انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نظارت همگانی و سرمایه اجتماعی در مدیریت شهری

چکیده

سرمایه اجتماعی اصولاً یک مبحث جامعه شناختی است که مکمل سرمایه انسانی است،ومفهومی است مرکب از ساختار، محتوا،و کارکرد. مدیریت  نظارت همگانی که از زیر مجموعه های ساختار مدیریت شهری است، با محتوا و اهداف خاصی در سطوح خرد، میانی و کلان سرمایه های اجتماعی شهر را می تواند بسط و تقویت نماید. این مرکز با توجه به تعاملات متقابلی که با تمام شهروندان دارد؛ با توجه به عملکرد هایش یک نوع دارایی اجتماعی  برای مدیریت شهری  محسوب می گردد،که می توان آن را به صورت بالفعل در آورد. براین اساس وجود منابع مولد و ذخیره سازی چون: ” آرمان های مشترک، وفاق و انسجام اجتماعی بالا شهروندان ، انگیزه های قوی برای پیشرفت و شهری ، برخورداری از امکانات رفاهی و آسایشی در شهرو رقابت جدی در توسعه شهری و…” لازم و ضروری است. توسعه فرهنگ نظارت همگانی در بین شهروندان می تواند  بهبودی در استاندارد های زندگی اجتماعی شهری، ارتقای  توسعه نهادهای شهری و تقویت پایه های حکومت مردم سالار را بوجود آورد. از بُعد کارکردگرایانه سرمایه اجتماعی در توسعه فرهنگ نظارت همگانی باعث تقویت روابط دو جانبه ، تعاملات شهروندان با نهادهای جامعه مدنی می گردد؛ و به نوعی شبکه اعتماد متقابل را بین شهروندان و مجموعه مدیریت شهری ایجاد می گردد. از بُعد دیگر احساس تعلق به هویت شهری از سرمایه های اجتماعی است، که در زندگی شهری این مراکز می تواند تقویت نمایند.  مفاهیم کلیدی سرمایه اجتماعی چون ” شبکه های ارتباطی،  شبکه اعتماد، شعاع اعتماد، و هنجارهای اجتماعی”  در توسعه فرهنگ نظارت همگانی در بین شهروندان موثر می باشد. انتظارات و تعهدات از اشکال سرمایه اجتماعی است، که مدیریت شهری  از این طریق باید در جهت همکاری شهروندان با مجموعه مدیریتی حسن نیت خود را  نشان دهد. این امر انتظاراتی را در شهروندان و تعهداتی را در مدیریت شهری  برای حفظ اعتماد اجتماعی بوجود می آورد، به نوعی این صورت از سرمایه اجتماعی برگه اعتباری است .  از دیگر اشکال سرمایه اجتماعی  ظرفیت بالقوه اطلاعات است؛ این مرکز اطلاعات لازمی را که باید برای اجرای عملکرد محوله خود بدست آورند، نیازمنداست، که  از طریق تعامل و ارتباط با شهروندان بدست می آید، این کارکرد در فراهم ساختن اطلاعاتی که تعامل این شبکه را با شهروندان تسهیل می کند بسیار مؤثر است. از دیگر اشکال این عنصر در جامعه شهری حفظ هنجارها و ضمانت های اجرایی است، از این طریق شهروندان با نظارت برعملکرد سازمانی و رفتاری مدیریت شهری اثر بخشی خاصی در تقویت سرمایه های اجتماعی سازمانی ایجاد می نمایند. نقش انطباق پذیری سر مایه اجتماعی این  مراکز این است که این شبکه برای اهداف خاصی بنیاد نهاده شده است؛ ولیکن در طی زمان بر اساس اهداف و عملکرد های جدید سازمانی می تواند خود را با اهداف دیگر مدیریتی انطباق دهد؛ و سرمایه اجتماعی مهمی را برای مدیران که منابع سازمانی را در دسترس دارند تشکیل دهد. در تحلیل کمی سرمایه اجتماعی در این مراکز باید به تعداد کمی گروه های اجتماعی شهروندان  توجه کرد ، که تا چه اندازه با این مراکز در جهت نظارت سازمانی در تعامل متقابل می باشند، و از سوی دیگر تا چه اندازه شبکه اعتماد  اجتماعی بین شهروندان و مجموعه عملکرد مدیریت شهری گسترده است. در سطوح کیفی سرمایه اجتماعی در سه بعد “خرد- میانی- کلان” ، اشاره به زیر ساخت های تعاملی و ارزشی جامعه، گروه های اجتماعی شهر و سازمان و ایجاد نوعی شناخت و شکل گیری هویت اعضاء می کند. از بُعد منفعت عمومی سرمایه های اجتماعی شهر چون رفاه و آسایش شهری و… از مواردی است که این مرکز کنترل می نماید که منافع عمومی شهر در اختیار تمام شهروندان قرار می گیرد، و  این منافع شهری یک نوع کالای عمومی است که باید برای عموم شهروندان تولید شود نه افرادخاص.

کلید واژه

سرمایه اجتماعی،  شهروندان، مدیریت شهری، نظارت همگانی،

پیشگفتار

سرمایه اجتماعی در ادبیات علوم اجتماعی در دهه های اخیر از اهمیت ویژه ای در زندگی اجتماعی و جامعه شهری برخوردار است.سرمایه اجتماعی در ادبیات جامعه شناسی به هنجارهای اجتماعی موجود در نظام اجتماعی گفته می شود که به ارتقاء همکاری و همبستگی افراد جامعه منجر می گردد؛ و باعث کاهش هزینه های تبادلات و ارتباطات متقابل اجتماعی گردیده است. این مفهوم در جامعه مدنی و نهاد های اجتماعی جوامع دموکراسی از اهمیت بسیاری برای توسعه و پیشرفت برخوردار است.

