انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نگاهی به تاثیرگذار ترین آثار سیاسی کلاسیک(۳): دو رساله درباره حکومت جان لاک

ویلیام یوزگالیس محمد رسولی

دو رساله درباره حکومت (۱) : [ اثری است از جان لاک( ۱۶۳۲-۱۷۰۴ م.) ]. مقدمه این کتاب، اندکی دیرتر از متن اصلیش نوشته شده است طوری که به خواننده القا می کند در ۱۶۸۸ یعنی زمانی نوشته شده که بتواند، انقلاب باشکوه(۲) را توجیه کند. ما امروز بخوبی می دانیم دو رساله درباره حکومت طیّ ِ دوران طرد(۳) نوشته شده است و احتمالا هدف از انتشارش این بوده که قیامِ مسلحانه گسترده ای را که سران حزب وطنی(۴) ترتیب داده بودند، توجیه کند. این اقدام(انتشار رساله) کاملاً انقلابی بود. تصور کنید یک احتمال وجود داشته باشد که این رساله بخواهد از دسیسه انقلابی ای که علیه چارلز دوم و برادرش چیده شده بود، دفاع کند؛ آن وقت متوجه خواهید شد که منظورِ ما از اقدام انقلابی چیست. امّا آیا چنین چیزی ممکن است؟

رساله نخست درباره حکومت بیشتر یک اثرِ جدل آمیز است و هدفش ردّ ِ تزِ پدرسالارانه حقوق الهی پادشاهان بود که سِر رابرت فیلمر، مدت ها پیش آن را مطرح کرده بود. از بین مباحث رابرت فیلمر، لاک، متوجهِ این استدلال او شد که بشر “طبیعتا آزاد” نیست. علت توجه لاک به این استدلال از این رو بود که فیلمر از این برهان به عنوان نقطه شروع استفاده کرده و تمام برهان های بعدیِ خود را سوار بر همین مقدمه می کند و در نهایت به این نتیجه می رسد که تمام حکومت های “مشروع” باید از نوع ” سلطنت مطلقه ” باشند- این که تمام پادشاهان سلطنت خود را مدیون اولین انسان، یعنی حضرت آدم هستند. در ابتدای رساله نخست، لاک، منکِر این قضیه می شود که انجیل و عقل بشری بر برهانِ فیلمر صحّه گذاشته باشند. در ادامه، لاک، بدقت متونِ اصلیِ انجیل را بررسی کرده و به عنوان شاهد می آورد.
رساله دوم درباره حکومت، تئوری ایجابیِ لاک را در رایطه با حکومت مطرح می کند- او صراحتاً می گوید من نظر خود را راجع به حکومت به این دلیل عنوان می کنم که ” مبادا افراد در دام این اعتقاد خطرناک بیفتند که تمام حکومت هایی که در جهان شکل گرفتند صرفاً محصول زور و خشونت بوده اند”. نوشته های لاک بیشتر شامل مضامینی می شود که بین فلاسفه سیاسی قرون هفدهم و هجدهم رایج بوده است؛ یعنی تئوری حقوق طبیعی و قرارداد اجتماعی. حقّ ِ طبیعی به حقی اشاره می کند که تک تک افراد، حتی قبل از اینکه حکومتی شکل بگیرد از آن برخوردار بوده اند. منظور این است که مانند سایر جانداران، ما نیز از حقی طبیعی در جهانِ وحش برخورداریم و با تکیه برآن، اولین نیازهای خود را ارضا می کنیم. به عبارت دیگر، حق بر وسایلی که می توانند در تامین معشیت به ما کمک کنند. البته، زمانی که لاک در صدد است تا چگونگیِ پیدایشِ حکومت را تبیین کند، مخاطب را از این نکته آگاه می کندکه وضع طبیعی بشر در دوره اولیه، مورد رضایتش نبوده است. بدین ترتیب، [ بشر ] موافقت می کند تا قسمتی از حقوق خود و نه همه آن را به حکومت بسپارد؛ این گفته ها، به بیانی دیگر همان نظریه قرارداد اجتماعی است. نسخه های گوناگونی از نظریه های حقوق طبیعی و قرارداد اجتماعی بین فلاسفه سیاسیِ قرون هفده و هجده وجود دارد که برخی از آن ها دارای خصلت محافظه کارانه اند اما برخی دیگر بن مایه تندروانه دارند. نسخه لاکی این نظریه ها به بخش تندِ این طیف[ محافظه کار – تندرو] تعلق دارد. این نظریه های رادیکالِ حقوق طبیعی، ایدئولوژی هایی راکه موجب شکل گیری انقلاب های فرانسه و آمریکا شده است، تحت تاثیر قرار داده است.

