انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نوروز: نمادی از هویت فرهنگی و ملی ایرانیان

آدمـی نیسـت که عاشـق نشـود فصل بـهار

هرگیـاهی که به نـوروز نجنبـد حَطَب است (سعدی)

انسان در جهان امروز چنان خود را در چنبرۀ کارهای روزمره گرفتارکرده است که این کارها همچون تارتَنَک، تارهایی محکم در پیرامون او تنیده که گسستن بندهای آن و رهایی از آن بس سخت و دشوار می نماید. هرچند، جهان ما در گذار از سنّت به تجدد در مسیر عقلانیت و خردورزی گام برمی دارد، ولیکن اگر این حرکت همراه با درایت و تدبیر نباشد در ماهیت امر، انسان ها را از اصل و ریشۀ فرهنگی خود جدا و از خود بیگانه می کند و پیوند های عاطفی و فرهنگی آنها را با یکدیگر و با گذشتگان خود می گسلد یا سست و کم رنگ می کند. حال اگر انسان بخواهد در جهان نوین امروزی ریشه و اصالت فرهنگی خود را در زندگی حفظ کند و یک زندگی بخردانه و با معنا داشته باشد، ناگزیر از رجعت به هویت خویش و بهره مندی از فرهنگی است که درفضای آن رشد کرده و پرورش یافته است.

اعتبار بخشیدن به سنّت های صیقل خورده ای که به حافظۀ تاریخی مردم شکل داده و بازسازی و احیای مجموعۀ کنش ها و آئین های فرهنگی- ملی می تواند نقش کارآمدی در نگهداشت چه بودی انسان امروزی و وحدت و همبستگی او با نیاکان و مردم جامعۀ این روزگار ایفا کند. پدیدۀ نوروز و برپاداشتن سنت ها و آئین های نوروزی در هرسال، هرچند با جلوه ای نمادین می تواند تأثیرگذارترین کنش در یک پارچه کردن مردم از هر گروه و قوم و زبان و نگهداشت و تداوم هویت قومی و ملی در سرزمین ایران و سرزمین های حوزۀ فرهنگی ایران در جهان باشد.

سخن در این گفتار مروری به نوروز و آئین های نوروزی از گذشتۀ دور تا امروز و عوامل پایداری آن در گذر زمان و نقش آن در حفظ هویت فرهنگی و ملی ایرانیان در جهان است.

مباحث این گفتار در هشت بخش زیر تنظیم و به صورت فشرده به آنها پرداخته شده و از رمزگشایی و تفسیر و تعبیر مفاهیم راز گونۀ رفتارهای نمادین آئین های نوروزی چشم پوشی شده است.

الف. ماهیت فلسفی، جهانی و تاریخی- فرهنگی نوروز

ب. نوروز ستیزی و مخالفت با برگزاری آئین های نوروزی

رمز و راز پایایی آئین های نوروزی
مراحل سه گانۀ آئین ها و کنش های نوروزی
هـ. کنش های آئینی و نمادین در مراحل سه گانه

مراسم و آداب نوروزی در مراحل سه گانه
توجیه و تفسیرهایی از جشن سیزده فروردین
خویشکاری های نوروز و کنش های آئینی آن
الف. ماهیت فلسفی، جهانی و تاریخی- فرهنگی نوروز

ماهیت فلسفی
۱.۱. روز آفرینش جهان و کائنات و انسان

نوروز در آغاز بهار را ابوریحان بیرونی روز « نوزایی آفرینش» و روز « خلقت انسان»( آثارالباقیه، ۲۶۴) و شمس الدین محمد دمشقی (نخبه الدهر، ۴۷۲) روز « آفرینش نور» دانسته اند.

۲.۱. زمان خروج انسان از دوره ای از دور کیهانی و ورود به دوره ای دیگر

آغاز فصل بهار زمان خروج انسان از دورۀ سرما و افسردگی طبیعت زمستان و گذار به دورۀ تجدید حیات طبیعت در فصل گرما و سرزندگی و شکوفایی بهار است.