شکل گیری مراکز نظارت همگانی با توجه به”اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران” در راستای پایه های مردم سالاری فرصت مناسبی برای توسعه سرمایه اجتماعی در جامعه شهری است. از طریق توسعه فرهنگ نظارت همگانی به عنوان یک سرمایه اجتماعی در مدیریت شهری می توان شبکه های روابط جمعی و گروهی، انسجام سازمانی و تعاملات شهروندان را باشهرداری ها بررسی کرد؛ و اثر بخشی سرمایه های مختلف را در شهر مورد سنجش قرار داد. از این رو موضوع بسط و گسترش  آموزش جایگاه فرهنگ نظارت همگانی می تواند از طریق کاربرد سرمایه های  اجتماعی شهروندان به عنوان اصل محوری برای  دستیا بی  به توسعه شهری در نظر گرفته شود؛ و مجموعه مدیریت شهری که بتواند در ارتباط با زندگی شهری به تولید و توسعه سرمایه اجتماعی بیشتری  نایل گردد، در اداره مدیریت شهری و نظارت همگانی موفق تر خواهد بود.

طرح مسئله
بسط و گسترش پایه های دموکراتیک از طریق برقراری اصول قانون اساسی هر جامعه ای به عنوان  اصلی از سرمایه های اجتماعی هر جامعه ای، نقش مهمی در توسعه ایفاء می کند. نظارت همگانی برعملکرد مدیریت شهری به عنوان یک حق شهروندی در گسترش و تولید سرمایه های اجتماعی در سطوح مختلف جامعه مردم سالار از اهمیت ویژه ای برخور دار است؛ که می توان ارتباط شاخص های سرمایه اجتماعی و عملکرد نظارت همگانی را در مدیریت شهری بررسی کرد، که شامل چگونه ارتباطاتی است؟

ضرورت مطالعه
سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که در توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جوامع در جهت بهبود استاندارد های زندگی اجتماعی، ارتقای توسعه نهادهای شهری و تقویت پایه های حکومت  مردم سالار بسیار اثر گذار است. « سرمایه اجتماعی ، مجموع  بالفعل و بالقوه ای  است که کنشگران از طریق عضویت در شبکه های اجتماعی و سازمان ها بدست می آورند»   ( نوغانی، ۱۳۸۲ :۸۰) در جامعه شهری شهروندان از طریق عضویت و زندگی در مناطق شهری و تعامل متقابل با مدیریت شهری به صورت بالقوه و بالفعل به عضویت شبکه اجتماعی گسترده شهری در آمده اند و به نظارت عملکرد مجموعه مدیریت شهری منطقه خود می پردازند.
از دیدگاه کارکردگرایانه سرمایه اجتماعی شامل « روابط دو جانبه ، تعاملات و شبکه هایی که در میان گروهای انسانی پدیدار می گردند و سطح اعتمادی که در میان گروه و جماعت خاصی ، به عنوان پیامد تعهدات و هنجارهایی پیوسته با ساختار اجتماعی یافت می شود.»  ( الوانی- شیروانی، ۱۳۸۵: ۳)   براساس این دیدگاه شبکه نظارت همگانی مدیریت شهری پل ارتباطی متقابل بین شهروندان و مدیران شهری ا ست تا بتوانند در  مناطق مختلف شهر جوابگوی  نیازهای گروه های اجتماعی مختلف شهروندان باشد و مشکلات ساختاری نهاد شهری را برطرف کند ؛ و به نوعی اعتماد اجتماعی را در اذهان شهروندان نسبت به عملکرد خود ایجاد کند. چنین کارکردی از ضرورت ها وانتظارات نقش کلان  مدیریت های شهری در جامعه مردم سالار است.
شبکه نظارت همگانی شهری در جهت گسترش  سرمایه اجتماعی شهر باید به بررسی نظرات شهروندان بپردازد، و در جهت بهبود ساختار اجتماعی مدیریت شهری حرکت نماید؛ و نظارت بر روابط انسانی، کارکنان سازمانی با شهروندان را زیر نظر گیرد. از سوی  دیگر به سنجش و اندازه گیری کمی و کیفی هنجارها ، تعاملات اجتماعی و تکریم ارباب رجوع را به عنوان شاخص های افزایش سرمایه اجتماعی و اعنماد شهروندان از ساختار مدیریت شهری در نظر گیرد.
وجود شبکه نظارت همگانی در مجموعه مدیریت شهری به عنوان یک سرمایه اجتماعی نشانگر این است که شهرداری به عنوان خدمت گزار متعلق به تمام شهروندان است؛ واین سازمان یک  نوع دارایی جمعی برای تمام شهروندان محسوب می گردد. نه اینکه این سازمان متعلق به اشخاص و گروه های اجتماعی خاص باشد. بر اساس این پیامد اجتماعی تمام شهروندان به سرمایه اجتماعی شهری دسترسی  باید داشته باشند، اما اندازه، کیفیت و تنوع آن بستگی به ارتباطات شهروندان با این دستگاه دارد.
از منظر فوکویاما سرمایه اجتماعی «  مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیر رسمی است که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میان ایشان مجاز است در آن سهیم هستندو نیز سرمایه منبعی است که افراد و گروهها از طریق پیوند با یکدیگر می توانند بدست آورند. به نظر فوکویاما هرگونه مشارکت در ارزشها و هنجارها منجربه سرمایه اجتماعی نمی شود، بلکه آن دسته هنجارها و و ارزشهای که مبتنی بر صداقت ، انجام تعهدات و ارتباطات متقابل بنا شده باشد به نوعی در تولید سرمایه اجتماعی موثر می باشد. » ( شارع پور،۱۳۷۹: ۱۵ ) بر اساس این نظر، مدیریت شهری باتوجه به خدمات صادقانه ای که برای شهروندان انجام می دهد و تعهداتی که در قانون اساسی جامعه از طرف دولت بر عهده مدیریت شهری گذاشته شده است نوعی سرمایه اجتماعی محسوب می شود؛ بر این اساس اگر مدیران  شهری، در ارائه این خدمات و تعهدات کوتاهی نمایند و شهروندان دچار ضرر گردند؛ آن وقت اعتماد اجتماعی به این نهاد اجتماعی سلب شده، با توجه به چنین پیامدی  وظیفه شبکه نظارت همگانی شهرداری برای تقویت اعتماد اجتماعی شهروندان ، تحکیم پیوند تعامل مستمر با شهروندان و بررسی عملکرد سازمانی در تمام ایام سال است؛ بر این اساس شعار” شهرداری در خدمت مردم است” اینگونه تحقق می یابد، تا از این طریق فرهنگ نظارت را در بین شهروندان تقویت کند؛ که مردم حق دارند عملکرد مدیریت شهری را نظارت نمایند .
از بُعد دیگر احساس تعلق به هویت شهری از سرمایه های اجتماعی زندگی شهری محسوب می شود، شهروندان به دلیل اینکه سالیان سال می خواهند در محیط شهری زندگی کنند، و از خدمات شهری بهرمند گردند؛ و در تلاش  برای برقراری یک زندگی رفاه شهری هستند، سعی براین می کنند که از امکانات شهری به نحو احسن استفاده کنند؛ به عنوان مثال استفاده از بوستان ها ، پارک های شهری، فرهنگسراها ، خانه های فرهنگ و…. نمونه هایی از سرمایه های اجتماعی شهر در جهت گذران اوقات فراغت شهروندان است؛ حال نظارت برعملکرد این مجموعه خدمات اجتماعی در جهت پر کردن بهینه اوقات فراغت و آموزش های شهروندی از زمینه های توسعه تعلق به هویت شهری از طریق دستگاه نظارت همگانی شهرداری می توان قلمداد کرد.
جوامع مدرن شهری با توجه به فرایند تقسیم کار اجتماعی پیچیده ، چون” عقلانیت مفرط و سلطه روز افزون و….”  باعث نوعی د لزدگی و احتیاط در روابط اجتماعی موجود در کلان شهرها شده است؛ و  افزایش روابط چهره به چهره کارکرد خود را از دست داده است و جای خود را به روابط ناپایدار و بی اعتماد اجتماعی خصوصاً بر عملکردنهادهای اجتماعی داده است؛ بر این اساس شبکه نظارت همگانی بگونه ای متنوع از طریق راهکارهای آموزشی ، اطلاع رسانی، تبلیغات و… می توان به نوعی اعتماد اجتماعی را در میان شهروندان نسبت به عملکرد مدیریت شهری از طریق اصول نهادی و مدیریتی که پاسخگویی به شهروندان است اجرا کرد و اعتماد اجتماعی را در میان شهروندان نسبت به خدمات شهری که بعنوان سرمایه اجتماعی شهر محسوب می شود بسط داد و تقویت نمود.

