انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مَردم یا اَشرار؛ علت رتبه‌های نخست خودسوزی زنان ایلامی در جهان …

آنچه حسین فردوست، ماروین زونیس، عباس میلانی، اشرف پهلوی، ثریا اسفندیاری، خسرو معتضد، دربارۀ ارنست پرون [Ernest Perron] و منوچهر رزم آرا دربارۀ عبدالکریم ایادی، به دلیل مسائل اخلاقی، حرفه‌ای و بعضا قضایی در لفافه به بیان و قلم آورده اند، مخاطب را بیشتر به یک نتیجه سوق می‌دهند.[۱] آنها جاسوس با معلومات بسیار اما بی‌ربط با دربار در قالب خدمتکار و دامپزشک بوده‌اند. به جای زیر سوال بردن برخی از نویسندگان باید پذیرفت که از دیدگاه انسانی، بریتانیا با قرار دادن تله جنسی [کلاغ] در سوئیس دور از وطن و خانواده در دوران نوجوانی برای محمدرضا پهلوی، بالاترین حدّ بی‌اخلاقی و درس عبرتی را در تاریخ سیاسی جهان ثبت کرد. این کار ضمن زن ستیزی[۲] ایشان و مرگ زود هنگام، پیامدهای سیاسی مهمّی برای ایران و دربار در پی داشت. چنانچه حضور تاریخی و تاثیرگذار فوزیه به جای رفتن بیخبر از ایران، می‌توانست روابط پایداری با مصر ایجاد کند.[۳] بنابراین این شِگرد بریتانیا است که قربانیان [ایران، هند و…] را به اشکال مختلف به متحد خودش تبدیل کند. چنانچه یکصد و شصت و پنج میلیون هندی را به اشکال مختلف طی چهل سال کُشت[۴] اما امروز گویی انگلستان و هند برادر هستند.

بنابراین با مداقه و مطالعه معلوم می‌شود که بیشتر حکومت‌ها به شکلی مساله باور به “جنس دوم” را در عمل به اشکال مختلف ثابت کرده‌اند. چه بسا برهنگی مادر زاد می‌تواند ایدئولوژیک تر از زدن پوشیه بر چهره باشد. ادعای حکومت‌ها در همراهی با زنان ایران نیز چندان محل اعتنا نیست. در نهایت جنبش اجتماعی تبدیل به مساله سیاسی و امنیتی شد. چرا که حکومت‌ها همدیگر را بهتر می‌شناسند. از طرفی این مساله محدود به حکومت‌ها نمی‌شود بلکه خودِ مردمِ بعضا آزارگر با تغییر ظاهر، برخی دیگر با هدف گرفتن پناهندگی و حتی نخبگان حیله و مکر خاص خودشان را نمایش دادند. با توجه به شناخت ما از برخی از اساتید دانشگاه‌های برتر و شخصیت‌های شناخته شده علمی و سیاسی، به نظر عملکرد و تفکر واقعی شان با صدور بیانیه و واکنش به اتفاقات بیشتر ناشی از ترس بود. با توجه به برخی از دلایل گفته شده در بالا، نگاه من بیش از حکومت‌ها که برای حفظ جایگاه و نفوذ خود ممکن است هر عملی مرتکب شوند، ابتدا معطوف به خودِ مردم بوده است. چنانچه کتاب “هیدکو تاکامینه …” نخستین بار حدود پنجاه روز پیش از اعتراضات ۱۴۰۱ ایران منتشر شد. در واقع ملقمه‌ای از اشتباهات حکومت‌ها و خودِ مردم بود.

