همیشه داشتن شیر خودم را تصور میکردهام”؛ انگیزههای ایدئولوژیک صاحبخانههای جدید در تزئینات خارجی (۵)
جان آ دولان، برگردان محسن صفشکن
شرح تصویر: خانهای با نمای سنگی در گرجستان
نوشتههای مرتبط
در بیشتر موارد، ساخت ایوان جلویی تا حد زیادی با نصب یک دیوار یا نرده محافظ[۱] جلو همراه است. اگر چه قبلأ نشانگرهای مرزی محدودی در قسمت جلوی خانه و بر روی زمین وجود داشت اما اکثریت قریب به اتفاق املاک خصوصیسازها، با دیوار یا نرده محافظ، از همسایگان و پیادهرو جدا میشوند. این در موارد محدودی، نشانگر مرز یک ملک خصوصی است، اما در موارد بیشتری، شکل حصار سفید رنگ مزرعه را میگیرد، احتمالأ به این دلیل که ساخت آن ارزان و سریع است. البته ساختمان نرده محافظ، بر بیان مادی میلی دوگانه نیز دلالت دارد: تعیین مرز ملک شخصی فرد و دفاع از آن در برابر تهاجم ارزشها یا منافع رقیب.
در خلال بحث تحلیل سیاستهای فرهنگی، احداث مرزهای فیزیکی، بیانگر نگرانیهای خصوصسازی، ساخت خود از غیرخود، و ترس از تفاوت است. برای مثال جاناتان روترفورد[۲] در بررسیهایش در مورد روابط ایدئولوژیک بین فرهنگ و حساسیتهای فردی یادآور میشود که «حزب راست [و مکتب تاچری] همیشه قول حمایتهای سیاسی قوی و مرزهای بخوبی اداره شده در برابر تهدیدهای متجاوزانه و تغییرات اختلاف را داده است.»
با این وجود، ساخت یک حصار مزرعه، جایگاهی واسطهای در نشانهگذاری مرزی به نظر خواهد آمد. افزایش تعداد خانهها در شهرک، دیوارهای کوتاه معمولأ آجری را به رخ میکشد. حداقل یک نفر، نشان نه چندان دوری از چشمانداز یک قله بلند در منطقه پیک[۳] را با خود دارد، با یک دیوار سنگی خشکهچین[۴]. تعداد فزاینده خانهها جالب توجه است؛ خانههایی که یک ایدهآل خصوصی شده را با میراث زندگی روستایی، بقایایی از معنویت، ویژگیهای منقوشی مانند درها یا نردههای فرفوژهای نرم و تاحدودی اندود شده، یکی میکنند. در واقع، مردی که ایوان خانهاش را میساخت به من گفت که میخواهد یک شیر (بتونی) در کنار ایوان در زمان تکمیلش قرار دهد چرا که :«همیشه داشتن شیر خودم را به مانند یک نشان خانوادگی اشرافی[۵] یا اینطور چیزی تصور میکردم.»
حتی تعداد بسیار کمی از خصوصیسازها به خوبی، نمایش مرز بین خودشان و دگرگونسازها را با چسباندن روکش فلزی به نماهای خانههایشان مدیریت میکنند. البته به طور نیمه خودآگاه، نمای سنگی، وضعیت اجتماعی معتبری را تقلید میکند که هنوز گهگاه در انگلستان به منظره زندگی و حیات روستایی متصل است.
با توجه به اینکه بسیاری از مستأجران سابق، به عنوان صاحبخانه، همراه خانههای اصلیشان یا خانههای خریداری شده، باقی میماندند این طور تحریفات ممکن بود تلاشی نمادین برای تبدیل مکان خانه به محلهای با موادی متمایز از آنچه در املاک دولتی یافت میشد باشد. کار بالتزل[۶] در مورد تعریف این ویژگیهای وضعیت نمادین مکان، به همراه سبک به عنوان یک متغیر مهم بود که دلالت بر احترام میکرد. با این حال، استفاده از مصالح روکش نیز ممکن است بیان ناآگاهانهای از ابهام هدف در بین دو گروه از صاحبخانهها باشد که این شاید خودش تنشها و تناقضات ایدئولوژی تاچری را منعکس کند.
با ابن وجود، دگرگونسازها و خصوصیسازها به واسطه تعهد پایدارشان برای زندگی در این املاک به هم مرتبط هستند. اطلاعرسانان من، همهشان مدتی طولانی ساکن این خانهها بودند که به تازگی آنها را خریده بودند و هیچ کدام به هیچ وجه قصد ترک املاکشان را بیان نکردند.
[۱] fence
[۲] Jonathan Rutherford
[۳] Peak
[۴] یک روش اجرای ساختمان که در آن از ملات استفاده نمیشود و سنگها به همان صورت خشک روی هم قرار میگیرد.
[۵] Coat of arms
[۶] Baltzell
این مطلب، بخشی از ترجمه فصل ۵ کتاب «در خانه» است.
“همیشه داشتن شیر خودم را تصور میکردهام”؛ انگیزههای ایدئولوژیک صاحبخانههای جدید در تزئینات خارجی (۱)
همیشه داشتن شیر خودم را تصور میکردهام”؛ انگیزههای ایدئولوژیک صاحبخانههای جدید در تزئینات خارجی (۲)
همیشه داشتن شیر خودم را تصور میکردهام”؛ انگیزههای ایدئولوژیک صاحبخانههای جدید در تزئینات خارجی (۳)
همیشه داشتن شیر خودم را تصور میکردهام”؛ انگیزههای ایدئولوژیک صاحبخانههای جدید در تزئینات خارجی (۴)
ادامه دارد…
صفحه شخصی نویسنده در انسانشناسی و فرهنگ:
www.anthropology.ir/node/24505