انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نگاهی به تاثیر گذارترین آثار سیاسی(۹) دولت و جامعه

ترجمه و تلخیص محمد رسولی

دولت و جامعه: اثری است از لنین(۱۹۲۴-۱۸۷۰). الهام بخش لنین در نوشتن این اثر تاملات مارکس و انگلس پیرامون جامعۀ بی طبقه بود. لنین در دوران تبعید با تفکرات¬ و نیز اثر معروف¬شان سرمایه آشنا ¬شده و بعدها با الگوبرداری از آنها و نیز با تاثیر پذیری از آرای کائوتسکی، پانکوئک و برنشتاین، کتاب معروف خود، دولت و جامعه را نوشت و در آن طرحِ تشکیل حکومت آتیِ روسیه را پی ریخت. وی، بدین طریق، بنیان¬گذارِ جمهوری سوسیالیستی شوروی شناخته شد. آنچه در ادامۀ این شماره از «نگاهی به …» می آید، مروری کوتاه بر این اثر است.

لنین این کتاب را با یک مقدمه آغاز می¬کند و می نویسد کسانی که مدعی اند جامعۀ امروز شرایطِ دمکراتیکی برای اعضای خود فراهم آورده و سبب شده آنها در یک جامعۀ باز زندگی کنند، سخت در اشتباه اند. وی معتقد است دمکراسیِ موجود در جامعۀ معاصر بدلیل حضور «فضای تنگ استعمار سرمایه¬داری» تنها تعداد قلیلی را از امکانات خود بهره¬مند می سازد؛ این افرادِ بهره¬مند، از نظر لنین، همان اعضای طبقۀ حاکمه یا صاحبان ثروت هستند. به یک معنا، می توان گفت شرایط آزاد در این جامعه مشابه شرایطی است که در جمهوری یونان باستان وجود داشت و آزادی را صرفاً محدود به صاحبان برده می کرد. به عبارت دیگر، «برده¬های مزدبگیر جامعۀ معاصر» که ثمرۀ شرایط استعماری جامعۀ سرمایه¬داری هستند چنان زیر فشار فقر و تنگدستی له شده و از صحنه سیاسی و اجتماعی عقب رانده شده¬اند که صحبت از «جامعه دمکراتیک» و «سیاست» برای آن ها معنایی ندارد.

لنین مصداق بارز این وضعیت را در آلمان زمان خود می بیند. کشوری که قوانین و تشکیلات دولتی برای نزدیک به نیم قرن دوام داشته است و سوسیال دمکرات¬ها توانسته اند جمعیت کثیری از کارگران را به صورت حزبی سازماندهی کنند.

