انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نوروز جشنی فراملی

توضیح تصویر: نوروز در تاجیکستان

نوروز در نزد عامه، بیشتر جشنی ملی و سنتی پنداشته می شود. نگارنده نیز تا چندی پیش، کهن نمونۀ یک جشن ملی و صرفاً ایرانی حک شده در ذهن خود داشت و با آنکه سال ها پیش، یکی از فراهم کنندگان پروندۀ نوروز در میراث فرهنگی کشور برای ثبت ملی و ثبت جهانی نوروز در یونسکو بود، اما در آن زمان، بیشتر برای اثبات صرفاً ایرانی بودن این جشن می کوشید و بر این گمان بود که نوروز صرفاً جشنی ایرانی است که به سرزمین های دیگر صادر شده است و انیرانیان از ما اقتباس کرده اند، غافل از اینکه آن آریاییان و انیرانیان نیز از همان روزگاران دور نوروز را جشن می گرفته اند و از آنِ خود می دانسته اند.

نوروز سال گذشته، پس از چندین ماه سکونت در مسکو، بازنگری در این کهن نمونۀ یکسونگرانۀ ذهن من وقتی آغاز شد که دوستی تاجیکی از من خواست که سخنی و پیامی نوروزی برای یک شبکۀ تلویزیونی در مسکو از من ضبط کند. وقتی خودم را برای آن مصاحبه آماده می کردم، خودم را ناگزیر به مطالعه پیرامون نوروز در کشورهای وابسته یا آزاد شدۀ روسیه و نیز ملل آسیای میانه و جاهای دیگر دیدم. پس از مطالعه ای فراگیر متوجه شدم که ما ایرانی ها احتمالاً نوروز را فقط برای خودمان مصادره کرده و نوروز دیگران را عاریتی و برگرفته از نوروز خود می پنداریم که پنداری ناسزاوار است.

با بررسی ویژگی فرهنگی در یک فدراسیون ۱۴۴ میلیونی و شهر متروپُل حدود ۱۴ میلیونی مسکو، که بافتۀ عظیم و گسترده ای از اقوام روسی، بلاروسی، تاتاری، ترکمنی، چینی، اوکراینی، تاجیکی، قرقیزی، باشقیری، افغانی، ازبکی، قفقازی، ارمنی، داغستانی و اقوام و طوایف دیگر را کنار هم گرد آورده است و خود جزیرۀ شگفتآوری از گفتوگوی تمدن هاست، به این نتیجه رسیدم که جشن نوروز همچون حلقه ای ستُرگ و باستانی، ما را کنار هم قرار می دهد و باعث اتحاد، دوستی و یگانگی فرهنگی می شود. باید اعتراف کرد که ما با جشنی در یک بُعد جهانی، منطقه ای و فراملی و نه جشنی صرفاً ملی، روبه روایم. جشنی که در آغاز هر سال در پهنۀ گسترده ای از نیمکرۀ شمالی این سیّارۀ آبی و زیبا، بیش از ۳۰۰ میلیون تن را در حدود ۱۲ کشور در جهان کنار هم قرار می دهد.

زمانی زنده یاد استاد مهرداد بهار در مصاحبه ای با مجلۀ آدینه عنوان کرده بود که «نوروز جشنی آریایی نیست». یادم هست که در آن زمان این حرف خیلی ها را نگران و مشوش کرد که یعنی چه همین نوروز را داشتیم که آن را هم از ما می گیرید! درحالی که سخن استاد بهار اشاره به نوروز در بینالنهرین بود که پیش از ورود آریایی ها یک جشن سال نو داشتند به نام جشن اکیتو و مثل ما سبزه سبز می کردند.

نگارنده بر آن است که کلاً جشن سال نو ـ با هر نام و عنوان ـ یکی از ویژگی ملت های باستانی، اعم از هند، مصر، بینالنهرین، سوریه، ایران، چین و دیگر ملت ها بوده است. به گمان میرچا الیاده، اصولاً جشن های سال نو جنبۀ آیینی و اجرایی اسطورۀ بُندَهشنی (بُن آفرینش) اقوام گوناگون و عمدتاً جشن آفرینش انسان و نو شدگی طبیعت و آغاز فعالیت های کشاورزی بوده است و در میان بومیان اقصی نقاط جهان چه ابتدایی چه پیشرفته به انحاء گوناگون رواج داشته است. از این رو، معتقدم جشن نوروز بازماندۀ همان جشن بُندهشنی اقوام گوناگون بوده، با این تفاوت که طی سده های بی شمار با ذوق و سلیقۀ خاص و زیبای ایرانیان گره خورده و آمیخته شده و بخش بزرگی از آن، صبغۀ ایرانی به خود گرفته است. اما این نباید باعث شود که نوروز اقوام و سرزمین های دیگر را برگرفته و مقتبس از این جشن ویژۀ ایرانیان بپنداریم و هر ملتی کماکان بنا به ویژگی های قومی، قبیله ای و بومی، می تواند جشن سال نو یا همان نوروز ویژۀ خود را داشته باشد.