۳.۱. برآمدن نوروز از آمیختن دو رویداد آفرینش و باززایی

نوروز را عید « باززایی» و یکی از دو عید « آفرینش» در اوایل پائیز و عید « باززایی» در آغاز بهار دانسته اند که از هزارۀ سوم پ. م. در میان مردم آسیای غربی رواج داشته اند. بعد ها در ایران دو عید آفرینش و باززایی با یکدیگر ادغام شدند و در آغاز بهار به صورت جشن نوروزی نمود یافتند ( نظر مهرداد بهار، از اسطوره تا تاریخ ص۳۳۹).

۴.۱. روزتعیین سرنوشت و مقدرات انسان. بنا بر باورهای مردم، نوروز در آغاز فصل بهار و آغاز سال نو زمانی است که سرنوشت انسان رقم می خورد و تقدیرات او در یک سال تعیین می شود.

۲. ماهیت جهانی

۱.۲. جهانی و عمومی بودن نوروز

نوروز و دیگر جشن های فصلی که بیشتر به سال نوی کشاورزی مربوط می شوند، همه جنبۀ جهانی و عمومی دارند و مردم هر فرهنگ گردش سال را در اولین روز از هر سال نوی کشاورزی با رفتارها و کنش های آئینی برخاسته از جغرافیای فرهنگی محیط زیست خود جشن می گرفته اند.

۲.۲. نوعی تقسیم بندی زمانی در گاه شماری زراعی

نوروز در سال زراعی در ایران و سرزمین های دیگر جهان یک تقسیم بندی زمانی را در تمدن کشاورزی نشان می داده است. این تقسیم بندی ناظر بر نگهداشت و احیای دخایر خوراکی و تضمین کنندۀ تداوم زندگی مردم در جوامع کهن بوده است(میرچا الیاده،p.51).

۳. ماهیت تاریخی- فرهنگی

۱.۳. بازتابندۀ تجربه ها، باورها و رفتارهای فرهنگی

نوروز بازتابندۀ جنبه هایی از تجربه ها و باورها و رفتارهای صیقل خوردۀ فرهنگی مردم در مجموعه ای از کنش های آئینی است که هر ساله در آغاز بهار و سال نو تکرار می شود.

۲.۳. یک فرایند تاریخی

آئین های نوروزی در یک فرایند تاریخی چند هزار ساله در حیات اجتماعی مردم ساکن در سرزمین ایران و حوزۀ جهانی فرهنگ نوروز نسل به نسل انتقال یافته تا به امروز رسیده است.

۳.۳. نظامی فرهنگی از رفتارهای آئینی

رفتارهای آئینی نوروز به تدریج در هزاره های تاریخی به شکلی انسجام یافته و نهادینه شده درآمده و یک نظام فرهنگی ویژه در مجموعه ای از کنش های نمادین را آشکار ساخته است.

۴.۳. بُعدی از ابعاد هویت فرهنگی و ملی

پدیدۀ نوروز با جوهره و صبغۀ تاریخی- فرهنگی و آئین های نمادین چند هزار ساله اش، بُعدی از ابعاد چندگانۀ تجربه ها و سنت های ایرانیانی را شکل می دهد که در ساختار بنیانی جامعۀ ایرانی بخشی از هویت فرهنگی و ملی ایرانیان را می سازد.

ب. نوروز ستیزی و مخالفت با برگزاری آئین های نوروزی

نوروز ستیزی و مخالفت با نوروز
پدیدۀ فرهنگی- تاریخی نوروز در طول حیات اجتماعی طولانی خود در ایران و جهان فرهنگی ایرانی نشیب و فراز هایی دیده و گهگاه در تیررس کینه توزی ها و تنگ نظری های افرادی از گروه های متنفذ اجتماعی و روحانی و حکومتی قرار گرفته است. برای نمونه، به دو رویداد از مخالفت های دینی و حکومتی با نوروز اشاره می شود:

مخالفت دینی
امام محمد غزالی، دانشمند و فقیه با نفوذ قرن پنجم هجری در دورۀ سلجوقی (۴۵۰-۵۰۵ق) یکی از مخالفان سر سخت برپایی جشن نوروز بود. او در کتابش کیمیای سعادت خرید و فروش وسایل و اسباب و بازیچه های مخصوص نوروز در بازارها را از«منکرات بازارها» و از دستاویزهای ایرانیان نامسلمان در تبلیغ دین گبران می دانست. غزالی مسلمانان را از کاربرد اسباب آئین های نوروزی منع می کرد و جشن نوروز را کاری ناروا و ناشایست می دانست. او اصرار داشت که « نوروز باید مندرس شود و کسی نام آن نبرد» ( غزالی،ج۱/۵۲۲).

۲.۱. مخالفت حکومتی

حکومت شوروی سوسیالیستی در دورۀ استیلای خود با نوروز و برگزاری آئین های نوروزی در سرزمین های آسیای مرکزی و قفقار مخالفت می کرد و در از میان بردن عید نوروز تلاش می کرد و د راه به کارگیری اسباب و وسایل برگزاری آن در میان مردم این سرزمین ها موانعی پیش می آورد.

۲. تقابل و ایستادگی در برابر نوروزی ستیزی

۱.۲. در ایران

با همۀ بدخواهی ها و ستیز جویی ها ی مخالفان با نوروز و آئین های آن، جشن نوروز به سبب خصایل نیرومند فرهنگی و اجتماعی اش و آمیختگی آئین ها آن با نوشدگی طبیعت و شیوۀ زندگی و معیشت مردم همچنان در سرزمین ایران استمرار یافت و تا به امروز باقی مانده است.

۲.۲. در آسیای مرکزی و قفقاز

مردم سرزمین های آسیای مرکزی و قفقاز پنهان از چشم حکومت آئین های نوروزی را برپا می داشتند و نویسندگان و شعرای این سرزمین ها در تقابل با ستیزه جویی های مأموران با فرهنگ و آئین های نوروزی به داستان نویسی دربارۀ نوروز و سرودن اشعار در وصف نوروز و مراسم نوروزی می پرداختند.

نوروز موجودیت ملی مردم این سرزمین ها را نشان می داده است و نوروز و مردم نقشی دوسویه در نگهداشت هویت فرهنگی یکدیگر ایفاء می کردند. به گفتۀ عین الله مددلی، سفیر جمهوری آذربایجان مردم آذربایجان بنا بر عشقی که به عید نوروز می ورزیدند نام فرزندانشان را به پاسداشت آن، «نوروز » و «بایرام » (عید) می گذاشتند. از این رو « مردم نوروز را نگاه داشته بودند و نوروز هم مردم را نگاه داشته بود».

رمز و راز پایایی آئین های نوروزی
رمز و راز پایایی و مانایی نوروز و آئین های مربوط به آن در میان مردم ایران و جوامع سرزمین های حوزۀ فرهنگ نوروز به چند عامل بستگی داشته و دارد. مهم ترین این عوامل را در این جا برمی شمریم:

عوامل پایایی و مانایی
۱.۱. وابسته بودن نوروز به باززایی طبیعت و تکرار نوشدگی سال با گردش دور کیهانی در هر فصل بهار؛

۲.۱. پیوند نزدیک نوروز و آئین های نوروزی با جوامع مبتنی بر اقتصاد کشاورزی و نقش و تأثیر گردش طبیعی سال در شکل کار و معیشت عموم مردم؛

۳.۱. جوهرۀ نیرومند فرهنگ نوروز و کارآمدی و تأثیر گذاری آئین های آن در زندگی روزمرۀ مردم؛

۴.۱. ویژگی های شادی آفرینی و نشاط افزایی جشن های مربوط به نوروز؛

۵.۱. خویشکاری های حیات بخش و زندگی ساز عید نوروز در حیات اجتماعی مردم.

