انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نقد و بررسی کتاب “آداب و رسوم کردان”

” نقد و بررسی کتاب “آداب و رسوم کردان”

نویسنده: محمود افندی بایزیدی، به سعی و اهتمام شرقشناس مشهور روس الکساندر ژابا

با نظریات، مقدمه و موخره استاد عبدالرحمان شرفکندی (هژار)

ترجمه و تعلیق و ضمائم : عزیز محمدپور داشبندی

چاپ اول: ۱۳۶۸-۱۳۶۹

تیراژ: ۴۰۰۰ جلد

نشر میعاد

قطع رحلی، ۲۹۰ صفحه

مصور، سیاه و سفید

سامال عرفانی

کتاب آداب و رسوم کردان در سده نوزده، زمانی که هنوز دانش انسانشناسی به صورت آکادمیک تاسیس نشده بود نگاشته شده است و در تاریخ مردمشناسی کرد بسیار مهم است. مهمتر آنکه کتاب نه توسط غیر کرد بلکه توسط فردی کرد درباره جامعه کرد نگاشته شده است و حاوی اطلاعات و نکات بسیار ارزنده‌ای است. هرچند عنوان کتاب آداب و رسوم کردان است، اما بعد از تحلیل متن کتاب باید گفت که این نوشتار بیشتر به جامعه کردهای کوچنده پرداخته است تا کردهای یکجانشین شهری یا روستایی. کتاب حالت مردمنگاری دارد زیرا سعی کرده تمامی جنبه‌های جامعه مورد مطالعه خویش را درنظر گرفته و به همه آنها اشاره‌ای داشته باشد، از بازیهای کردها در آن زمان گرفته، تا زنان، اقلیت‌های دینی، اسب سواری و خرافات. نویسنده البته وارد تمام جزئیات مسائل مورد اشاره در کتابش نشده است. در برخی جاها کلی‌گویی مشاهده میشود مانند ” زنان کرد خیلی از مردانشان با عقل و کیاست‌ترند” (ص ۱۳۱). اما در عین حال اشاره به وضع زنان و زندگی ایشان در جای جای کتاب حائز اهمیت است، خصوصا در سالهایی که در بررسی های اجتماعی، زنان نادیده گرفته میشدند. << زنان کرد پرده‌نشین نبوده‌اند. اگر زنان ایشان با اشخاص بیگانه صحبت کنند، بخندند و برقصند، و یا اینکه اتفاقی زن ایشان با زنان دیگر در خانه بیگانه‌ای بخوابد و یا خود در میان مردان نشست و برخاست داشته باشد، باز سوظن پیدا نکرده و نسبت به ایشان بدگمان نمیشوند>>(ص۱۶۰). البته بنابر گفته نویسنده در آن زمان نیز کشتن به نام ناموس بوده است، که در این حالت مرد متهم نیز کشته شده و در این موارد مجلس ختم و تعزیه برگزار نمیشود.

در میان متن میتوان برخی از تغییرات اجتماعی جامعه کردی آن زمان را نیز مشاهده کرد. برای مثال در جایی که نویسنده به مسائل اجتماعی پرداخته مینوسد << در میان کردان هر فسادی ممکن است رخ دهد جز دو فساد که اصلا رخ نمیدهد و عادت نشده است. یکی پناه برخدا لواط و بچه‌بازی اصلا در میان ایشان واقع نمیشود زیرا حقیقتا عقیده ایشان این است که مردی که خدای ناکرده مرتکب عمل لواط شود مورد قهر و ناخوشنودی خداوند قرار گرفته و جنایت او تا ابد برقرار خواهد بود و دامنگیر دیگران هم خواهد شد. دومی اینکه کردان مشروبات الکلی نمی‌نوشند و میخوارگی اصلا در کردستان و میان کردان وجود نداشت. ولی این روزها و بتازگی بعضی از جوانان کرد که با رومیان آمیزش پیدا کرده‌اند و میخوارگی در میان رومیان بسیار شایع و متداول است برای تقرب و نزدیکی به ایشان گاهگاهی می‌نوشند که آن هم خیلی کم است و میتوان گفت از هر هزار نفر جوان، یکی پیدا میشود که می بنوشد و در سابق حتی آشوریهای کردستان هم بندرت می مینوشیدند>> (ص۱۶۱).

و البته همانطور که از نقل قول بالا میتوان دریافت، گاهگاهی به دیگر قومیتها از جمله آشوریها اشاراتی شده است.

