“کتاب درباره تلویزیون و سلطه ژورنالیسم،نویسنده:پیربوردیو،ترجمه ناصر فکوهی”
امروزه سخن گفتن از تلویزیون به عنوان یکی از مهمترین رسانه های ارتباط جمعی که در دسترس اکثریت افراد قرار دارد و می توان آن را پرکاربردترین رسانه ی جمعی دانست در شرایطی است که ما با قدم های شتاب زده به سوی دیگر رسانه ها و شبکه ای شدن جهان پیش می رویم.و این شبکه های جهانی سبب شکننده شدن رفتار ها و ابهام آنها شده است.
نوشتههای مرتبط
امروزه در این شرایط باید بحث اصلی در مورد تلویزیون را بحث در مورد شیوه های جدید کنش متقابل و تبادل اطلاعات و اطلاعات درست،نادرست و گمراه کننده و یا عدم اطلاعات بدانیم.
این از دو جهت قابل بررسی است.از یک طرف امروزه رسانه ها یه خصوص تلویزیون ما را در برابر مجموعه ی گسترده ای از مسائل ارتباطی قرار می دهد .مخاطب رسانه های جمعی همواره در بین خودآگاهی و ناخودآگاهی،دانایی و نادانی معلق است.و از طرف دیگر هر رسانه ای با سازو کارهایی خود را خود را با دستکاری ها و سیاست های اجتماعی منطبق می کند تا با پدیده های جدید جامعه.
بنابراین اطلاعات دست خوش این انطباق قرار می گیرد.
از نظر پیربوردیو که این مقاله بر اساس نظرات و کتاب “درباره ی تلویزیون و سلطه ی ژورنالیسم” او نوشته شده است تلویزیون یک خطر بسیار بزرگ برای سپهرهای تولید فرهنگی یعنی هنر،ادبیات،علم،فلسفه و حقوق به حساب میاید.زیرا تلویزیون و بخشی از مطبوعات برای به دست اوردن حداکثر مخاطب بسیاری از مسائل را بنابر سیاست های خود تعریف کرده و آنها را بر اساس ذائقه ی جمعی ارائه می دهد.
بوردیو مثالی برای تاثیر اخبار تلویزیون بر روی مخاطب می زند:او می گوید که در پی اظهارات تحریک کننده ی یکی از کانالهای تلویزیونی یونان درباره ی یک جزیره ی کوچک و انتشار اخبار ملی گرایانه ،تلویزیون های ترک هم برای به دست آوردن حد اکثر مخاطب با همین روش به رقابت با یونانی ها پرداخت بدین ترتیب کار به پیاده کردن سربازان در این جزیره رسید و چیزی نمانده بود که جنگی واقعی آغاز شود.
یکی از سوالات اساسی که بوردیو مطرح می کند این است که ما تلویزیون را به عنوان یک ابزار داریم که به ما این امکان را می دهد تا به همگان دسترسی داشته باشیم. به قول معروف برنامه های تلویزیون برای همگان و مخاطب عام است که البته تلویزیون این را به عنوان یکی از نقاط مثبت خود می داند و از همین طریق است که به دنبال جذب حداکثر مخاطب است. اما بوردیو سوال می کند که آیا آنچه من می خواهم بگویم واقعا مخاطب همگانی را هدف دارد ؟آیا من آمادگی آن را دارم که گفتمان خود را از لحاظ شکل به صورتی در آورم که برای همگان قابل درک باشد؟ و اصلا آیا گفتمان من باید به وسیله ی همگان تهیه شود؟
اینها سوالات مهمی هستند که به نوعی ماهیت اساسی تلویزیون را زیر سوال می برند.
در تلویزیون تمام کشورهای دنیا یک سانسور نا محسوس وجود دارد.
بوردیو می گوید:دستیابی به تلویزیون یک مابه ازایی دارد و ان یک سانسور خارق العاده است یعنی ار دست دادن خود مختاری خویش به بهایی.
یکی از موارد محدودیت زمان در اجرای برنامه ها می باشد و این محدودیت هم به مهمان و هم به ژورنالیست که مامور اجرای برنامه است القا می شود.
او می گوید: می توان گفت که یک دخالت و کنترل سیاسی در کار است.
یکی دیگر از موارد سانسور اقتصادی است.نمی توان گفت همه ی آنچه در تلویزیون می گذرد صرفا از طریق دولت،آگهی دهندگان و صاحبان آنها تعیین می شود.بلکه شرکت های بزرگی وجود دارد که هزینه های برنامه ها را تقبل کرده و از طرف دیگر برنامه های خود را به تلویزیون تحمیل می کنند.
و انواع دیگر سانسورها که در همه ی رسانه ها و از جمله در تلویزیون وجود دارد.
از آن جایی که قصد ما در این مقاله طرح مسئله است از بیان شرح مطالب صرف نظر می کنم تا به موضوع اصلی که اخبار تلویزیون و وجود سانسور در آن می باشد بپردازم.
اخبار تلویزیون و انچه که بر مردم اطلاع رسانی می شود کاملا بر اساس سیاست های یک جامعه می باشد و این در تمام کشورهای دنیا وجود دارد.