از این رو، در پیام تلویزیونی برای تاجیکان ـ که آنها نیز نوروز خود را اصیل تر از نوروز ایرانی می شمارند ـ از نوروز به عنوان جشنی فراملی نام بردم، چون مگر نه آنکه غیر از آریاییانِ نژادۀ حوزۀ ایران بزرگ فرهنگی (و نه جغرافیایی)، شامل ایران کنونی، افغانستان، آسیای میانه و ماوراءالنهر، تاجیکستان (سمرقند و بخارا که بیدلیل امروز در ازبکستان قرار دارد)، اوسُتیا (قفقاز)، داغستان، تاتارستان، قرقیزستان، قزاقستان، باشقیرستان، و نیز در حوزه های فرهنگی دیگری که نوروز در آنها جشن گرفته می شود، اما لزوماً آریایی نیستند مانند ترکیۀ عثمانی، شین جیان (ترکستان چین) و اویغورها و غیره.

امروز حتی در نقاطی از شبه قارۀ هند، پاکستان، عراق، ترکیه، سوریه، کردستان، لبنان، جمهوری آذربایجان، گرجستان، بالکان، ترکمنستان، لزگی ها و حتی در آلبانی و بوسنی هرزه گوین نوروز جشن گرفته می شود. نوروز خود باعث همبستگی بخش بزرگی از مسلمانان جهان با انواع مذاهب و نحله های دینی گوناگون و همزیستی مسالمتآمیز با مسیحیان، یهودیان و دیگر کیش ها و باورها شده است.

در اینجا به اختصار به موارد ناگفته یا کم گفتۀ نوروز در بُعدی فراملی و فرادینی در سرزمین های انیرانی میپردازیم تا مسئله بیشتر شکافته شود، هرچند حق مطلب را چکیده وار نمی توان ادا کرد.

نوروز در روسیه همزمان با نوروز ایرانی، با نام جشن عنعنوی باستانی مشرق زمین، با شرکت روس های مسلمان، تاجیکان، قفقازی ها، آذری ها، افغانان، باشقیرها، داغستانی ها، تاتارها، قازانی ها، گرجی ها و غیره با شکوهی تمام در یکی از تالارهای عمومی، بزرگ و معتبر مسکو جشن گرفته می شود. سازمان دهندگان این جشن عبارتند از: شاروالی مسکو، فدراسیون مهاجران روسیه و اتحادیه های کشورهای دیگر که در روسیه نقش فعال دارند.

در تاجیکستان، خاصه در میان اهالی بدخشان، نوروز، «خیدیر ایام» یعنی «جشن بزرگ» نام دارد. در سپیده دم نوروز، وقتی که آفتاب به اندازۀ یک سرنیزه بالا آمد، بانوی خانه دو جاروی سرخرنگ را جلوی خانه راست نگاه می دارد و در غروب آفتاب، یک پارچۀ سرخرنگ بالای سر در خانه آویزان می کنند. تخم مرغ بازی، خروس جنگی، بُزکُشی و پخت نان روغنی مخصوص و سَمَنو پزان در شمار مراسم است.

اوسِتیا یا قفقاز شامل دو بخش جمهوری خودمختار اوسِتیای شمالی یا آلانی های تابع فدراسیون روسیه و بخش دیگر استان خودمختار اوستیای جنوبی تابع جمهوری گرجستان است. مردم اوستیا خود را ایرونی و کشور خود را ایرستون می نامند. آنها از تبار سکاها، سرمتی ها و آلان ها هستند. نوروز در هر دو بخش قفقاز با شکوه فراوان جشن گرفته می شود. مراسم شاهنامه خوانی، رقص شمشیر، پوشیدن لباس های محلی رنگارنگ رایج است و مدرسۀ نوروز نیز در محلۀ ایرانی ها (عمدتا رشتی تبار و آذری تبار) قرار دارد.

در جمهوری آذربایجان، چهارشنبۀ آخرین ماه سال به ترتیب چرشنبه سی (چهارشنبۀ آب)، اُد چرشنبه سی (چهارشنبۀ آتش)، توپراق چرشنبه سی (چهارشنبۀ خاک) و آخیر چرشنبه یا یل چرشنبه سی (چهارشنبۀ آخر یا چهارشنبۀ باد) نامیده می شود که ترکیبی از عناصر اربعه است. نوروز در این سرزمین با ترانه ها، سفرۀ خاص هفت سین (که ساری کوک (زردچوبه) و سوُت (شیر) و سو (آب) و شاه ماهی نیز جزو آن است و مراسم چیستان های نوروزی، ستایش و نفرین های نوروزی و غیره برگزار می شود.

