انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

موسیقی مذهبی و نگاه از بیرون

ماه رمضان آغاز شده است.آیین رمضان مانند همه آیین های مستقر در فلات ایران توام و همراه با موسیقی است

این یادداشت ،با این بهانه، نگاهی به موسیقی مذهبی انداخته است: موسیقی مذهبی توامان مفهومی عام و خاص دارد. به طور کلی هر نوع موسیقی که استفاده مذهبی دارد و یا از طریق نفوذ مذهبی شکل گرفته است -حتی اگر خاستگاه مذهبی نداشته باشد- موسیقی مذهبی نام دارد.این تعریفی عام از موسیقی مذهبی است.در معنای خاص این موسیقی، توجه به صورتی از این هنر اهمیت می یابد که برخاسته از بینش روحانی متصل به یک مذهب باشد ؛ هرچند ممکن است در آیین های رایج مذهبی نقشی کمرنگ ایفا کند یا اساسا فراموش شده باشد.به این ترتیب موسیقی مذهبی در معنای خاص ، در دسته بندی هنر مقدس (sacred art)قرار می گیرد. در یک سیستم طبقه بندی اولیه، ادیان زنده جهان و آیین های متصل به آنها همگی برخوردار از یک رپرتوار موسیقی وسیع هستند که در طبقه بندی عمومی موسیقی مذهبی جای دارند. موسیقی اسلامی ،مسیحی ، یهودی ، هندو ، بودایی ، تائو، شینتو ، سیک، جاینی و زرتشتی انواع موسیقی مذهبی موجود در جهان هستند .موسیقی های یاد شده در آیین های مرتبط با این ادیان حضوری پررنگ و نقش آفرین دارند. مطالعه و بررسی این نوع موسیقی، با تاریخ موسیقی شناسی اروپایی که به فرهنگ های مختلف جهان علاقه نشان داد همزمانی دارد. بسیاری موسیقی های ملل که توسط موسیقی شناسان نسل اول اروپایی مورد بررسی قرار گرفتند، متصل به آیین های مذهبی بودند.موسیقی مسیحی نیز از این چرخه خارج نبود. «موسیقی مقدس » عنوان مجله رسمی انجمن موسیقی کلیسای آمریکا و قدیمی ترین مجله دراین باره است که بیش از صد سال و به طور مداوم منتشر می شود. به این ترتیب همزمان که در سده های اخیر نگاه از بیرون به مذهب مسیحی انداخته شد، موسیقی مذهبی کلیسا نیز فرصت مطالعه و بررسی های تاریخی و موسیقی شناختی به دست آورد. در چند دهه گذشته این دیدگاه به سایر فرهنگ های مذهبی جهان نیز سرایت کرده و نگاه از بیرون به محتوا و تاریخ موسیقی مذهبی ادیان جهان ترویج شده است. به این ترتیب آن موسیقی که در «درون » و در پنهان ترین مکان ها و در پوشیده ترین فضاها و با مخاطبانی معین و معتقد شنیده می شد، این امکان را یافته است که مخاطبانی از «بیرون» نیز داشته باشد . در فاس، شهر باستانی مراکش ، نزدیک به یک دهه است که جشنواره جهانی موسیقی مقدس برگزار می شود. نوازندگان و خوانندگان موسیقی مذهبی از چهار گوشه جهان گرد هم می آیند و به مدت یک هفته به اجرای موسیقی می پردازند. لس آنجلس هر سه سال یک بار میزبان جشنواره جهانی موسیقی مقدس است که شانزده روز به طول می انجامد. این جشنواره در سال ۱۹۹۹ و توسط دالایی لاما رهبر معنوی جدایی طلبان تبت افتتاح شد. واشنگتن در سال ۲۰۰۵ جشنواره جهانی موسیقی مقدس را با الهام از جشنواره فاس راه اندازی کرد.در لندن،سیدنی، برلین ،اورشلیم و چند شهر دیگر نیز فستیوال های موسیقی مقدس برگزار شده است.