انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نظری گسترده بر تاریخ

کتاب نظری گسترده بر تاریخ نوشته جورج ادوارد نوواک (George Edward Novack) ترجمه مسعود صابری و با عنوان اصلی The Long View of History برگرفته از دو سخنرانی جورج نوواک در سپتامبر ۱۹۵۵ در مدرسه وست کاست (West Coast) کالیفرنیا است. مسعود صابری در مقدمه مترجم با بیان این که بررسی پیشینه تاریخی جوامع بشری کمک می کند تا علل پیدایش شرایط موجود را بهتر درک کنیم، شناخت حال را نیز برای ترسیم خطوط کلی آینده مؤثر قلمداد می کند، آن هم نه در یک چارچوب نظریِ ناکجا آباد، بلکه در یک بستر تاریخی و علمی.

جورج نوواک در پیش گفتار نظری گسترده بر تاریخ که در اکتبر ۱۹۵۶ نگاشته شده است، می نویسد: مباحث کتاب دو عقیده رایجی را هدف قرار می دهند که تمایل دارند اعتقاد به تقدس نظام سرمایه داری را حفظ کنند. یک عقیده، این نظریه عام و کلی است که می پندارد جستن راهی به بیرون از این جریان اصلی تکاملِ تاریخ، غیر ممکن است. عقیده دوم، مسلم می داند که نظام سرمایه داری مستقر، مظهر عالی ترین شیوه زندگی دست یافتنی و سازمان اجتماعی آن به گونه ای است که فراتر رفتن از آن غیر ممکن است.

در بخش چگونه بشر به سوی تمدن صعود کرد؟ نوواک ابتدا خط سیر اصلی تکامل انسان را ترسیم می کند و سپس روند اصلی تکامل را در آن بخش از جامعه انسانی که معرف پیشرفته ترین جوامع سرمایه داری است بررسی می کند. نوواک در جدول زمانبندی تکامل به چهار مقطع بارز اشاره می کند. مقطع اول پیدایش سیاره زمین در حدود سه یا چهار میلیارد سال پیش بود. مقطع دوم پیدایش حیات به شکل ساده موجودات تک سلولی دریایی در حدود دو و نیم میلیارد سال پیش بود. (این زمان ها تقریبی اند، اما عموماً پذیرفته شده اند.) مقطع سوم پیدایش اولین جانورانی بود که ستون فقرات داشتند، در حدود چهارصد تا پانصد میلیون سال پیش. آخرین مقطع پیدایش بشر است، در حدود یک میلیون سال پیش. به عقیده نوواک انسان از طریق کشف و استفاده از خواص و منابع گوناگون جهان اطراف خود تدریجاً به توانمندی خویش در تولید وسایل زندگی افزوده است و آنچه مردم عصر حجر را از مردم عصر آهن و زندگی بدوی را از جوامع متمدن متمایز می کند، تفاوت در کل قدرت تولیدیی است که هر یک آنها در اختیار داشته اند.

نوواک در ادامه به شرکت دو-آل واقع در شهر دس پلینز ایالت ایلی نویز (Do-All Corporation Des Plaines, Illinois) اشاره می کند که به منظور نشان دادن ارتباط موجود میان ابتدایی ترین ابزار و وسایل پیچیده ای که امروزه در نظام صنعتی به کار می رود، مجموعه مصوری تهیه کرده و نمایشگاه متحرکی را در مورد “چگونه ابزار اولیه، تمدن را خلق کرد” بر پا کرده است. این نمایشگاه مدعی است “این اولین اقدامی است که تاکنون برای گردآوری تاریخ کامل ابزار کار بشر” صورت گرفته و مراحل پیشرفت تکنولوژی را مستند کرده است. به نظر نوواک، نمایشگاه دو-آل نشان می دهد که می توان ابزار دستی چوبی و سنگی و ابزارهای فلزی و ماشین آلات برقی را بر مبنای توالی تاریخی و سیر صعودی و طبق سیر تکاملی شان ردیف کرد. آیا مراحل متوالی متناظری را نیز می توان در نظام های اجتماعی مشخص کرد؟

