انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

نخستین نشانه از چنگ افقی راست گوشه بر روی پلاک گلی شهر سوخته

موسیقی دنیای باستان نیز مانند هر آنچه مربوط به دنیای باستان است جالب توجه است. این موضوع که در هزاران سال پیش سلیقه موسیقایی مردم چگونه بوده وکارکرد و کاربرد موسیقی در آن جوامع چگونه بوده‌ به همان اندازه مهم و جالب است که نحوۀ پوشش و خوراک و اندیشۀ آنان. اما تعداد آثار باستانی مرتبط با موسیقی که تا کنون کشف شده ‌است به اندازه‌ای نیست که به پژوهشگر اجازه دهد در این مورد اظهار نظر قطعی داشته باشد. علاوه بر این ماهیت موسیقی را صوت تشکیل می‌دهد و چگونگی انتخاب و استفاده از اصوات است که سیستم موسیقی هر جامعه‌ای را می‌سازد و این سیستم موسیقایی نشان‌دهندۀ اندیشه و سلیقۀ صوتی اقوام مختلف است. این بخش از موسیقی دنیای کهن دقیقا همان بخشی است که آگاهی بسیار اندکی از آن در دست است. بازیایی اصوات نیز قسمتی از علم است که تاکنون راهکاری برای آن پیدا نشده است تا بتوان به وسیلۀ آن به موسیقی اقوام کهن دست یافت. اندک الواح به جا مانده از تمدن میان‌رودان نیز که در مورد سیستم کوک و نام سازها نوشته شده‌اند نیز دانش کاملی برای دسترسی به سیستم موسیقایی این منطقه در اختیار پژوهشگران نمی‌گذارند و آنچه در پژوهش‌ها دربارۀ موسیقی میان‌رودان ارائه می‌شود در سطح حدس و گمان باقی می‌ماند. با این وجود با کنار هم قرار دادن، مطالعه و بررسی آنچه از موسیقی دنیای کهن بر روی آثار باستانی تجلی یافته ‌است می‌توان نتایجی به دست آورد که اندکی نور بر تاریکی این بخش از دانش بشر بتاباند. اطلاعاتی در مورد انواع سازهای مورد استفاده، کارکرد‌های موسیقی در جوامع، ارتباط موسیقی با آئین‌های مذهبی، انواع موسیقی شامل موسیقی جشن‌، موسیقی سوگ، موسیقی رزم، جایگاه موسیقی‌ و نوازندگان در جوامع، انواع گروه نوازی سازها و شیوۀ انتخاب سازها برای قرارگرفتن در کنار هم اطلاعاتی ‌است که می‌توان بر اساس نقوش موسیقایی موجود بر روی آثار باستانی به دست آورد. اما باید در نظر داشت که هر لحظه ممکن است این نتایج با پیدا شدن یک شی جدید تغییر کند.

چنگ پرتکرارترین سازی است که بر روی آثار باستانی کشف شده دیده می‌شود. این ساز در انواع مختلف و در موقعیت‌های متنوع بر روی مهرها، پلاک‌ها، وسایل تزئینی و دیوارنگاره‌ها نقش شده است. یکی از این آثار یک پلاک گلی است که از شهر سوخته به دست آمده و نوازنده‌ای در حال نواختن یک چنگ بر روی آن نقش شده ‌است. در این مقاله این نقش و سازی که بر آن ترسیم شده از دیگاه موسیقی‌شناسی مورد مطالعه قرار می‌گیرد تا اطلاعات نهفته در آن روشن شود. نخستین مطلب در مورد پلاک شهر سوخته در گزارش اکتشاف شهر سوخته توسط ماریتزیو توسی نوشته شده ‌است(Tosi 1968 :56). توسی وسیله‌ای را که در این پلاک وجود دارد ساز ندانسته و آن را «وسیله‌ای دراز»[۱] نامیده ‌است. دوشن گیمن هم در مقاله‌ای در مورد ساز سومری الگار به این ساز اشاره کرده است(Duchesne-Guillemin, 1970:200). پیوتر استینکلر نیز در مقاله‌ای در مورد ارتباط بین مرهشی و میان‌رودان به این ساز اشاره می‌کند و آن را با سازهای مشابه در دوره‌های مختلف مقایسه می‌کند (Steinkeller, 2006: 7). این پژوهش به بررسی ساز نقش شده بر این پلاک می‌پردازد و اهمیت آن را به عنوان نخستین نمونه از چنگ افقی راست‌گوشه متذکر می‌شود. نقش چنگ موجود بر روی پلاک شهر سوخته برای نخستین بار در ایران و در این مقاله مورد بررسی قرار می‌گیرد.