این فستیوالها میزبان گروههایی از مذاهب و کیش ها و آیین های مختلف از سراسر جهان بوده اند. در ایران نیز جشنواره ذکر و ذاکرین در ابعادی محدود و داخلی، به موسیقی های اسلامی می پرداخت و پس از شانزده دوره برگزاری ناگهان متوقف شد. همه این جشنواره ها متکی بر نگاهی از بیرون و وامدار اگزوتیسم فرهنگی شکل گرفته اند. به طور کلی نگاه اگزوتیک و خارجی به فرهنگ ، عناصر بیرونی و پیش دست فرهنگها را بیشتر می پسندد و به آن بیشتر بها می دهد. ویژگی ای که با بی حوصلگی و شتاب زدگی انسان معاصر نیز همگون تر است. اما در موسیقی اوضواع پیچیده تر است؛ خصلت انتزاعی موسیقی، مرزهای شناخت و طبقه بندی آن را برای غیر متخصصان دشوار کرده است. اگر به موسیقی مذهبی بازگردیم نباید از نظر دور داشت که موسیقی در سرزمین های اسلامی عموما تابعی از مذهب رسمی و بیانگر محتوای اعتقادات مذهبی مردم نیز هست. بخش عمده ای از نغمه های آیینی وابسته به مذهب در ایران در رپرتوار موسیقی رسمی نیز وجود دارند و یا با اندک تفاوت هایی در کلام و نحوه بیان موسیقایی، در سایر آیین های مردمی نیز اجرا می شوند. آِن آیین ها محتوایی وسیع از سوگ و شادی تا کار و حماسه و تغزل را در بر دارند. به این ترتیب بخش عمده ای از آیین های موسیقی رمضان که با بوق و دهل و نقاره همراه است و یا موسیقی های محرم همچون تعزیه و دسته های سینه زنی و … امروزه روشن است که ریشه در آیین های غیر مذهبی دارد. اما موسیقی قدسی در اسلام، بیشتر از آنکه در محتوای کلام مناجات ها و اذکار و یا مناسبت های تقویمی قابل شنیدن باشد، باید در محدوده شرق اسلام با واکاوی نشانه ها و بازخوانی رمزها و نمادهای موسیقی رسمی در این سرزمین ها مورد بررسی قرار گیرد. این نمادها و نشانه ها در موسیقی ایران، نه در موسیقی اقوام ایرانی بلکه مشخصا در موسیقی کلاسیک و رسمی ایران بازتاب یافته است. مفهوم وحدانیت دراسلام که به کلام می آید اما در تصویر حقیقی نمی گنجد؛ همزمان که به منع صورتگری یعنی بازتولید عینیات منجر شد، خصلتی زیبایی شناختی به هنر اسلامی بخشید که در ورای عینیات، صورت های ذهنی و انتزاعی خلق کند.خصلتی که در موسیقی کلاسیک ایران بیش از موسیقی اقوام ایرانی قابل شناسایی است. در نوا و شور و همایون و ماهور، در چهارگاه و سه گاه و راست پنجگاه بیشتر قابل شنیدن است تا موسیقی اقوام ایرانی که مشخصا از خصلت های عینی و برداشت های تجربی زندگی ملهم شده است. به همین دلیل است که هنرهای ایرانی اعم از معماری دوره اسلامی، خوشنویسی، تذهیب و تشعیر و هنرهای صناعی و مستظرفه ایرانی، همزمان که با موسیقی کلاسیک ایران پیوسته و آشنا است با موسیقی اقوام ایران گسسته و بیگانه است. شرح این آشنایی و بیگانگی نوعی نشانه شناسی عناصر قدسی در موسیقی ایران و راهی جدید و طولانی است که نتایج آن می تواند تلقی نسبت به موسیقی مذهبی ایران را به طور کلی باژگون و دگرگون کند.

این یادداشت در چارچوب همکاری انسان شناسی و فرهنگ و روزنامه بهار منتشر می شود.