انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

موسیقی زورخانه

به بهانه انتشار ضرب و آواز مرشد محمد مرادی

استاد محمد مرادی ،مرشد نامدار یزدی یکی از مرشدان نامدار معاصر است که توانایی ها و ویژگی های اجرایش، او را در جایگاهی منحصر و متفاوت قرار داد و از زورخانه های کهن یزد و اصفهان ، به تهران و آنتن رادیو در میدان ارگ کشاند . آواز مرشد محمد مرادی ،در چندین دهه ،یکی از صداهی مسلط بر سنت آوازی آیین زورخانه در ایران بود . با این حال کیفیت نازل ضبط های موجود از صدای او و مرگ ناگهانی اش در دهه هفتاد ،فرصت آشنایی و مطالعه محققان و علاقه مندان به این بخش از فرهنگ شفاهی ایران را محدود کرد . فرصتی که با یافتن ضبط هایی با کیفیت عالی در آرشیو صدابردار خبره؛ آقای رضا جعفری و استقبال انجمن موسیقی ایران برای انتشار آن،به تازگی فراهم شده است .این مقاله به بهانه انتشار و در بروشور این اثر منتشر شده است:

* موسیقی و فرهنگ پهلوانی

فرهنگ زورخانه همچنان که بسیاری از زوایا و ویژگی های آیین پهلوانی و آداب قلندری و عیاری و فتوت ایرانی را در پهنه تاریخی اش بازتاب می دهد ،حاوی و حافظ بخش مهم دیگری از فرهنگ میرا و شفاهی این سرزمین نیز بوده است ؛ بخشی که با عنوان « موسیقی زورخانه» مجموعه ای از رپرتوار آوازی و نیز گنجینه ای از ریتم های قدیم ایران را در بر دارد.

مهمترین علت و سبب این تلقی ،به جنبه آیینی مناسک زورخانه باز می گردد .ویژگی های آیینی و اعتقادی این مناسک ، گر چه همانند بسیاری از فرهنگهای شفاهی ، دست خوش تغییر شده ، اما همین ویژگی ها ، اسباب حفظ این رپرتوار را نیز فراهم کرده است . به بیان دیگر روابط میان ماهیت ذاتی آیین از یک سو و اشیاء و ادوات و عناصر شکل دهنده آن از سوی دیگر، تولید نوعی ویژگی کرده است که بر اساس آن،”آیین” محتوای درونی اش را حدالمقدور و تا فراگیری نهایی اضمحلال فرهنگی حفظ می کند و به سادگی تن به تغییرات آنی و نیازها و ملزومات جدید نمی دهد . قاعده ای که در تمامی مناسک آیینی و به ویژه اعتقادی وجود دارد . موسیقی زورخانه بر همین اساس و با همه تغییراتی که به نظر می رسد در چند دهه اخیر پذیرفته، هنوز حاوی بخشهای اصلی از فرهنگ موسیقایی گذشته ایران است . گرچه موسیقی نیز همپای محتوای آیینی آداب زورخانه و میراث پهلوانی ،در سه دوره کلان عصر اسطوره ،با نشانه شناسی رستم شاهنامه و دوره تاریخی با محور محمودابن ولی الدین خوارزمی معروف به پوریای ولی و همچنین دوران معاصر ،خود را بازتعریف و بازسازی کرده است .
نشانه این الگوها را در تصاویر ،نقش ها و اشیاء تزئینی زورخانه می توان شناسایی کرد ؛ پرده هایی از شاهنامه و هفت خوان تا شمایل امام اول شیعیان ،در کنار آلات و ادوات آیین قلندری و تصوف همچون کشکول و تبرزین و گاه متن هایی از فتوت نامه ها و سرانجام تصاویر پهلوانان عصر جدید.

