همایش “فوتبال، فرهنگ و جامعه” از سوی کمیته مطالعات فرهنگی انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، دوشنبه ۲۳ آبان ماه ۱۳۹۰ در سالن کنفرانس های انجمن جامعه شناسان ایران، در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
در این همایش دکتر تقی آزاد ارمکی، استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، دکتر محمود شهابی رئیس کمیته مطالعات فرهنگی، دکتر حمید رضا صدر و امیر حاج رضایی به ایراد سخنرانی پرداختند.
نوشتههای مرتبط
دکتر تقی آزاد ارمکی گفت: گرچه پدیده فوتبال بیشتر سیاسی و همچنین اقتصادی جلوه می کند اما نباید فراموش کرد جنبه های فرهنگی و اجتماعی آن بسیار قوی هستند، در واقع این سیاسی جلوه کردن ورزش فوتبال بیشتر به این خاطر است که مجموعا در جامعه ایران سیاست جلوه بیشتری دارد، اما به نظر من لازم است ما به فوتبال از منظر فرهنگی و اجتماعی بنگریم.
این استاد دانشگاه تهران پرسید: چه تناسبی میان جامعه ایرانی و فوتبال هست؟ کدام یک دیگری را تعیین می کند؟ آیا می توان از طریق فوتبال بر جامعه تاثیر گذاشت و یا برعکس فوتبال متاثر از اجتماع است؟ آیا از طریق فوتبال می شود جامعه را شناخت؟
وی گفت: به نظر من فرهنگ می تواند در اینجا میان داری کند، ما می توانیم از طریق فرهنگ بین فوتبال و جامعه پل بزنیم و وضعیت را برای خودمان روشن کنیم.
آزاد ارمکی ادامه داد: فوتبال ساحت های گوناگون و حتی متناقضی دارد، فوتبال عرصه پیوند دوگانگی هاست، فوتبال یک ساحت هیجانی دارد، بیشتر روان شناس ها به این ساحت فوتبال پرداخته اند، ساحت هیجانی فوتبال در متن اجتماع است، اما فوتبال ساحت عقلانی هم دارد، مربیان، مدیران تیم ها، بازیکنان و.. همگی بر اساس یک برنامه و سناریوی عقلانی پیش می روند. بنابراین تلاقی دوگانگی هایی همچون هیجان/عقلانیت، شکست/ پیروزی، چالش/ بحران، برنامه/خلاقیت در بازی فوتبال باعث این همه زیبایی و جذابیت آن شده است.
امیر حاج رضایی گفت: من از منظر عشق به فوتبال نگاه می کنم، چیزهایی می بینم و بسیار چیزها را که دیگران در این ورزش می بینند نخواهم دید. حاج رضایی با بیانی احساسی و شاعرانه از مثال هایی متعددی از سینما و ادبیات استفاده کرد تا نشان دهد چگونه به فوتبال به عنوان یک موضوع برای عشق ورزیدن نگاه می کند.
حاج رضایی به زندگی و فوتبال دیه گو مارادونا اشاره کرد، او گفت زمانی کسی در خیابان از بورخس پرسید “شما بورخس هستید؟” وی پاسخ داد “گاهی وقت ها” در واقع مارادونا هم گاهی وقت ها مارادونا بود. شاید در زندگی شخصی وی نقاط مبهم و تاریکی باشد که حتی باعث تنفر بسیاری شده باشد، اما برای بسیاری دیگر مارادونا یک قهرمان است، برای هموطنانش یک قدیس است.
این کارشناس فوتبال افزود: دیه گو در جام جهانی توانست بدون گلوله و بدون خون ریزی قلعه انگلستان را فتح کند و غرور ملتش را بازسازی کند، تحقیرها را بزداید، او دو گل معروف به “گل قرن” و “دست خدا” را به ثمر رساند، شما امروز هم می توانید کاریکاتورهای مجلات آن دوران را نگاه کنید که مارادونا را نشان می دهد در حالی که خانم تاچر، و در برخی ملکه الیزابت را دریبل می کند.
وی در برابر این پرسش مجری برنامه که شما استقلالی هستید یا پرسپولیسی، گفت: من طرفدار منچستر یونایتدی هستم که چند روز پیش دروازه اش گلباران شد.
