انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نشانه شناسی در سینما

نشانه شناسی علی رغم آن که از زبان شناسی سر برآورده است؛ به عنوان یک روش تحقیق در حوزه های گوناگون مورد استفاده قرار می گیرد. «نشانه شناسى با نتایج جالب توجه در حوزه ى فیلم ، نمایش ، پزشکى ، معمارى ، جانور شناسى و بسیارى از حوزه هاى دیگر مربوط به ارتباطات و انتقال اطلاعات به کار برده شده است ؛ در واقع برخى نشانه شناسان ادعا مى کنند که مى توان همه چیز را تحلیل معنا شناسانه کرد . معناشناسى از نظر آنان ، ملکه ى علوم تفسیرى محسوب مى شود ؛ یعنى شاه کلیدى که با کمک آن معناى همه ى چیزهاى ریز و درشت دنیا براى ما روشن مى شود. »( برگر ١٣٨٩: ١٧-١٨) استفاده ی نشانه شناسی در سینما یکی از روش هایی است که مدت هاست به کار گرفته می شود. متن کوتاه زیر درباره ی چگونگی اارتباط نشانه شناسی و سینما است.

زبان نظامى است از نشانه ها که بیانگر اندیشه هاست و از همین رو با نظام نوشتارى ، الفباى ناشنوایان ، مناسک نمادین، اشکال وقواعد آداب معاشرت، علائم نظامى و غیره قابل مقایسه است، اما از همه ى این نظام ها مهم تر است. مى توان علمى را تصور کرد که زندگى نشانه ها را درون جامعه مطالعه مى کند. چنین علمى بخشى از روان شناسى اجتماعى و در نتیجه روان شناسى عمومى خواهد بود. من آن را نشانه شناسى مى خوانم. ( سمیولوژى از semeion یونانى به معناى” نشانه “) . نشانه شناسى به ما مى گوید که نشانه ها از چه تشکیل شده اند و چه قوانینى بر آن ها حاکم است. از آن جا که هنوز این علم به وجود نیامده کسى نمى تواند ادعا کند که چگونه است. اما چنین علمى حق موجودیت دارد و از پیش باید جایى برایش در نظر گرفت ( سوسور[ ٣٣] ، ١٩۶۶،١۶)

این داعیه ى آغازین انسان شناسى است. داعیه اى که راه را برمطالعه ى رسانه ها مى گشاید زیرا حالا دیگر نه تنها مناسک نمادین و علائم نظامى بلکه آگهى ها تجارتى ، سریال هاى کمدى ، سریال هاى احساساتى و تقریبن هر چیز دیگر را مى توان به عنوان ” نظام هاى نشانه اى ” مطالعه کرد. ( برگر١٣٨٩: ٢٠-٢١)

« به عقیده ى متز مى توان از برخى اصطلاحاتى که در عالم زبان شناسى طرح و شرح شده اند ، مانند دال و مدلول و محور همنشینى و جانشینى ، در بررسى زبان سینما بهره گرفت ، زیرا این اصطلاحات به ویژگى هایى مربوط اند که مشترک میان نظام زبان و دیگر رمزگان هاست. » ( نیکولز ١٣٧٨: ٨٢)

« با عنایت به جاذبه ى فکرى ساختارگرایى ، تعجبى ندارد که مى بینیم اندیشه هاى بنیادى ساختارگرایى زبانى به حوزه هاى وسیع تر پژوهش تعمیم یافته است. …. لوى استراوس موضوع مناسب براى تحلیل ساختارگرایانه را بدین صورت تعریف مى کند:

آن ترکیبى واجد ساختار است که تنها دو شرط را برآورده سازد: [ اول این که] نظامى باشد نمایان شده با انسجام درونى ، و [ دوم این که ] این انسجام ، که در نظامى مجزا دست مشاهده از یافتن آن کوتاه است، در بررسى تبدلاتى که از طریق آن ها ویژگى هاى مشابهى در نظام هایى به ظاهر متفاوت تشخیص داده مى شود ، عیان گردد. (Levi- strauss1987: 18)

درک این امر دشوار نیست که این شرط انتزاعى را مى توان شامل حال هنر و هنر آفرینى کرد. ( گراهام ١٣٨٧: ٣۶٢- ٣۶٣)