د. مراحل سه گانۀ آئین ها و کنش های نوروزی

کنش های مردم در آئین های عید نوروز در سه مرحله و سه دورۀ زمانی متمایز از یکدیگر نمود می یابند.

۱. مراحل سه گانه آئین های نوروزی

۱.۱. مرحلۀ انقطاع یا گسستن (separation) که دوره ای از آخرین روزهای سال کهنه را دربرمی گیرد؛

۲.۱. مرحلۀ انتقال یا گذار(transition) که اشتمال بر یک دورۀ دوازده روزه از آغاز تحویل سال دارد ؛

۳.۱. مرحلۀ رجعت به طبیعت و به جوهرۀ طبیعی انسانی در روز سیزدۀ نوروز (روزی که فاصل میان دو دورۀ گذار یا آستانه ای و دورۀ باز پیوستن به جامعه و مردم و آغاز کار و فعالیت های اجتماعی به روال معمول در روز بعد از سیزده تا آخر سال است. (incorporation).

۲. کنش های آئینی و نمادین در مراحل سه گانه

۱.۲. کنش های مربوط به تطهیر و تهذیب جسمانی و روحانی فضای بوم- زیست و جسم و روان در دورۀ انقطاع ؛

۲.۲. کنش های مربوط به تقریب و تثبیت و تحکیم روابط خانوادگی، خویشاوندی، قومی و طایفگی در دورۀ آستانه ای؛

۳.۲. کنش های مربوط به تخریب و تفتین در روال و نظم و قانون زندگی و افراط در بی نظمی و عیش و عشرت و شادخوارگی در دورۀ رجعت به طبیعت در روز سیزده.

و. مراسم و آداب نوروزی در مراحل سه گانه

۱. در دورۀ انقطاع

دورۀ انقطاع یا گسستن مردم از سال کهنه و آماده شدن برای گام نهادن به سال نو و زندگی تازۀ دیگر با کنش هایی برای تطهیر و تهذیب همراه است. این کنش ها با خیزش جمعی مردم در پلشت زدایی و پاک سازی فضای زیست از سیاهی ها و آلودگی های ناشی از سال کهنه و راندن و نابود کردن دیوان و موجودات اهریمنی و ارواح شریر و خبیث که به باورشان در کهنگی و سیاهی لانه کرده اند، به ترتیب زیر انجام می پذیرد.

۱.۱. کنش های مربوط به پلشت زدایی و پاک سازی:

غبار روبی یا«خانه تکانی» از خانه و اسباب خانه؛ نقاشی کردن در و دیوار؛ سفید کردن ظروف مسین آشپزخانه؛ شستن و پاکیزه کردن جامه ها و اسباب واشیای خانه ؛ بیرون افکندن و نو کردن ظروف شکسته و جامه های ژنده؛ گندزدایی از محیط زیست و معطر کردن فضای خانه با افروختن خار و بوته و دود کردن کُندر و اسفند؛ شست و شو و تطهیر جسم؛ آب پاشی به یکدیگر و به در و دیوار اطراف خانه و تنور خانه و آغل و مانند آنها.

۲. در دورۀ آستانه ای

دورۀ ۱۲ روزۀ گذار یا آستانه ای که یک دورۀ انتقالی از سال کهنه به سال نو است، با رفتارها و کنش هایی در تقریب و تثبیت وتحکیم روابط و مناسبات خویشاوندی و اجتماعی همراه است که مهم ترین این کنش ها عبارتند از:

۱.۲. توقف و تعطیل کار و فعالیت های اجتماعی و اقتصادی بیرون از خانه و گذراندن اوقات خود درخانه و با جمع افراد خانواده؛

۲.۲. گردآمدن همۀ اعضای خانواده به دور خوان گستردۀ نوروزی هنگام تحویل سال؛

۳.۲. سنت دید و بازدید از اقوام و خویشان و آشنایان و گذراندن اوقات با آنها؛

۴.۲. رد و بدل کردن هدایا یا عیدانه به یکدیگر.