سرمایه اجتماعی و نظارت همگانی
مرکز نظارت همگانی به عنوان یک شبکه ارتباطی  بین مدیریت شهری و شهروندان پل ارتباطی  برقرار می کند، براین اساس در حوزه سرمایه اجتماعی می توان اینگونه بیان کرد که « سرمایه اجتماعی نمی تواند توسط اقدام افراد با خودشان شکل بگیرد. بلکه به تمایل افراد به اجتماعی شدن و برقراری تعامل با دیگران ارتباط دارد. ظرفیت و تمایل افراد برای برقراری ارتباط با دیگران در ایجاد سرمایه اجتماعی یک نکته اساسی است.سرمایه اجتماعی از تعامل روزانه فراوان بین مردم ساخته  می شود. مردم با یکدیگر از طریق انواع معاشرت در ارتباط هستندکه غالباً اختیاری است. به همین دلیل شبکه های ارتباطی به هم گره خورده مردم ، یکی از موضوعات مهم سرمایه اجتماعی است. البته این شبکه می تواند درون گروهی باشد و یا به صورت ارتباط بین گروهها باشد که اولی از روابط قوی تری از دومی برخوردار است.»  ( رضایی۱۳۸۴ : ۳) مرکز نظارت همگانی نقش موثری در برقراری تعامل شهروندان با مجموعه مدیریت شهری دارند؛ این مرکز از طریق تعامل روزانه شهروندان با مجموعه مدیریت نظارت همگانی، سرمایه اجتماعی شهری ( اعتماد و شعاع اعتماد و…) را تقویت می کنند. شهروندان در ارتباط با این مرکز غالباً کنش اختیاری دارند. این مرکز به نوعی، تمام شهروندان مناطق مختلف شهری را با مجموعه مدیریت شهری پیوند می دهد. این پیوند از مسائل مهم تقویت سرمایه های اجتماعی شهری است؛ که توسط این مرکز می تواند بسط و گسترش یابد. این ارتباط به صورت درون گروهی به این صورت است که، از طریق نظارت بر عملکرد و فعالیت ها مجموعه مدیریت صورت می گیرد؛ و از بُعد برون گروهی این گونه  است که سرمایه  اجتماعی شهری از طریق تعامل اجتماعی و پیوند شهروندان با مر کز نظارت همگانی  و مدیریت  شهری شکل می گیرد.
شبکه اعتماد از دیگر عناصر سرمایه اجتماعی است که در بسط فرهنگ نظارت همگانی در بین شهروندان بسیار موثر است. « شبکه اعتماد عبارت از گروهی که بر اساس اعتماد متقابل به یکدیگر ، از اطلاعات ، هنجارها و ارزش های یکسانی در تبادلات فیما بین خود استفاده می کنند. از این رو اعتماد فیما بین نقش زیادی در تسهیل فرآیند ها و کاهش هزینه های مربوط به اینگونه تبادلات دارد. شبکه اعتماد می تواند بین افراد یک گروه و یا بین گروهها و سازمانهای مختلف به وجود آید. به عبارت دیگر در یک گروه و یا یک جامعه ای که افراد آن گروه به پاسخگویی دیگران به خودشان اطمینان داشته باشند از اعتماد برخوردار هستند. حداقل این است که مطمئن باشند اعضای دیگر تمایلی به اعمال زیان علیه آنها ندارند برخی اعتماد را ناشی از شبکه ارتباطی و برخی دیگر مثل  فوکویاما  معتقد است که عمل متقابل و سرمایه  اجتماعی است که اعتماد و شبکه اجتماعی و جامعه مدنی را می سازد.» ( علوی ،  ۱۳۸۵ : ۳ )  مرکز نظارت همگانی  به عنوان یک شبکه ارتباطی می تواند اعتماد لازم را برای مجموعه مدیریت شهری در بین نگرش ها و اذهان شهروندان نسبت به اهمیت قرار دادن نظرات شهروندان حاصل نماید.
شعاع اعتماد از دیگر مفاهیم سرمایه اجتماعی است؛ تمام گروه های اجتماعی در شهر دارای میزان خاصی از شعاع اعتمادند که به مفهوم میزان گستردگی دایره همکاری و اعتماد متقابل اعضای یک گروه ربط دارد. در یک نتیجه گیری می توان گفت که هرچه یک گروه اجتماعی دارای شعاع اعتماد بیشتری باشند، سرمایه اجتماعی بیشتری نیز خواهند داشت. هنجارهای اجتماعی  از دیگر مفاهیم سرمایه اجتماعی که در بسط فرهنگ نظارت همگانی بسیار مهم است وجود هنجارهای اجتماعی، به صورت قانونی و رسمی توسط ابزار های خاص در مجموعه مدیریت شهری باید اعمال شوند. این کنترل اجتماعی در مدیریت شهری از طریق مرکز نظارت همگانی توسط ارزش های اجتماعی صورت می گیرد.
در مجموع می توان گفت که از ترکیب اثرات شبکه های ارتباطی و اعتماد و هنجارهای اجتماعی که جز توسعه سرمایه اجتماعی مرکز نظارت همگانی مجموعه مدیریت شهری است؛ ساختار سازمان شهرداری ها از میزان همکاری و هماهنگی بیشتری بین شهروندان و مدیریت شهری برخوردار می گردد؛ و هزینه های مبادلات آن ساختار کاهش می یابد و در نتیجه باز دهی و کار آمدی در آن مجموعه افزایش می یابد و رونق و رفاه بیشتری متوجه شهروندان می شود.

