انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نوجوان و هیولایی به نام اعتیاد

لوران کاریلا، ملانی فرری و میشل رینو برگردان آریا نوری

واژه ی اعتیاد ( Addiction ) به موجب قوانین حقوقی رم باستان و تا زمان قرون وسطی در اروپای شرقی ، از اسم لاتین ادیکتوس ( Addictus ) به معنای شخصی که به واسطه ی بدهکاری ای که دارد گرفتار شده و فعل ادیسر ( Addicere ) در معنای اعطای چیزی توسط شخصی به شخصی دیگر ، مشتق شده است. کسی که به هر علتی توانایی پرداخت بدهی خود به شخص دیگر را نداشت ، به واسطه ی قوانین روم باستان ، به برده ی وی تبدیل می شد تا بدهی اش را با ” بدن خویش ” بپردازد.

اعتیاد در فرهنگ لغات مترادف واژه وابستگی ( dépendance ) است و در گذشته در فرهنگ فرانسه برای اشاره به آن بیشتر از Toxicomanie استفاده می شد اما استفاده از این واژه با گذشت زمان کمرنگ تر شد تا امروزه در لغت نامه های پزشکی و . . . از واژه ی Addiction استفاده شود. این واژه ی برای اولین بار در سال ۱۹۹۰ وارد فرهنگ لغت پزشکی آنگلو ساکسون ( Anglo-Saxon ) شد. آویل گودمن ( Aviel Goodman ) یکی از اولین تعاریف را از آنچه که از آن تحت عنوان ” رفتارهای اعتیاد آور ” یاد می شود ، ارائه داد. به گفته ی او رفتارهای اعتیاد آور فرایند پیچیده ای هستند که به موجب آن ها انجام یک کار در عین حال سبب احساس لذت کردن و برداشته شدن نوعی فشار درونی می شود ، شخص علی رغم تلاش های فراوان و دائمی در ترک کردن این رفتارها شکست می خورد و با وجود آگاهی از عوارض و عواقب آن ، توانایی دست شستن از آن را ندارد. برای آنکه رفتاری اعتیاد آور تلقی شود ، یاد حداقل ۵ ویژگی را به همراه داشته باشد :

شخص زمان زیادی را به مهیا کردن شرایط انجام رفتار و خود آن اختصاص می دهد.

شخص رفتار مورد نظر را به طور دائمی انجام می دهد و اغلب بیش از آنچه که انتظارش را دارد وقت صرف انجام آن می کند.

تلاش دائمی و اغلب بی ثمر برای ترک کردن

از دست دادن زمان زیاد در طول روز برای مهیا سازی ، انجام و در نهایت بازیابی خویش پس از انجام کار

زیاد شدن تعداد دفعات انجام زمانی که فشار تحصیلی ، اجتماعی و یا کارهای خانه روی فرد افزایش پیدا می کند.

بازماندن از فعالیت های مهم اجتماعی ، تحصیلی و . . . . به واسطه ی انجام بیش از حد رفتار اعتیاد آور.

ادامه ی در پیشگیری رفتار با وجود آگاهی از عوارض مخرب فیزیکی یا روانی آن

اضطراب یا عصبانیت در صورتی که شخص برای مدتی از انجام رفتار اعتیاد آور باز بماند.

اعتیاد تنها به مصرف مواد مخدر ، داروهای روانگردان و یا نوشیدنی های الکلی محدود نمی شود بلکه رفتارهای دیگری مثل انجام بیش از حد بازی های کامپیوتری ، استفاده از فضای مجازی ، روابط جنسی مکرر ، قمار ، پر خوری ، افراط در خرید و حتی کار کردن نیز به نوعی اعتیاد به حساب می آیند.