کلاس سوم دبستان در کلاس بودیم که به ناگاه صدای فریاد و نالۀ دختر خیلی جوان کوچه و خیابان را در بَر گرفت. معلم‌ها و ما از شدت ترس و کُنجکاوی به سمت صدا که کمتر از ۲۰۰ متر با مدرسۀ ما (بِلال حَبشی)، فاصله داشت رفتیم. بدن سوخته دختری که همکلاسی و دوست خواهران ما بود، لای پتو پیچیده شده بود. در طول دورۀ درمان خانگی، صدای ناله‌های او تا کلاس ما می‌آمد. فاصله این رُخداد تا جاده‌ای که همه رئیس جمهورها و مقامات و همچنین مسافرین [به قصد زیارت] به عراق از آن رَد شده و می‌شوند کمتر از صد متر است. بنابراین جای پَرت و دورافتاده‌ای نیست. چندین سال بعد باخبر شدم که همزمان هیات‌های ایتالیایی و یا از طرف سازمان ملل برای بررسی مساله و دلیل گستردگی آن به ایلام می‌آمدند. اگر چه چندین سال است که این پدیده بسیار کمرنگ شده و به مَردان جوان به روش‌های دیگر سرایت کرده است، به نظر حضور آنها تاثیری در روند کاهشی این پدیده نداشت. چرا که به طور معمول این افراد و گروه‌ها با نگاه از بالا به پایین گمان می‌برند این دیگر آزاری‌ها به دلیل تعصب یا تفکرات سنتی است. با توجه به عملکرد فاعلین این اعمال، نمی‌شود بر چنین استدلالی صحه کامل گذاشت. همانطور که پژوهش‌های علمی نشان می‌دهند، درصد بالایی از دلیل این معضل نامشخص بودن نیت مرتکبان آن است.

موردی که من به چشم می‌دیدم اما آن زمان متوجه مسائل بزرگترها نمی‌شدم، تهمت و آزار کاملا بیجا بود. از مردمانی که اخلاق از نگاه آنها یعنی؛ پوشیدن لباس بلند و روسری داخل کوچه و مکان عمومی پیش از طلوع آفتاب تا پس از نیمه شب در کنار مردان غریبه همزمان با رفت و آمد هزاران ماشین. [پژوهش اخلاقی از این قشر هم می‌تواند جالب باشد!] ازدواج فرزندان این قشر آزارگر بیشتر غیر سنتی حتی از شهرهای دیگر است. مسائل غیر اخلاقی حتی تجاوز به حیوانات یا جنس موافق میان آنها وجود دارد. برای مثال؛ همزمان با رسانه‌ای شدن فیلم ارتباط همجنس‌گرایانه مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان، اینجا تجاوز گروهی به یک پسر را پس از دادگاهی شدن به شکل کدخدامنشی حل و فصل کردند. مادر زن همان مَرد که شروع کننده و نخستین متجاوز به پسر جوان بود با سَرَک کشیدن به پنجره خانه مَردم از دختری می‌خواست به جای کلاه، روسری بپوشد و یا به جای بلوز و شلور- پیراهن بلند بپوشد. بنابراین این مسائل لزوما به دلیل بسته بودن محیط اجتماعی یا تعصبات نمی‌تواند باشد.

فیلم “بِمانی” محصول ۱۳۸۰ از کارگردان فقید داریوش مهرجویی، صرفا روایتگر یک رُخداد مشابه به دلایل مختلف است. شاید تنها یک نکته پژوهشی داشته باشد و آن جمله ساده پدر بمانی بود؛ “حالا که دروغ گفتی و رشته پزشکی قبول شدی، مَردم چه خواهند گفت!”

شاید پی‌یر بوردیو، ژاک رانسیر، کوین اُلسن، آلن بدیو، ژرژ ابرمان و دیگران با توجه به جایگاهشان و ماهیت مباحث ژرف فلسفی، جامعه شناسی، سیاسی و.. پاسخ قاطعی به اینکه؛ منظور از “مردم” چیست، نمی‌دهند. من در این یادداشت کوتاه خوب می‌دانم دربارۀ کدام مردم می‌نویسم. قشر خاکستری که “شرّ” تولید می‌کند. برای این کار نیز به فضا و مکان‌هایی نیاز دارد، به باور من نخستین آن همان “کوچه و بعضا خیابان” است که به طور معمول ساده و یا از جنبۀ طنز از آن گذر می‌شود. یک سبک زندگی قُلدرمآبانه که حتی نیازمند جرم انگاری است. مکان‌های دیگر حتی مساجد، تکیه‌ها و… می‌توانند محل حرّافی و آزار باشند، اما در برخی نقاط ایلام کوچه‌ها از مهمترین مکان‌هایی هستند، که زنان و مردان به ظاهر ساده و معمولی منبع مشکلات و معضلات اجتماعی می‌شوند.