تعهدات و انتظارات و شبکه نظارت همگانی
انتظارات و تعهدات از اشکال سرمایه اجتماعی است،  مدیریت شهری در جهت آبادانی و رفاه شهری با اخذ عوارض وسایر راه های قانونی کسب درآمد از شهروندان این تعهد را بوجود می آورد که باید به نوعی حسن نیت خود را نسبت به توسعه رفاه و آبادانی زندگی شهری شهروندان انجام دهد. این امر انتظاری را در شهروندان و تعهداتی را در شهرداری  برای حفظ اعتماد بوجود آورده است، به نوعی برگه اعتباری می باشد که در دست شهروندان است و باید با عملکردهای متنوع باز خرید شود. اگر این برگه های اعتباری زیاد شود و باز خرید نگردد وغالباً یکسویه باشد در مدت زمانی کوتاه برگه های اعتباری شهروندان هم نسبت به تعهداتی که به مدیریت شهری دارند بی اعتبار شده و ساختار اجتماعی شهر دچار مشکل می گردد. شبکه نظارت همگانی برای این در مدیریت شهری ایجاد شده ،که نظارت بر تعهدات عملکرد مدیریت شهری داشته باشد؛ و به نوعی اعتماد اجتماعی رادر ساختار زندگی شهری تقویت کند. این اعتماد را می توان از طریق نظر سنجی و مطالعه تحلیل محتوا در پیامهای مرکز نظارت همگانی  نسبت به عملکرد مدیریت شهری بررسی نمود. از نظر کلمن «  دو عامل برای این شکل از سرمایه اجتماعی حیاتی است:  میزان در خور اعتماد بودن محیط اجتماعی، که به این معناست که تعهدات لازم پرداخت خواهد شد، و میزان واقعی تعهداتی که بر عهده گرفته شده است. ساختار های اجتماعی از این هر دو بعد متفاوت است، و کنشگران در درون ساختار اجتماعی معینی در بعد دوم باهم فرق می کنند.» (کلمن، ۱۳۷۷ : ۴۶۸ )

ظرفیت بالقوه اطلاعات و شبکه نظارت همگانی
« یک شکل مهم سرمایه اجتماعی ظرفیت بالقوه اطلاعات است که جز ذاتی و جدائی ناپذیری از روابط اجتماعی است. اطلاعات در فراهم ساختن شالوده ای برای کنش مهم است. اما بدست آوردن اطلاعات پرهزینه است. کمترین چیزی که برای کسب اطلاعات لازم داریم توجه است که همیشه اندک است. یکی از وسایلی که از این طریق آن، اطلاعات ممکن است کسب شود استفاده از روابط اجتماعی است که برای مقاصد دیگر حفظ می شود. ………. روابط اجتماعی شکلی از سرمایه اجتماعی را در فراهم ساختن اطلاعاتی که کنش را تسهیل می کند تشکیل می دهد. روابط برای اطلاعاتی که فراهم می سازند ارزشمندند، نه برای برگه های اعتباری به صورت تعهداتی که فرد برای عملکرد دیگران دارد فراهم می کنند.» ( علوی،  ۱۳۸۵: ۵) مرکز نظارت همگانی اطلاعات لازمی را برای اجرای عملکرد محوله خود  باید بدست آورد، این امر نیازمند این است که با شهروندان تعامل و ارتباط برقرار کرد تا از این طریق  اطلاعات  بدست آورد. در واقع کارکرد اصلی مرکز نظارت همگانی مدیریت شهری توجه به خواسته ها و انتظاراتی است که شهروندان از دستگاه اجرایی مدیریت شهری دارند. این کارکرد در فراهم ساختن اطلاعاتی که تعامل این شبکه را با شهروندان تسهیل می کند شکل می گیرد. این اطلاعات برای تحقق هدفی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده  “مردم حق نظارت برعملکرد دستگاه های دولتی را دارند”

