطر دوریم از خانواده و دوستان و برای برقراری ارتباط با اونها این ارتباط و فعالیت اجتناب ناپذیره. مثلاً توی اینستاگرام وقتی هر روز صبح استوری دوست و آشنا و کسانی که دوستشون دارم رو میبینم کلی انرژی میگیرم و حالم خوب میشه. من فکر کنم این شبکهها بیشتر از هرکسی به درد امثال من میخوره که توی یک کشور دیگه زندگی میکنن. اصلاً نمیتونم فکر کنم قبل از اینکه اینها ساخته بشن مردم چطوری مهاجرت میکردند. به نظرم الان مهاجرت مثل گذشته سخت نیست. من تو فضای مجازی کاملاً خودم هستم اما فقط بخشی از من تو فضای مجازی هست. بخش مثبت من بخش شاد و سرحالم. با خودم عهد کردم اصلاً وقتی حالم خوب نیست چیزی توی صفحهم ننویسم چون دوست ندارم عزیزانم که از من دور هستند ناراحت بشن. من توی صفحهم دقیقاً اونی هستم که دوست دارم باشم اما خب همیشه هم گفتم که زندگی من فقط اینا نیست. فقط سفر و رستوران و موسیقی و این چیزا نیست. یه وقتهایی دوستام گله میکنند که چرا نیستی میگم آهان الان همون موقع ست که اگر باشم شما میبینید چقدر زندگی من هم سخته. همه فکر میکنند من خیلی شاد و بیعارم یا چون اینجا زندگی میکنم دیگه خیلی زندگی راحت و شادی دارم. اما نه من انتخاب کردم که لااقل توی زندگی مجازیم اونی باشم که فکر میکنم بهتره”
پیام – ۲۷ ساله – فرشنده پوشاک
“من یه صفحه دارم برای کارم که توش عکس جنس منس میذارم. اونجا اصلاً هیچ اسمی نیست دیگه. اسم صفحهم اسم مغازهمه. اما یه صفحه هم دارم که شخصی و خونوادگی و دوست و رفیقام هستن. تو اونم البته خیلی از خودم نمیذارم. بیشتر عکس ماشین و این چیزا چون خیلی دوست دارم. علاقم این چیزاست. یه چندتا اکانت هم هست دیگه خب لازمه واسه شیطنت و این چیزا. ببین من به شما میگم هرکی تو اینستا فعاله چندتا اکانت داره. مخصوصا این دخترا که میخوان فضولی کنند نمیان با اسم خودشون سرک بکشن که. همشونم معلومه فیکن اما خب چون همه میدونن دیگه کسی نمیگه چرا اما من خودم خوشم نمیاد. یعنی به اون اکانت اصلیم اگه کسی فیک باشه دایرکت بده جواب نمیدم. بلاخره چون طرف گیر باشه میتونه آدرس مغازه هم پیدا کنه و شر بشه. کرکرهی اینستا رو میشه داد پایین کرکرهی مغازه رو که نمیشه”
آیلین – ۱۸ ساله و سال آخر دبیرستان
“من عاشق گربههام. تو صفحهم هم همش عکس گربهست. اگه بخوام بگم که چقدر به خودم نزدیکه راستش نمیتونم بگم آخه من اصلاً کاری نمیکنم. وقت هم ندارم. فقط چون گربهم خیلی بامزهست ازش عکس میگیرم و میذارم تو اینستا. قبل از اینکه گربه بخرم هم بودم اما اصلاً کار نمیکردم. آخه گوشی هم سه ساله خریدم. نه چهارساله از وقتی رفتم دبیرستان بابام برام خرید ولی گفت فقط برای درسام ازش استفاده کنم. منم اکانت داشتم برای اینکه با دوستام و اونایی که ازشون خوشم میاد آدم معروفها و بازیگرها و خوانندهها رو دنبال میکردم. اسمم همیشه همین آیلین بود اما عکس هم نمیذاشتم. عکسم همیشه گربه بود. مامانم میگه آیلین خودشم گربهست (خنده). آره هرکی منو تو دنیای واقعی دیده باشه حتما میفهمه که منم. یعنی مثلاً پیام بدم با این اکانتم میفهمه چون همه منو بیشتر وقتها با گربهم میبینن”
نتیجهگیری
من برای نوشتن پیرامون هویت مجازی از حدود بیست و پنج نفر کاربر اینستاگرام درخواست کردم کمی دربارهی خودشان و فعالیتشان در اینستاگرام و آنچه که علاقه دارند با دیگران به اشتراک بگذارند و فاصلهی زندگی واقعیشان با زندگی مجازیشان برایم بگویند. شاید از اینکه تنها نه نفر از آنها راضی شدند از خودشان و فعالیتشان در فضای مجازی بگویند هم بتوانیم نتیجهای پیرامون هویت مجازی افراد بگیریم. اینکه اکثر آدمها از برقراری ارتباط با کسی که هویت اجتماعیاش را به درستی و شفاف نمیدانند طفره میروند میتواند نشاندهندهی این باشد که هویت مجازی برای اغلب مردم بر مبنای هویت واقعیشان تعریف میشود. یا به بیان دیگر هویت مجازی هرگز جدا و مستقل از هویت اجتماعی افراد نیست. هویت مجازی تنها به صورت گزینشی و سادهگیرانهتر از هویت اجتماعی ساخته شده و اغلب حق انتخاب وجهههای متفاوت از خود باعث میشود افراد بتوانند هویتهای مختلفی از خود را نشان دهند. بعید است این خود با آنچه که واقعا هستند فاصلهی چشمگیری داشته باشد اما باید بدانیم در مقابل جامعهی واقعی که باید و نبایدهایی را بر افراد تحمیل میکند جامعهی مجازی به ظاهر کمی مهربانتر است با این حال شاید به همان اندازهی دنیای واقعی برای روابط صمیمانه خواستار ثبات و قطعیت هویت باشد. میتوان گفت این هویت ثابت تنها سیستم بازدارنده و نظمدهندهی دنیای بیقاعده مجازیست و تنها با تعهد به آن است که شاید بتوان جامعهی مجازی کمابیش نظام یافتهتری شکل داد.
با اینکه افراد زیادی به بهانهی فرار از الزامات دنیای واقعی در دنیای مجازیشان غرق میشوند و احتمالا تلاش برای هرگونه نظم دهی به جامعهی مجازی را عبث و نادرست میدانند باید پذیرفت چنین فضاهایی برساختههایی از دنیای واقعی ما آدمها هستند و مادامی که فاکتوری مانند اعتماد بنای تعاملاتمان با دیگران است توقع اعتماد پابرجا بر تعاریف سطحی هم امری بیهوده مینماید. ضمن اینکه مهم است بدانیم ارتباطات اینترنتی رایج این روزها تنها ظاهری شبیه ارتباطات مجازی سالهای پیش دارد اما کاملا بر پایهی هویت واقعی ماست. مرزبندی درست بین آنچه که از خودمان در دنیای واقعی تعریف میکنیم و آنچه که دوست داریم در دنیای مجازی نشان دهیم این روزها بیش از پیش با اهمیت شده چرا که عبور از چنین مرزی میتواند عواقب ناخوشایندی برای هویتمان در دنیای واقعی داشته باشد.
منبع:
نیکنام، مژگان، هویت مبانی، نظریات، انواع و چشماندازها (۱۳۹۸)، تهران، نشر تزکیه