در موسیقی؛این همگرایی و همگونی عناصر به ظاهر متضاد ،با محتوای کلامها در اجرای مرشد شکل می گیرد ،حمد و ثنای ذات احدیت و اذکار مدح محمد مصطفی (ص) و حضرت علی (ع) که غالباً آغازگر کلام و آواز مرشد است تا اشعاری از شاهنامه که مبین رزم آوری و دلاوری های قهرمانان اسطوره ای ایرانی است و نیز اجرای اشعاری از عارفان و شاعران متصوف همچون مولانا جلال الدین و حافظ و اشعار حکمی و پند آموز سعدی علیه رحمه… همه و همه همپای موسیقی زورخانه نقل و نقالی می شود.گو اینکه این مجموعه به ظاهر متفرق ، گویای زوایای پنهان و آشکار آیین فتوت و عیاری و پهلوانی ایرانیان است؛ خصایصی که در طول سده ها در گذار از فراز و فرود تاریخی ایران شکل یافته و در هر عصری از فرهنگ غالب عصر متمایز شده و در عین حال بیانگر بخشی از جوهره فرهنگی آن عصر در طول تاریخ شده است . کافی است سیر پر نشیب و فراز تکوین طریق فتوت را از سده های اول هجری تا دوران ناصرالدین الله در قرن هفتم و پس از آن تا دوران صفوی و سپس تا عصر حاضر دنبال کنیم تا نقش شرایط اجتماعی ،سیاسی و فرهنگی هر عصر را در این سیر تکاملی دریابیم. ۱
در کنار نتایجی که از این تاریخ تحلیلی به دست می آید ،محققان بسیاری ،همه عناصر فرهنگی موثر در پیدایش آداب زورخانه را با بسیاری از نشانه های تاریخی فرهنگ ایرانی تطبیق داده اند و به همانندی ها و نتایج قابل توجهی رسیده اند ؛جنگ افزارهای ایرانیان عهد باستان همچون گرز و شمشیر و تیر و کمان و سپر و طبل و …به اشکال میل و کباده و سنگ و ضرب در آمده؛گود چند ضلعی زورخانه به گود مقدس معابد مهری و معماری اماکن مذهبی ایرانیان کهن نسبت داده شده وآتش برافروخته پیش پای مرشد به نشانی از آتش معبد زرتشتیان تعبیر شده است تا ضرب زورخانه را که خود بی شباهت به آتشدان آتشکده ها نیست ، با آن گرم کنند. محتوای آداب و تشریفات زورخانه از طرفی دیگر با آداب فتوت ایرانی عجین شده است . در این باره فتوت نامه های بسیاری همچون فتوت نامه سلطانی حسین واعظ کاشفی ،فتوت نامه های شیخ شهاب الدین شهید ،و نیز رسالاتی در این باره از عطار و امام فخر رازی و عبدالرزاق کاشانی و علاءالدوله سمنانی و دیگران باقی مانده که منابعی بسیار غنی برای مطالعه زمینه های پیدایش محتوای آیینی و آداب رسمی سنت پهلوانی و ورزش باستانی است .
از طرفی پهنه فرهنگی و گستره ای که فرهنگ زورخانه در آن وجود دارد ،روشنگر رابطه آن با فرهنگ رسمی ایرانی در حوزه قلمرو پادشاهی و فرماندهی حکومت های مرکزی در ادوار تاریخ ایران است . وجود زورخانه و ورزش باستانی از عراق تا افغانستان در غرب و شرق و برخی استانهای دیروز قفقاز و جمهوری های مستقل امروز در شمال ،گویای حضور آیین پهلوانی و فرهنگ زورخانه در پهنه تمدن ایران بزرگ و فرهنگ رسمی و معیار ایرانی است؛موقعیتی که موسیقی دستگاهی نیز در همه این پهنه وسیع داراست و بخشی از هویت و فرهنگ معیار ایرانی را شکل داده است . موسیقی در زورخانه با تکیه بر این فرهنگ معیار ،عموماً متکی بر رپرتوار موسیقی دستگاهی و رسمی ایران است .

* ضرب زورخانه
مشخصاً دو ساز از دو خانواده در اجرای موسیقی زورخانه حضور دارد یکی تنبک ،تمبک یا ” ضرب زورخانه ” از خانواده سازهای ممبرافون و دیگری ” زنگ” از خانواده سازهای ایدیوفون .
در این میان “کباده” نیز گرچه ابزار حرکات آیینی زورخانه است اما به سبب نسبتی که صدای ناشی از اجرای حرکات ورزشی کباده با ساز و آواز مرشد پیدا می کند ،می تواند در خانواده سازهای خود صدا یعنی ایدیوفون ها طبقه بندی شود . اما به هر روی ساز اصلی اجرای موسیقی زورخانه تمبک است . تمبک زورخانه از جمله سازهای پوستی و طبل های یک سو پوست است که بدنه آن از گل پخته ساخته می شود ، گرچه درگذشته نمونه های چوبی و فلزی آن نیز وجود داشته است .
« تنبک زورخانه رکن مهم مراسم ورزش زورخانه یا ورزش باستانی و بزرگترین پوست صدای یک طرفه (یک طرف باز) از لحاض اندازه در ایران است که با دست نواخته می شود»۲
تنبک زورخانه در قیاس با تنبک در اجرای موسیقی دستگاهی، دهانه باز تری دارد و نفیر آن نیز کوتاه تر و گلوی اتصال نفیر با بدنه اصلی ،تنگ تر است. امروزه تنبک سفالی زورخانه را بیشتر در کارگاههای سفالگری یزد ، همدان واصفهان می سازند . ساخت تنبک سفالی زورخانه در این مناطق ،با فهرستی که از پهلوانان سرشناس ایران از سده هفتم هجری تا کنون وجود دارد ،قرابت مکانی پیدا کرده است ؛نام پهلوانانی همچون پهلوان فیله همدانی ؛سده هفتم هجری ، پهلوان نداقی عراقی اصفهانی؛ سده دهم ،پهلوان کبیر اصفهانی؛سده دوازده ،پهلوان عسگر یزدی ؛ سده سیزدهم ،پهلوان ابراهیم یزدی ، پهلوان علی میرزای همدانی و … می تواند نشانی از رواج بیشتر سنت زورخانه در این مناطق باشد. ۳
در مجموع مبنای اصلی تمام حرکات ورزشی در زورخانه ،از سرنوازی تا سنگ گرفتن ، شنا ،میل گرفتن ،میل بازی ، چرخ ، کباده و … ریتم های اجرا شده توسط تنبک است.ریتم های رایج در اجرای ضرب زورخانه و در همزاهی با حرکات ورزشی عمدتا عبارتد از:۴/۲، ۴/۳، ۴/۴،۴/۶، ۸/۶ ،و…