هنجارها و ضمانتهای اجرایی موثر و شبکه نظارت همگانی
حفظ هنجارها و ضمانت های اجرایی از طریق نظارت همگانی شهروندان برعملکرد سازمانی و رفتاری مدیریت شهری اثر بخشی خاصی در تقویت سرمایه های اجتماعی شهر داشته است. این هنجارها  به صورت “دستوری” شکل مهمی از سرمایه اجتماعی را درون جمع بوجود می آید، در واقع این هنجارها باعث می شود که مدیریت شهری  به صورت جمعی به ارائه خدمات بپر دازد، نه برای عده ای خاص. « حفظ هنجارها در سازمان مانع جرم و انحرافات در جامعه می شود، باعث پیشرفت اهداف سازمانی می گردد، وظایف سازمان را بسیار آسان می کند،این هنجار ها به صورت دستوری و امری در سازمان که به سود جمع عمل می کند با حمایت اجتماعی ، پایگاه احترام، و پاداشتهای دیگر تقویت می شود سرمایه اجتماعی است که موجب توسعه  شهرها می شود. » ( بن فاین ۱۳۸۵ : ۲۳۷)  براساس این موارد اجرای  هنجارهای مؤثر در سازمان مدیریت شهری از طریق مرکز نظارت همگانی می تواند شکل قدرتمندی از سرمایه اجتماعی را تشکیل دهد، این سرمایه های اجتماعی در سازمان کنش هایی را به صورت معین تسهیل می کند، و یکسری از کنش هایی را  که با ساختار قانونی سازمان ارتباط ندارد محدود می کند.
مطالعه انطباق پذیری  و شبکه نظارت همگانی
مرکز نظارت همگانی برای پیشبرد مقاصد اهداف مدیریت شهری بوجود آمده است؛  عملکرد این مرکز به عنوان نوعی سرمایه اجتماعی بر کیفیت سازمانی اثر می گذارد، و همچنان به عنوان منبعی در دسترس مدیران و شهروندان قرار دارد. این مرکز ممکن است برای اهداف خاصی بنیاد نهاده شده باشد، ولیکن در طی زمان بر اساس اهداف و عملکرد های جدید سازمانی  می تواند خود را با مقاصد دیگر انطباق دهد؛ و سرمایه اجتماعی مهمی را برای مدیران که منابع سازمانی را در دسترس دارند تشکیل دهد. به عبارت دیگر مرکز نظارت همگانی برای مجموعه ای از اهداف بوجود آمده است، که می تواند به اهداف دیگر کمک کند، بنابراین نوعی سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهد که برای استفاده در دسترس است. ممکن است این شکل سرمایه اجتماعی را بتوان بطور کامل به عناصری تبدیل کرد که با عناوین دیگری چون “تعهدات و انتظارات، ظرفیت بالقوه اطلاعات، هنجارها و روابط اقتدار ارتباط و…” دارد،براین اساس پدیده قابل انطباق بودن شبکه نظارت همگانی برای مقاصد جدید پدیده ای فراگیر است.

بررسی الگوی  سنجش اندازه گیری سرمایه اجتماعی  و نظارت همگانی
در الگوی اندازه گیری سرمایه اجتماعی با استفاده از شیوه تحلیل کمی می توان عناصر و شاخص های سرمایه اجتماعی را در گروه های اجتماعی بررسی کرد. در اندازه گیری سرمایه اجتماعی می توان از الگوی مبتنی برتعداد و ویژگی ها ی گروه های موجود در سیستم های اجتماعی استفاده شود، از نظر فوکو یاما « گروه های که دارای تعداد زیادی اعضاء نیز باشند اما دارای انسجام مناسبی نباشند سرمایه اجتماعی کمتری برخوردارند، آنچه که در سرمایه اجتماعی قابل توجه است میزان انسجامی است که به دلیل و جود ارزشها و دید گاههای اصولی مشترک بوجود می آید…. بنابر اعتقاد وی جامعه دارای سر مایه اجتماعی بالایی است که دارای گروههایی با تعداد اعضای بالا و دارای اعتماد به یکدیگر بوده و منسجم باشند و همچنین بتوانند در ارتباط با محیط بیرون خود موثر عمل کرده و همکاریهای متقابلی را با جوامع دیگر به وجود آورند.» ( فوکویاما، ۱۳۷۹: ۱۱۶)  مر کز نظارت همگانی از این الگو می تواند برای سنجش و اندازه گیری سرمایه اجتماعی شهری استفاده نماید. از دیگر الگوهای اندازه گیری الگوی مبتنی بر تحقیقات پژوهشی می باشد، در این الگو بر اساس تحقیقات پیمایشی که از طرف مرکز می تواند انجام گیرد، اطلاعات لازم درباره میزان اعتماد موجود بین اعضای یک سیستم اجتماعی و تمایل آنها به قرار گرفتن در نهاد های مدنی شهری اندازه گیری می شود. براین اساس مر کز نظارت همگانی در استفاده از این الگو می تواند از چنین شاخص های استفاده کند، « میزان مشارکت اجتماعی شهروندان به صورت داوطلبانه  در ساخت فرهنگی و اجتماعی شهر، میزان عضویت شهروندان در کانون ها و نهادهای فرهنگی و اجتماعی وابسته به شهرداری، میزان ارتباطات شهروندان با مجموعه مدیریت شهری، نرخ ایجاد نهاد های اجتماعی شهرداری با عضویت داوطلبانه شهروندان، تعدادجلسات برگزاری گروه ها و نهادهای اجتماعی وابسته به مجموعه مدیریت شهری که شهروندان در آن عضو می باشند و… از دیگاه پوتنام «سر مایه اجتماعی به روش های مختلف اندازه گیری می شود. یک شاخص مرکب را از شاخص های زیر باید برگزید : ۱- شدت درگیری افراد در زندگی اجتماعی و سازمانی، ۲- مشارکت عمومی مشابه رای گیری ۳- اجتماعی شدن غیر رسمی ( دید و بازدید های دوستانه) ۴- سطح اعتماد بین اشخاص …. به نظر می رسد کامل ترین سنجش سرمایه اجتماعی این است که در تمامی ابعاد صورت گیرد. ۱- سنجش ساختاری : میزان ارتباطات و سبکه های موجود بین افراد می تواند یک شاخص اندازه گیری باشد. مشارکت پذیری و شدت برقراری اتباط می تواند جزء این شاخص باشد البته باید توجه کردکه مشارکت اجتماعی مورد توجه است… ۲- سنجش محتوایی: میزان اعتماد پذیری در جوامع شاخص دیگر سرمایه اجتماعی است. ۳- سنجش کارکردی : میزان فداکاری و ایثارگری و تعاونی و عمل متقابل که بین مردم  طی یک دوره زمانی صورت گرفته است می تواند از شاخص نوع سوم باشد. » ( رضایی،۱۳۸۴: ۵)

