انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نیم‌تنه زردها

ونسا بی برگردان عاطفه اولیایی

برای نوئل به دیدن فامیل به فرانسه آمده ام و با مادر بزرگ تلویزین تماشا می کنیم. من ترجیح می‌دهم چیزی سبک‌تر تاشا کنم اما مادربزرگ با اصرار به اخبار نیم‌تنه‌زرد ها باز می‌گردد. اخبار معترضان از هر کانال تلویزیونی پخش می‌شود. در پاریس و سایربزرگراه های مناطق دیگر، معترضان در نیم‌تنه‌های زرد شب رنک خود (نیم‌تنه‌ای مورد استفاده در موارد اضطراری)‌ اه را بر پلیس بسته اند. حوالی خانه مادر بزرگ را تایرهای مشتعل و گاز اشک آور برداشته است. اعتراض آنها متمایز از اعتصابات نوجوانان (عمدتا مهاجری)ی است که مدارس را ترک می کنند. یکی از دلایل ناخشنودی این نوجوانان تغییرات در شیوه امتحان دیپلم است زیرا فکر می کنند به نفع همشاگردی های ثروتمندشان تمام می‌شود.

زمان ورودم به به فرانسه اعتراضات روز چهارم یا پنجم خود را می‌گذراند. در تمام شهرها،‌ تصاویر نوجوانان زانو زده ای که دست ها را پشت گردن حلقه زده اند وتوسط پلیس احاطه شده اند بسیار آشناست وتصاویر نوجوانان در مانت لَ ژولی، شهرکی از فقیرترین حومه های سیاه و عرب نشین فرانسه ، از هر شبکه ای پخش می‌شود. وزیر آموزش و پرورش اصرار دارد که کودکان را در همین وضعیت در احاطه پلیس حفظ کنند تا تجسس در مورد ویرانگری های آن منطقه به پابان رسد.

تصویر ناراحت کننده است و فورا نمادین می‌شود، کابوسی برای روابط عمومی دولت! به طرف تأسیسات توانبخشی که پدربزرگ پس از عمل جراحی دوره نقاهت را در آن طی می کند روانه ایم و به تلفن های مردم به برنامه ای رادیویی گوش می دهیم. مردی ۷۰ ساله از حضور این همه پلیس در خیابان ها نگران است. او به اندازه کافی عمر کرده است که که معاشقه بخش ششم پاریس (محله ای ثروتمند) را با فاشیسم به خاطر بیاورد و معتقد است در سایر حومه ها با جوانان برخوردی دیگر می‌شود. او اشتباه نمی کند. زنی دیگر تماس می گیرد و می گوید که کودکان وحشی اند. قبل از آن که فرصت بیان آشکارای نظرات نژاد پرستان اش را بیابد، میزبان برنامه موفق به متقاعد کردن او می‌شود. شنونده ای دیگر به تجارت می اندیشد. مادر بزرگ خیره به جاده می نگرد.

به فکرم هم نمی گدشت که این آخر هفته را به تماشای اعتراضات نیم‌تنه‌زرد ها بگذرانم! اما پدربزرگ بیمار است و کنار او می مانم. هفته پیش مادربزرگ گفته بود که جراحی پدر بزرگ یک ساعت طول کشیده و رو به بهبودی است. پدر یزرگ پس از به هوش آمدن،‌ تلاش سختی برای شناسایی چهره ها ، سخن گفتن ، شنیدن و دیدن، داشت. ۸۹ ساله است. سالمندی بسیار بی رحم است.

به مرکز درمانی پدر بزرگ در لوودون می رسیم. ابن جا آمریکا نیست وهیچگونه نگرانی برای تآمین مخارج درمان نداریم. در واشنگتن دی سی، محل زندگیم، چنین وضعیتی اضطراب مالی ایجاد می کند. اینجا، سرانجام کار هر هر چه باشد، موضوع پرداخت صورتحساب و آزار و اذیت دریافت بدهی ها نیست. پدربزرگ ۱۰۰ درصد معلول است، بنابراین مادربزرگ می داند که در مورد لزوم، دولت به او باری می دهد. بسیار ساده است. به این ترتیب، نگرانی مالی وجود ندارد.