* زنگ زورخانه
زنگ زورخانه نیم کره ای فلزای است که در بالای سر مرشد آویزان می شود . مرشد گوی فلزی داخل نیم کره را به دست می گیرد و به بدنه داخلی زنگ می کوبد . زنگ در اجرای مرشد کارکردهای متعددی دارد که مهمترین آن سلام زورخانه و شروع حرکات است . همچنین در موعد تغییرریتم و حرکات جدید نواخته می شود . علاوه بر این زنگ را به نشانه احترام نیز می زنند؛ جایی که نام بزرگی برده می شود یا پهلوانی به زورخانه می آید یا « میاندار » و سایر ورزشکاران در گود اعلام « رخصت » می کنند و مرشد گاه با صدای زنگ « فرصت » را اعلام می کند .
عده ای رسمیت یافتن زنگ در مراسم زورخانه را به پهلوان اکبر خراسانی در سده سیزدهم هجری نسبت می دهند .
* مرشد
“مرشد” رهبر معنوی زورخانه است . مرشد یا “ضرب گیر” که در گذشته به کهنه سوار نیز شهره بوده است ،با شناخت کاملی که از اجرای حرکات و ترتیب آنها در زورخانه دارد ،هدایت حرکات ورزشی را نیز عهده دار است .
در گذشته ،همانطور که از ریشه شناسی واژه به دست می آید ،مرشد نقش راهبری و آموزش افراد در زورخانه را نیز بر عهده داشته است و همزمان که شالی بر دوش و چوب دستی به نام تعلیمی در دست داشته ،حرکات افراد را هدایت و نکات آموزشی را به آنان یاد آور می شده است .
به نظر می رسد پیشتر ها نقش مرشد یا کهنه سوار صرفاً تعلیم مهارتهای ورزشی و آداب زورخانه بوده و نوازندگی و خوانندگی را شخص دیگری بر عهده داشته است. “از اواخر عهد صفوی که اصول تصوف و عرفان در زورخانه ها نیز رواج یافت ، کهنه سوارهای زورخانه به تدریج به عنوان مرشد شناخته شدند و سپس در طول زمان عمل نواختن تنبک زورخانه را نیز عهده دار شدند به عبارت دیگر ،مرشد یا کهنه سوار زورخانه و نوازنده تنبک مبدل به شخص واحدی شدند.” ۴ به هر روی مرشد امروزی ضرب گیر و خواننده و دارای جایگاهی ویژه در زورخانه است . مرشد در جایی که« سردم » نام دارد می نشیند . سردم در مکانی مسلط به گود قرار دارد . در برخی زورخانه ها ، سردم را با ادوات جنگی کهن همچون زره و کلاه خود و شمشیر و… و یا کشکول و تبرزین تزیین می کنند .
مرشد به مراسم و حرکات ورزشی زورخانه آگاهی کامل دارد و از مهارتهای نواختن ضرب برخودار است . علاوه بر این او به برخی گوشه های آوازی و تکنیک های آواز در موسیقی دستگاهی که در آوازهای زورخانه متداول است تسلط کافی دارد . عمده آوازهای رایج در اجرای مرشد ، گوشه هایی از دستگاههای هایون ، شور و آوازهای شوشتری ،دشتی و بیات ترک است . همچنین استفاده خلاقانه از مثنوی های موجود در رپرتوار موسیقی دستگاهی با اشاراتی به شیوه آوازی نقالان در خوانش ابیاتی از شاهنامه ،سبک آوازی مرشد زورخانه را متمایز و منحصر می کند. آواز مرشد اغلب فاقد تحریر های رایج و بخصوص امروزی در نحوه اجرای آواز موسیقی دستگاهی است.این تفاوت در لحن و تکنیک ،آواز مرشد را اصیل تر جلوه می دهد . تسلط بر مناسب خوانی و مناسب نوازی ،بهره مندی از محفوظات وسیع شعر و کلام و مهارت در اجرای تکنیکهای آوازی زورخانه ،ضمن برخورداری از توانایی برای رهبری حرکات ورزشکاران ،مرشدان شاخص را از دیگران متمایز می کند.

پی نوشت :
۱- نگاه کنید به : مقدمه فتوت نامه سلطانی ، تألیف حسین واعظ کاشفی سبزواری ، به اهتمام محمد جعفر محجوب
۲- درویشی ، محمد رضا ، دایره المعارف سازهای ایران ، جلد دوم ، صفحه ۳۷۶ ، ماهور ۱۳۸۴
۳- لوح قدیمی موجود در ضلع شرقی زورخانه بانک ملی که نام برخی پهلوانان قدیم ایرانی در آن ثبت شده است.
۴-رجبی ، بهمن ، تنبک و نگرش به ریتم از زوایای مختلف ، کتاب اول . تهران ۱۳۵۶ ،صفحه ۴۸