هانری ژیرو، متولد ۱۸ سپتامبر ۱۹۴۳ در پروویدانس ِ رد آیلند، فرزند آرماند و آلیس ژیرو و برخاسته از طبقه کارگر است. وی با استفاده از بورس بسکتبال توانست به دانشکده تربیت معلم راه یابد. پیشینه وی مملو از خاطرات لذت بخش همبستگی و رفاقت، نقشی مهم در حساس سازی وی نسبت به تعصب، تبعیض جنسی،و سرکوب طبقاتی ایفا کرد. آرمان های بدیل چنان شرایط غیر انسانی و فقر زا برای ژیرو، ورزش و فرهنگ مردمی بود. تجربیات کودکی و نوجوانی وی را قانع کردند که نژاد پرستی و تعصب، رفتار هایی اکتسابی اند. طی تحصیلات کارشناسی ارشد در رشته تاریخ، تحت تأثیر استاد یار وتجربه محیط سیاسی، به چپ گروید. وی در عین تدریس علوم اجتماعی در دبیرستان، کنشگر و سازمانده مدنی نیز بود. در بالتیمور، متأثر از نظرات پایولو فریر، به سازماندهی سیاهان در محلات فقیر نشین پرداخت و در محل تدریس، به ارایه برنامه درسی پیشرو و طرح هایی برای سازماندهی مشهور شد.
در زمینه تاریخ نظرات و پراتیک آموزش نقاد ادامه تحصیل داد و از دانشگاه کارنگی ملون در ۱۹۷۷ به اخذ دکترا نایل آمد. علیرغم آن که مدیدریت در ابتدا، از استخدام رسمی وی به علت نظرات پیشرو اش ( کتاب های ایدئولوژی، فرهنگ و روند آموزش و نظریه و مقاومت در آموزش ) سرباز زد،وی از ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۳ به سمت استاد در دانشگاه بوستن مشغول به کار شد؛ تدریس و پژوهش های علمی اش پشتیبانی دانشگاه را جلب کرد و وی را در گسترش مطالعات نظری اش یاری داد. در ۱۹۸۳، وی مقام استاد پداگوژی، محقق و رئیس مرکز پداگوژی و مطالعات فرهنگی را در دانشگاه میامی در اکسفورد، اوهایو احراز کرد. از ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۴ در دانشگاه دولتی پن به کرسی استادی و ریاست واتربوری نشست و نیز ریاست فروم پداگوژی و مطالعات فرهنگی را بر عهده گرفت. در ۲۰۰۲ وی را در فهرست « پنجاه متفکر علوم آموزشی دوران مدرن ، از پیاژه تا به حال» جا دادند. در ۲۰۰۷،نشریه تورونتو استار، وی را «یکی از ۱۲ اندیشمندی دانست که تفکر کانادایی را دگرگون ساخت.» دانشگاه مموریال کانادا، دانشگاه چپمن کالیفرنیا،دانشگاه وست اسکاتلند، از خدمات علمی وی با اهدای دکترای افتخاری، تجلیل کردند.
در ۲۰۰۴ به دانشگاه مک مستر رفت و هم اکنون،استاد زبان انگلیسی و مطالعات فرهنگی دانشگاه مک مستر کانادا، به مناسبت پژوهش هایش در زمینه آموزش نقاد، شرایط جوانان، آموزش عالی، و نئولیبرالیسم مشهور است.وی و همسرش، دکتر سوزان سرلز، در اونتاریوی کانادا می زیند.
«در محلی که رشد کردم، آموزش، فعالیتی جمعی بود؛ اما در مدرسه چنین روشی را تقلب می خواندند. برنامه درسی، پیامی روشن داشت: آموزش امری کاملا فردی و تقریبا مخفیانه است. تجربیاتی که از محیط کارگری انباشته بودم نه تنها بی ارزش بلکه باعث خفت من بود.»
مطالعات میان رشته ای ژیرو در ۱۹۹۳ موضوعاتی کلیدی را مطرح ساخت که نولیبرالیسم و شکاف طبفاتی، را به چالش کشید و به گسترش نظرات پیشروی آموزشی دامن زد.