پدرم با شنیدن این که با این همه امتیازات، مردم برای اعتراض کوچه خیابان ها را پر کرده اند، اغلب شگفت زده می‌شود. برخی از شهرها، در آتش می سوزند.
طیف سنی، جنسی و نژادی نیم‌تنه‌زرد ها وسیع است اما اغلب بیش از آن چه فکر می کنیم سفید و از طبقه متوسط اند. گزارشگران از شناسایی سران جنبش و یا سیاست های آن عاجزند. تظاهرات با طوماری مجازی آغاز شد که بیش از ۹۰۰ هزار نفر آن را امضا کردند. مورد اعتراض، افزایش مالیات های سوختی که قرار است از ماه ژانویه سال ۲۰۱۹ به اجرا در آید است. روز شنبه ۲ دسامبر، بیش از ۵۰ هزار معترض به پاریس آمدند. شعار ها و پرچم ها موج شورش های ماه مه ۱۹۶۸ و انقلاب فرانسه ۱۷۹۸ را زنده و القا می کند. برخی رئیس جمهور را “مکرون شاه” خوانده و درخواست استعفای سریع او را دارند. اینان کارگران، صاحبان کاسب کار و صاحبان صنایع و شرکت های کوچک، افراد بیکار، رادیکال های جوان از هر دو سمت چپ و راست هستند. نمی توان گفت همگی درخواستی واحد دارند. جنبش، نه یکنواخت و نه سنتی است که در آن رهبران تعیین خواسته و تشویق به قیام کنند.
به اعتقاد من خواسته ها دیدگاه های طرفداران جنبش را منعکس نمی کند. درواقع طبق یک نظرسنجی ۴۰ درصد از این نیم‌تنه‌زرد ها نوفاشیست اند ودر انتخابات ریاست جمهوری به مارین لوپن ( از افراد فامیل ماری لوپن- فاشیست) رای دادند، ۲۰ درصد به چپ ژان لوک و تنها۵ درصد به امانوئل ماکرون رای داده اند. اوضاعی پیچیده است.
طی دو روزی که نزد مادر بزرگ هستم، درصددم جنبش نیم‌تنه‌زرد ها را درک کنم. ارتباط ایترنتی در خانه ی وی نسیار منقطع است. هر از چندی برخی پیش بینی ها ارایه می‌شود . نظریه پردازان توطئه فکر می کنند دست روسیه در کار است، همانطور که در سراسر جهان چنین می گویند. دست راستی های جریانات ناسیونالیستی اعتراض را ستایش کرده و آن را واکنشی افراطی نسبت به افزایش مالیات ها می دانند. میانه رو ها (سنتریست ها)‌ آن را واکنشی به سیاست هایی که باعث تغییرات اقلیمی شده اند، می دانند ولی در عین حال از همتایان آمریکایی چپ خود برای تشویق قیام انتقاد دارند. هر توئیتی از Neera Tanden، کاپیتان کشتی مرکز « پیشرفت آمریکا»، فشار خونم را بالا می برد. عجب جاهلی! در عین حال، چپ ها خواست مبارزه علیه نئولیبرالیسم و میانه رو ها (سنتریست ها)‌ در پی نجات ثروتمندان و گذاشتن این بار را بر دوش کارگران هستند. ظاهر مطمئن نیم‌تنه‌زرد ها مرا آرامش می دهد ولی تا زمانی که خواست های آنان را دقیقا درک نکنم این جانب احتیاط را در بررسی این اوضاع رعایت می کنم. تمایز بین محافظه کاران و پیشرو ها در فرانسه همانند مرز های جدایی آن ها در سیاست آمریکا نیست:
یکم آن که ، تفسیر میانه رو های آمریکایی از تظاهرات علیه مالیات سوخت و معادل دانستن آن با نادیده گرفتن اهمیت مبارزه با تغییرات آب و هوایی، ناعادلانه است. در فرانسه حد و مرز شک و تردید در باره تغییرات آب و هوایی، همان موضع لوپن است که تغیرات اقلیمی را نفی نکرده ولی خواهان گفتگو در باره میزان شرکت انسان در ایجاد آن است، که البته این موضع کیلومتر ها با موضع راست آمریکا که یک قلم آن را انکار می کند فاصله دارد. ۲۰۱۸ سالی خشک برای فرانسه نیز بوده است. به خصوص به کشاورزی گندم لطمات بسیاری وارد شده است.
امر دیگر آن که راست و چپ افراطی هر دو سیاستی ضد مهاجر اتخاذ کرده اند که ریشه در شوینسم دارد. در مجموع گرایش فرانسوی ها از آمریکایی ها به چپ بیش تراست. معیار درخواست ها و انتظارات آنان از دولت متفاوت است و بدین شکل فرانسوی ها درسمت چپ لیبرترین هاو نومحافظه کاران آمریکایی قرار دارند. تفکر و تحلیل فرانسوی ها نیز عمیق تر از آمریکایی ها هستند و طیف سیاسی فرانسه به سیاه و سفید محدود نی شود.
پدرم رأی محکمی به مکرون داد ولی از او سرخورده است. او که خود را جزء فراموش شدگان حکومت می داند معتقد است که فرانسوا اولاند، (رئیس جمهور سابق) رئیس جمهور فقرا بود و مکرون رئیس جمهور اغنیا و هیچکدام به به هیچ وجه علاقه ای به طبقه متوسط ندارند. حدود تحلیل سیلسی وی همین است که باید تمایل به نیم‌تنه زرد ها را نیز به آن اضافه کرد. من هم زیاد به او فشار نمی آورم ، نه تنها پدربزرگم ممکن است در حال مرگ باشد، بلکه دب آهن پوآتو، کارخانه ایی که تقریبا به مدت چهل سال در آن کار کرده است نیز در معرض ور شکستگی قرار دارد.
پدرم برنامه ریزی کرده بود که پایان سال ۲۰۱۹ بازنشسته شود، اما اگر بتواند، درخواست بازنشستگی زود هنگام اش را خواه داد. استرس ناشی از چالش های این شرکت برای غلبه بر مشکلات مالی در مقابل رفاه حاصله از کار در این شرکت بی ارزش است. کارخانه ذوب قطعاتی برای اتومبیل های دیزل طراحی و تولید می کند، اما دیزل دیگرآینده ای ندارد. او یک هفته در میان حدود ۵ صبح برای شیفت زود هنگام به کار می رود. این کار او برایش به قیمت دیسک کمر و رسوبات گرد پنبه نسوز در ریه هایش تمام شده است. هفته ای پنچ روز…. با این که این رسوبات در راه های تنفسی اش متراکم شده اند، خوشبختانه موجب سرطان نشده اند. همگی و به خصوص پزشکش دلیل این خوش شانسی اش را نمی فهمیم . از آن جا که ذولت فراتسه بودجه ای برای کارکنان با شرایط پدر اختصاص داده است، او می تواند در سن ۵۸ سالگی تقاضاتی بازنشستگی کند.