به اعتقاد لنین اگر ما نگاهی عمیق به سازوکارهای دمکراسی داشته باشیم( در زمینۀ نادیده گرفتن حقوق زنان، قوانین مربوط به سکونت، مسائل مربوط به نهادهای نمایندگی مردمی و نظایر آن) به درستی متوجه می شویم که موانع و محدودیتهای بی شماری در این سازوکارها تعبیه شده است. حضور این نوع محدودیتها در جامعه در چشم بسیاری افراد به خصوص آن هایی که با قربانیان این سیستم ارتباطی ندارند و فقر را تجربه نکرده اند، کوچک به نظر می آید اما واقعیت این است که همین موانع و محدودیت ها در مجموع فقرا و اعضای طبقه پایین دست را از حوزۀ سیاسی و نیز از داشتن هرگونه سهم فعّال در سیاست محروم نگه داشته است.
او در ادامه می نویسد که مارکس با زیرکی تمام متوجه ماهیت دمکراسی موجود و چهرۀ حقیقی آن در جامعۀ سرمایه داری شد و پیرو آن در رابطه با تجربه زندگی در کمون های کمونیستی گفت از این پس اعضای طبقه استعمار شده هر چند سال یک بار فرصت خواهند داشت تا نمایندۀ حقیقی خودشان را به پارلمان بفرستند.
در حال حاضر و با طرد محرومان از صحنۀ اجتماعی بر خلاف ادعای بورژوازی فرصت طلب و اساتید دانشگاهی لیبرال که می خواهند بقبولانند جامعه به تدریج به سمت دمکراسی پیش می رود، «دمکراسی حقیقی» حاصل نخواهد شد. شیوۀ تحقق جامعه دمکراتیک تنها از طریق دیکتاتوری پرولتاریا امکان¬پذیر است. هیچ راهی غیر از این وجود ندارد چرا که تنها را رسیدن به دمکراسی و در هم شکستن مقاومت آن ها، براندازیِ انقلابیِ این طبقه است.
لنین از قول انگلس می نویسد دولت و دیکتاتوری که پرولتاریا بنا خواهد کرد صرفاً به منظور گذار به کمونیزم است و پا برجا نخواهد ماند و اصولاً نباید بماند. وظیفۀ این دولت در آن دورۀ حساس تاریخی از بین بردن مخالفان خواهد بود؛ با این کار دمکراسی آینده از عناصر نامطلوب و باالقوه استعمارگر، پالوده خواهند شد. دولت پرولتاریا هم تا زمانی پا برجا خواهد ماند که آخرین مقاومت های بورژوازی را در هم شکند، سرمایه داران را از هستی ساقط کند و بساط طبقات را از جامعه بر چیند( به صورتی که بین آحاد جامعه از لحاظ دسترسی به ابزارها و وسایل تولید تفاوتی وجود نداشته باشد). تنها در این صورت است که «آزادی جایگاه حقیقی خود را پیدا کرده و صحبت از آن معنا پیدا می¬کند». در این وضعیت است که دمکراسی ناب- بدون اینکه احدی از صحنۀ اجتماعی مستثنی بماند- وجود خارجی می یابد و به همین طریق فهمیده می شود. در این حالت است که افراد چشمی بصیر پیدا می کنند و با قوانین بنیادی حیات اجتماعی که بارها و بارها در کتاب های درسی و مدارس بیان شده بود ولی درک نمی شد، آشنا می شوند. من بعد، آن ها عادت می کنند که به این قوانین بدون اینکه هیچ گونه زور و اجبار دولتی بالای سرشان باشد، نگاه کنند.
بنابراین، تحت نظام کاپیتالیستی، دمکراسی، نحیف، فقیر و غلط است و دامنۀ فراگیری آن فقط مربوط به ثروتمندان و اقلیت حاکم می شود. دیکتاتوری پرولتاریا در این میان ابزاری است برای گذراندن جامعه به سمت کمونیزم و در این صورت برای اولین بار در تاریخ، «دمکراسی برای مردم» بوجود می آید و اکثریت مردم با از بین بردن تدریجی اقلیت سرمایه¬دار و زورگو از یوغ شان آزاد می شوند. بدین ترتیب، کمونیزم رفته رفته دمکراسی را به ارمغان خواهد آورد و هر چه از عمر آن(کمونیزم) بگذرد و تکامل یابد، ضرورت وجود دولت و اجبار کمتر می شود.
جامعۀ کاپیتالیستی به صورت وحشیانه و خون¬باری ماشینِ سرکوب طبقات فقیر و پرولتر توسط طبقات حاکم و استعمارگر است. لنین متذکر می شود که در دوران گذار نیز حضور این ماشین ضروری است با این تفاوت که این طبقۀ پرولتر است که با تکیه بر آن به سرکوب استعمارگران و تصفیۀ آن¬ها از نظم اجتماعی جاری می پردازد. هر چند که ماشین سرکوب¬گر پرولتاریا در دوران گذار خشن و بی رحم است ولی نمی توان شدت و قدرتِ آن را با مکانیزم های سرکوب کنندۀ دوران سرمایه¬داری مقایسه کرد. علاوه بر آن سرکوب استعمارکنندگانِ سابق در نهایت سبب تشکیل جامعۀ واقعاً دمکرات را فراهم خواهد آورد.
واقعیت این است که بورژوازی هرگز قادر نخواهد بود بدون در اختیار داشتن ماشین پیچیده به سرکوب پرولتاریا بپردازد ولی طبقۀ پرولتر با تنها با دسترسی به نوع سادۀ این ماشین قادر خواهد بود انتقام خود را از استعمارکنندگان بگیرد و آن ها را نابود کند. حتی ممکن است در این راه نیاز به تشکیلاتی نظیر «ماشین» و « دولت» و امثال آن ها نباشد. توده های خشمگین با مسلح شدن قادر خواهند بود برای همیشه از شر استعمارگرانِ سابق رها شوند.
در خاتمه لنین نتیجه می گیرد تنها کمونیزم است ما را از شر وجود دولت ابدی رها می سازد چرا که دیگر کسی نیست که سرکوب شود و همۀ مظنونان از بین رفته اند و اصلاً طبقه (به معنی گروهی از مردم که با گروهی دیگر به طور سیستماتیک و منظم وارد نزاع شده است) محلی از اعراب ندارد. لنین معترف است که ممکن است در دوران گذر و سرکوب افرادی پیدا شوند که مواضع تندی داشته باشند و به نفع خود دیگران را قربانی کنند و یا دیگرانی که می خواهند با این افراطی گری ها مقابله کنند و بدین طریق دوره ای از هرج و مرج کوتاه مدت پیش آید. با این وجود وی امیدوار است با از بین رفتن بهره¬کشی که مسبب اصلی این افراطی¬گری ها است رفتار های اجتماعی تعدیل شده و نظام اجتماعی به سمت (هر چند که نمی توانیم بگوییم که به کدام سمت و چگونه) نظامی آزاد و برابر پیش می رود. نظامی که در آن دولتی وجود ندارد.
این متن خلاصه ای از کتاب زیر است:
LENIN.V.I(1979), The State & Revolution: The Marxist Teaching On The State & The Task Of The Proletariat In The Revolution, Pecking, Foreign Language Press.

رایانامۀ نگارنده:
Mohammadrasouli8@gmail.com