نخستین نکته که در نگاه به جلد کتاب به چشم خواننده می‌آید، حضور چندین نام به عنوان نویسنده، مشوق، مترجم و…. به روی جلد کتاب است. داستان از این قرار است که این اثر پربها، توسط شخصی به نام محمود افندی بایزیدی در سال ۱۸۶۰ میلادی نگاشته میشود. محمود افندی بایزدی ، کردزبان و ساکن دولت عثمانی بوده است. بنظر میرسد که وی نخستین مردمنگار کرد است که دست به نگارش در مورد جامعه خود زده است. اما این تحقیق براساس تشویق و ظاهرا درخواست فردی روسی به نام الکساندر ژابا بوده است که در سالهای ۱۸۳۶ تا ۱۸۵۹سرکنسولگر دولت روسیه تزاری در منطقه کردنشین دولت عثمانی بوده و این کتاب را به زبانهای کردی شاخه کرمانجی و فرانسوی منتشر میسازد. کار میدانی و تحقیقات توسط محمود افندی بایزیدی انجام شده است، و ژابا این کتاب را به کشور خویش برده و ترجمه کرده است. سپس عزیز محمدپور داشبندی در سال ۱۳۵۵ شمسی، کتاب را از کردی کرمانجی به فارسی ترجمه کرده و برخی ضمائم و تعلیقات به آن می‌افزاید و در سال ۱۳۶۹ آن را به چاپ میرساند.

بنابر نوشته‌ی ژابا، بایزیدی در قرن ۱۸ در شهرستان کردنشین بایزید واقع در ترکیه امروزی متولد شده و در آنجا علوم اسلامی معروف به علوم دوازده‌گانه را به پایان رسانده است. سپس به تبریز رفته و در آنجا به زبان فارسی، عربی، تاریخ ادبیات و فلسفه مسلط شده و در دهه‌ی ۶ قرن نوزدهم به ارز روم رفته و با ژابا همکاری کرده است. که در نتیجه آن چندین کتاب و رساله نگاشته، البته به صورت خطی که این آثار در کتابخانه‌های روسیه از جمله کتابخانه عمومی لینگراد و کتابخانه عمومی سالتیکو چیدرین نگه داری میشوند. ژابا و بایزیدی نخستین فرهنگ لغت کردی به زبان فرانسوی را که شامل پنج هزار واژه کردی بوده نوشته‌اند که بعد از مرگ ژابا در ۱۸۷۹ چاپ میگردد.

اطلاعات چندانی در مورد زندگی و افکار بایزیدی موجود نمیباشد.

در مورد الکساندر ژابا حاثز به اشاره به این نکته است که وی شاگرد ایران‌شناس روس بی. آ. دورن بوده است که ژابا را به آموختن زبان کردی تشویق نموده‌است. دورن خود تحقیقاتی را در زمینه زبان و ادب و فولکلور مردم ایران انجام داده‌است.

بادرنظر گرفتن حجم انبوه موخره‌ها، پانویس‌ها و دیگر ضمائم و افزوده‌هایی که محمدپورداشبندی به کتاب افزوده است، باید گفت که حجم اصل خود کتابی که بایزیدی نگاشته است، بسیار کمتر از ۲۹۰ صفحه میباشد.

در کتاب مقدمه‌ای از هژار مکریانی (عبدالرحمان شرفکندی) را به زبان کردی میبینیم که در صفحات بعدتر ترجمه فارسی آن نیز آمده است. تایپ متن کردی بسیار ضعیف و خواندن آن را با دشواری مواجه میسازد. چنین بنظر میرسد که متن کردی با فونت فارسی تایپ شده و سپس به صورت دستی برخی علائم که در خط کردی هست و در فونت فارسی یافت نمیشود، به آن افزوده شده است.

هژار مقدمه خود را به پاسخ به پرسشی اساسی در مورد کردها اختصاص داده است. وی اینگونه آغاز میکند که به حاج قادر کویی از شاعران معروف کرد اشاره که در یکی از شعرهایش چنین بیان میدارد که در کتاب شاهنامه، مقصود از واژه‌های گُرد، کرد است و اینکه حاج قادر کویی سخن از قهرمانی و دلیری کردان سخن میگوید. سپس سعی میکند در مقدمه بسیار مختصر خود به این پرسش پاسخ دهد که چرا کردها علی‌رغم تمام دلیری و شجاعت، نتوانسته‌اند به حقوق مشروع خود دست یابند؟ پاسخ وی به این پرسش آن است که کردها دلاوری را تنها در نبرد یافته‌اند درحالیکه این تنها بخشی از شجاعت است، و درمیان شاخه‌های درخت تنومند و پر شاخ و برگ رود پرخروش مبارزه و مقاومت دلیرانه، کردها از حفظ میراث فرهنگی و ملی که شامل تاریخ، ادب و سرگذشت پیشینیان و سخن نکته‌سرایان، ضرب‍المثل و داستانهای نیاکان، آداب و رسوم و لوفکلور، زنده نگه‌داشتن لباس و زبان، غافل بوده‌اند.

به اعتقاد آقای هژار مکریانی، کردها ” درپیکار نوشتن و میدان نوشتار، بویژه در خصوص گذشته خویش و فرهنگ ایل و تبار، همواره عقب‌افتاده و بازنده‌ی کارزار، هستند” (ص ۱۹). در این میان افرادی بوده‌اند که سعی کرده‌اند از طریق نظم و نثر، به ثبت برخی از این میراث بپردازند، ار جمله: ملای جزیری، شیخ احمد خانی، امیرشرفخان بدلیسی و محمود افندی بایزیدی.