تلویزیون به عنوان یکی از مهمترین منابع خبر رسانی قشر وسیعی از مردم محسوب می شود.افرادی که به غیر از تلویزیون به منابع دیگر دسترسی ندارند و یا مراجعه نمی کنند از اخبار تلویزیون تاثیر زیادی می گیرند.
یکی از مهمترین قسمت های خبر، انتخاب عناوین اصلی و اخباری است که به عنوان اولین اخبار مطرح می شود.
اخبار به چند بخش تقسیم می شوند.یکی از بخش های خبری حوادث هستند که همواره ماده یخام مورد علاقه ی مطبوعات و اخبار است.حوادثی مانند خونریزی ها،جنگ ها،جنایات،تصادف ها و حوادث ناگهانی و اتفاق هایی که در سرتاسر شهر و کشورها ممکن است رخ دهد.این اخبار معمولا به مخاطب رسانهد های تصویری می افزاید به خصوص اگر انها رادر راس اخبار تلویزیون قرار دهند.اما حوادث در عین حال که جذاب هستند اسباب گمراهی نیز می شوند. دقیقا مانند کاری که شعبده باز ها انجام می دهند./انها سعی می کنند تا نظر مخاطب را به چیزی غیر از کار اصلی خود جلب کنند.در اخبار تلویزیون نیز توجه بیننده را به سمت اخباری جلب می کنند که برایشان جالب است.این اخبار معمولا تنش ایجاد نمی کند و افراد را در مقابل همدیگر قرار نمی دهد.با اینکه مورد علاقه ی عده ی زیادی قرار می گیرد ولی در اصل چیز مهمی را منتقل نمی کند.بر اساس قاعده ای که می گوید دیدن هر چیز به بهای ندیدن بسیاری از امور دیگر است ،پر کردن اخبار با اینگونه حوادث و جلب توجه افراد به اینگونه اخبار یعنی پرت کردن حواس آنان ار بسیاری از امور دیگر که اصولا مهمتر هستند و ممکن است ایجاد تنش کند.
در واقع این اخبار زمانی را اشغال می کند.زمانی که می توانست صرف گفتن چیز دیگری باشد.باید توجه داشت که زمان در تلویزیون به شدت کمیاب است.اگر زمان صرف گفتن چیزهای بی ارزش شود،ارزش بالایی دارد زیرا چیزهای ارزشمند را پنهان می کند.
در این زمان ما یک شکاف اطلاعاتی داریم بین کسانی که تنها منبع خبریشان تلویزیون است و کسانی که از راههای دیگر نیز اخبار را به دست می آورند.
رسالت تلویزیون اطلاع رسانی است اما بر اساس بسیاری از مثال هایی که بوردیو می زند تلویزیون به شیوه ای عمل می کند که معنای وقایع عوض می شود و در واقع آنها را بازسازی می کند.
تلویزیون سعی دارد هم پدیده ها را صحنه پردازی کند و هم سعی دارد تا در اهمیت برخی مطالب مبالغه کند و آنها را حاد نشان دهد.
در اخبار کلماتی که به کار می رود اهمیت زیادی دارد و بار معنایی را با خود به میلیون ها نفر منتقل می کند. این کلمات می تواند خیال بافی ها،ترس و یا سادگی را با خود همراه داشته باشد.
برای مثال اینکه در اخبار برای نشان دادن صحنه های درگیری در یک کشور چه کلمه ای به کار برود اهمیت زیادی دارد.کودتا ،جنگ،شورش و یا قیام و …
چیز دیگری که در اخبار وجود دارد سازو کارهای چرخه ای است.به این معنا که اخبار در همه ی جهان وجود دارد و نویسندگان اخبار باید خبرهای همدیگر را بخوانند تا بتوانند اطلاع رسانی کنند .بنابراین باید چیزی به آن بیافزایند تا متفاوت شود.گنجاندن تحلیل هم در اخبار تلویزیون امکان ندارد زیرا خسته کننده به نظر می اید.برای شکستن این دور باطل باید بتوان یک خبر داغ به وجود اورد که برای رسانه ها و یا حداقل یکی از آنها جالب توجه باشد و بتواند با دیگر اخبار رقابت کند.بنابراین همواره باید به این موضوع توجه داشت اخباری که به ما داده می شود از کجا می اید و اطلاع رسان ها خود اخبار را از کجا می اورند.
این اطلاع رسان ها هستند که تصمیم می گیرند چه اخباری مهم هستند و اهمیت انتشار دارند.
همیشه در رسانه ها مخاطب سنجی وجود دارد.در نتیجه ی این رقابت بین اخبار برای جذب مخاطب ،اخبار جنجالی در راس قرار می گیرند.اخباری که هیچ اندیشه ای را با خود به همراه ندارد.
یکی از روش هایی که برای تلویزیون کاملا موجه است مناظره ها و یا گفت و گوهایی است که در اخبار پخش می شود.بسیاری از اینها به ظاهر حقیقی هستند.زیرا افرادی که در این مباحثات شرکت می کنند از قبل همدیگر را می شناسند و بسیاری از حرف ها با هم هماهنگ شده است بنابر این نمی توان بر اساس آنها قضاوت و داوری کرد.