۳. دورۀ رجعت و باز پیوستن

روز سیزدۀ نوروز، روز پایان دورۀ آستانه ای دوازده روزه و روز رجعت به طبیعت است. این مرحله مرز میان دورۀ آستانه ای و دورۀ بازپیوستن به جامعه و نظم و سامان بخشیدن دوبارۀ به روال عادی زندگی در سال نو است. شاخص ترین کنش های آئینی مردم در روز سیزده عبارتند از:

۱.۳. بیرون رفتن از خانه و گذراندن تمام روز با مناسکی نمادین در طبیعت و در کنار سبزه و آب روان و چشمه سارها؛

۲.۳. انداختن گیاهان و سبزه های رویانده در ایام عید در آب روان؛

۳.۳. پرداختن به انواع بازی ها و سرگرمی ها مانند تاب بازی دختران و زنان جوان؛ نمایش های قهرمانی و نیروآزمایی از راه کشتی گیری، نمایش های پهلوانی، مسابقات اسبدوانی، جنگ ورزاو و…

۴.۳. گره زدن سبزه به دست دختران دم بخت برای گشودن بخت؛

۵.۳. افراط در شادی و شادخواری وعیش وطرب.

ز. توجیه و تفسیرهایی از جشن سیزدۀ نوروز

۱. پدیدۀ سیزدۀ نوروز و جشن آن

روز سیزده روز آشوب و درهم ریختگی، و روزی است که نظم و قرارهای نهادینه شدۀ اجتماعی و الگوهای رفتاری معمول و عادی مردم به هم می ریزد و آشوب و آشفتگی همراه با شادی و شادخواری جای آنها را در فضای زندگی می گیرد، به همین رو نیز این روز اصطلاحاً روز اُرژی orgy نامیده شده است. خاستگاه تاریخی سیزدۀ نوروز و جشن آن و سنت به دشت و صحرا رفتن و طبیعت گردی مردم در این روز روشن نیست. دربارۀ فلسفۀ پدیداری سیزده و مراسم« سیزده به در» نظرها و عقاید گوناگونی بیان کرده اند که برای نمونه چند تا از این نظرها و آرا در اینجا اورده می شود:

۱.۱. تمثیلی از هزارۀ سیزدۀ عمر جهان؛

۲.۱. جشنی برگرفته از اعتقادات اقوام کهن هند و اروپایی؛

۳.۱. روز طلب باران برای کشتزارهای نودمیدۀ بهاری در جوامع کشاورزی( هرسه نظر از : فره وشی، جهان فروری ص۶۹).

۴.۱. مظهر آشوب ازلیِ پیش از آفرینش (بهار، از اسطوره تا تاریخ، ص۳۴۲). بهار می نویسد: هر آشوبی پیش از نظم گرفتن، نحس به شمار می آمده است و جهان پس از آشوب و برقرارشدن نظم، مقدس می شود. از این رو، سیزده را مقدس نمی انگارند، همچنان که بهیزک یا پنجک(خمسۀ مسترقه) را مقدس نمی شمارند.

۵.۱. احتمال خاستگاه مشترک داشتن با برخی رسم های اقوام کاتارCathare ، قومی از بازماندگان مانویان در اروپا که فرهنگی ترکیبی از اندیشه های زردشتی و فلسفۀ باستان و مسیحیت دارند( روح الامینی، آئین ها و جشن های کهن در ایران،۷۱).

ح. خویشکاری های نوروز و کنش های آئینی آن

۱. در دورۀ انقطاع

۱.۱. تطهیر جسمانی و روحانی و زمینه سازی برای یک زندگی سالم و آرام و پرنشاط در سال نو؛

۲.۱. برقراری پیوند و ارتباط معنوی میان مرگ و زندگی از راه یادآوری مردگان در شب آخر سال کهنه؛

۳.۱. حضور نمادین ارواح بر روی زمین در شب آخر سال و استقبال عمومی از تجمیع و مشارکت آنها در ضیافت روحانی سال نو؛

۴.۱. افروختن آتش بر سر بام خانه ها ، روشن کردن چراغ خانه ها پیش از پریدن آفتاب غروب آخر سال، افروخته نگهداشتن چراغ ها تا بامداد روز اول سال نو، و آویختن چراغ و فانوس های افروخته در گذرگاه های منتهی به خانه ها برای روشن نگه داشتن راه های عبور ارواح به خانه ها.