پیشرفت هایی که در نوروبیولوژی ، علم ژنتیک و در نهایت تصویر برداری مغزی صورت گرفته ، موجبات بررسی بیشتر و موشکافانه تر رفتارهای اعتیاد آور را فراهم آورده است. برای مثال علم بیولوژی این مساله را نشان داده است که اعتیاد به مواد مخدر مراحل و درجات مختلفی داشته که از محرک اولیه ( Impulsion ) شروع شده و در نهایت به رفتار بی اختیار ( Compulsion ) ختم می شود ، این مراحل به ترتیب درگیری ذهنی ( Préoccupation- preoccupation ) ، پیشی جویی ( Anticipation ) ، اعتیاد ( intoxication ) ، مصرف یا انجام بیش از حد ( Consommation compulsive – Binge ) ، اسارت ( Servage- manque ) و در نهایت ابراز عواطف و رفتارهای منفی مثل ناراحتی ، اضطراب ، عصبانیت و . . . ختم می شود. دکتر نورا وولکو ( Nora Volkow ) ، با بهره برداری از تصویر برداری مغزی، اعتیاد را به صورت رفتار یا فرایندی که به صورت دائمی صورت می گیرد و در نهایت کم کم در فرد ریشه دوانده و موجبات وابستگی وی را فراهم می اورد ، تعریف می کند. از ویژگی های اصلی یک رفتار اعتیاد آور کم و زیاد شدن میزان آن و تلاش دائمی فرد برای ترک کردن است. اعتیاد همچنین با توجه به شرایط هر فرد سبب بروز تغییرات سلولی و فیزیولوژیک در مغز نیز می شود.

اعتیاد را می توان به مثابه یک بیماری مضمن در نظر گرفت که درست مثل دیابت ، برخی بیماری های قلبی و یا نوروبیولوژیک سیستم عواطف و مکانیسم پاداش را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.

مواد مخدر ، الکل و پاره ای از رفتارها سبب افزایش ترشح دوپامین ( Dopamine ) در بدن می شود ، این هورمون ها سپس وارد بخش نوروبیولوژیک بدن که اصطلاحا از ان تحت عنوان سلول آکامبن ( Noyau Accumbens ) یاد می شود ، می شوند. افزایش میزان دوپامین در بدن به واسطه ی انجام رفتار اعتیاد آمیز است که سبب شکل گیری احساس لذت در شخص می شود. میزان ترشح هورمون دوپامین در بدن به هنگام صرف غذا برای رفع گرسنگی ، نوشیدن آب برای تشنگی و یا برقراری روابط جنسی نیز افزایش پیدا می کند اما این میزان بسیار کمتر از زمانیست که شخص رفتار اعتیاد آمیز خود را انجام می دهد. پاسخی که بدن به هنگام رفع نیاز های خود به صورت طبیعی می دهد ، متفاوت با زمانیست که رفتارهای اعتیاد آمیز صورت می پذیرد. با هر بار مصرف مواد مخدر ، هورمون دوپامین در بدن ترشح می شود. الکل ، کوکائین ، حشیش ، اکستازی و هرگونه مواد مخدر یا رفتاری که شخص به واسطه ی اعتیاد آن را انجام می دهد ، به واسطه ی سلول آکامین ، روی مکانیسم پاداش بدن انسان تاثیر می گذارند.

حال بهتر است تا حدی مساله را پیچیده تر کنیم. رفتارهای اعتیاد آور و آثار مخرب آن ها را نمی توان تنها با در نظر گرفتن افزایش ترشح هورمون دوپامین در بدن توجیه کرد و پدیده های بسیار پیچیده تری در این میان از نقش آفرینان صحنه به حساب می آیند. سایر مدارهای مغزی ( Cerebral Circuit – Cerebral circuitry ) و انتقال دهنده های عصبی ( Neurotransmetteur –Neurotransmitter ) نیز در این میان نقش آفرین هستند. ساختارهای مغزی مثل تالاموس ( Thalamus ) ، قسمت جلویی قشر یا کورتکس مغز و ژیروس ( Gyrus) مغز نیز درگیر رفتارهای اعتیاد آمیز می شوند. تمامی این قسمت ها در فرایند های پاداش ، یادگیری ، حفظ کردن و در نهایت انگیزه که تحت تاثیر رفتارهای اعتیاد آمیز قرار دارند ، نقش آفرینی می کنند ( لوران کاریلا و میشل رینو ، ۲۰۰۵)

اعتیاد به واسطه ی میانکنش ( interaction ) شخص با یک یا چندین ماده ی مخدر ( الکل ، مواد مخدر و . . . ) و یا با رفتاری خاص ( بازی های کامپیتری ، فضای مجازی ، روابط جنسی و . . . ) و محیط شکل می پذیرد.