« نشانه ها واقعیت را بازنمایى نمى کنند، اما از واقعیت نیز گسسته نیستند – رابطه ى میان نشانه ها و واقعیت رابطه اى دیالکتیکى است. انسان شناسى ساختگرا مى کوشد در عین حال که بر ماهیت غیر بازنمایانه ى اندیشه ى نمادین تکیه مى کند از طریق بررسى نشانه ها و چگونگى انتقال اطلاعات به وسیله ى نمادها روابط اجتماعى را درک کند.» ( ردى ١٣٨۵: ١۵١)

« متن سینمایى همان گفتمان فیلم است ؛ به سخن دیگر ، متن سینمایى واحد تظاهر فیلم و یا حتا آن واحدى است که در آغاز مى توان کل فیلم را به آن نسبت داد . »( همان٨٧) در راستای بررسی دقیق فیلم ها به عناصری چون تصویر، کلام ضبط شده، موسیقی، صدای محیط، مواد نوشتاری توجه شده است. متز در مقاله ای با نام ” درباره ی زبان مفهوم سینما ” به تفصیل این مسئله را شرح داده است: « سینماى کنونى از صدا و کلام نیز بهره مى گیرد، ویژگى با ارزش این است که در آن تلفیقى بى نظیر از چند نمونه ى مادى دال به ثمر رسیده است: ١) تصویر ( البته نه هر تصویرى ، زیرا انعکاس اشیا در آینه و نقاشى نیز تصویرند؛ منظور تصاویر فیلمبردارى شده و متحرک است که زنجیره اى به هم پیوسته را تشکیل مى دهند) ؛ ٢) کلام ضبط شده بر روى فیلم ( که گفت و گوها و گفتارهاى فیلم را تشکیل مى دهد )؛ ٣) موسیقى ضبط شده روى فیلم ؛ ۴) سو صداى ضبط شده ( که در استودیو ها براى تمییز آن از صداى موسیقیایى؛ صداى واقعى مى نامندش )؛ ۵) مواد نوشتارى ( مانند عنوان بندى ها و نوشتار ها و دیگر نوشته هایى که در لا به لاى تصاویر به نمایش در مى آیند). » ( متز۱۳۸۵: ٨٨)

دیدگاه فیلم و جامعه ….. بر مبناى این فرضیه است که فیلم پدیده اى اجتماعى است . از این دیدگاه هم فیلمساز و هم تماشاگر محصول تاثیرات همه جانبه ى جامعه هستند. بنابراین طرفداران این روش بر این عقیده اند که فیلم با افشاى نهادهاى اجتماعى ، اقتصادى و سیاسى یک جامعه مى تواند روحیات یک دوران را مجسم کند. ( جینکز ١٣٨٩: ١٧١)منتقدى که فیلم را با روش برون نگر به عنوان یک پدیده ى جامعه شناسى مورد بررسى قرار مى دهد، بیشتر موارد درباره ى فرضیات اجتماعى ، معنوى و فلسفى آن مطالعه مى کند. روش برون نگر اغلب از بیانى مستدل که در صدد شرح فیلم یا یافتن علل پیدایش آن است استفاده مى کند. ( جینکز ١٣٨٩: ١٧٠)

منابع:

برگر، آرتور ایسا / روش تحلیل رسانه ها / مترجم پرویزاجلالی/ ت‍ه‍ران‌: وزارت‌ ف‍ره‍ن‍گ‌ و ارش‍اد اس‍لام‍ی‌، م‍رک‍ز م‍طال‍ع‍ات‌ و ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ رس‍ان‍ه‌ه‍ا، ۱۳۷۹

ردی، سام / توتم و سینما / از کتاب نشانه شناسی سینما/ نیکولز، بیل / ترجمه ی علاالدین طباطبایی/ تهران : هرمس ۱۳۸۵

گراهام، گوردن / فلسفه ى هنر ها : در آمدى بر زیبایى شناسى / ترجمه ى مسعود علیا / تهران : ققنوس ١٣٨٧

متز، کریستین / درباره ی زبان مفهوم سینما/ از کتاب ساخت گرایی، نشانه شناسی سینما / گردآورنده: بیل نیکولز/ ترجمه علاالدین طباطبایی/تهران هرمس ۱۳۸۵

نیکولز، بیل / ساخت گرایى ، نشانه شناسى سینما/ ترجمه ى علا الدین طباطبایى / تهران : هرمس ١٣٨۵

جینکز، ویلیام / ادبیات فیلم : جایگاه سینما در علوم انسانى / ترجمه ى محمد تقى احمدیان و شهلا حکیمیان / تهران : سروش ١٣٨٩، چاپ چهارم