چنگ‌ها به دو گروه کلی تقسیم می‌شوند. چنگهای قاب‌دار و چنگ‌های بدون قاب. چنگ قاب‌دار به آن دسته از چنگ‌هایی گفته می‌شود که بدنۀ ساز از سه ضلع تشکیل شده است که یک ضلع نقش جعبه طنینی و یک ضلع نقش سیم‌گیر را دارد و ضلع سوم در نقش بازویی برای نگه‌داشتن دو ضلع دیگر عمل می‌کند. در این نوع ازچنگ، زاویه بین جعبه طنینی و سیمگیر به سمت زمین قرار می‌گیرد و بازوی نگهدارنده به سمت بالا قرار دارد. چنگ‌های بدون قاب دسته‌ای از چنگ‌ها هستند که بدنۀ ساز دو ضلع دارد، یک ضلع در نقش جعبه طنینی و ضلع دیگر در نقش سیم‌گیر ظاهر می‌شود و همواره یک ضلع هم‌راستا با افق قرار می‌گیرد. چنگ‌های بدون قاب که بیشتر در خاورمیانه و فلات ایران حضور داشته‌ا‌ند بر اساس محل قرارگیری جعبه طنینی به دو گروه عمده تقسیم می‌شوند: چنگ‌های افقی؛ نوعی از ساز چنگ که جعبه طنینی آن در ضلع پایین قرار دارد و چنگ‌های عمودی؛ که جعبه طنینی آن‌ها درضلع بالا قرار گرفته است. چنگ‌های افقی با شکل‌های مختلفی در فرهنگ موسیقایی دوران باستان ظاهر شده است: چنگ‌های کمانی، چنگ‌های قایقی، چنگ‌های زاویه‌دار، چنگ‌های راست‌گوشه و چنگ‌های سرخمیده.

 

متن[۲]

نخستین نشانه از چنگ به طور عام و چنگ کمانی به طور خاص که تاکنون کشف شده، متعلق به اثر مهری است که در چغامیش به‌دست آمده است (عسگری,۱۳۸۳: ۲۲) و همنوازی سه نوازنده را به همراه یک خواننده به تصویر کشیده است (تصویر۱). چنگی که در این اثر مهر تصویر شده است یک چنگ با جعبه طنینی در پایین و از نوع چنگ‌های کمانی شکل است. نوازنده این ساز را از بدنه در دست گرفته است، در واقع بدنۀ ساز به سمت نوازنده قرار دارد. چنگ‌های کمانی احتمالا نخستین نمونه از چنگ در دنیای باستان بوده‌اند.

تصویر۱

کهن‌ترین و نخستین تصویر به جامانده از چنگ افقی راست گوشه در فلات ایران متعلق به چنگی است که بر روی پلاک گلی در شهر سوخته یافت شده که هزارۀ سوم پیش از میلاد تاریخ‌گذاری شده است (تصویر۲). ماریتزو توسی علاوه بر اینکه آنچه در این پلاک نقش شده است را ساز در نظر نمی‌گیرد، ذکر می‌کند که چهره نوازنده‌ای که بر روی این پلاک ترسیم شده با چهره‌نگاری این منطقه متفاوت است و چهره‌نگاری نوازنده بسیار شبیه به آثار به دست آمده از عیلام‌ است. (Tosi, 1968:56)اینکه آیا این چنگ متعلق به تمدن شهر سوخته است یا نه مسأله این پژوهش نیست. آنچه در اینجا اهمیت دارد اثبات این نکته است که چنگ افقی راست گوشه برای نخستین بار در این پلاک پدیدار می‌شود. نقش ترسیم‌شده از نوازنده بر روی این پلاک بسیار خلاصه است و اطلاعاتی بسیار مختصر در خود دارد. با این وجود جعبه طنینی در ضلع پایینی با توجه به نسبت بزرگتر ضلع پایینی به ضلع بالایی ساز قابل تشخیص است. همچنین با اندکی دقت می‌توان وجود وسیله‌ای مضراب مانند را در دست چپ نوازنده مشخص کرد که در طراحی خطی از نوازنده مشخص‌تر است (تصویر۳). نوازنده در حال حرکت ساز می‌نوازد به همین دلیل این ساز دارای وزنی قابل‌ حمل بود، هرچند که بزرگتر از بدن نوازنده ترسیم شده است. چنگ‌های افقی راست گوشه را در هزارۀ دوم پیش از میلاد در پیکرک‌های سفالی نوازندگان عیلامی نیز می‌توان دید (تصویر ۴). این نوازندگان که لباس‌هایی بلند بر تن دارند چنگ‌های کوچکی در دست دارند که ابعاد آن از ابعاد بدن نوازنده فراتر نمی‌رود. بر روی آن‌ها بین سه تا چهار تار قابل تشخیص است که ادامۀ تارها پشت ضلع سیم‌گیر رها و آویزان شده‌اند. همچنین سر ضلع عمود که نقش سیم‌گیر دارد دارای انحنایی عصا گونه به سمت داخل است. به دلیل فرسایش بر روی این نمونه‌ها به سختی می‌توان وجود مضراب را در دست نوازنده حدس زد.