نوجوانی بازه ای از زندگیست که در آن بسیاری از افراد الکل ، تنباکو و یا حشیش مصرف می کنند. به طور متوسط ۲۰ درصد پسران و ۱۷ درصد دختران اذعان دارند که حداقل دو مورد از سه ماده ی یاد شده را به صورت همزمان مصرف می کنند. نیمی از این ۱۰ درصد دختر تنباکو و حشیش ، ۲۵ درصد ایشان الکل و تنباکو و در نهایت ۱۵ درصد ایشان هر سه ماده را با هم مصرف می کنند. میزان مصرف پسران در این حوزه بین سه ماده ی عنوان شده متعادل تر است : یک سوم درصد ایشان اذعان دارند که به طور دائمی تنباکو و حشیش مصرف می کنند ، یک سومشان الکل و حشیش و در نهایت یک چهارم ایشان هر سه ماده را به طور دائمی استفاده می کنند. این مساله به این علت است که میزان مصرف الکل و حشیش در بین پسران بسیار بیشتر از دختران است. خطراتی که مصرف این مواد در پی دارد با توجه به هر شخص کاملا متفاوت است. برای مثال تاثیرات روانی مخرب حشیش یا الکل در شخصی که در سن رشد و بلوغ است بسیار بیشتر و خطرناک تر از شخصیست که این سن را از سر گذرانیده. مصرف این مواد در سن رشد و بلوغ ، ورای آثار فیزیکی بسیار مخرب ، با تاثیر گذاری روی سیستم عصبی بدن ، سبب تغییر رابطه ی شخص با اطرافیان ، محیط اطراف و بیش از هر چیز خودش می شود.

میزان مصرف و خطرهای در پی آن

میزان خطراتی که هر شخص با استفاده ی مواد اعتیاد آور با آن ها مواجه می شود ، به عوامل بسیار زیادی از جمله سنی که شخص در آن مصرف خود را آغاز می کند، تعداد موادی که در آن واحد استفاده می کند ، در مورد نوشیدنی های الکلی تلاش برای دائم الخمر شدن ، تنها و یا همراه با دوستان مصرف کردن و . . . بستگی دارد.

سنی که هر شخص در آن مصرف یک ماده ی روانگردان را آغاز می کند بدون شک مهمترین عامل در شکل گیری اعتیاد به حساب می آید. هر چه قدر که سن شخص کمتر باشد ، خطراتی که مصرف ماده ی اعتیاد آور برای او دارد بیشتر شده و کنار گذاشتن آن ماده نیز برایش سخت تر می شود.

استفاده ی از کنترل خارج شده از مواد اعتیاد آور و عدم توانایی شخص در ترک کردن آن می تواند آسیب های فراوانی را متوجه او کند؛ این آسیب ها می تواند در عین حال فیزیکی و روانی باشد. علاوه بر آن، این شکل استفاده آثار مخربی بر زندگی اجتماعی فرد دارد ( عدم توانایی انجام صحیح وظایف در محیط کار ، مدرسه یا خانه – رفتارهایی که در اثر مصرف مواد شکل می گیرد – مشکلات قضایی و در نهایت مشکلات عدیده در رابطه با سایرین).

