رزمن، پاول و ویزگراو، برگردان پرستو جوزانی
تراشکاری ها بر پایه ی معماری در تراجا برای یکصد سال زینت بخش دیوارهای موزه های سراسر دنیا بود. پیش از آن، هنر وجه کوچک و منفعلی از نشان هویت قومی تراجا بود، اما می توانست “جزء فعالی در هویت سیاسی … همچنین انتقادی بر تأسیس قومی، مستعمراتی، یا سلسله مراتب سیاسی” (Adams 1998: 328–۲۹; see also Adams 2006) باشد. سدان[۱] تراجا از کوهستان سولاوسی،[۲] منطقهای در اندونزی، در موقعیت چند قومی اندونزی به حاشیه رانده شده است، نه تنها به خاطر شمار اندک افراد و انزوای جغرافیایی، بلکه همچنین برای اینکه آنها، در کشوری عمدتاً مسلمان، مسیحی هستند. منطقه ی تراجا اخیراً برای گردشگران بین المللی تبدیل به یک مکه شده است، آنها هفت ساعت با اتوبوس سفر می کنند برای دیدن معماری جالب و تراشکاری های پرجزئیات خانه ها و کشتار گاوها که به نظر می آید با مجموعه ی بی پایانی از آیین های تدفین همراه است. تراشکاری روی خانه تراجاها، یا تونگ کونن،[۳] درج تجسمی از نیاکان و درجه ی برتری خانواده ای است که آنجا را در دست دارند. این روزها، راهنمایان غیراصیل گردشگران تراجا اغلب توضیحات جدیدی از نقش مایه ها معرفی می کنند، مثلاً نقش مایه ی صلیب بسیار پیش تر از تغییر کیش تراجا استفاده می شد، که گفته می شود “سند نزدیکی مستقیم نیاکان آنها با مسیحیت” (Adams 1998: 333) را نشان می دهد. تعداد کمی از تراشکاری ها نماینده ی دوره ی پس از استقلال در انقلاب هستند. یک قطعه تراشکاری جنبش دارالاسلام از زمین های کم ارتفاع سولاوسی را، که به دنبال تأسیس یک دولت اسلامی جداگانه بودند، در حال تیراندازی به یک مرد تراجایی نشان می دهد. در سال های ۱۹۶۰، حکومت اندونزی و کلیسای پروتستان تراجاها را به ترک این نوع خانه ها، با تراشکاری های پر جزئیات آنها، تشویق کردند، زیرا که این خانه ها نشانه ای دیداری از “عقب ماندگی” تراجا را نمایش می دادند، و اهالی تراجا به نقل مکان به خانههای ساخته شده با بلوک خاکستری تشویق شدند (Adams 1998: 337).
نوشتههای مرتبط
اما در سال های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، هم دولت، که گوناگونی محلی را به عنوان اساس هویت ملی اندونزی آغاز به جشن کرد، و هم کلیسا موضع خود را تغییر دادند. کلیساها تزئینات را با نقش مایه های تراجا آغاز کردند، و کلیساهای جدید با تزئینات تونگ کونن در معماری خود ساخته شدند، مانند کلیساهای نیوایرلند که با مجسمه های ملنگان تزیین شده بود. گردشگری اهمیت بیشتر و بیشتری یافت، و معماری خانه که در ظاهر نماینده ی قدرت اشرافی بود حالا نماینده ی هویت قومی تراجا شده بود. تصاویر تونگ کونن در تزئینات میخانه ها و تقاطع های رنتپو،[۴] پایتخت تراجا، روی تی شرت ها، طرح خانه ها، و جواهرات نقره، آغاز به نمایش کرد. اخیراً تراشکاران تراجا آغاز به تولید لوحه های ظریف دیواری، یا نقاشی های تراشیده شده کردند، که خود آنها را هنر می بینند نه زیورآلات یا صنایع دستی (Adams 1998: 341). مینیاتورهای خانه های تراجا به شیشه ی جلوی اتومبیل ها چسبانده شده که نماد هویت قومی است (Adams 2006: 191ff). این رسانه ی بیانیِ تازه برای شرح نمادهای اختلاف سیاسی به فراوانی استفاده می شود. تراشکاری ها و نقش مایه های تراجا همچنین کم کم از یوجانگ پاندانگ[۵] سردرآورد، شهر بندری جنوب سولاوسی که به دست مردم باگی[۶] و ماکاسار،[۷] گروههای قومی رقیب، اشغال شده است. در نتیجه، تغییراتی در مفاهیم و روابط قومی به وجود آمده است. در حالیکه تراجاها پیش تر قربانیان مهاجمان باگی-ماکاسارها شناخته می شدند، رابطه ی آنها از نو آغاز به گفت و گو کرد. تراجایی ها این کاربرد نقش مایه های سنتی خود و معماری خانه را به عنوان یک پیروزی قومی کوچک دیدند، در حالیکه باگی ها و ماکاسار ها در این باره سوءظن داشتند و ضعف های قومی مبهمی را احساس میکردند. حتی دولت اندونزی تصویری از تونگ کونن را به کار گرفت، و آن را روی اسکناسهای ۵۰۰۰ روپیه برجسته کرد.
Rosman, Abraham & Rubel, Paula G. & Weisgrau, Maxine (2009) THE TAPESTRY OF CULTURE : An Introduction to Cultural Anthropology; New York: Altamira (292-291)
[۱] – Sa’dan
[۲] – Sulawesi
[۳] – tongkonan
[۴] – Rantepo
[۵] – Ujung Pandang
[۶] – Bugis
[۷] – Makassarese