شرایط استخدامی کارمندان جدید (که آن را CDDs می نامیم)‌ به آن ها اجازه نمی دهد که همچو پدرم و با مدرک دیپلم برای خود زندگی ای در سطح طبقه متوسط بنا کنند. نمی دانم پس از بستن کارخانه ذوب آهن چه خواهد شد. نرخ بیکاری در سطح ملی در فرانسه ۹ درصد است و زادگاه من هم سرچشمه فرصت های کاری نیست. نتوانستم آمار بیکاری منطفه مان را بیابم ولی می دانم که در مزرعۀ پدربزرگ و مادربزرگم بالاتر از میانگین ملی است. برخی از این جوانان بیکار حاضرند تن به هر کارکمر شکن و خطرناکی بدهند و با روی باز از کار اصطلاح “خوب” پدرم استفبال می کنند.
مادربزرگ بیشتر از غارت مغازه ها طی هفته پیش دلخوراست. البته! محتوی خبر های اعتصاب فقط همین غارت هاست که شاید با اعتصابیون مرتبط باشد و شاید هم نه. بعضی در پایتخت، ویترین های مغازه شان را پوشانده و مآمورخصوصی امنیتی استخدام کرده اند. برای بسیاری فروش فصل کاهش یافته است اما نمی توان گفت آیا این امر ناشی از خرابی افتصاد است یا اعتراضات. دولت ۸۹ هزار پلیس در سراسر کشور بسیج کرده است تا به شکل تهاجمی با اعتراضات برنامه ریزی شده برای شنبه ۸ دسامبر برخورد کند. صدها نفر را که هنوز جرمی مرتکب نشده اند دستگیر کرده اند. دولت اصرار دارد که از ارتش استفاده نخواهند کرد. به نظر می رسد که خشونت تشدید خواهد یافت. از مردم خواسته شده تا به جای سرازیر شدن به پاریس،‌در مناطق محلی خود اعتراضات راه بیندازند.
روز ۸ دسامبر، طی دیدار دوم باپدر بزرگ اعتراضات را از تلویزین دیدم. شانزه لیزه و محل د لا باستیل تهی تر از آنچه انتظار می رفت است که شاید ناشی از دستگیری های وسیع اخیر باشد. نیم‌تنه‌زردها با یاد آوری دانش آموزان دبیرستان به شکل نمایدن در مقابل ردیف های پلیس ضد شورش زانو زده اند. اعتراض صلح آمیز چندان هیجانی ایجاد نمی کند بنا بر این دوربین ها به مبادلات متشنج تر و در نهایت فیلمی از زد و خورد پلیس ضد شورش، توقیف معترضان و نارنجک های اشک آور می پردازند. بعضی اوقات هم فیلم های چند روز گدشته را باز پخش می کنند، اما وقت پخش کردن حدود ۱۲ خواست معترضان از دولت را ندارند! تمام بعد از ظهر، معترضان طی مصاحبه هایشان غارت و ویرانی را محکوم می کنند.
نگاه پدربزرگ به نظر گیج و گنگ می رسد و مطمئن نیستم که از جریانات خارج از اتاق خود با خبر است. امروز به نظر می رسد کمی هشیار تر است. وقت رفتن او را در آغوش می گیرم. بغضی همچوگلوله ای از آتش گلویم را می سوزاند : « باید روحیه تان را حفظ کنید، باشه؟ سال آینده می بینمتان .خوب؟» هیچ یک از ما به این باور نداریم.

