هدف این مقاله تحلیل موقعیت بدن در عصر حاضر از دیدگاه انسانشناس پزشکی نانسی شپر هیوز است. به دنبال رشد سریع علم و فناوری از اواسط قرن بیستم و پس از آن، فرایند جهانی شدن و تحولات بنیادی در پزشکی مدرن تأثیرات شگرفی بر موقعیت انسان و بدن او نهادند و پیامدهایی چون دستکاری بدن به کمک فناوریهای پیشرفته پزشکی، پزشکی شدن زندگی و جامعه، بیگانگی انسان از بدن خودش، نزول موقعیت بدن و اجزای آن و کالا شدگیاش در بازارهای ملی و جهانی همواره واکنش متفکرین در حوزههای مختلف به ویژه انسانشناسی پزشکی را به همراه داشته که با مردمنگاریهای کاربردی، سیاسی و انتقادی خود موضعی فعال نسبت به این وضعیت در پیش گرفتهاند. این یک مطالعه اسنادی است که دادههای خود را عمدتاً از آثار و آرای نانسی هیوز با تأکید بر موضوع کالا شدگی بدن در بازارهای جهانی به دست آورده و آنها را مورد تحلیل قرار داده است. از مهمترین یافتههای این مطالعه این است که تقدم امر اخلاقی بر امر فرهنگی و اجتماعی به عنوان یک پیشفرض فلسفی، نانسی هیوز را به سمت انسانشناسی انتقادی، سیاسی و ستیزهگر در اعتراض آشکار نسبت به موقعیت بدن در عصر سرمایهداری جهانی شدهٴ متأخر سوق داده است. مقایسه انسانشناسی انتقادی با انواع مرسوم و سنتی انسانشناسی کاربردی این سؤال اخلاقی را مطرح میکند که وظیفه واقعی انسانشناس و مردمنگار در عصر حاضر چیست؟ آیا باید بیطرفانه به تهیه مردمنگاریهای کاربردی بسنده کند یا اینکه در صورت لزوم قضاوت اخلاقی کند و گزارشها تحلیلی و انتقادی خود را در جهت تغییر و اصلاح وضع موجود تنظیم نماید؟
منیژه مقصودی، سیدمحمد چاووشیمجله علمی-پژوهشی پژوهشهای انسان شناسی ایران، دوره ۷، شماره ۲ – شماره پیاپی ۱۴، پاییز و زمستان ۱۳۹۶، صفحه ۵۱-۷۰
نوشتههای مرتبط
برای خواندن متن کامل مقاله به لینک زیر مراجعه کنید:
https://ijar.ut.ac.ir/article_69470.html