وی اقتصاد ئولیبرالیسم را نشان اقتدارگرایی جدید و مسؤل سرگردانی جوانان می داند ، راهکرد را درتوانمند سازی جماعات و آموزش عدالت اجتماعی دانسته و لازمه آن را درسیاسی شدن مدرسین، توامند سازی دانش آموزان دانشجویان در هر رشته تحصیلی و فرادادن دمکراسی مشارکتی می بیند. در امر تدریس، همواره در پی یافتن جایگزینی برای نظام آموزشی تفرقه انگیزو مستبد است. پیگیرانه از اهمیت دمکراسی و کنشگری در عرصه همگانی سخن می گوید و در نتیجه زبانی آفریده است که نه تنها نقاد نهاد های سرکوبگر بلکه زبان امکانات است. چنین دیدگاه و کنشی، طبیعتا ژیرو را به نقد میان رشته ای سیاست، فرهنگ، پداگوژی، علوم اجتماعی و اقتصاد از نولیبرالیسم راه برد. برای به چالش کشیدن این پدیده، برخورد به موضوع های عاملیت یافتن و تقبل سلطه از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و نیاز به برنامه آموزشی متعهدی است. وی معتقد است مدرسین پیشرو می بایست در مورد شکل گیری هویت و معیار های اخلاقی بیش از گذشته غور کنند زیرا که نولیبرالیسم بر موضوع حساس تأثیر پذیری آگاهی کامل دارد و از آن سود می برد و شاهد این امر، تمرکز رسانه ها در دست معدودی است؛ بدین جهت، نقد فرهنگ عامه از موضوعات مورد پژوهش وی است. ژیرو، آموزگاران و اساتید را روشنفکران دگرگون ساز و بالاخره روشنفکر عمومی می داند. به همین مناسبت، مدرسین تمام رشته ها باید کارکنان /کارگران فرهنگی نیز بود و مرزهای دانش را بپیمایند. ژیرو، با تحلیل نظام آموزش عالی، به رابطه آن با ارتش می پردازد و دانشگاه ها را تجمعی نظامی برآورد می کند که وظیفه آموزش استثمار و امپریالیسم را بر عهده گرفته اند.
ژیرو توجه خاصی به شرایط جوانان داشته و در کتاب جوانان در جامعه ای مشکوک روند رها شدگی و به حاشیه رانده شدن جوانان و به همران آن نفی آینده ای دمکراتیک را توضیح می دهد. وی به روشنی و بهتر ازبسیار دیگر اندیشمندان نیاز نظام اقتصادی موجود را به انسان های « دور انداختنی» ( بی خانمان ها، بیکار ها، بیماران روانی، و یا معلولین)در یک میدان فعالیت اقتصادی به منظور افزایش سود در میدانی دیگر نشان می دهد.
چنین مطالعه میان رشته ای، اندیشمندان را نسبت به اهمیت و ثمرات سنت های آموزش نقاد در میدان کار خود ، همچو رسانه ها، ادبیات و غیره آگاه ساخت. ژیرو می نویسد: «آموزش رادیکال مختص رشته خاصی نیست. منظور نحوه خاص آموزش، پرسش و به نقد کشیدن نهاد ها، دانش و پاسخ های آماده است.» ژیرو این روند را برای جایگزینی سرکوب وترور نولیبرالیسم با شرایطی انسانی لازم می داند.
برگردان مقالاتی چند از هانری ژیرو در سایت انسان شناسی و فرهنگ به چاپ رسیده اند. برای اطلاعات بیشتر از برنامه ها و مطالعات هانری ژیرو به تارنمای زیر مراجعه کنید:
www.Henryagiroux.com
***************************************
انتشار هر بخشی از این نوشته بدون تماس با مترجم ممنوع و موجب پیگرد قانونی است. بخش هایی از متن بدون خدشه به محتوی آن حذف شده اند. متن کامل به صورت کتاب منتشر خواهد شد.