نوواک در پاسخ بر مبنای مقیاسی فراگیر، تاریخ را از زمان جدا شدن انسان از حیوانیت تا فرا رسیدن عصر اتم، به سه مرحله اصلی و قابل تفکیک از یکدیگر تقسیم می کند: توحش، بربریت و تمدن که هر یک از این مراحل را نیز می توان به مراحل جزیی تری تقسیم کرد. توحش یا دوران طفولیت بشریت، دوره ای است که در آن مردم از مواد حاضر و آماده طبیعی ارتزاق می کنند. عمده ترین فعالیت های اقتصادی در این مرحله عبارت اند از کندوکاو برای تأمین غذا، شکار و ماهیگیری. بربریت دومین مرحله تشکل اجتماعی است. غذا در این مرحله نه تنها جمع آوری، بلکه تولید می شود. در این مرحله از جا به جایی بشر کاسته شد و ثبات افزایش یافت، جوامع پر جمعیت تر شدند، سرپناه های ثابت ایجاد شد و زندگی روستایی پا به عرصه وجود گذاشت. فعالیت های اقتصادی دوران بربریت در مراحل بعدی گسترش یافتند و توسعه نهایی آن ها بود که پیش شرط های لازم برای پیدایش تمدن را ایجاد کرد.
شالوده مادی تمدن هنگامی ریخته شد که مردمان پیشرفته ترین جوامع توانایی تولیدی خود را به جایی رساندند که به مراتب بیش از آنچه اعضای جامعه شان برای بقای فیزیکی خود غذا و کالا لازم داشتند تولید کردند. با این تولید اضافی، بخشی از جامعه به فعالیت های گوناگونی به غیر از مشارکت در جمع آوری و تولید نیازهای اولیه زندگی پرداختند. انگیزه افزودن ثروت فردی که در اثر تقسیم کار اجتماعی و مبادله کالا پدید آمده بود، به مرور زمان مسیر را برای پیدایش مالکیت خصوصی، برده داری، تقسیم جامعه به طبقات مختلف، تولید انبوه کالا، تجارت، پول، شهرنشینی و … هموار کرد.
بنا بر خوانش نوواک، جامعه متمدن را از ابتدای پیدایش آن تا قرن حاضر می توان به سه عصر عمده تقسیم کرد: برده داری، فئودالیسم و سرمایه داری که کل این دوره مربوط می شود به پنج تا شش هزار سال اخیر و نه بیش از آن. به عقیده نوواک تولید مبتنی بر برده داری و مالکیت برده، پایه های اقتصادی نوع جدیدی از ساختار اجتماعی را فراهم آورم و منبعی برای کسب قدرت مطلق، اعتبار و امتیاز شد و در نهایت تمامیت حیات متمدن را در قالب جدیدی نهاد. همراه با مالکیت خصوصی ابزار تولید و گسترش مبادله محصولات، نیروی کار بردگان باعث افزایش نیروهای تولید شد، ثروت را چند برابر کرد و رفاه را – هر چند برای معدودی از افراد – افزایش داد و بشریت را به یک دوره کامل تاریخی به جلو سوق داد. برده داری در عین حال شرایط و نیروهایی را پدید آورد که در جای خود باعث تزلزل و سرنگونی این نظام شدند. همین که برده داری به شیوه غالب تولید تبدیل شد، دیگر باعث توسعه فن آوری در کشاورزی، صنایع دستی، تجارت و دریانوردی نشد. امپراتوری های متکی بر برده داری در دوران باستان فرو پاشیدند تا اینکه پس از یک وقفه چند صد ساله جای خود را به دو نوع ساختار فئودالی دادند: نوع آسیایی و نوع اروپای غربی. هر دوی این اشکال جدید تولید و سازمان های اجتماعی مربوطه، برتر از برده داری بودند. در نظام فئودالی، زحمتکشان سهم بیش تری از تولید را در مقایسه با برده ها به دست می آوردند و حتی به زمین و سایر ابزار تولید نیز دسترسی داشتند. در همین حال سِرف ها و دهقانان آزادی عمل بیش تری داشتند. در دوره فئودالیسم سِرف و رعیت اجاره نشین برای همه عمر به ارباب و زمینش وابسته بودند.
نوواک در ادامه با اشاره به نهادینه کردن کار در مقابل دستمزد به عنوان شیوه غالب تولید، از آن به عنوان ابداع دوران سازی که سنگ بنای سرمایه داری شد، نام می برد که در طی آن، کارگر مزد بگیر ارزشی تولید می کند که مقدارش بیش تر از دستمزدی است که سرمایه دار به او می پردازد و سر منشأ سود برای کارفرما می شود. سرمایه داری به عنوان یک نظام خاص اقتصادی تنها ۴۵۰ سال عمر کرده؛ اگر آن را با عمر دوران توحش که بیش از یک میلیون سال طول کشید یا عمر بربریت که چهار تا پنج هزار سال دوام داشت مقایسه کنیم، عمر کوتاهی است و فرایند تبدیل و تحول اجتماعی در عصر جدید به شکل چشمگیری سریع شده است.