یکی از موارد تاثیر گذار در اخبار و مناظرات نقش مجری است.که همیشه بر بیننده تاثیر گذار هستند.مجری دخالت های الزام آوری در بحث می کند و در واقع جریان گفت و گو را هدایت می کند.مجری وظیفه دارد تا قواعد بازی را حفظ کند.مورد دیگر ترکیب صحنه است.چینش صحنه بر مخاطب تاثیر گذار است و می توان ان را یکی از ابزار ها در دست تهیه کنندگان برنامه ها دانست.
موارد بسیار زیادی وجود دارد که ب تاثیر اخبار و بیان یک مسئله به زبان خاص کمک می کند.و سیاست گذاران تلویزیون را کمک می مند تا اندیشه و فکر خود را به مخاطب ارائه کنند.
در این جا به شرح مشاهده ای که در اخبار تلویزیون داخلی ایران برای جمع آوری داده های لازم انجام دادم می پردازم.من اخبار ساعت۲۱ شبکه ی اول سیما و اخبار ساعت۲۲شبکه ی سوم سیما را در طول یک هفته ی پایانی اسفند ما سال گذشته مورد مشاهده قرار دادم.اخبار ساعت ۲۱به دلیل اینکه در ساعتی پخش می شود که اکثر افراد در پای گیرنده های خود هستند و یکی از بخش های قدیمی خبری محسوب می شود که به مشروح اخبار داخلی و خارجی می پردازد دارای اهمیت زیادی است.هم چنین اخبار ساعت۲۲ نیز به دلیل ساعت پخش و هم چنین مجمل بودن و سبک خبری به روزتری که دارد خبر پربیننده ای محسوب می شود.
خبر اول در این دو بخش خبری در ده روز پایانی سال و اغاز ایام عید نوروز که فصل خریدهای مردم است اختصاص به اخبار بازار و خریدهای مردم داشت.حدود ده دقیقه از زمان اولیه ی اخبار به بیان این امر اختصاص داشت مه اوضاع بازار مناسب است و قیمت ها کنترل می شود و گزارش ها و مصاحبه های مفصلی از مردم پخش می شد که در آن به شرح خریدهای نوروزی خود پرداخته بودند.برای من این سوال مطرح بود که آیا خرید کیف و کفش توسط مردم اینقدر اهمیت دارد که به عنوان خبر اول ،ده دقیقه از زمان یکی از مهمترین بخش های خبری را به آن اختصاص بدهیم؟
این اتفاق در هیچ سالی نمی افتاد.امسال بعد از هدفمند کردن یارانه ها و تغییر قیمت کالاها تا این حد بر روی این موضوع تاکید شد.
و یا اختصاص حدود ده الی پانزده دقیقه از اخبار باری بیان شرح و جزییات اتفاقات در حال وقوع در مصر ،بحرین و …(تایم اختصاص داده شده مسلما در اخبار ساعت۲۲ به دلیل کوتاهتر بودن این بخش خبر کمتر بوده است).این دو موضوع در حدود بیست دقیقه ی اولیه ی خبر را می گرفت و سبب می شد تا بسیاری دیگر از مسائل مطرح نشود.
یکی دیگر از بخش هایی که من بررسی کردم پخش مصاحبه هایی است که به صورت هفتگی بعد از هر قسمت از سریال مختارنامه از مردم گرفته می شود . به عنوان یکی از بخش های مهم در اخبار پخش می شود.این سریال توسط سیمافیلم ساخته شده و به همین دلیل در خود رسانه تا این حد بر روی ان تاکید می شود و گرنه ما سریال های تاریخی زیادی در تلویزیون داشته ایم.از طرف دیگر نکته ی جالب برای من این بود عنوانی که مجری برای این خبر بیان می کرد و به عنوان زیر نویس هم نوشته می شد با آنچه مردم در گزارش بیان می کردند یکی بود و کلماتی که توسط مردم از اقشار مختلف بیان می شد نیز شبیه هم بود.افرادی که ار تیپ های مختلف و در سن های مختلف که احتمالا بسیاری از آنها اطلاعات جامعی در مورد تاریخ اسلام ندارند و بسیاری از بخش های سریال را تنها به عنوان یک فیلم نگاه می کنند،روایت های کاملا تخصصی از فیلم بیان می کنند که تا حدی به مسائل روز جامعه ی ما نیز مطرح هست و هیچ کس روایت مخالفی را بیان نمی کند.
می توان گفت که تلویزیون و بخش های خبری از این فیلم برای بیان مطلب مد نظر خود استفاده می کنند.
در نهایت باید گفت که تلویزیون یک ابزار ارتباطی است که خودمختاری اندکی دارد و الزامات زیادی بر روی آن سنگینی می کند.الزامات اجتماعی،اقتصادی و …
از نظر بوردیو اینجا می توان نتیجه گرفت که این ابزار ارتباطی به ظاهر افسار گسیخته،کاملا رام شده است
n.mollahasani@gmail.com