انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

هر بدن کپی ناقصی از یک الگوست

فاطمه سیارپور / طرح ایرج اسماعیل پورقوچانی

متولد ۱۳۵۶ است ، یک دختر دارد و در محله ای حوالی میدان آزادی تهران زندگی می کند. لیسانش را در رشته ی اقتصاد از دانشگاه ارومیه گرفته و همان جا با یکی از همکلاسی هایش ازدواج کرده و بعد از چند سالی به تهران نقل مکان کرده اند. ترک زبان ، خیلی آرام و موقر و اهل کارهای هنری است، مثلن تابلو نقاشی رنگ روغن می کشد. وقتی برای مصاحبه به نزدش رفتم، مشغول آمادگی برای کنکور کارشناسی ارشد بود. استرس کمبود وقت و قبولی داشت. برای همین خیلی کوتاه حرف زدیم. دوست داشت تحصیلات عالیه داشته باشد. دوران دانشجویی فعالی را پشت سر گذاشته اما هم اکنون شاغل نیست قبلن هم معلمی کرده و در ضمن نتوانسته به استخدام رسمی آموزش و پرورش درآید. از وضعیت کار شاکی بود و ناراحت از این که در سن بالای ۳۵ سالگی هنوز به درد مملکتش نمی خورد، چون مملکت زمینه ای برای خدمت و کار او فراهم نکرده است. مصاحبه با او را در زیر می خوانیم:

درباره ی ظاهرخود چه فکری می کنید؟

منظورت صورتم است یا کلن می گویی؟ظاهری معمولی دارم، از نظر اندام هم فکر می کنم طوری هستم که دیگران را در جمع ناراحت نمی کنم. یعنی هیکل بدی ندارم یا شاید هم خودم اهمیت نمی دهم.

فکرمی کنید دیگران درباره ی ظاهر شما چه می اندیشند؟

معمولن چون زنان ایرانی چاق هستند، در جمع ها لاغری مرا تایید می کنند. در حوزه ی عمومی وقتی روی یک چیز تمرکز می کنم، بقیه ی چیزها را از دست می دهم. به ظاهرم خیلی اهمیت می دهم اما مشغله ی فکری ام زیاد که می شود، کمتر به خودم می رسم.

دوست دارم مورد تایید دیگران باشم. دوست دارم دیگران راجع به من نظر مثبت داشته باشند و راجع به من بهتر نظر بدهند. با ظاهری آراسته و مرتب وقتی وارد جمع می شوم، احساس می کنم مورد تایید و احترام هستم.

از نظر شما یک زن ایده آل چه ویژگی هایی دارد؟

در شرایط فعلی و با توجه به شرایط مالی و خانوادگی ام، من باید دکترایم را گرفته باشم. یا حداقل در حال ادامه ی تحصیل و نیز این که شاغل باشم. اما متاسفانه چندتا اشتباه در زندگی ام مرتکب شدم. اول این که رشته یاقتصاد خوندم. بعد فارغ التحصیلی با توجه به جوی که وجود داشت، خیلی ها با پارتی بازی وارد بازار کار شدند. آن موقع که من لیسانس گرفتم، بانک ها خیلی خوب استخدام می کردند، اما من کار بانکی را دوست نداشتم. مشکل این جاست که در مملکت ما نمی شود، کار را خودت انتخاب کنی، این کار است که ترا انتخاب می کند. تو باید بین مشاغل خودت را پیدا کنی، خب این جا خیلی سخت می شود. برای همین من از این شاخه به اون شاخه شدم ولی الان دارم سعی می کنم خودم را پیدا کنم. اشتباهاتم را جبران کنم. دیرتر ممکن است به مقصد برسم ولی تمام تلاشم را می کنم.

از نظر شما بدن ایده آل برای یک زن چه ویژگی هایی دارد؟

در حال حاضر به حجاب با این شکل مرسومش خیلی تاکید نمی کنم. تا جایی رعایت می کنم که جلب توجه نشود. تاکید بر گردی صورتم، یک ظاهر آراسته با هماهنگی رنگ ها. فکر می کنم اینطوری ایده آل است.

برای رسیدن به این ایده آل ها، چه کاری انجام داده اید؟

خیلی اصرار دارم و تلاش می کنم که به ایده آل هایم برسم. اصلن یکی از دغدغه های من است. من در دانشگاه آدم فعالی بودم. همسرم از هم دانشگاهی های خودم بود. آن موقع ها از همکلاسی هایم درباره ی من پرسیده بود، گفته بودند خیلی فعال هستم. دوست داشتم در اجتماع مطرح باشم و کار مفید انجام دهم. حالا به خاطر یک سری اشتباهات از آن خارج شدم. اون شور و حال توی وجودم مانده است و من می خواهم در آن شرایط قرار بگیرم، زیرا از آن شرایط لذت می برم.

نوع پوشش و آراستگی تان را چگونه انتخاب کرده اید؟

حجابم را در حد معمول رعایت می کنم. کلن خیلی موافق روسری و چادر نیستم. برای ما این طور وانمود شده که در کشورهای دیگر به خاطر عدم حجاب زنان، همه اش مملو از فساد و فحشاست. اما به نظر من حجاب در مملکت ما چون خیلی به آن پرداخته می شود، افراد را حریص تر کرده است. مثلن در جمعی که همه روسری دارند، محال است که روسری کسی دیده شود! من هم دارم سعی می کنم همرنگ جماعت باشم. برای این که دیده نشوم. برای همین در فضاهای عمومی متفاوت ظاهر نمی شوم.

آدرس الکترونیک مصاحبه کننده : fsayyarpour@yahoo.com

از مجموعه ی این مصاحبه ها :

من نظر خودم را دارم – مصاحبه ی شماره یک

نمی خواهم متفاوت باشم – مصاحبه ی شماره دو

من کدامم ؟ مصاحبه ی شماره سه

زن نباید از مردش جلو بزند- مصاحبه ی شماره چهار

وقتی الگوها سایز عوض می کنند! مصاحبه ی شماره پنج