در ادامه، محمود شهابی، رئیس کمیته مطالعات فرهنگی گفت: فوتبال از منظر مطالعات فرهنگی یک پدیده عامه پسند است. فوتبال تبدیل به محل بازتولید هژمونی فرهنگی است، محل زورآزمایی گفتمانی است، این ورزش گاهی با سکوت، و گاهی با سمبل ها همراه است. از زاویه دید مطالعات فرهنگی همواره بر این تاکید می شود که فوتبال یک پدیده عامه پسند است و به اصطلاح “مشروعیت مطالعاتی” دارد، این در واقع در برابر نگاه نخبه گرایانه قرار می گیرد.
شهابی ادامه داد: هیچ چیز در فوتبال معنای فیکس و منجمد ندارد، معانی در لحظه مصرف تولید می شوند، به عبارت دیگر هر کسی از ظن خویش یار فوتبال می شود. از نظر جامعه شناسی به فوتبال از منظر آسیب شناختی نگریسته می شود، ولی در مطالعات فرهنگی به این آسیب از منظر تعریف کنندگان آن نگریسته می شود. در کنار نگاه جامعه شناسانه و روان شناسانه، از نظر ما باید ویژگی های امر عامه پسند را شناخت، و از نگاه نخبه گرایانه فاصله گرفت.
وی گفت من در پاسخ به این سوال که فوتبال آینه جامعه است یا خیر می گویم فوتبال آینه نیست، منشور است.
دکتر حمید رضا صدر دیگر کارشناس فوتبال سخنش را از انسان شناسی فوتبال آغاز کرد و گفت: مارسل موس انسان شناس فرانسوی جمله درخشانی دارد که می تواند شروع خوبی برای بحث درباره شناخت فرهنگی و اجتماعی فوتبال باشد، موس می گوید “رفتار فیزیکی نوعی رفتار فرهنگی است”، حرکات بدن می تواند نشانه تعلق به یک گروه اجتماعی باشد. بدیهی است که با این دیدگاه فوتبال سرشار از مباحث و مسایل فرهنگی خواهد بود.
وی سپس به نظریه بازی در جامعه شناسی اشاره کرد و گفت اگر بخواهیم به انسان و جامعه او از این منظر بنگریم که یک موجود “بازیگر” است آن وقت اهمیت شناخت اجتماعی فوتبال مشخصتر می شود. بازی شکل دهنده فرهنگ انسان بوده است، بازی کهنتر از فرهنگ است، حیوانات هم بازی می کنند، پیش از فرهنگ بازی وجود داشته است. بازی یعنی آزادی، لغت فارسی بازی به خوبی این مفهوم بازکردن، فراخ کردن را می رساند، در بازی از نرم حاکم بر زندگی روزمره خارج می شویم.
صدر سپس به معرفی نظریات نوربرت الیاس پرداخت و به کتاب “درجستجوی هیجان” اشاره کرد و گفت: از دید وی شناخت ورزش کلید شناخت جامعه است، با ورزش می توان خشونت را در جامعه مدیریت کرد، ورزش می تواند تمرین ستیز بدنی به صورت مشروع و قانونمند باشد.
وی گفت: در این جمله دکتر شهابی که “هرکسی از ظن خود یار فوتبال” می شود و اینکه “فوتبال آینه نیست، منشور است” معانی ظریف و مهمی وجود دارد.
وی تاکید کرد: قطعا فوتبال آینه و نماینده جامعه نمی تواند باشد، به عنوان مثال همگی از وضعیت خشونت و اوباشیگری در ایلات متحده می دانیم، اما جالب است که در میادین ورزشی ایالات متحده صمیمت حاکم است، طوری است که همه با خانواده و مثل خانواده کنار زمین های ورزشی هستند. فوتبال آمریکا تنها فوتبالی است که اصلا اوباشیگری ندارد، اما نمی توانیم بگوئیم این ورزش آینه جامعه است و چون در فوتبال خشونت نیست پس در جامعه خشونت نیست یا برعکس!
ebrahimkhodaee@ut.ac.ir