وابستگی

وابستگی آسیبی است که با شکل گیری اختلالات فراوان در سیستم عصبی و روانی یک فرد پدید می آید. زمانی که شخص دست از مصرف ماده شسته و یا رفتار اعتیاد آور خود را ترک می کند ، اغلب دچار اضطراب ، کم تحملی و مشکلاتی از این قببیل مواجه می شود و بعضا مجبور می شود برای رسیدن به لذت سابق خود ، میزان بیشتری مصرف کند و یا رفتار اعتیاد آور خود را به دفعات بیشتری انجام دهد. به همین ترتیب آسیب های عدیده ای در عرصه ی فیزیکی ، روانی ، اجتماعی و . . . برای وی به وجود می آید. هرچه قدر که شخص به مواد بیشتری اعتیاد پیدا کرده باشد ، ترک کردن مواد یا رفتارها برای او سخت تر و در نتیجه تاثیر مخرب آن ها بر زندگیش بیشتر می شود ( فیزیکی ، روانی ، اجتماعی و . . . ).

توجه داشتن به زمان مصرف و ساعات آخرین مصرف ماده ی اعتیاد آور ، تنهایی و یا در جمع مصرف کردن و در نهایت آثار مخرب آن بر شخص پس از مصرف ، حائز اهمیت است. شیوه های مختلف مصرف می توانند نشان دهنده ی مسائل مختلفی باشند : مصرف مرتب در بعد از ظهر برای رفع اضطراب و افسردگی و فرو رفتن در حالت خلسه است. مصرف مرتب در صبحگاه نشان از شکل گیری اعتیاد دائمی فرد به ماده دارد. مصرف مواد مخدر برای گروهی – به خصوص نوجوانان – در وهله ی اول تنها برای ” تفریح ” یا امتحان کردن آغاز می شود ، اما با گذشت زمان جدی تر شده و در نهایت به مصرف منظم با درصد بسیار بالا تبدیل می شود که سبب شکل گیری مشکلات رفتاری عدیده ای در وی می گردد ، مهمترین این نشانه ها نیز زود عصبی شدن است.

زمانی که شخص به تنهایی مواد مخدر مصرف می کند ، اغلب میزان مصرف وی نیز افزایش پیدا می کند. این افراد اغلب به دنبال رهایی از اضطراب و آشفتگی بوده و می خواهند با مصرف ماده ی مخدر از حقیقت زندگی روزمره ی خود فاصله بگیرند. بسیاری نیز هستند که برای نیل به این امر از نوشیدنی های الکلی بهره می برند. در این میان می توانیم به مصرف بی رویه ی الکل ( Binge drinking ) اشاره کنیم. این عمل مبتنی بر مصرف ۵ یا ۶ واحد الکل بدون فاصله ی زمانیست. مصرف بی رویه ی الکل اغلب در ارتباط با مصرف مواد روان گردانی مثل اکستازی ، حشیش ، کوکائین ، کتامین و . . . است.

امروزه می توان رفتارهایی پر خطر مثل رانندگی در اتوبان با سرعت بالا ، موتور سواری بدون استفاده از کلاه ایمنی ، برقراری روابط جنسی پر خطر و حاملگی به دنبال آن تحت تاثیر مصرف مواد مخدر و نوشیدنی های الکلی را از جمله رفتارهایی در نظر گرفت که به طور مرتب توسط نوجوانان تکرار می شوند. ( آلن مورل و میشل رینو ، ۲۰۰۲)

حالا بهتر است به بررسی خطراتی که با نهادینه شدن یک رفتار اعتیاد آور ، متوجه نوجوان می شود بپردازیم. این خطرات ارتباط مستقیمی دارند با ماده یا رفتار مورد نظر ، خود شخص و در نهایت محیط اطراف وی ( ال. کاریلا ، ۲۰۰۸)

خطرات مرتبط با ماده ی مصرفی

این خطرات به واسطه ی مصرف بیش از حد و شکل گیری وابستگی در وی ، پدید می آیند. با این وجود ” وابستگی ” در دوران نوجوانی پدیده ی آنچنان شایعی نیست. خطراتی که نوجوان را تهدید می کنند بیشتر از ماهیت اعتیاد آور مواد مصرفی بر می آیند. تنباکو ، کوکائین ، کراک و در نهایت هروئین در حوزه ی مواد مخدر ، قدرتمندترین مواد محسوب می شوند. به تفکر رایجی که در این وجود دارد توجه داشته باشید : « کافیست تنها یک بار از این مواد مصرف کنم تا در دامان اعتیاد آن ها اسیر شوم ! » اکستازی ، الکل ، حشیش و برخی دیگر از مواد مخدر به نسبت مواد ذکر شده ، کمتر اعتیاد آور هستند.