تصویر۲
تصویر۳

 

تصویر۴


از هزارۀ اول پیش از میلاد نیز سه اثر باستانی با نقش چنگ افقی راست گوشه به دست آمده است. دو نمونه از این ساز را می‌توان در نقوش برجستۀ کول‌فرح مشاهده نمود. در اولین نقش که انجام قربانی را در حضور شاه محلی و همسرش تصویر می‌کند، شاهد حضور سه نوازنده هستیم که نوازندۀ میانی چنگ افقی راست گوشه‌ای می‌نوازد (تصویر ۵). جزئیات ساز به دلیل فرسایش مشخص نیست اما می‌‌توان وجود ۹ تار را بر روی آن مشخص نمود. ادامه این تارها از ساز آویزان شده و در زیر ساز به هم گره‌ خورده‌اند. نوازنده این ساز در کنار دو نوازنده دیگر که یکی چنگ عمودی و دیگری سازی کوبه‌ای می‌نوازد ترسیم‌شده است. هرسه نوازنده در حال راه رفتن مشغول نواختن ساز هستند. در نقوش بارعام شاه محلی در حالیکه مردم در گروه‌هایی مشخص به سمت محل دیدار حرکت می‌کنند یگ گروه شش نفره از نوازندگان در دو دستۀ سه نفره نیز تصویر شده که هر دسته شامل دو چنگ عمودی و یک چنگ افقی ‌است و چنگ افقی در جلوی صف نوازندگان تصویر شده است (تصویر ۶). به دلیل فرسایش هیچ جزئیاتی از این ساز جز بدنۀ آن قابل تشخیص نیست. اهمیت دیگر نقوش کول فرح در این است که تنها تصاویر به جا مانده از همنوازی چنگ افقی راست گوشه با سازهای دیگر است.

تصویر۵

 

تصویر۶

 

نمونۀ دیگر از چنگ افقی متعلق به هزارۀ اول را در نقوشی که نبرد تیل‌توبا را بین عیلام و آشور روایت می‌کند می‌توان مشاهده کرد. در این نقش برجسته که جنگی بین آشور و عیلام در شهر ماداکتو را نشان می‌دهد، یک گروه موسیقی شامل یازده نوازنده را نیز تصویر کرده است که هفت نوازنده چنگ عمودی و یک نوازنده چنگ افقی می‌نوازند. چنگ افقی نقش شده در این صحنه دارای ده تار است که مشابه چنگ‌های رایج در این دوره انتهای تارها از پشت سیم‌گیر آویزان و آراسته شده است (تصویر ۷).

تصویر۷

 

چنگ افقی نقش شده در نبرد تیل‌توبا آخرین تصویر از حضور این ساز پیش از حضور آریایی‌ها در فلات ایران است. پس از آن نیز این ساز به صورت موردی مشاهده می‌شود که از بحث این مقاله خارج است. تصاویر به جا مانده از این ساز اطلاعاتی از مواد به کار رفته در ساختمان آن‌ها در خود ندارند، اما با توجه به اطلاعاتی که از سازهای دیگر به جا مانده ‌است می‌توان فرضیاتی در این مورد مطرح نمود. کهنترین سازهای باستانی کشف شده متعلق به چند نمونه سازی است که از آرامگاه ملکه پوابی در میا‌ن‌رودان به دست ‌آمده است. لئونارد وولی کاشف این مقبره اظهار نموده که در محل قرارگیری چنگ و لیرهایی که در این آرامگاه کشف شده، در جایی که تارهای ساز را نشان می‌داده،گردی سفید مایل به زرد که بافتی فیبرگونه و شبیه به روده داشته، دیده است(Woolley, 1934 :169). بر اساس دانسته‌های دیگری هچون کتاب الاغانی می‌دانیم که استفاده از رودۀ احشام در ساخت وتر سازهای زهی تا قرن ۹ میلادی رایج بوده است(اصفهانی, ۱۳۶۸: ۸۲) از آنجا که آرامگاه ملکه پوابی و پلاک شهر سوخته هر دو متعلق به هزارۀ سوم پ. م هستند می‌توان جنس وترهای چنگ نقش شده بر پلاک شهرسوخته را از رودۀ احشام دانست. همچنین بر اساس گزارش وولی چنگ‌ها و لیرهای پیدا شده در آرامگاه همگی از جنس چوب و با تزئینات طلا، نقره و لاجورد بوده‌اند(Woolley, 1934: 69). که بر همین اساس می‌توان جنس بدنه سازهای ذکر شده را چوب در نظر گرفت. تعداد تارهای چنگ‌های نقش شده بر آثار باستانی در هزارۀ سوم، دوم و اول پ.م در عیلام و میان‌رودان بسیار متنوع است و این سازها بین ۴ تا ۱۵ وتر دارند و چنگ‌های یافته شده در آرامگاه ملکه نیز هر دو نمونه دارای ۱۳ وتر هستند(فراهانی, ۱۳۹۵: ۸۵). بنابراین بر اساس نمونه‌های مشابه در تمدن‌های عیلام و میان رودان نیز نمی‌توان تعداد تارهای ساز نقش‌شده بر پلاک شهر سوخته را تخمین زد. همانطور که پیشتر ذکر شد در تصویر موجود نیز نشانه‌ای از تارهای ساز وجود ندارد.

