انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

میراث فرهنگی ناملموس و اجتماع محلی 

 

۳- فرهنگ: محرک ِاقتدارِ اجتماع محلی(کامیونیتی)

در سال‌های اخیر، از یک سو نقش فرهنگ (با تاکید بر میراث فرهنگی ناملموس ((ICH)Intangible Cultural Heritage)) به مثابه کلید تحقق توسعه پایدار و از سوی دیگر به عنوان محرکی برای تکوین و توسعه‌ی اجتماع محلی (Community) مطرح شده ،چندان که پژوهشگران و اندیشمندان برنامه ریزی شهری را بطور پیاپی گردهم آورده و در این باره بیانیه‌ها و مستندات متعدد انتشار یافته که خوشبختانه بازتاب درخور و شایسته داشته است.
دربیانیه‌ی “فرهنگ،کلید توسعه پایدار”، هانگژو ۲۰۱۵؛ اجلاس ریو+۲۰۱۲،۲۰؛ و سایر مستندات، فرهنگ به عنوان رکن اصلی و اساسی ِ توسعه‌ی پایدار ، منبع هویت، نوآوری و خلاقیت برای تک تک افراد، گروه‌های اجتماعی و اجتماعات محلی (کامیونیتی) تلقی شده و بر اهمیت نقش فرهنگ (به عنوان یک مولفه‌ی موثر و مهجور مانده) در دستیابی فراگیر به پایداری، توسعه پایدار، توسعه اجتماع محلی (کامیونیتی) و نیز راه‌های تشویق مشارکت مردمی تاکید می‌شود. ولی همچنان راه‌های عملی و اقدامات الزام آور برای پیوند محکم و پایدار بین این دو مفهوم از چالش های بحث برانگیز در فرایند برنامه ریزی به شمار رفته و به نظر می رسد تا عملیاتی شدن، راه درازی در پیش است.
در بیانیه ی ریو +۲۰ بر ارتباط موثر و سازنده مابین فرهنگ، اجتماع محلی (کامیونیتی) و توسعه‌ی پایدار تاکید شده که از جمله مواردی مانند: فرهنگ و طبیعت، فرهنگ محرک و توانمندساز، فرهنگ و شهرهای پایدار، فرهنگ حفاظت ازآب و میراث دریایی و اقیانوس ها؛ فرهنگ و فجایع طبیعی؛… اشاره شده وبه نقش میراث فرهنگی ناملموس ،به عنوان یکی از عوامل مهم و موثرکه می تواند بیانگر چگونگی دستیابی به مشارکت مردم و شکل گیری اجتماع محلی (کامیونیتی) باشد، تاکید کرده است. (RIO+20, 2012)

