جیمز دیلانی ترجمه محمد رسولی
ژان ژاک روسو ( ۱۷۱۲-۱۷۷۸ ) از متفکران تاثیرگذارِ عصر روشنگری در اروپای قرن هجدهم بود. اولین اثر ارزشمندِ فلسفی او، گفتار هایی درباب علوم و هنرها ، برندۀ مسابقه ای شدکهآکادمی دیژون در ۱۷۵۰ تعیین کرده بود. رسو در این کتاب این ایده را مطرح ساخت که رشد و توسعۀ علوم و هنرها موجب تباهی معنویات و اخلاقیات گردیده است. این گفتار، سبب شهرت و محبوبیت رسو شد و زمینه سازِ اثر دومش که حجیم تر از اثر اولش بود و درون مایۀ فلسفی داشت، گردید:
نوشتههای مرتبط
گفتارهایی در باب منشا نابرابری . هرچندکه اثر دومِ رسو، از طرفِ آکادمی جایزه ای دریافت نکرد ولی به اندازۀ اثر اول محبوبیت داشت، خوانندگان بسیاری را به خود جذب کرد و بدین ترتیب چهره علمی رسو را نزد مخاطبانش، قوام بخشید. ایدۀ محوری کتاب این است که انسان موجودی نیک سرشت است اما بدلیل یک سلسله حوادث پیچیدۀ تاریخی، بدین وضع[ فلاکت] در آمده است. تمجیدِ رسو از طبیعتِ بشر، درون مایه ایست که در تمام آثار بعدیش، بوضوع منعکس می گردد؛ مهمترین آن ها اثر جامع ِاو درباره فلسفۀ آموزش است : امیل ؛ دیگری در اثرِ پر مغزش در رابطه با فلسفه سیاسی به نام قرارداد اجتماعی . هر دوی این آثار در سال ۱۷۶۲ انتشار یافت. این آثار سببِ مشاجره های طولانی در فرانسه شد و مقامات حکومتی فرانسه، برفور، دستور تحریم آن ها را صادر کردند. رسو مدتی به فرانسه گریخت و در سواتزِرلَند اقامت گزید ولی دوباره در همانجا دچار دردسر ها و مشکلات فراوانی با صاحبان قدرت شد و با بسیاری از دوستان خود قطع رابطه کرد. رسو در اواخر عمر خود دچار بیماری روبه رشدِ بدگمانی شد ولی از تلاش هایش در زمینۀ توجیه آثار و زندگیش دست بر نداشت. این روحیات، بخصوص در چند اثر آخریش : اعترافات ، خیالات مرد تنهای رونده و رسو، قاضی ژان ژاک دیده می شود.