انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نقد فیلم سینمایی شکلات سفت

رویا پورتقی، صالحه خدادادی

اعتراض به تعرض جنسی

Hard Candy، فیلمی‌ آمریکایی و محصول سال ۲۰۰۵ است. این فیلم به کارگردانی دیوید اسلید[۳] ساخته‌شده‌است که با مکالمه مجازی دو شخصیت اصلی داستان شروع و در ادامه به ملاقات و دوستی آنها منجر می‌شود. شخصیت اصلی داستان دختری ١۴ ساله و باهوش به نام هایلی با بازی الن پیج[۴] و شخصیت مقابل او مردی ٣٢ ساله به نام جِف، با بازی پاتریک ویلسون[۵] است. آن‌ها برای آشنایی بیشتر، در یک کافه قرار ملاقاتی می‌گذارند و پس از گفت و گویی مختصر، جف او را به خانه خود دعوت می‌کند. هایلی برای سر در آوردن از رازی که مدت‌هاست فکرش را به خود مشغول کرده، در مشروب جف داروی خواب آور می‌ریزد و…ادامه داستان.

فیلم با بازی دو بازیگر اصلی بیننده را تا پایان داستان جلب می‌کند و چندی نمی‌گذرد که سوال مهمی‌ را طرح می‌کند که می‌تواند ذهن مخاطب را به چالش بکشد: آیا هایلی انتقام جو متولد شده‌است یا جامعه او را انتقام جو کرده‌است؟ موضوع این پژوهش پیرامون پاسخ به همین سوال انتخاب شده‌است.

در فیلم دختر بچه ای دیده می‌شود که با مردی بزرگتر و قوی‌تر از خود در می‌افتد. مرد دچار اختلال روانی پدوفیلیا[۶] است، یعنی ناهنجاری جنسی و میل برقراری رابطه جنسی با کودکان. این مسئله که جامعه پدوفیلها را منحرفین جنسی قلمداد می‌کند و برچسب منحرف اخلاقی به آنان می‌زند در راستای اهداف این نوشتار نیست اما مشخص است برای تثبیت نظم و جلوگیری از نقض حقوق افراد جامعه و ایجاد سلامت روانی جامعه باید این افراد کنترل و درمان شوند.

فیلم شکلات سفت صرف نظر از ارزش های هنری اش، مفهوم یک جنبش را به ذهن بیننده متبادر می‌سازد. در نظامی‌که سکوت در برابر متجاوز و آزارگر جنسی منطقی تلقی می‌شود، قربانیان آزارجنسی برای جلوگیری از قرار گرفتن در معرض قضاوتهای دیگران سکوت و سرخوردگی را به اعتراض ترجیح می‌دهند. در واقع قضاوتهایی که علل تجربه آزارجنسی را رفتار، پوشش، عدم احتیاط ، اعتماد بیجا و موارد مشابه فرد قربانی می‌دانند سبب می‌شود فرایند دردناک قربانی نکوهی، فرد بزه دیده را بار دیگر قربانی کند. فرایند قربانی شدن این‌بار می‌تواند از سمت جامعه و حتی نزدیکترین افراد اعضای خانواده در یک فرهنگ مردسالار صورت بگیرد، بنابراین قربانی سکوت را تنها پناهگاه خود می‌یابد. سکوتی که می‌تواند با ایجاد حاشیه امن برای آزارگران جنسی بر تعداد قربانیان احتمالی آینده بیفزاید. در واقع نفی و انکار آسیب دیدگی، رهاسازی قربانی، پنهان سازی رفتار آسیب‌زا و درنهایت کژروانگاری شخص آسیب دیده، از جمله موارد ایجاد آسیب نسبت به قربانیان جنسی در سطح اجتماع به شمار می‌رود[۷].

در فضای ساخته و پرداخته فیلمی‌که بیشتر به یک فانتزی شبیه است، ذکاوت هایلی در نحوه انتقام‌ از جف به باورپذیری حوادث کمک می‌کند. در مقابل هایلی، مردی را می‌بینیم که ابتدای داستان  وقتی برای اولین بار دختر بچه تنهایی را با دهان  شکلاتی در کافی شاپی خلوت می‌بیند کنترلش را از دست می‌دهد و همین امر  به تبیین مفاهیم نمادین داستان کمک می‌کند.

