انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نمایشگاه سیار گذر از محدوده فیزیکی آثار موزه ای

تجربه های یک موزه

رضا دبیری نژاد – روشنک سعادتی

درآمد:

یکی از نشانه های مرکزی در سیستم موزه ها، مجموعه آثار آنهاست و همین نشانه کانونی است که مخاطبین را به سوی خود می کشاند و به همین دلیل در نگاه سنتی ماهیت فیزیکی آثار موزه ای مح.ر فعالیت و ارزش گذاری است تا از این طریق قدرت خود را بیشتر کنند و بر اعتبار و جذابیت خود بیفزایند، اما گسترش رسانه و تکنیک های نشر آثار سبب شده است تا دیگر موزه ها محدود به ماهیت فیزیکی آثار نمانند. از این رو ارزش ماهوی و داده های دانشی آثار اعم از فرهنگی، هنری، تاریخی و علمی برجسته تر شده و نشر این داده ها در اولویت بسیاری از موزه ها قرار گرفته است. از سوی دیگر توجه به نقش و غعالیت اجتماعی به عنوان هدفی متأخرتر سبب شده است تا موزه ها تلاش کنند تا شیوه هایی را برای ایجاد تجربه و رویدادهایی خارج از موزه ایجاد کنند.

کتابخانه و موزه ملی ملک که یکی از قدیمی ترین موزه های ایران است بنیان خود را بر اساس مجموعه گردآوری شده توسط واقف خود نهاده است، از سویی دارای اعتبار ویژه ای است که مورد توجه پژوهشگران و علاقه مندان تاریخ و فرهنگ است و از سوی دیگر دارای محدودیت های فیزیکی است. از جمله محدودیت های مهم آن شرط واقف آن برای حفظ آثار در محل کتابخانه و موزه است و محدودیت دیگر حجم محدود فضا در مقابل کثرت و تنوع آثار است که باید بر این دو محدودیت زمانی خدمات رسانی و محدودیت های موقعیت قرارگیری شهری را نیز افزود. اما نمی توان به دلیل محدودهای برشمرده، آثار را محدود ساخت و امکان دسترسی بیشتر به داده های فرهنگی گردآوری و وقف شده کاهش داد. اینگونه بود که این پرسش در مقابل برنامه ریزان موزه قرار گرفت که چگونه می توان به مخاطبان افزون تری خارج از جغرافیای قرارگیری موزه دست یافت و آثار بیشتری را در دسترس قرار داد؟ یکی از پاسخ ها به این پرسش برگزاری نمایشگاه سیار با شیوهعرضه آثار به شکل تصویری بود.

ضرورت:

مهمترین ضرورت این طرح چاره جویی در مقابل محدودیت های برشمرده شده به ویژه عدم امکان خروج آثار از مکان موزه و محدودیت حاصل در گذر تاریخ همچون تغییر بافت شهری همجوار با موزه بود. ضرورت دیگر عمل به نیت واقف بود که از آن با عنوان ترقی معارف در وقفنامه بنیانگذار موزه ذکر شده است. ترقی معارفی که می تواند همان معنای نشر دانش در قالب عرضه داده های فرهنگی، تاریخی و هنری را داشته باشد. نکته ضروری دیگر هم این بود که واقف خدمت رسانی به همه ساکنین ایران را به متولیان بعد از خود تکلیف کرده است پس دسترسی بیشتر علاقه مندان در پهنه جغرافیای ملی یک ضرورت در سیاستگذاری ها بود. نمایشگاه سیار تلاشی همراستا با ضرورت های ذکر شده بود.

تجربه ها:

نمایشگاه های سیار موزه ای به دو شیوه انجام گرفته است، یک شیوه تبدیل نمایشگاه های برگزار شده موضوعی و موقت در موزه به نمایشگاه های سیار بود. در این شیوه نمایشگاه هایی که در موزه انجام می شد با تکمیل داده هایی که به واسطه حذف آثار اصلی لازم بود به یک نمایشگاه کامل قابل جابجایی تبدیل می شد. در این تجربه امکان انتقال رویدادهای شکل گرفته در موزه و انتقال آنها به مخاطبین بیشتر فراهم می شد. تجربه برگزاری قبلی امکان جذب موزه ها و مراکز بیشتری را برای میزبانی از نمایشگاه فراهم می کرد و از سوی دیگر باعث می شد تا یک تجربه رها نشود و به اتمام نرسد بلکه به طور پیوسته و جاری ادامه یابدو فرصت بیشتری برای عرضه داده های گردآوری شده فراهم شود. از این دسته نمایشگاه ها می توان به نمایشگاه های سیار سروستان با موضوعیت سرو در آثار و یا گیاهان دارویی با عنوان شفاخانه اشاره کرد. شیوه دوم تهیه بسته های نمایشگاهی دسته بندی شده از تصاویر آثار بر مبنای جنسیت یا موضوع آثار بود که امکان این را فراهم می کرد که بتوان کلکسیون های موزه یا تالارهای آن را معرفی کرد و یا امکان معرفی آثار مانده در گنجینه را فراهم آورد. از این شیوه می توان به نمایشگاه سکه های تاریخی و یا آثار کمال الملک از موزه های مختلف اشاره کرد که خود سبب می شد با همنشینی آثار موزه های مختلف امکان تجمیع موضوعی فراهم شود.
در آغاز طرح لازم بود که خود موزه ملک به جذب مراکز مختلف به میزبانی از نمایشگاه ها بپردازد که پس از چند تجربه خود مراکز همانند موزه ها مشتاق و درخواست کننده برگزاری نمایشگاه ها شدند. مهمترین چالش در این مسیر رفتن به سمت مراکز غیرمتعارف همانند بیمارستان ها بود که چون تجربه نشده بود با مقاومت هایی روبرو می شد و حتا گاه مراکز مورد نظر حاضر به برگزاری نمایشگاه نمی شدند. قدم اول در این راه با موزه ها شروع شد تا بتوان بین موزه ها تعامل برقرار نمود و از پراکندگی شهری و یا کشوری موزه ها در عرضه عمومی آثار بهره برد. در این مسیر تلاش شد تا از نمایشگاه های متناسب با نوع موزه ها یا شهرها و یا مناسبت های تقویمی استفاده شود. در این زمینه می توان از برگزاری نمایشگاه عکس های نسخه خطی مشروطه در سالگرد صدور فرمان مشروطه و یا برگزاری نمایشگاه دیوان خطی حافظ در بنیاد فارس شناسی شیراز اشاره کرد. همنشینی موضوعی یا قرابت آثار ملک با آثار موزه های میزبان یک امکان خوانش رویدادی را برای علاقه مندان فراهم می آورد. از جمله تجربه های مناسبتی در این زمینه دیگر می توان به نمایشگاه هشتاد سالگی مشترک موزه ملک و موزه ایران باستان بر دیواره دو موزه و با آثار مشترک دو موزه اشاره کرد که هم گستره تاریخی آثار را به همراه داشت هم می توانست پیوند دهنده همجواری دو موزه باشد. نمایشگاه سیار پس از موزه ها سعی کرده است در فضاهای مختلف اجتماعی حضور داشته باشد و می توان به فضاهایی همچون فرهنگسراها، مدارس، مساجد، امامزاده ها، اماکن تاریخی، دانشگاه ها و به طور ویژه ایستگاه های مترو و یا بیمارستان ها اشاره کرد. حضور در این مکان ها سبب ارتباط با مخاطبین مختلف و یا بهره برداری از فرصت های اجتماعی همانند ایام نوروز یا فرصت جشنواره ها و همایش های علمی می شد که هم معرفی موزه و هم آثار را همراه داشت و سبب جذب علاقه مندان و پژوهشگران به منابع عرضه شده نیز می شد. از سوی دیگر افزودن نمایشگاه به فضاهای اجتماعی نوعی تغییر تصویری این مراکز همانند بیمارستان ها را به همراه می داشت و می توانست تذکر به امکان کاربری های امروزی آثار موزه ای را همراه داشاه باشدو حضئر آثار زیبا و یا روایت های فرهنگی در مراکز گذر و یا درمانی می توانست تأثرگذاری فرهنگی دیگری را به وجود آورد. ارائه موضوعی این نمایشگاه همراه با داده های مستندنگاری شده باعث می شد تا این نمایشگاه ها نقش تزیینی نگیرند بلکه بر روایت موضوعی آنها تأکید شود.

دستاوردها:
برگزاری بیش از صد نمایشگاه طی سالهای مختلف سبب شده است تا دستاوردهای زیر به وجود آید:
تعامل بین موزه ای و گذر از فاصله مجموعه ها با هدف همنشینی موضوعی آثار و امکان توجه پژوهشگران بر موضوعات همانند
رفتن به عرصه های مختلف اجتماعی و عبور موزه از دیوارهای محصور موزه و بردن آثار و روایتشان به میان مراکز اجتماعی دور از موزه
گسترش مخاطبین به ویژه مخاطبینی که به موزه ها دسترسی ندارند در این زمینه می توان حتا حضور در روستاها دور و محروم کشور و یا مراکز کودکان کار نیز اشاره کرد.
رویدادسازی موضوعی به گونه ای موزه به یک مرکز فرهنگی رویدادمحور تبدیل شود که از طریق رویدادسازی تلاش می کند که مخاطبان را از فضای ثابت و تکرار زده موزه ها برهاند.

تکرار رویدادهای گذرا همانند نمایشگاه های موقت موزه که می توانند از دست بروند به تجربه های ادامه داری که قابل تکثیر و دسترسی می شوند.
گذر از نمایش تک زاویه ای آثار که معمولا به دلیل حفظ آثار تجربه کامل آثار برای مخاطبین را محدود می سازد چنانکه وقتی با یک نسخه خطی روبرو می شویم مجبوریم به دو صفحه بسنده کنیم اما نمایشگاه سیار امکان عرضه بیشتر و در واقع خوانش نمایشی آثار را فراهم می آورد.

نمایشگاه سیار اگرچه با چالش هایی می تواند همراه باشد اما این تجربه را با خود همراه داشت که موزه ها چگونه می توانند به تکثیر و ارتباط بیشتر بیاندیشند و جامعه ای گسترده تر را هدف قرار دهند. نمایشگاه های سیار امکانی برای رویدادمحوری موزه ها فراتر از دیوارهای موزه بودند که دیگر موزه را محدود بع محدود مکان حفظ آثار نمی کند و اثر را فراتر از قیزیکال آثار در روایت اعتبار دانشی آنها می نگرد.