عواقب و پیامدهای مصرف این مواد در کوتاه مدت و بلند مدت فیزیکی ، روانی ، اجتماعی و قانونی هستند ، البته توجه به این مساله الزامیست که این عوارض با توجه به هر شخص متفاوت است. از طرفی در جامعه به شخصی که الکل و یا تنباکو مصرف می کند به هیچ عنوان مثل کسی که حشیش ، کوکائین ، هروئین و . . . مصرف می کند ، نگاه نمی شود.

خطرات مرتبط با خود شخص

این خطرات بستگی به عوامل ژنتیکی ، روانی ، برخی از رخدادهای زندگی و یا وجود بیماری های روانی در شخص دارند. تحقیقات بسیاری این مساله را نشان داده است که همه ی افراد رفتار یا واکنشی یکسان را در مواجهه با یک ماده ی اعتیاد آور نشان نمی دهند و یا اصلا بعضی از ایشان اعتیادی به آن پیدا نمی کنند. تعداد بسیار زیادی از عوامل ژنتیکی و محیطی در این میان نقش آفرینی می کنند. عوامل ژنتیکی بر مکانیسم های عصبی ای که اعتیاد سبب شکل گیری تغییر در ساختار سلولی و یا مولکولی آن ها می شود ، تاثیر به سزایی دارند.

حطرات روانی

آثار روانی ای که ممکن است ایجاد شود ، به وضعیت روحی خود شخص بستگی دارد. مصرف مواد مخدر سبب می شود تا شخص مصرف کننده در برخورد های اجتماعی خود و فرایند جامعه پذیری ( Sociabilité ) دچار مشکلات زیادی شود ، دائما به دنبال تجربه ی چیزهای جدید باشد ، تلاش کند تا به درصد بالایی از هیجان برسد و در نهایت در مواقعی که لازم است زحمتی برای دور کردن از خطر به خود راه ندهد. ویژگی های روانی ای که می توانند احتمال اعتیاد را افزایش دهند عبارتند از : اعتماد به نفس پایین ، خجالت ، عدم توانایی لازم در برقراری رابطه با سایرین و یا حفظ رابطه در صورت شکل گیری آن و در نهایت مشکل در برقراری مشکلاتی که ممکن است شخص با آن ها مواجه شود.

اتفاقاتی که ممکن است در طول زندگی رخ دهد و بیماری های روانی

بیماری های روانی و اتفاقاتی که در طول زندگی یک فرد ممکن است رخ دهد نیز نقش به سزایی در شکل گیری اعتیاد ایفا می کنند.

این اتفاقات در زندگی می تواند جدایی ، طلاق ، مرگ یکی از نزدیکان ، قرار گرفتن در معرض سوء استفاده ی بدنی ، قرار گرفتن در معرض سوء استفاده های جنسی ( تجاوز ، محرم آمیزی و . . . ) ، بیماری های سخت ( سرطان و . . . ) باشد.

در اکثر موارد ممکن است بیماری های روانی سبب شکل گیری اعتیاد در یک شخص شوند. این بیماری می تواند بیش فعالی ، مشکلات رفتاری ، افسردگی ، دو شخصیتی ، هراس زدگی ( Phobie – Phobia ) و زیر مجموعه های آن ، مشکلات شخصیتی ، روان تنی ( Trouble Psychosomatic ) و . . . باشد.

از طرفی اعتیاد می تواند خود سبب شکل گیری بیماری های روانی شود مثل وابستگی به مصرف حشیش ، مصرف الکل ، شیزوفرنی و در نهایت افسردگی حاد.