در ازبکستان، مراسم از روی آتش پریدن، پخش سمنو، ساز و آواز، مسابقات کشتی، نمایش ها و کاشت درخت برگزار می شود.

در استان بلخ و مرکز آن مزارشریف (افغانستان)، هنگام نوروز همۀ دشت ها، دیوارها و پشت بام های گِلی پُر از گُل سرخ می شود و پرچم امام علی (ع) برافراشته می شود که تا چهل روز ادامه دارد. فرش شویی، بُز کُشی، شترجنگی، قوچ جنگی و کشتی از جمله مراسم آنهاست.

در پاکستان، نوروز را عالم افروز یا روز تازه رسیده می نامند. تقویم نوروزی جنتری نام دارد. خواندن اشعار نوروزی به زبان های اردو، فارسی دری و عربی مرسوم است.

در ترکیۀ عثمانی در آغاز نوروز، معجون ویژه ای به نام نوروزیه برای پادشاه و درباریان فراهم می کردند که از چهل نوع مادۀ خوراکی شفابخش درست می شد. نوروز را زادروز امام علی (ع) و روز خلافت او و سالگرد ازدواج او با حضرت فاطمه (س) می پنداشتند. در ترکیۀ امروز نیز نوروز با مراسم باشکوهی همراه با آتش بازیهای بزرگ برگزار می شود.

در شهر لکنوی هند نیز نوروز را روز آغاز خلافت حضرت علی (ع) می دانستند. امروز در سراسر هند جشن سال نو جشن هولی نام دارد که از ۲۵ اسفند تا ۵ فروردین برگزار می شود.

در ترکمنستان، دو بار در سال جشن نوروز برگزار می شود. آنها آغاز فرمانروایی جمشید را آغاز نوروز اصلی می دانند. اسب دوانی، کشتی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی، و شاخ زنی میش ها در شمار مراسم نوروز ترکمن هاست.

کردهای ترکیه، عراق و سوریه با نواختن سرنا و دهل، کنار کپه های بزرگ آتش به سخنرانی های باشکوه و ترانه خوانی می پردازند و دور آتش پایکوبی می کنند.

در قرقیزستان، در اول نوروز غذاهای معروف قرقیزی مانند بش بارماق، مانته برسک و کاتما طبخ می کنند که رایگان در میان مردم پخش می شود و سوارکاری جزو مراسم اصلی است.

در قزاقستان، معتقدند که در نوروز، ستاره های آسمان به نقطۀ اعتدال می رسند و شادی روی زمین آفریده میشود (یادآور سنگ نبشتۀ داریوش است که گفته: خدای بزرگ اهورامزدا پس از آفریدن آسمان و زمین، شادی را برای مردم آفرید). آنها بر این باورند که در این روز سنگ نیلگون سمرقند آب می شود. در شب تحویل سال، دو شمع بالای خانه ها روشن می کنند و از گوشت اسب، سوقیم آشار درست می کنند. پسرها در قبال گرفتن سوقیم آشار از دخترها، به آنها آینه، شانه و عطر هدیه می کنند.

شواهدی در دست است که نوروز در بلغارستان، به ویژه در میان تاتارهای کریمه، شیرازی های مهاجر به زنگبار واقع در کرانه های شرق آفریقا، قبطیان مصر (که آن را النیروز مینامند)، در کاشغر، ختن و تورفان چین و حتی در میان برخی از پیروان کیش شینتوی ژاپن جشن گرفته می شود.

(مسکو، ۱ فوریه ۲۰۱۵)

منابع:

اسماعیل پور، ابوالقاسم، زیر آسمانه های نور، نشر قطره، ۱۳۹۰،

الیاده، میرچا، اسطورۀ بازگشت جاودانه، ترجمۀ بهمن سرکاراتی، نشر قطره، ۱۳۷۸،

بهار، مهرداد، جستاری در فرهنگ ایران، نشر اسطوره، ۱۳۸۸،

دانشنامۀ آزاد ویکی پدیا، «جغرافیای جشن نوروز»، ویراست ۱۳۹۳، سولقانی، قربانعلی، «نوروز در ایران و سرزمین های دیگر، فارس، بازنشر ۱۳۹۲،

شاه علی، مطلوبه، «نوروز در ازبکستان»،

بی بی سی پارسی، ۹ فروردین ۱۳۹۲، «نوروز در سایر نقاط جهان»، مجلۀ الکترونیکی نسیم، بازبینی مهر ۱۳۹۲، International Day of Nowruz, 21 March, United nation Press, 2013.