۲. دورۀ انتقال یا گذار

۱.۲. خویشکاری نمادین خوان نوروزی: مشارکت ارواحِ درگذشتگان هنگام تحویل سال با اعضای خانوادۀ خود و نشستن بر سر خوان نوروزی با آنها در آغاز سال نو و تجدید و تحکیم رابطه زندگان با رفتگان خود.

دربارۀ تعبیر و توجیه نقش نمادین خوان نوروزی گفته شود که همۀ مردم جوامعی که به رستاخیز و معاد جسمانی اعتقاد دارند، اصل رستاخیز و بازگشت روان مردگان را به عالم خاکی در آغاز فصل نوینی از دور کیهانی و نوشدگی سال باور دارند. ایرانیان نیز چه در دورۀ باستانی و چه در دورۀ اسلامی به بازگشت روان مردگان به جهان خاکی و پیوستن به زندگان اعتقاد داشته و هنوز هم دارند. پیروان دین مزدیسنا معتقدند که در ایام ده روزۀ فروردگان( پنج روز آخر اسفند و پنج روز اول فروردین)، به ویژه در شب آغاز سال نو، فَرَوَهرها و روان درگذشتان به زمین باز می گردند. شیعیان ایران هم شب آخرین جمعه و آخرین شب سال کهنه را زمان زنده شدن و فرود آمدن ارواح مردگان به روی زمین و پیوستن به اعضای خانواده و خویشاوندان بر سر سفرۀ نوروزی و شرکت در جشن و شادی آنها می دانند.

۲.۲. خویشکاری آشکار خوان نوروزی: گردآوردن اعضای خانواده از راه دور و نزدیک به دورهم و نشانیدن آنها بر سر خوان هنگام تحویل سال و قوام بخشیدن به روابط خانوادگی و تجدید همبستگی ها در سال نو.

ایرانیان هرجا که باشند، در سفر یا حضر، و در راه دور یا نزدیک، به هر طریقی که بتوانند می کوشند که پیش از تحویل سال خود را به خانه های خود و نزد کسانشان برسانند و در کنار پدر و مادر و همسر و فرزندان و بزرگ ترهای خانواده بر سر سفرۀ نوروزی بنشینند و گردش سال را با حضور هم جشن بگیرند. به باور عامه اگر عضوی از خانواده نتواند در سر سال تحویل درخانه و بر سر سفرۀ نوروزی حضور یابد، تا آخر سال از خانه و خانواده دور و آواره و از یاری خدا و خیر و برکت متصور از سفرۀ نوروزی محروم خواهد ماند.

۳. خویشکاری دید و بازدیدها

از برجسته ترین نقش و کارکردهای دید و بازدیدها ی مکرر در دوازده روز دورۀ آستانه ای عبارتند از:

۱.۳. از میانه برداشتن غبار کدورت و آزردگی از فضای مناسبات خانوادگی و قومی و جایگزین کردن صلح و صفا در میان خود برای تمامی سال نو؛

۲.۳. تجدید میثاق دوستی و مودّت با خویشان و آشنایان و افراد طایفه و ایل و ایجاد گسترۀ صلح و آرامش و وفاق در میان خود.