سطوح کیفی سرمایه اجتماعی و نظارت همگانی
مرکز نظارت همگانی شهرداری در زمینه توسعه سرمایه اجتماعی و بهره مندی از پیامد های آن در سه سطح “خرد- میانی- کلان”  قابل بررسی است « در سطح خرد سرمایه اجتماعی اشاره به افراد موجود در شبکه دارد که بر اثر تعامل میان این افراد شناخت حاصل و هویت اعضاء شکل می گیرد. در سطح میانی ، سرمایه اجتماعی به اجتماعات و گروه ها و سازمان ها اشاره دارد و باعث تقویت و ساخت بنیه ارزشی و تعاملی گروه می شود. در سطح کلان به جامعه که در برگیرنده سازمانها و گروههای مختلف داشته و موجب شکل گیری و تقویت مراودات و ارتباط جمعی شده و ارزش های مشترک را بهبود می بخشد.» ( الوانی- نقوی ۱۳۸۴ : ۱۳)  نظارت همگانی در سطح فردی از سرمایه اجتماعی به عنوان منبع شناخت و دانش، دانستن منبع اطلاعات و شیوه های انجام کار و یا بر طرف نمودن مشکلات پیش آمده در شبکه استفاده می شود.همچنین از منبع هویت برای اشاره به هنجارها و ارزش ها شهروندان استفاده می کند. به عبارتی منبع هویت به این مسئله اشاره می کند که شهروندان تا چه اندازه دارای ارزش ها و بینش های مشترک با مجموعه مدیریت شهری بوده اند و تاچه اندازه قادر به همکاری  با نهاد شهرداری  می باشند. « در سطح خرد سرمایه اجتماعی در قالب روابط فردی و شبکه ها ارتباطی بین افراد و هنجارهاو ارزش ههای غیر رسمی حاکم مورد بررسی قرار می گیرد. بر این اساس سرمایه اجتماعی موضوعاتی چون شدت و کیفیت روابط و تعاملات بین افراد و گروهها احساس تعهد و اعتماد دو جانبه به هنجارها و ارزشهای مشترک را شامل می شود و به عنوان یک حس تعلق و پیوستگی اجتماعی می باشد.»  ( ازکیا – غفاری، ۱۳۸۴: ۳۹۰)  در سطح میانی به زیر ساخت های ارزشی و تعاملی سازمان باید اشاره کرد، کلمن و پاتنام در این سطح سرمایه اجتماعی را نوعی موجودیت در نظر می گیرندکه « نخست برخوردار از جنبه های ساخت اجتماعی است، دوم کنش های خاص کنشگران ( حقیقی یا حقوقی) را درون ساختار اجتماعی تسهیل می کند. این مفهوم ارتباطات افقی و عمودی را شامل می شود و سازمانها و روابط بینابینی در زمره آن قرار می گیرد.» ( همان منبع، ۳۹۰)
نظارت همگانی شهروندان نسبت به عملکرد مجموعه فعالیتها و خدمات شهرداری به نوعی سرمایه اجتماعی است که کنش های معین درون ساختاری را تسهیل می کند؛ این مرکز  منبعی برای کنش های متقابل  شهروندان با مجموعه مدیریت شهری است؛ در واقع این مرکز نوعی روابط اجتماعی و هنجار های  اجتماعی موجود بین گروه های مختلف شهری را تسهیل می کند. در سطح کلان سرمایه اجتماعی به زیر ساخت های ارتباط اجتماعی ختم می شود، در این سطح باید به محیطی اشاره کرد که سازمان در آن فعالیت می کند، در این فعالیت نقش قوانین، چارچوب حقوقی،نوع حکومت، و نظام سیاسی، میزان عدم تمرکز و میزان مشارکت سیاسی افراد در خط مشی کلان سرمایه اجتماعی قرار دارد ، در این سطح تعامل متقابلی که بین نهاد شهرداری با سایر دستگاههای دولتی و حکومتی دارد، که قابل بررسی است. در این سطح مدیریت شهری روابط ساختاری رسمی با حاکمیت سیاسی جامعه از طریق قوانین و مقررات برقرار می کند. در این سطح مرکز نظارت همگانی به نوعی اعتماد متقابل بین مجموعه مدیریت شهری با سایر نهادهای اجتماعی برقرار می نماید.