نوواک معتقد است سرمایه داری جهانی از بدو تولدش تاکنون سه مرحله از دگردیسی درونی را پشت سر گذاشته است. در دوره شکل گیری این نظام، تجار طبقه سرمایه دار غالب بودند، زیرا تجارت منبع اصلی انباشت ثروت بود. آغاز عصر صنعت در اوایل قرن نوزدهم، همزمان با کاربرد نیروی بخار و ایجاد نخستین فرایندهای مکانیکی بود. فرماندهان سرمایه دار صنایع بزرگ همگام با افزایش ثروتشان و افزایش قدرت اجتماعی و سیاسی شان، به اربابان کشورها و قاره ها تبدیل شدند. سپس قرن بیستم فرا رسید که مرحله انحصارگری آن به شکل افراطی ترین نوع آن بود. در حالی که فرایندهای تولیدی متمرکزتر، اجتماعی تر شده اند، وسایل تولید و ثروت جهانی در بنگاه های عظیم مالی – صنعتی تمرکز پیدا کرده اند.
نوواک در پایان این بخش با بیان این که سخنگویان سرمایه داری می گویند نظام موجود، می تواند به راه خود تا ابد ادامه دهد، به مارکس اشاره می کند که تحلیلی علمی از چگونگی عملکرد نظام سرمایه داری ارایه داد و نشان می دهد تضادهای درونی این نظام زمینه سقوطش را فراهم می آورد. به نظر نوواک، سرمایه داری در مسیر تکاملی خود حیاتی ترین نیروی اجتماعی ای که خلق کرده، طبقه کارگر صنعتی است و استثمار و سوء استفاده که جزیی ذاتی و غیر قابل اجتناب در سازماندهی حیات اقتصادیِ نظام سرمایه داری است، امروزه مبارزه میان این دو طبقه متخاصم را به عمده ترین نیروی محرکه تاریخ جهان تبدیل کرده است.
در بخش مسیر اصلی تاریخ آمریکا و مرحله بعدی آن، نوواک تاریخ آمریکا را اساساً از دو عصر کاملاً متفاوت می داند. یک عصر آن به ساکنین بومی این سرزمین، یعنی سرخپوستان تعلق دارد. عصر دیگر با مهاجرت سفیدپوستان اروپایی به آمریکا یعنی از قرن پانزدهم آغاز می شود. به عقیده نوواک، از سال ۱۴۹۲ به بعد، جهت اصلی حرکت تاریخ آمریکا، به سمت ساختن و تحکیم تمدن سرمایه داری بوده است و هر آنچه در تاریخ ملی آمریکا رخ داده است، باید از دیدگاه فرایند استقرار شیوه سرمایه داری زندگی مورد استناد قرار گیرد. بدین شیوه زندگی اصطلاحاً “شیوه زندگی آمریکایی” می گویند.
آمریکا از دوران بربریت به سوی سرمایه داری جهش کرد و در میان راه از برده داری و فئودالیسم نیز بهره جست. تا قرن پانزدهم در این قاره هیچ گونه اثری از مالکیت خصوصی بر ابزار تولید وجود نداشت اما امروزه به سختی می توان حتی یک جریب زمین پیدا کرد که سند آن به نام کسی ثبت نشده باشد. بنا به نظر نوواک روند اساسی و غالبی که از سال ۱۸۷۸ تاکنون در آمریکا جریان داشته است، در جهت تمرکز روزافزون قدرت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در دست شرکت های بزرگ انحصاری بوده است. امروزه آنان قدرت خود را آشکارا به کار می گیرند به طوری که آقای ویلسون نماینده بزرگ ترین انحصاری و نماینده وزارت دفاع ایالات متحده اظهار داشته است: “هرچه برای کمپانی جنرال موتورز مفید باشد، برای مملکت هم مفید است.” این ادعا پژواکی است از ارزیابی پادشاه مستبدی به نام لویی چهاردهم که می گفت: “من دولتم.” نوواک در پایان این بخش اشاره می کند که وینسنت شیان، عبارت “نظری گسترده بر تاریخ” را سر زبان ها انداخت و الهام بخش این شرح و تفسیر بود.
در بخش پایانی کتاب با عنوان درباره جورج نوواک ضمن مروری بر زندگی این اندیشمند آمده است: جورج نوواک (۱۹۰۵-۱۹۹۲) در دهه ۱۹۴۰ دبیر سراسری کمیته دفاع از حقوق مدنی بود. این کمیته در مقابل حملات وارده تحت قانون اختناقی اسمیت برای دفاع از متهمینی که در جنگ جهانی دوم به زندان افتاده بودند، حمایت جلب می کرد. او در دهه ۱۹۵۰ نقش بارزی در مبارزات برای دفاع از آزادی های مدنی و حقوق اجتماعی داشت، از جمله در مبارزه مهم حقوقی علیه اف بی آی. وی همچنین از مخالفان جنگ ویتنام بود. نوواک در سراسر ایالات متحده، اروپا، آمریکای لاتین و پاسیفیک در دانشگاه ها و از تریبون های عمومی سخنرانی های گسترده ای ایراد کرده است. تعدادی از آثاری که او نوشته یا ویراستاری کرده است عبارت اند از: تجربه گرایی و تکامل آن، دموکراسی و انقلاب، درک تاریخ و … .
کتاب نظری گسترده بر تاریخ اثر جورج نوواک با ترجمه مسعود صابری را نشر طلایه پُرسو در تیراژ ۱۰۰۰ نسخه منتشر کرده است.
http://sadrolgharavi.blogfa.com
http://www.anthropology.ir/node/11677