در این قسمت، سر فصل های گوناگونِ رساله دوم را می آوریم :

• فصل اول از کتاب اول: تعریف قدرت سیاسی
• فصول دوم تا هفتم: مبانی حکومت، وضع طبیعی، جنگ، برده داری و خواصّ ِ دارایی ها
• فصول هشتم تا چهاردهم: طبیعتِ قدرت سیاسی و قدرت مشروع مدنی
• فصل پانزدهم: اشاراتی به تمایزهای اساسی میانِ قدرت پدرمآبانه ، قدرت ظالمانه و قدرت سیاسی.
• فصول شانزدهم تا هجدهم: تشریحِ طبیعتِ حکومت نامشروعِ مدنی. در این فصل، سه آبشخور این نوع قدرت ها، مورد بررسی قرار می گیرند اولاً، غلبه غیر منصفانه از بیرون، دوم، تسخیر قدرت از درون و سوم، پیشروی استبداد در قدرت از جانب کسانی که روزی بطور مشروع، کسبِ قدرت کرده بودند.
• فصل نوزدهم: ارائه شرایطی که تحت آن وقوع انقلاب ممکن می گردد.

اگر کسی به پیچیدگیِ زیادِ حکومت های مدنی واقف باشد، تعیین آنچه به عنوان قانونِ مشروع و بهینه حکومت مدنی خوانده می شود،کاری بسیار سخت و دشوار به نظر خواهد رسید. پس، فرد می بایست از کجا شروع کند؟ مواجهه اول این است که شرایط زندگیِ انسانی را در دورانی که هنوز حکومت شکل نگرفته بود، بازسازی کنیم. احتمالاً این وضعیت اولیه، برایمان قابل فهم تر است. بنابراین فرد خواهد دید که حکومتِ مدنی،امروز، چه نقشی بازی می کند. این همان مواجهه ای است که لاک، پس از هابز و همفکرانش، دنبال می کند. بنابراین در فصل اول رساله دوم، لاک، قدرت سیاسی را تعریف می کند.
بنا براین، من، قدرت سیاسی را حقّ ِ برساختنِ قوانین، با ضمانت هایی نظیر مرگ و نتیجتاً همه مجازات های ضعیفتر از مرگ می دانم که از طریق آن بتوان از دارایی ها حفاظت کرد؛ نیز بتوان از طریق آن قوانین از نیروی جامعه استفاده مفید کرد و از آن برای اجرایی کردن مجازات ها و مراقبت از بیت المال در برابر هجوم بیگانگان بهره گرفت؛ همه اینها در نهایت به صَلاح جامعه است.
در بخش دوم از دومین رساله، لاک، به توصیف شرایطی می پردازد که تحت آن، هیچ حکومتی با قدرت سیاسیِ واقعی وجود ندارد. این وضع، همان حالت طبیعی است که به آن اشاره شد. گاهی اوقات به اشتباه تصور می شود وضع طبیعی، وضعی است که هیچ گونه حکومتی در آن وجود ندارد. البته یک قسمت از این قضیه درست است ولی نه همه آن. ممکن است در حالت طبیعی باشیم ولی از حکومت، حکومت نا مشروع و یا حکومتی مشروع با قدرتی کمتر از قدرت سیاسی ، هیچ خبری نباشد.
اگر ما وضع طبیعی ِ بدون حضور حکومت را در نظر آوریم، با وضعیت همسان دستی روبروییم که تحت آن هیچ کِهتر و مِهتری وجود ندارد. از همین وضعیتِ همسان دستی است که الزامات مربوط به عشق دو سویه و وظایفی که از رهگذر آن افراد به هم مدیون می شوند، شکل می گیرد؛ در این وضعیت است که حدِّ اکثر انفاق و انصاف وجود دارد.آیا اصلاً چنین وضعی واقعاً وجود داشته است. بحث و جدالی طولانی در پاسخ به این پرسش شکل گرفته است. امروز معلوم شده است که اگر این پرسش را از هابز و لاک می پرسیدیم جواب آنها مثبت می بود. هر زمانی که افراد بر سر یک اقتدارِ سیاسی مشترک، توافق نکرده باشند کماکان در وضع طبیعیشان باقی خواهند ماند. این گفتار، مثل این است که بگوییم تا زمانی که افراد سند ازدواج را امضا نکرده باشند، کماکان مجرّد باقی خواهند ماند. به اعتقاد لاک، مردمِ زمان او بوضوح می توانستند این وضعیت[ وضع اولیه بشر] را در قاره ی تازه کشف شده ی آمریکا ببینند؛ در آنجا قبل از ورود اروپاییان، وضع طبیعی حکمفرما بوده است. شاید توسعه تاریخیِ همه دولت ها از مرحله وضع طبیعی نیز گذشته باشد. چاره دیگری که پیش رویمان قرار دارد این است که بگوییم وضع طبیعی اصلا وجود تاریخی نداشته است- اما بیشتر از صِرفِ یک سازه ی تئوریک-که در آن صورت نیز به ما در تعیین کارکرد مناسب حکومت کمک می کند. اگر کسی منکرِ سندیّتِ تاریخیِ وضع طبیعی شود، در آن صورت نیز می تواند از آن ( وضع طبیعی) به عنوان یک ابزار تحلیلی مفید بهره برداری کند.

۱- Two treatises of government
۲- Glorious Revolution
۳ – Exclusion crisis
۴- Country Party

برگرداننده: محمد رسولی

این متن برگردانی است از:
• Uzgalis,William,(2007), The Two Treatises Of Government: John locke, published in Stanford encyclopedia of philosophy
آدرس پست الکترونیک برگرداننده:
• MOHAMMADRASOULI8@GMAIL.COM