جنبه منفعت عمومی سرمایه اجتماعی و نظارت همگانی
سرمایه های شهری چون رفاه، آسایش شهری، اوقات فراغت و… از مواردی است که به صورت عمومی در اختیار تمام شهروندان قرار دارد، و یک نوع کالای عمومی است که منافعی را برای عموم شهروندان تولید می کند.  در واقع در تمام ساختارهای اجتماعی که هنجارهای اجتماعی و ضمانت های اجرایی وجود دارد این عناصر به تمام افرادی که جز آن ساختار هستند سود رسانی می کند. نظارت همگانی مرکزی است برای هر گونه نظارت بر ساختار مجموعه مدیریت شهری ، تا در هر زمان به نیازهای شهروندان پاسخگویی نماید و اطلاع رسانی کند. و مشکلاتی که در منافع عمومی شهر وجود دارد برطرف کند و سعی در جذب شهروندان برای بهره مندی از این امکانات عمومی را داشته باشد.  بر این اساس « جنبه منفعت عمومی سرمایه اجتماعی به این معناست که سرمایه اجتماعی از جهت کنش هدفمند، در موقعیتی اساساً متفاوت با بیشتر اشکال دیگر سرمایه است. سرمایه اجتماعی، منبع مهمی برای افراد است و می تواندبر توانایی کنش آنها و کیفیت مشهود زندگیشان بسیار تاثیر گذارد» ( کلمن، ۱۳۷۷ : ۴۸۳)

نتیجه گیری
سرمایه اجتماعی اصولاً یک مبحث جامعه شناختی است در واقع این عنصر اجتماعی به عملکرد مردم و سازمان های جامعه که از یکدیگر بهتر عمل می کند برمی گردد. از دید گاه بوردیو « سرمایه اجتماعی اساساً با مجموعه روابط اجتماعی که یک فرد یا یک گروه دارد مشخص می شود. داشتن این سرمایه مستلزم یک فعالیت اجتماعی است.»   ( زنجانی زاده، ۱۳۸۳: ۳۶ )  مر کز نظارت همگانی که از زیر مجموعه های ساختار مدیریت شهری است  با محتوای و اهداف خاصی در سطوح خرد، میانی و کلان سرمایه های اجتماعی شهر را می تواند بررسی کند.این مرکز با توجه به تعاملات متقابلی که با تمام شهروندان دارد، یک توان زاید الوصفی همراه با آمادگی روحی- روانی برای در گذشتن از منافع شخصی و در گیر شدن به عمل جمعی را  بوجود می آورد. به عبارت دیگر عملکرد این مرکز یک نوع دارایی اجتماعی است که شهروندان با ارتباط متقابلی که با این مجموعه دارند، می توانند آن را به صورت بالفعل در آورند. برای اینکه چنین امری در ساختار مدیریت شهری  صورت گیرد؛ وجود منابع مولد و ذخیره سازی چون:  آرمان های مشترک، وفاق و انسجام اجتماعی بالا شهروندان ، انگیزه های قوی برای پیشرفت و شهری ، برخورداری از امکانات رفاهی و آسایشی در شهرو رقابت جدی در توسعه شهری و… لازم و ضروری می باشد؛ که از طریق بسط و گسترش فرهنگ نظارت همگانی این مسئله قابل اجرا است. گسترش فرهنگ نظارت همگانی در بین شهروندان می تواند  بهبودی در استاندارد های زندگی اجتماعی شهری ، ارتقای توسعه نهادهای شهری و  تقویت پایه های حکومت مردم سالاررا بوجود آورد. از دیدگاه کارکردگرایانه سرمایه اجتماعی از توسعه فرهنگ نظارت همگانی در بین شهروندان باعث تقویت  روابط دو جانبه تعاملات شهروندان با نهادهای جامعه مدنی می گردد؛ و به نوعی شبکه اعتماد متقابل را بین شهروندان و مجموعه مدیریت شهری ایجاد می کند. با توجه به چنین پیامدی شبکه نظارت همگانی شهرداری برای تقویت اعتماد اجتماعی شهروندان و تحکیم پیوند تعامل اجتماعی شهروندان، و بررسی عملکرد سازمانی خود از طریق شبکه های ارتباط همگانی در تمام ایام سال در خدمت شهروندان می باشد.
از بُعد دیگر احساس تعلق به هویت شهری از سرمایه های اجتماعی زندگی شهری را  این مرکز می تواند ایجاد نماید. مفاهیم کلیدی سرمایه اجتماعی چون شبکه های ارتباطی پل ارتباطی بین مدیریت شهری و شهروندان برقرار می کند، که می تواند اعتماد لازم را برای مجموعه مدیریت شهری در بین نگرش ها و اذهان شهروندان بوجود آورد.
از دیگر مفاهیم، شبکه اعتماد در بین شهروندان می باشد، این اعتماد و اطمینان به این معنا است که مدیران شهری در جهت بهبود و آبادانی و توسعه شهر و حل معضلات و رفاه شهری فعالیت می کنند. از دیگر ابعاد توسعه این عنصر اجتماعی، شعاع اعتماد است. این مفهوم به  میزان گستردگی دایره همکاری و اعتماد متقابل اعضای یک گروه ربط دارد. در یک نتیجه گیری می توان گفت که هرچه یک گروه اجتماعی دارای شعاع اعتماد بالاتری باشد، سرمایه اجتماعی بیشتری نیز خواهد داشت.
از دیگر مفاهیم هنجارهای اجتماعی  است که به صورت قانونی و رسمی توسط ابزارهای خاص در مجموعه مدیریت شهری باید اعمال شود. این کنترل اجتماعی در  مدیریت شهری از طریق مرکز نظارت همگانی توسط ارزش های اجتماعی صورت می گیرد.  از دیگر اشکال سرمایه اجتماعی درمرکز نظارت همگانی ظرفیت باقوه اطلاعات است. این مرکز اطلاعات لازمی را که باید برای اجرای عملکرد محوله خود بدست آورد نیازمند است که  از طریق تعامل و ارتباط برقرار می نماید، در واقع کارکرد اصلی مرکز نظارت همگانی  مدیریت شهری توجه به خواسته ها و انتظاراتی است که شهروندان از دستگاه شهرداری دارند، این کارکرد در فراهم ساختن اطلاعاتی که تعامل این شبکه را با شهروندان تسهیل می کند شکل می گیرد.از دیگر اشکال این عنصر در جامعه شهری حفظ هنجارها و ضمانت های اجرایی است، شهروندان با نظارت برعملکرد سازمانی و رفتاری مدیریت شهری اثر بخشی خاصی در تقویت سرمایه های اجتماعی سازمانی ایجاد می نماید، این هنجارها به صورت دستوری شکل مهمی از سرمایه اجتماعی را درون جمع بوجود می آورد، در واقع این هنجارها باعث می شوند که  مدیریت شهری به صورت جمعی به ارائه خدمات بپر دازد نه برای عده ای خاصی.
نقش انطباق پذیری سر مایه اجتماعی در  این مرکز این است که مرکز برای اهداف خاصی بنیاد نهاده شده است؛ ولیکن در طی زمان بر اساس اهداف و عملکرد های جدید سازمانی می تواند خود را با مقاصد دیگر انطباق دهد؛ و سرمایه اجتماعی مهمی را برای مدیران که منابع سازمانی را در دسترس دارند تشکیل دهد. در تحلیل کمی سرمایه اجتماعی در این مرکز باید توجه به تعداد کمّی گروه های اجتماعی شهروندان  اشاره کرد ، که تاچه اندازه با این مرکز در جهت نظارت سازمانی در تعامل متقابل می باشند. و از سوی دیگر تا چه اندازه شبکه اعتماد  اجتماعی بین شهروندان و مجموعه عملکرد مدیریت شهری گسترده است. در سطوح کیفی سرمایه اجتماعی در سه بعد “خرد- میانی- کلان” اشاره به زیر ساختهای تعاملی و ارزشی در جامعه ، گروه های اجتماعی شهر و سازمان و ایجاد نوعی شناخت و شکل گیری هویت اعضاء می کند. از بُعد منفعت عمومی سرمایه های اجتماعی شهر چون رفاه، آسایش شهری ، اوقات فراغت و… از مواردی است که به صورت عمومی در اختیار تمام شهروندان قرار دارد، و یک نوع کالای عمومی است که منافعی را برای عموم شهروندان تولید می کند و باید بر استفاده صحیح آن نظارت داشت. در پایان می توان گفت که:  « سرمایه ا جتماعی را می توان منابعی تعریف کرد که میراث روابط اجتماعی اند و کنش جمعی را تسهیل می کنند. این منابع که از طریق اجتماعی شدن مناسب حاصل می شود در برگیرنده اعتماد، هنجارها و شبکه هایی از پیوندهای اجتماعی است که موجب گرد آمدن افراد به صورتی منسجم و با ثبات در داخل گروه به منظور تامین هدفی مشترک می گردد.» ( زاهدی، ۱۳۸۵: ۲۷۴)