تعرض جنسی، خواه نتیجه بیماری روانی فرد متجاوز باشد، خواه حاصل چیدمان نظام پدرسالاری، فضایی ناامن و آسیب‌زا برای افراد آسیب پذیر جامعه فراهم می‌کند. در جایی هایلی به جف می‌گوید «نمی‌دانم من ذاتا انتقام جو متولد شده ام یا جامعه مرا انتقام جو کرده‌است؟»بی شک قوانین جامعه و فرهنگ نشات گرفته‌از دل جامعه مردسالار، می‌تواند رد پای قابل تاملی در تولد و تشدید این دست از حوادث داشته باشد. شکلات سفت با نمایش عمومی‌معضلی از «آنچه که هست» های موجود در جامعه و با به تصویر کشیدن ایده‌استفاده از هوش  در برابر قدرت  به طور نمادین ذهن مخاطب را برای  جنبشی هوشمندانه آماده می‌سازد. در واقع تاثیر چنین داستانی که به اکران عمومی‌رسیده و فضا را برای بیان چنین ناگفته‌هایی آماده ساخته‌است، جامعه را به  سمت جنبش های  چون جنبش me too[۸] سوق می‌دهد.

فیلم، ظرافت هایلیِ نوجوان را که هنوز به سن قانونی نرسیده و ظرفیت شیرینی باطنی اش را برای هر نوع سواستفاده جنسی به نمایش می‌گذارد و این موضوع ذهن را به همان شکلات هوس انگیزی  متمایل می‌کند که نام فیلم از آن الهام گرفته‌شده‌است. اندیشه‌ای که در داستان با دقت تمام به آن اشاره می‌شود سفتی و سختی است که به شکلی زیرکانه بروز کرده و به قربانی جرات دفاع از خود را می‌دهد، آگاهی بخش است و کمک می‌کند فرد مورد تعرض حقوقش را درک کند و در برابر هر نوع تعرضی اعم از پایین ترین سطح آن که در زبان فارسی از آن با اصطلاح چشم‌چرانی یاد می‌کنند تا انتهای طیف آزار و تعرض جنسی، یعنی تجاوز به عنف سکوت نکند و بدون هیچ گونه معذوریتی به دفاع از خود بپردازد. در واقع آزارجنسی را می‌توان هرگونه توجه نشان دادن به بدن زن بدون توافق صریح یا ضمنی، مشروط بر آنکه ماهیت جنسی داشته باشد، تعریف کرد[۹].

شکلات سفت ساخته سال ۲۰۰۵  با فاصله ۱۲ سال قبل از جنبش me too خود نماد جنبشی علیه سکوت نظام‌یافته قربانی در مقابل قربانگر است. صرف نظر از اینکه میزان و نحوه آزارجنسی علیه قربانی چگونه باشد باید پذیرفت که تعرض در هر سطح و به هر شکلی می‌تواند بسیار مخرب و آسیب‌زا و تروماتیک باشد، تا جایی که قربانی مدتهای مدید و بعضا تا انتهای عمر با آن درگیر باشد.

نماد دیگر در فیلم شکلات سفت همان جف شخصیت مقابل هایلی مردی بالغ، قوی و مشهور است که بعنوان فردی هنرمند در جامعه فعالیت می‌کند و امنیت دیگران را تحت الشعاع نیازهای بیمار گونه اش قرار می‌دهد. فردی که از مزایای زندگی مرفه برخوردار است و برای طراحی داخل خانه و اتاق خوابش عکس زنان جوان و دخترانی را نصب کرده‌است که با ترفندهای خود اول آنان را به به دام انداخته و نهایتا با تعرض به آنها منجر به آزارجنسی یا حتی مرگ شان شده‌است. به نظر می‌رسد که نحوه طراحی داخلی خانه جف، با نصب عکس های قربانیان قرار است در او ایجاد افتخار و قدرت کند. سکانس های مربوط به نمای داخلی خانه جف آنجا که عکس ها به دیوار آویخته‌شده اند و با چشمان بی روح خود به او نگاه می‌کنند نماد فرهنگ و سنت جامعه ای است که در برابر آزارگرجنسی  برای حفظ آبرو سکوت اختیار می‌کند و جلوی چشمش به او اجازه جولان می‌دهد و او با دیدن عکس های قربانیان به یادآوری خاطراتش می‌پردازد و توانمندتر از قبل به آزار و اذیت خود ادامه می‌دهد. گویی عکس های به دیوار آویخته، قربانیانی هستند که هیچ وقت لب به اعتراض باز نکرده اند تا جایی که حتی سکوتشان در جامعه مردسالار حمل بر رضایت تفهیم شده‌است.