۴. خویشکاری کلی نوروز

۱.۴. کارکردهای فرهنگی – اجتماعی

۱.۱.۴. برانگیختن حس ملی در نگهداشت ارزش های فرهنگی تاریخی در حافظۀ جمعی مردم ایران و ملت های جهان ایرانی؛

۲.۱.۴. نزدیک ساختن افراد قشرها و طبقات و گروه های قومی و زبانی و دینی سرزمین ایران به یکدیگر؛ و تجدید وحدت فرهنگی و ملی در میان آنها ؛

۳.۱.۴. رجعت به هویت فرهنگی خود و دوری گزینی از احساس « از خود بیگانگی» و تلاش در نو اندیشی و بازنگری درکردار و روش و بینش خود در آستانۀ نوشدگی سال؛

۴.۱.۴. پراکندن اندیشۀ صلح و دوستی و وفاق اجتماعی در میان ملت های سرزمین های آبشخور فرهنگ ایرانی.

۲.۴. کارکردهای اقتصادی

جدا از ارزش ها و کارکردهای فرهنگی، اجتماعی نهفته در مجموعۀ رفتارهای آئینی نوروز، ارزش و کارکردهای مهم دیگری نیز نوروز به ویژه در دهه های کنونی در عرصۀ امور تولیدی و اقتصادی و صنعتی در ایران و سرزمین های حوزۀ فرهنگ نوروز دارد که مهم ترین آنها عبارتند از:

رونق بخشیدن به اقتصاد بازار
از اوایل اسفند ماه مردم به تکاپوی تعویض و نو کردن اسباب و اشیای خانه و آشپزخانه و خرید پوشاک و وسایل ضروری معیشت می افتند. فروشگاه های خوراکی های مخصوص عید مانند قنادی، شیرینی فروشی و آجیل فروشی، و دکه های میوه و ماهی های خوراکی برای سبزی پلو، خوراک مخصوص شب عید، همچنین فروشگاه های گل و سُنبل و مانند آنها فعال می شوند. همچنین از چند هفته پیش از فرارسیدن عید تحرک خاصی درچرخۀ کار تولید کالا و خدمات و مبادله و توزیع کالا و گردش پول پدید می آید و پول های اندوخته و راکد در بازار مبادلات کالا و ارزاق به جریان و کار می افتند.

۲.۲.۴. رونق بخشیدن به صنعت گردشگری

از چند روز به عید مانده برنامه های مسافرت های نوروزی درون و برون مرزی آغاز می شود و بنگاه های مسافربری برای نقل و انتقال مسافران نوروزی از طریق زمینی و ریلی و هوایی به شهرهای داخل و خارج کشور به کار می افتند. هتل ها و مسافرخانه های شهرها به ویژه شهرهای زیارتی، و شهرهای آثار باستانی و تاریخی در پذیرش مسافران نوروزی بسیار فعال می شوند و بدین گونه صنعت گردشگری در زمینۀ اقتصاد در این ایام نقش بزرگی ایفا می کند.

۳.۲.۴. آسیب شناسی پدیدۀ نوروز

سیل هجوم مسافران نوروزی در ایام نوروز به شهرها نظم و آرامش عادی شهر و مردم آن شهرها را درهم می ریزد و فضای شهر را هم به لحاظ اجتماعی و هم به لحاظ اقتصادی و امنیتی دستخوش بی سامانی و آشفتگی هایی می کند. این نوع ناهنجاری ها و اشکالات برخاسته از پدیدۀ نوروز از پدیده هایی است که به شهر و روحیۀ مردم شهر آسیب می رساند. بنابر این، پدیدۀ معضلات نوروزی نیاز به بررسی و تحلیل از نظر آسیب شناسی اجتماعی، فرهنگی و روان – اجتماعی درنتیجه نیاز به یافتن راه حل هایی برای کمرنگ کردن و از میان بردن این آسیب ها دارد.

علی بلوکباشی، عضو شورایعالی انسان شناسی و فرهنگ و مدیر گروه مردم شناسی دائره المعارف بزرگ اسلامی است. این متن را ایشان برای انتشار در اختیار انسان شناسی و فرهنگ قرار داده اند.

این متن کامل سخنرانی است که به صورت پاور پوینت در همایش بین المللی نوروز در دوشنبه هفدهم اسفند ۱۳۹۴ در پژوهشکدۀ مردم شناسی سازمان میراث فرهنگی ارائه شد.