کتابنامه
الوانی-  سید نقوی،  علی- سید مهدی،۱۳۸۵ ، « سرمایه اجتماعی: مفاهیم و نظریه ها»، فصلنامه مطالعات مدیریت، ش.۳۴- ۳۵، تهران .
الوانی- شیروانی، علیرضا- سید مهدی، ۱۳۸۴ ، « سرمایه اجتماعی، اصل محوری توسعه» اینترنت.
بن فاین، ۱۳۸۵، « سرمایه اجتماعی و نظریه اجتماعی» ترجمه سروریان، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی غیر انتفاعی ، تهران.
رضایی، محسن  ۱۳۸۴ ، « سرمایه اجتماعی» نشریه بینش سبز، ش۱۵، تهران.
ریتزر، جرج، ۱۳۷۷، « نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر» ترجمه محسن ثلاثی، انتشارات علمی، تهران.
زنجانی زاده، هما، ۱۳۸۳، « مقدمه ای بر جامعه شناسی پیر بوردیو»  مجله علوم اجتماعی، دور اول، ش۲  دانشگاه فردوسی، مشهد.
شارع پور، محمود، ۱۳۷۹، « در حال فرسایش است نقد و بررسی پایان نظم بررسی سرمایه اجتماعی و حفظ آن »، کتاب ماه علوم اجتماعی، ش ۳۷-۳۶، تهران.
شجاعی زند، علیرضا، ۱۳۸۰،  « سرمایه اجتماعی» نشریه عصر ما ، چاپ دیماه، تهران.
علوی، سید بابک، ۱۳۸۵، « نقش سرمایه اجتماعی در توسعه » اینترنت.
فوکویاما، فرانسیس،۱۳۷۹، « پایان نظم بررسی سرمایه اجتماعی و حفظ آن» ترجمه غلام عباس توسلی، انتشارات جامعه ایرانیان، تهران.
کلمن، جیمز،۱۳۷۷ ، « بنیاد های نظریه اجتماعی» ترجمه منوچهر صبوری، نشر نی، تهران.
نوغانی،محسن، ۱۳۸۲، « سرمایه فرهنگی و ورود به آموزش عالی» فصلنامه فرهنگ و هنر خراسان، سال پنجم، ش. ۱۳، اداره کل ارشاد اسلامی خراسان ، مشهد

Sharbatiyan@ gmail.com