بی تردید غنابخشیدن به مفهوم توسعه اجتماع محلی به پشتوانه‌ی میراث فرهنگی ناملموس ، به مثابه کلید توسعه‌ی پایدار می‌تواند رویکردی نو برای کشف و بسیج پتانسیل‌های آفریننده‌ی مشارکت مردم (کنشگری آفریننده)، تهییج اجتماع محلی(کنشگر) ،نشات گرفته از فرهنگ دیرپای (کنش، همچون عمل اجتماعی دگرگون ساز) قلمداد شود. (جوادزاده،۱۳۹۵)
فرهنگ همچون محملی برای پیشرفت اجتماعات محلی (کامیونیتی ها)، خلاقیت و نوآوری؛ آگاهی از ارزش‌ها و داشته های خود، راهنمای مناسب برای بهگشت زندگی مردم با استفاده از دانش بومی و تکیه بر همین ارزش‌ها و سنت‌ها است. (یونسکو،۲۰۱۴)
بیانیه‌ی هانگژو با اعلان : فرهنگ ، کلید پایداری شهرها در سال ۲۰۱۵ با توجه به گزارش های جهانی و بین المللی در مورد فرهنگ برای توسعه‌ی شهری پایدار ، تاکید می‌کند که یک گام مهم در بیانیه های یونسکو ، قرار دادن مردم در مرکز توسعه‌ی شهری پایدار و جاری کردن ِ تدریجی ِ فرهنگ همچون محملی برای پایداری تمام شهرها است. … شرکت کنندگان در همایش هانگژو بر این باورند که: توسعه با فرهنگ شکل می‌گیرد و فرهنگ راهگشای رواداری، درک مشترک برای پیشبرد صلح و پیوند و دوستی دوباره است. در بیانیه‌ی اخیر بر نقش موثر و فراگیر فرهنگ در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیست‌محیطی، و…… تاکید شده است. (هانگژو،۲۰۱۵)
همچنین در یکی دیگر از مستندات یونسکو، تحت عنوان میراث فرهنگی ناملموس و توسعه‌ی پایدار که در سال ۲۰۱۶ منتشر شده، یادآوری می‌شود : ارکانِ سه‌گانه‌ی اقتصادی، اجتماعی، و زیست‌محیطیِ توسعه‌ی پایدار به‌علاوه‌ی تمهیدات برای صلح و امنیت، حوزه‌های عملِ جدا از هم نبوده و وابسته به یکدیگرند. … اگر همه‌ی جوامع در سراسر دنیا، آینده‌ای را که برای همگان تصور شده، دریافته باشند ؛ میراث فرهنگی ناملموس به‌شکلی موثر می‌تواند موجد توسعه‌ی پایدار در هر یک از سویه‌های خود بوده و در عین حال پاسداری از این میراث را فراهم کند.
هر یک از قلمروها، کنش‌ها و مشخّصه‌های میراث فرهنگیِ ناملموس جایگاهی ویژه برای صلح قائل‌اند و آن را در گفت‌وگو و درک متقابل حیات بخش تلقی می‌نمایند. پاسداری از میراث فرهنگی به‌طورِ خودبَس می‌تواند همیارِ برقراریِ صلح باشد. این همیاری به اجتماعات محلی (کامیونیتی‌‎ها)، دولت‌ها و همه‌ی کنشگرانِ توسعه مجال می‌دهد تا از راه‌های فرهنگی به سوی مشارکتی همه‌جانبه، زندگیِ صلح‌آمیز، پیشگیری یا راه‌حل برای جنگ و خشونت و ستیزه، تامین امنیت پایدار، و برقراریِ صلح، نقشی کلیدی داشته باشند. (یونسکو،۲۰۱۶)
بیانیه‌ی اخیر به طور مبسوط توسعه‌ی اجتماعی فراگیر، توسعه‌ی اقتصادی فراگیر، پایداری زیست محیطی ، صلح بالنده و امنیت دیرپای را به عنوان یک اهرم قدرتمند برآمده از نیروی اجتماعات محلی (کامیونیتی‌ها) برآورد کرده است. همچنین حکمروایی دموکراتیک ،احترام به حق انتخاب، خلق فرصت های جدید برای خلاقیت و گسترش و توسعه اقتصادی، مصالحه میان گفتگوی تمدن ها و مجال برای تنوع فرهنگی را نیز از جمله راهکارهای موثر و پایدار برای برقراری صلح و امنیت در میان جامعه برمی‌شمرد.
حاصل تمامی این تلاش ها و تاکید ها و استنتاجات، در چرخه‌ی پایداری تصریح شده که از چهار رکن اصلی : اقتصاد زیست‌مند، عدالت اجتماعی، تعادل زیست محیطی و فرهنگ پایدار، تشکیل شده است. قاب زیرین نشان دهنده‌ی چرخه‌ی پایداری است:

 