 

نتیجه گیری

چنگ به عنوان یکی از مهم‌ترین ساز دنیای کهن در انواع مختلفی بر روی آثار باستانی نقش شده است. درجۀ اهمیت این ساز و محبوبیت آن تا جایی ‌است که می‌توان انواع مختلفی از این ساز را بر روی اندک آثار باستانی که از موسیقی دنیای کهن خبر می‌دهند، مشاهده نمود. چنگ‌های افقی که جعبه طنینی آن‌ها در ضلع پایینی ساز قرار گرفته یکی از گونه‌های محبوب این ساز درتمدن‌های ساکن فلات ایران بوده است. نخستین اثر موسیقایی که از این ساز خبر می‌دهد، پلاکی است که در شهر سوخته کشف شده و نقش یک نوازنده که در حال راه رفتن چنگ می‌نوازد، بر روی آن ترسیم شده است. نقش این پلاک بسیار خلاصه است و اطلاعات اندکی در خود دارد. اما همین نقوش خلاصه ضلع پایین‌تر را حجیم‌تر از ضلع دیگر نشان می‌دهد که می‌توان آن را جعبه طنینی‌ در نظر گرفت. هیچ نشانی از تارهای این ساز بر روی نقش آن وجود ندارد اما وجود یک شی در دست نوازنده احتمالا نشان از نواختن این ساز با مضراب دارد. باتوجه به آثار به جامانده از چنگ‌هایی که در آرامگاه ملکه پوابی در میان‌رودان به ‌دست آمده است، می‌توان برای این ساز احتمال تارهایی از جنس رودۀ احشام و بدنه‌ای چوبی را در نظر گرفت. نمونه‌‌های دیگری از این نوع چنگ در پیکرک‌های عیلامی هزاره دوم دیده می‌شود که میلۀ سیم‌گیر آن دارای سری عصاگونه است. در هزارۀ اول پ.م نیز این ساز بر روی نقش برجسته‌های کول فرح در دو صحنه و در صحنۀ نبرد تیل‌توبا بین جمع زیادی از نوازندگان چنگ عمودی دیده ‌می‌شود. با توجه به نمونه ‌های ذکر شده در هزارۀ سوم تا اول پیش از میلاد، سازی که بر روی پلاک گلی شهر سوخته ترسیم شده است، نخستین نمونه از این ساز در فلات ایران به شمار می‌آید.

 

منابع

Duchesne-Guillemin, M. (1970). Note Complémentaire sur L’instrument Algar. Journal of Near Eastern StudiesVolume 29, Number 3, ۲۹, ۲.

Steinkeller, P. (2006). New Light on Marhaši and Its Contacts with Makkan and Babylonia. Jurnal of Magan Studoes, ۱, ۱۷.

Tosi, M. (1968). Excavations at Shahr-i Sokhta, a Chalcolithic Settlement in the Iranian Sīstān. Preliminary Report on the First Campaign, October-December 1967. East and West, ۱۸(۱/۲), ۹-۶۶.

Woolley, L. (1934). UR Excavation (Vol. 2). ‎Trustees Of The British Museum ; Museum Of The University Of Pennsylvania

اصفهانی, ا. (۱۳۶۸). الاغانی (م. مشایخ‌فریدنی, Vol. 2). علمی فرهنگی.

عسگری, س. ا.-ه. گ.-م. (۱۳۸۳). نگرشی بر پیشینه موسیقی در ایران به روایت آثار پیش از اسلام. میراث فرهنگی.

فراهانی, م. (۱۳۹۵). مطالعه تطبیقی موسیقی عیلام و بین‌النهرین در دوران باستان دانشگاه هنر. تهران.

 

[۱]. oblong object

[۲]. تصاویر و طراحی‌های خطی این مقاله توسط نویسنده تهیه شده است. طراحی خطی تصویر شماره یک متعلق به کتاب «نگرشی بر پیشینه موسیقی در ایران» است.