سعی در فهرست کردن خواست های معترضین می‌کنم. ،اما به استثنای چندین نکته بالقوه ارتجاعی، این خواست ها به طور شگفت انگیزی پیشرو هستند. از خود می‌پرسم آیا تظاهر کنندگان هواداران ملانشون هستند یا برخی از این هواداران توانسته‌اند در نوشتن این خواسته ها دخالت کنند؟ رد پای چپ همه جا دیده می‌شود. نمی توانم نه خود و شما را فریب دهم که این خواسته های هزاران فرانسوی معترض است. اما خواسته های اولیه ای که به دولت داده شده است، قدرت و هویت سیاسی این جنبش را شکل می دهد. هر چه هست از جنبشی بدون خواسته بهتر است(۱).

افزون بر مسکوت گذاشتن مالیات بر سوخت از ژانویه ۲۰۱۹، نیم‌تنه‌زرد ها تقاضای مالیات پایین تری بر کالاهای انرژی زا داشته و در عوض درخواست مالیات بالاتری بر سوخت دریایی و نفت سفید را مطرح می کند. آنها همچنین یارانه ای برای اتومبیل هایی که به جای برق با هیدروژن کار می کنند، می طلبند. خواستار عمومی کردن عرضه گاز و برق و مالیات کمتری برای کسب و کارهای کوچک هستند. مالیات بر دستمزد در فرانسه به مراتب بیش از ایالات متحده است. ارجحیت یاری رساندن به شرکت های کوچک در مقابل ابرشرکت ها، پایان سیاست های ریاضتی، ایجاد مشاغل و برنامه های آموزشی برای بیکاران ، افزایش حداقل حقوق و دستمزد در فرانسه و در سرزمین های فرانسوی، بازبینی محدودیت های موجود برای پرداخت کمک اجاره، پایان فوری بی خانمانی و رعایت سلامت زیست محیط هستند. خواست توقف تعطیلی ادارات پست کوچکتر، مدارس عمومی و زایشگاه ها را داشته و همچنین، در خواست مزایای بالاتری برای افراد معلول را دارند. نیز خواستار افزایش فعالیت های فرهنگی هستند.
به طور اساسی تر خواستار بازبینی عملکرد قانون اساسی، برگزاری رفراندوم، بازگشت به دره هفت ساله ریاست جمهوری به جای دوره پنج ساله ی فعلی، پایان دادن حقوق مادام العمر به رؤسای جمهور هستند.
و نیر خواست‌های ارتجاعی از قبیل عدم تشویق به مهاجرت تا زمان اتمام بحران، درخواست قبول سریع تر و عمیق تر فرهنگ فرانسه از جانب مهاجرین و تقاضای ناخوشایند عدم فروش محصولاتی که “متعلق به فرانسه” هستند ، حتی در فرودگاه ها را ابراز می کنند. بوی تعفن ناسیونالیسم و بیگانه هراسی این رده خواست ها از فرسنگ ها به مشام می رسد.
این خواست های ارتجاعی برای من که اهل کمرون هستم و ذوجی فرانسوی مرا به فرزند خواندگی پدیرفته اند دلپذیر نیستند. والدینم فرانسوی اند، اما پوست من سیاه است و خون من کمرونی است. هیچ قانون خانواده نمی تواند آن را تغییر دهد. مرزهای بسته باعث خشونت می شوند و اتحادیه اروپا باید بادقتی بیشتر به آن نظر کرده و مقررات را سبک تر کند. خواسته های اقتصادی بلندپروازانه اند و البته که متخصصان رادیو RTL دوشنبه صبح (روز کریسمس)‌ توجه بینندگان رااز جریانات منحرف می کنند، و موارد بیشتری با عناوین عجیب و غریب به فهرست خواسته ها اضافه می کنند.
دوشنبه ۱۰ دسامبر به ایالات متحده برخواهم گشت. مطمئن نیستم که پدربتواند کارش را تا موعد بازنشستگی اش حفظ کند. مطمئنا تعداد نیم‌تنه‌زرد ها کم نیست اما بدون رهبری سیاسی روشن ، نگران آنم که با بازگشت همه به خانه هایشان و سرگرمی های برگزاری کریسمس، موج اعتراضات بخوابد. امیدوارم اشتباه کنم و آنها بر خواسته های اقتصادی و اجتماعی پیشرو خود ثابت قدم بمانند. عصرروز عزیمت ام، مکرون پس از سکوتی طولانی رو به ملت کرد. تحلیلگران معتقدند که سکوت او به منظور جلوگیری از خشمگین شدن نیم‌تنه‌زرد ها پیش از تظاهراتی عظیم تر بوده است .به رغم حذف معترضین، این سکوت به نظر حرکتی عاقلانه است.

در حال حاضر، دولت مکرون اعلام کرده است که مالیات سوخت را حداقل شش ماه معلق می کند. امید امتیاز بیشتری نداد و بنا بر این معترضان متعهد شده اند تاکماکان جاده ها را مسدود کنند. در فرانسه نیز، تظاهرات فعلی در هلند و بلژیک، شاهد بر این مدعا هستند که موضوع فقط بر سر مالیات سوخت نبوده و نیست.

https://www.currentaffairs.org/2018/12/home-for-the-gilets-jaunes-days/

https://fr.euronews.com/2018/12/03/les-revendications-des-gilets-jaunes

آنها در وهله اول خواستار لغوافزایش مالیات بر سوخت و مقرارات سنگین تکنیکی کنترل خودرو ها و به ویژه شروع مباحثات در مورد مالیات بر ثروت (ISF)هستند. همچنین تصویب رای انتخابات مجلس، به منظور بهتر نمایندگی کردن مردم.

**********