هژار مکری، بغیر از این مقدمه، موخره‍‌ای هم تحت عنوان “درباره‌ی یزیدی چه میدانم” بر این کتاب نوشته است.

متن اصل کتاب با اشاره به این موضوع آغاز میشود که کردها با عربها همنژاد بوده اند، یعنی اعراب بدوی قبل از اسلام که بعد از ورود به مناطق خراسان، فارس، عراق عجم به ایل و عشار زیادی معروف شده‌اند. مترجم با این نظر مخالف بوده و با آوردن دلایل و براهن از محققین به روشن کردن این مساله میپردازد که این نظریه اشتباه بوده و کردها آریایی هستند.

متن اصل کتاب در این ترجمه به زبان فارسی، از صفحه ۶۷ آغاز میشود. ۶۶ صفحه اول، مقدماتی است که مترجم بر کتاب نوشته است، البته در بسیاری موارد این مقدمه روشنگر و لازم به نظر میرسد. به غیر از مقدمه، مترجم در جای جای متن کتاب نوشته بایزیدی، عقاید و نظرات خویش را ذکر کرده است. هرچند که در بسیاری از موارد این توضیحات بسیار ارزنده هستند (مانند تحلیلی که از نام اِزدی‌ها میدهد)، اما حضور آنها در داخل خود متن کتاب و نه به صورت پاورقی، خصوصا در جاهایی که توضیحات مترجم طولانی است، سبب به هم خوردن تمرکز خواننده شده و خواننده را مجبور به دوباره خوانی میکند.

نقد دیگر در مورد کتاب، البته در مورد مترجم این است که وی در مشروحات و پینوشتهای خود نظام رفرنس‌دهی را بطور کامل رعایت نکرده است. برای مثال مینوسد <<استاد بهار، در کتاب سبکشناسی با نقل از هرودوت در مورد نام دایه کورش اول سپاکوی اظهار میدارد …>> اما هیچ اشاره‌ای به شماره صفحه کتاب نمینماید.

نکات نگارشی مانند گذاشتن نقطه، ویرگول، پرانتز و … در بعضی جاها رعایت نشده و خواندن جملات را با مشکل همراه میسازد.

مترجم در بسیاری جاها، تحلیلات خویش را نه به صورت پاورقی بلکه در خود متن آورده که در این حالات، خصوصا همانطور که ذکر شد به دلیل عدم رعایت قوانین نگارشی و نیاوردن پرانتز، ویرگول و … در جای خود، خوانند را با این مشکل مواجه میسازد که آیا جمله نوشته شده از نویسنده است یا مترجم. هرچند که توضیحات مترجم مفید است اما بهتر آن بود که مشروحات خویش را تنها به صورت زیرنویس و یا شماره گذاری کرده و در انتهای فصل می‌آورد. در این حالت خود اصل کتاب بایزیدی کاملا مشخص و در دسترس بود.

عناوین بخشهای کتاب

۱- معرفی کتاب

۲- یاداوری نکاتی چند

۳- خلاصه‌ای از بیوگرافی مترجم

۴- مقدمه استاد هژار (کرد قهرمان)

۵- سخنی چند درباره مولف (ملا محمود بایزیدی)

۶- کرد و زبانشناسی کرد

۷- عقیده کمال مظهر راجع به خدمات بایزیدی

۸- باز در مورد شناسایی بایزیدی

۹- آداب و رسوم کردان

۱۰- ادیان باستانی کردها

۱۱- مختصری از بیوگرافی ژنرال بارزانی

۱۲- اسماعیل آقای سمکو

۱۳- گزارش فرمانده لشگر شمالغرب

۱۴- شیخ عدی بن مسافر حکاری

۱۵- محرمات نزد یزیدی‌ها

۱۶- عید اول سال

۱۷- روزه

۱۸- فشارهایی که بر یزیدی‌ها وارد شده است

۱۹- اهل حق

۲۰- شعائر یاهل حق

۲۱- تاریخ دینی اهل حق

۲۲- اماکن مقدسه اهل حق

۲۳- شاعرانی از اهل حق

۲۴- عقیده سوون در مورد گوران ها

۲۵- لهجه گورانها

۲۶- اهل حق از نظر مینورسکی

۲۷- تعالیم اهل حق

۲۸- عقل و نفس

۲۹- عید گورانها : قلخانی (اهل حق)

۳۰- پرداخت هدایا و زکات

۳۱- عید برخ بران

۳۲- ذکر و خلسه

۳۳- (محشر) یا محل دادرسی روز قیامت

۳۴- تعدد زوجات

۳۵- سفره شب محبت

۳۶- نظریه پروفسور توفیق وهبی: در خصوص کیش یزیدی‌ها

۳۷- اهل حق یا کاکه‌ای ها از نظر سیسل ادموندز

۳۸- میر نوروزی (میر میرین)

۳۹- موخره استاد هژار “چی له یزیدی ده زانم؟”

برای مطالعه پی نوشت های مقاله، فایل کامل آن را در زیر دانلود کنید.

adab-rosum-kordan.-Erfani (1)