شکلات سفت در چند سطح آگاهی بخش است. در سطح روانشناختی با به تصویر کشیدن ناامنی حاصل از عدم درمان پدوفیلیا، فرد پدوفیل را بیمار جنسی خطرناکی معرفی می‌کند و به شکلی غیر مستقیم اهمیت روانشناسی فردی و در ادامه روانشناسی اجتماعی را برای داشتن یک فضای امن و تا حد امکان بدون آسیب را برای افراد آسیب پذیر جامعه، گوشزد می‌کند. در واقع بر مبنای تحلیل های روانشناختی، تجاوز جنسی شکل طبیعی ارضای جنسی نیست، لذا ریشه این رفتار را باید در لایه های روانی افراد جستجو کرد. برای مثال در تحقیقی در آمریکا، ۲۱درصد از تجاوزها از سوی افرادی بوده‌است که نسبت به احساس نرینگی خود تردید داشته‌اند و یا عقده های جنسی از دیگر علل روانشناختی است که می‌تواند براثر شکست در ازدواج یا ناکامی‌در آرزوهای دوران جوانی باشد[۱۰].

داستان این فیلم هم چنین در سطح جامعه شناسی به تبعیض جنسیتی و نتیجه سکوت حاصل از تعرض های  جنسی می‌پردازد. درواقع از آنجایی که کلیشه‌های تجاوزجنسی، پیامهای اجتماعی هستند که زنان را به انجام نقشهای جنسیتی از پیش تعیین شده در مورد رفتارهای جنسی رهنمون می‌کند تا جایی که موجب شکل گیری فرهنگ تجاوز جنسی می‌شود[۱۱]. اما  فیلم، سکوت زنانه را بعنوان یکی از کلیشه‌های تجاوز جنسی، زیر سوال می‌برد. سکوتی که محصول تفکر سنتی مردسالارانه است که نگاهی برده‌وار و از بالا به پایین به زن دارد . زیرا با انتخاب دختربچه باهوش در مقابل مرد بالغ و دارای جایگاه اجتماعی مشخص و ارزشمند در جامعه، توانمندی نهفته زن در مقابل مرد را به رخ می‌کشد و می‌خواهد مخاطب را به چالش ذهنی امکان ابراز اعتراض وادار کند.

در بعد حقوقی، با طرح سوال هایی ریشه ای، قوانین حاکم در یک جامعه را روی میز قضاوت می‌گذارد و می‌خواهد این سوال ها به مدد مخاطبین، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. آیا قوانین جامعه براساس آنچه که هست و با توجه به نیاز جامعه و در راستای اصلاح و تولید فضای امن جامعه وضع شده اند؟ و چرا مطابق گزارش‌های موجود از هر ۱۰تجاوز جنسی، فقط یک مورد آن گزارش می‌شود[۱۲]؟

هایلی ذاتا انتقام جو به دنیا آمده‌است یا جامعه او را انتقام جو کرده‌است؟ اگر قانون و نماد آن یعنی پلیس در جامعه به تجاوز ها و تعرض های جنسی که توسط «جف» های یک جامعه رخ می‌دهد واکنش درست و به موقع نشان دهد و وظیفه اش را درست ایفا کند آیا لازم است که هایلی چهارده ساله بار مسئولیت مبارزه علیه متعرض جنسی را به دوش بکشد و وارد چنین بازی خوفناکی شود؟

[۳] David Slade

[۴] Elliot Page

[۵] Patrick Wilson

[۶] Pedophilia

[۷] – ایروانیان، امیر(۱۳۸۹)، بازآسیب دیدگی قربانیان جنسی در بستر پاسخهای اجتماع و نظام عدالت کیفری، نشریه پژوهشهای حقوق عمومی، صص ۱-۲۴.

[۸]. https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4_%D9%85%D9%86_%D9%87%D9%85

[۹] – لشکری، کبری، هاشمی، سیدضیا(۱۳۹۳)، بررسی جامعه شناختی آزارجنسی زنان جوان، نشریه مطالعات راهبردی ورزش و جوانان، شماره۲۴.

[۱۰] – رمضان نرگسی، رضا(۱۳۸۲)، تجاوز و بزه دیدگی زنان، مطالعات راهبردی زنان، شماره۲۲.

[۱۱] – زراعت پیشه، رویا و دیگران(۱۳۹۸)، کلیشه‌های جنسیتی موثر بر وقوع تجاوزجنسی در مولفه‌های فرهنگ ایرانی،  نشریه پژوهش حقوق کیفری، صص۱۵۱-۱۷۷.

[۱۲] – رضا رمضان نرگسی(همان)