ماخذ: استنتاج از منابع مختلف

در همین راستا، مواد ۱۱ ، ۱۳ و ۱۵ کنوانسیون ۲۰۰۳ برای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس، بر این نکات تاکید دارد که کشورهای عضو موظفند اقدامات لازم برای اطمینان از حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس موجود در قلمرو خود را انجام دهند و جوامع ، گروه ها و سازمان‌های غیردولتی مربوطه را نیز در جریان شناسایی وتعریف عناصر میراث ناملموس قرار دهند. (یونسکو،۲۰۱۸)
فرهنگ، در وجوه چند گانه‌اش، برای برطرف کردن چالش‌های جهانی ضروری است. در میان نقش خودش در رشد اقتصادی، در توسعه‌ی انسانی، به عنوان منبع دانش زیست محیطی، و به مثابه قدرت نمادین ثبات آورنده و معنایی برای اجتماع محلی (کامیونیتی) به مثابه یک مولفه‌ی تاثیرگذار به شمار می رود. حتی افراد به حاشیه رانده شده و گروه های ذینفع که در پروسه‌ی توسعه مشارکت می‌کنند نیز در این حوزه قرار می‌گیرند. فرهنگ راه حل های نشات گرفته از ویژگی‌های محلی را پشتیبانی می‌کند. … فرهنگ یک محرک برای اقتدار اجتماعات محلی (کامیونیتی ها) در نوآوری و خلاقیت به شمار می‌رود و از طریق تقویت توانایی‌های مردم که مبتکرانه و خلاق به ویژه با بلایای طبیعی و خشونت ها مواجه می شوند؛ تاکید و تصریح می شود. (یونسکو،۲۰۱۲)
جستجوی راه حل‌های محلی برای رهنمودهای جهانی ِ رویکردهای فرهنگی کمک می‌کند تا استراتژی‌های توسعه به سطح محلی مرتبط شود. فرایند توسعه، مکان و فرهنگ را متعهد می‌کند که اجتماعات محلی (کامیونیتی ها) را قدرتمند کنند تا در شرایط مربوط به خودشان با مسئله‌ی جهانی شدن درگیر شوند. هر زمان که هویت و حقوق فرهنگی ارتقاء یابد، پیشبرد انصاف و عدالت اجتماعی در قلمرو اقوام جهانی به دموکراتیزه شدن قدرت کامیونیتی ها می انجامد و محصولی از فرایند توسعه‌ی پایدار را نشان می‌دهد.
پایداری یک مفهوم فرهنگی و فرهنگ، پیشران و سرچشمه‌ی خلاقیت در توسعه‌ی پایدار شهری و نیز بازآفرینی شهری محسوب می‌شود که بر پایه‌ی تنوع فرهنگی، تکوین و مشارکت کامیونیتی(اجتماع محله‌ای) امکان پذیر است. … پایداری یک مفهوم فرهنگی ست که از ارتباط بین کامیونیتی (اجتماع محلی) و محیط زیست ِفرهنگی و طبیعی ِ هر جامعه می‌روید. (یونسکو، ۲۰۱۵)
پاسداری از اشکال ویژه‌ی فرهنگی و فرایند تولید آن‌ها ، بهگشت سرمایه اجتماعی ِ یک کامیونیتی (اجتماع محله ای) را فراهم می‌کند و حس مباشرت و اعتماد عمومی را بوجود می‌آورد. فرهنگ صلح با تقویت توانایی‌های مردم ابتکار و خلاقیت آن‌ها را به ویژه در هنگام بلایای طبیعی و خشونت ها؛ محک می‌زند. (جوادزاده،۱۳۹۹)
آمارتیا سن می گوید: مساله‌ی فرهنگ بخش جدایی ناپذیر زندگی ما است؛ اگر توسعه به معنای بالا بردن استانداردهای زندگی ما است، به سختی می‌توان دنیای فرهنگ را در این زمینه نادیده گرفت. (Unesco 2012)
و نیز در جای دیگری اشاره می کند : وقتی اهداف توسعه (در حوزه ی شکوفایی توانایی انسانی) مطرح می شود، فرهنگ نقش بنیادی و مهم ایفا می کند. چرا که فرهنگ دیگر صرفا ابزاری برای رسیدن به این هدف ها تبیین نمی شود، بلکه بنیان اجتماعی هدف هایی است که در راه آن‌ها تلاش می‌کنیم. (Sen,1996)
جان کلام اینکه : غنابخشیدن ومحقق کردن مفهوم توسعه اجتماع محلی پایدار با مفهوم میراث ناملموس و مردم به مثابه پدیدآوران و مخاطب اصلی فرهنگ؛ در رویکرد پایداری و توسعه‌ی پایدار گره خورده که نیازمند مطالعه،پژوهش و یافتن راهکارهای کاربردی و عملیاتی در قلمرو کانون های زیست و فعالیت است. در این فرایند، راه باززنده سازی تعامل انسانی و توسعه (به مفهوم ارتقاء کیفیت زندگی و حق انتخاب) از مسیر تجلی فرهنگ بومی و تکوین کنشگری اجتماع محلی (کامیونیتی) گذر می‌کند و به آن دوام می‌بخشد.
نجات زمین از نابودی در گرو رشد و اعتلای فرهنگ است؛فرهنگی که با بسط تفکر انتقادی و حضور سکونتگاه های انسانی ـ بطور مشخص کانون های شهری ـ به مثابه موجود زنده و پویا دارای هستی بوده و بر مبنای آن خاستگاه و قهرمان فرهنگ و تمدن بشری در طول حیات بشری محسوب می شود. رویکردهای نو، با گرایش به اهداف مشارکتی و دموکراتیک، کامیونیتی یا اجتماع محلی را به عنوان بنیان خلاق تغییر، رشد، و توسعه به گونه‌ای دیگر تشخیص داده است که می تواند منشا کنشگری پیشرو و برانگیختن حس تعلق و مشارکت پذیری باشد. در این فرایند بهترین شکل ممکن وفاق جمعی برای طرحی نودرانداختن این است که با کشف استعدادها و توانایی ها همراه شده و در مسیر دستیابی به عدالت اجتماعی،صلح، خودآگاهی، و آزادی قرار می‌گیرد. اعتلای فرهنگ (فرهنگ از مفهوم آزادی جدایی ناپذیر است، به ویژه آزادی تصمیم گیری آگاهانه در مورد آنچه به راستی برای مان مهم و ارزشمند است و نیز در مورد شیوه ی مطلوب زندگی)، هدف نهایی توسعه ای است که به درستی درک شده باشد. قاب زیر این مهم را به روشنی نشان می دهد:

ماخذ : استنتاج از منابع مختلف

 

منابع:
جوادزاده،آذر.۱۳۹۵.فضا-زمان،درس اندیشه های فلسفی شهر، دکتری شهرسازی، پاییز۱۳۹۵.
جوادزاده، آذر، ۱۳۹۹، به سوی فرهنگ صلح، تارنمای انسان شناسی و فرهنگ
یونسکو، ۲۰۱۶، میراث فرهنگی ناملموس و توسعه پایدار، ترجمه آذر جوادزاده، ۱۳۹۹،تارنمای انسان شناسی و فرهنگ
یونسکو،۲۰۱۵، پایداری یک مفهوم فرهنگی است. ترجمه آذر جوادزاده، ۱۳۹۹،تارنمای انسان شناسی و فرهنگ

UNESCO, ICH, 2018, Involvement of communities, groups and individuals
UNESCO, 2014, The Power of Culture for Development
UNESCO,2015,Culture : Key to Sustainable Development, Adopted in Hangzhou,
RIO+20, 2012,Culture for Sustainable Development,
RIO+20,2012,THE FUTURE WE WANT, adopted in RIO, Brazil
Sen,Amartia,1996,The matter of choice, the Unescocourier,no.316
World Commission on Culture and Development , 1996,Our Creative Diversity, www.ich.unesco.org