عوامل محیطی موثر در شکل گیری اعتیاد

نبود سطح تحصیل و سواد مناسب ، ترک تحصیل ، اخراج شدن از مدرسه و . . . از مهمترین و اولین عواملی هستند که می توتنند نوجوان را به سمت و سوی اعتیاد و یا مشکلات رفتاری بکشاند.

مشکلات رفتاری به خصوص در پسران نوجوان شایع است ، به خصوص پسرانی که والدینشان آن طور که شایسته است به ایشان توجه نمی کنند. این نوجوانان اغلب برای مدتی مشخص رفتاری تهاجمی از خود بروز می دهند. دزدی ، خراب کردن یا شکستن لوازم منزل، قانون شکنی ، بر هم زدن نظم اجتماعی و در نهایت میل به خودکشی از مشخصه هاییست که در این نوجوانان دبده می شود. مشکلات رفتاری یکی از عواملی هستند که می توانند موجب گرایش نوجوان به سمت مصرف الکل یا مواد مخدر شود. ( روبر دوران ، الیزابت گودمن و جان نایت ، ۲۰۰۵)

 

دوستان نوجوان نقش بسیار موثری در مصرف اولیه ی کوکائین ، حشیش ، تنباکو یا الکل ایفا می کنند. این مساله همچنین برای بازی های کامپیوتری در کنسول های بازی و یا از طریق اینترنت به صورت مجازی نیز مصداق دارد ، همانطور که قبلا اشاره شد بازی های کامپیوتری نیز می توانند عامل شکل گیری اعتیاد باشند. به حاشیه رانده شدن ( Marginalisation ) ، تخطی از قوانین ، گرایش به اعمال مجرمانه و . . . نیز می توانند در این میان عنوان شوند.

خانواده ، آموزش ، رابطه ی با والدین و سایر اعضای خانواده ، وابستگی پدر یا مادر به یک ماده ی مخدر ، عدم نشان دادن واکنش مناسب والدین زمانی که پی ببرند فرزندشان به مصرف الکل ، حشیش یا تنباکو روی آورده و یا قوانین خانواده را به راحتی زیر پا می گذارد ، نقش موثری در اعتیاد نوجوان ایفا می کنند.

از طرفی عدم برخورداری از شرایط اجتماعی مناسب ( از دست دادن شغل ، فقر و . . . ) نیز می توانند از عواملی باشند که نوجوان را به سمت و سوی اعتیاد می کشاند.

حرف آخر :

نوجوانی برهه ای از زندگی با تفاوت های بسیار زندگی نسبت به دوران بزرگسالیست. همین مساله باعث می شود که توجه بسیار زیادی به عواملی شود که ممکن است نوجوان را به سمت و سوی رفتارها و یا مواد اعتیاد آور بکشاند. در این برهه از زمان پزشکان و به خصوص پزشکان مدارس نقش بسیار موثری می توانند ایفا کنند ، ایشان در صورت داشتن صلاحیت لازم به خوبی می توانند این مساله را احساس کنند که نوجوان در مسیر اعتیاد قرار گرفته است. ایشان با آموزش هایی که دیده اند به خوبی با ویژگی های نوجوانی که اعتیاد دارد آشنایی دارند و با اندکی بررسی و پرسش و پاسخ می توانند میزان مصرف وی را نیز مشخص کنند و با بررسی های دقیق تر عوامل شخصی یا محیطی که در این میان نقش آفرینی می کنند را شناسایی کرده و به اطلاع والدین برسانند.

منبع : فرهنگ نوجوانی و جوانی ، تحت نظارت دیوید لوبروتون و دنیل مارسلی ، انتشارات دانشگاهی فرانسه ، سال ۲۰۱۰

Dictionnaire de l’adolescence et de la juenesse , David le Breton – Daniel Marcelli , Presse universitaire de France , 2010 , http://www.puf.com/Quadrige_dicos_poche:Dictionnaire_de_l%27adolescence_et_de_la_jeunesse

ایمیل نویسنده : aria.nouri@ut.ac.ir

پرونده ی نویسنده در انسان شناسی و فرهنگ : http://www.anthropology.ir/node/24940