 

منابع:

  • ۲۲-۴۸-۴۹, ۱۱۵۱۲۴pp, 137-148pp

رفرنس زونیس به کتاب “ارنست پرون شوهر شاهنشاه” تالیف محمد پورکیان نشان می‌دهد که مقصود او از نوشتن بیان همان ادعا اما با قلم حرفه‌ای و در ظاهر حفظ مسایل اخلاقی است.

  • فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، اطلاعات ۱۳۶۹، ص۴۶- ۴۷- ۵۸-۵۹- ۱۸۷-۱۹۸
  • پهلوی، اشرف، چهره‌ها در آینه، تهران، علم، ۱۳۷۶ش، ص۱۱۲-۱۱۶
  • اسفندیاری، ثریا، کاخ تنهایی، ترجمه نادعلی همدانی، تهران، ناشر مترجم، ۱۳۷۱ش، ص۶۵، صص ۱۴۳-۱۴۴
  • -Milani, Abbas The Shah, London: Macmillan, 2011, pp 49, 50, 59, 61, 194, 195
  • معتضد، خسرو، کتاب فوزیه: حکایت تلخکامی، قصه جدایی، نشر البرز، ۱۳۷۵، ۶۰۳ تا ۶۰۸ و ۷۹۰ تا ۸۰۴
  • رجال عصر پهلوی به روایت اسناد، ج۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۷۹ش، ص۸۱.
  • اسفندیاری، ثریا، حالا خودم حرف می‌زنم، ترجمه معصومه عامری ۱۳۵۸، صفحات ۵۰-۵۱

 

[۱] Majestic Failure: The Fall of the Shah, Marvin Zonis, Chicago and London: The University of Chicago Press, 1991, x + 350 pp

[۲] مصاحبه محمدرضا پهلوی با خبرنگار شناخته شده ایتالیایی اوریانا فالاچی به تاریخ مهر ۱۳۵۲ به شکل غیر مستقیم، نگاه دون پایه و البته صرفا ابزاری به زنان را نشان می‌ده. این مساله بعدها در پی بلوغ سیاسی ایشان تا حدی پنهان می‌شود. گاهی همانند: پاسخ به فرح پهلوی و اظهار نظرش دربارۀ موسیقی ایران

[۳] به جای آن جمال عبد الناصر به دلیل اختلافات با شاه ایران مسالۀ “خلیج عربی” که خودش بارها در رایو مصر و سخنرانی‌ها “خلیج فارسی” خوانده بود را نه تنها از پیشینیان تکرار کرد، بلکه به شکل سیستماتیک رواج داد.

[۴] BRITISH KILLED 165 M INDIANS IN 40 YEARS (1881-1920) and Divided to Make India Darul Islam by 2047, December 2022 , Sreenivasarao Vepachedu & Jason Hickel

[۵] انتشار عکس خاص از محمدرضا پهلوی در مجله LIFE نیویورک، در کلوپ همجنسگرایان نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها از آنچه در دربار ایران می‌گذشت باخبر بودند. همینطور برخی از سیاسیون ایرانی و انعکاس گزارش آن در مجله “امید ایران” در بهمن ۱۳۴۷. life magazine, vol56, no 26, June 1964

[ضمن اینکه آمریکایی‌ها تله جنسی را برای هم‌پیمان شاه ایران یعنی پادشاه اردن ملک حسین ترتیب داده بودند. نخستین کسی که در جنگ هشت ساله، به نیابت از عراقی‌ها به سمت ایران شلیک کرد.]