موزه های ما در سال ۲۰۲۰ چگونه باید به نظر برسند؟
چهار کارشناس صنعت و هنر دیدگاههای خود درباره گذشته، حال و آینده موزه ها را به اشتراک می گذارند.
برگردان ملیحه درگاهی
نوشتههای مرتبط
دیوید اندرسون، مدیر کل موزه ملی ولز
موزه های سال ۲۰۲۰ بایستی در قلب انجمنهای خود نهادهایی رادیکال و مشارکتی باشند. آنها باید با سازمانهای بخش سوم ۱ (third-sector organizations) برای توسعه یادگیری رسمی و غیر رسمی، سلامت و تندرستی و تغییر اجتماعی مشارکت داشته باشند. موزه ها در حال حاضر نوآورانهترین نهادهای عمومی در بخش فرهنگی و هنری هستند. آنها باید تا سال ۲۰۲۰ این تخصص را گسترش داده و به مراکزی برای خلاقیت عمومی و سرمایه گذاری محلی بدل شوند.
در این مسیر چه چالشهایی وجود دارد ؟ اولین چالش پیش رو مدل قرن ۱۹امی انگلستان در بودجهبندی برای هنر است. یک سلسله از گزارشهای درخشانِ فرهنگ GPS (Global Positioning System) (سیستم موقعیت یاب جهانی) نشان داده است که چگونه دپارتمانِ فرهنگ، رسانه و ورزش و شورای هنر انگلستان به سیاست خود مبنی بر دادن میزان نامتناسب پول به موسسات اجرایی وابسته به لندن ادامه می دهد، در حالیکه سازمانهای هنرهای خلاقانه موجود در کشورها و مناطق از حمایت مالی که به آن احتیاج دارند محروم ماندهاند.
چالش دوم ما اشتباه سیستمی رسانه برای ارائه پوشش منصفانه و بی طرفانه از پروژه های هنری استثنایی خارج از لندن، همچون جایزه هنری وِلش و سازمان هنرهای موندی (Artes Mundi)، است. ما، موزه ملی لیورپول و بسیاری دیگر در حال توسعه مدلهای جدید برای بخش، مبتنی بر مشارکت فرهنگی و عدالت اجتماعی هستیم. رشد پس از سالها تحقیق، این یک اتوپیا نیست و آشکارا عمل می کند. تا سال ۲۰۲۰ همه موزه ها باید اینگونه باشند. اما این چشمانداز زمانی به وقوع می پیوندد که ما شجاعت به چالش کشیدن مدلهای فرهنگی حال حاضر انگلستان را داشته باشیم
کریستف وکتر، رئیس مجموعه والاس
در حالیکه موزهها و گالریها برای محافظت از آثار هنری و افزایش دسترسی به سختی کار می کنند، ما هم اکنون شاهد این هستیم که دولتهای محلی و ملی بودجهبندی برای هنر و تعهدات در قبال هنر را کاهش می دهند. طی ۵ سال گذشته کمکهای اعطایی ما بیش از یک سوم کاهش یافته است – و این روند ادامه دارد. تأثیر طولانی مدت این فرسایش مالی دغدغه بزرگی محسوب می شود. اصول حفاظت از آثار هنری و دسترسپذیر کردن آنها در مرکز توجه مجموعه والاس قرار دارد و هدف هر موزه ای است. این منابع ارزشمند یادگیری و الهامبخش دارند به یکباره برای نسلهای آینده از بین می روند.
باید صادق باشیم، یک فاصله سالم از روابط عمومی و چرخش رسانه ای که عهدهدار یک گفتمان عمومی انتقادی است و برای هنر احترام قائل است، را حفظ و هدایت کنیم. دانش با مرور زمان کسب شده و ایدهها بواسطه بازتاب متولد می شوند، بنابراین ما نیازمند این هستیم که نسبت به کنایههای رسانهای صیقل خورده و صدای مسحورکننده میانجیگر دیجیتالی که لذت فوری را پیشنهاد می کند، محتاط باشیم.
انسانیت، صداقت و تجربه بشر را می توان در موزه ها یافت. آنها ما را به گذشته، به تجربه های جمعی و فردی، متصل می کنند و بدین ترتیب آینده ما را تضمین خواهند کرد.
ماریا بالشاو، مدیر گالری هنر ویتوُرث
موزه های آینده باید مکانهایی باشند که مردم در آنها احساس آرامش کنند – تا بتوانند با چیزهایی مواجه شوند که ممکن است همانند اشیائی که میشناسند با آنها آشنایی نداشته باشند. آنها باید مکانهایی برای آمیختن و کشف اشیاء و چیزهایی در هیئت غریبهها باشند.
مردم بایستی درون موزهها گذشته و آینده را بیابند و قادر باشند ایدههای خود را به ذهن بیاورند و اندیشههای تازه را بیاموزند. موزه ها باید لذتبخش و کنجکاو باشند، به ما اجازه دهند زیبایی را ببینیم و ما را سرشار از شگفتی کنند. آنها باید فضاهایی اجتماعی باشند که در سکوت خود سلسله مراتب اجتماعی و نابرابری را لغو کنند.
من گمان نمیکنم که موزهها نجاتبخش زندگی انسانها هستند، اما فکر می کنم در ایجاد زندگی خوب سهیم هستند. آنها با ایجاد نگرش خوشایندتر و سالمتر به زندگی، در شکلگیری آموزش بهتر، تحمل و انعطافپذیری بیشتر و سلامتی بیشتر ذهن به ما کمک می کنند.
اگر بپرسید بزرگترین چالشهای زمان ما، در منچستر یا هر جای دیگر این کشور، شامل چه چیزهایی می شود باید گفت آنها تحملناپذیری بین مردم، نابرابری در جامعه و افزایش انزوای اجتماعی افراد در تمامی سنین، بخصوص اگر شما فقیر و بدتر از آن سالخورده باشید، هستند. پولی که با دانش قبلی و در فرهنگ تمایز کسب شده قادر است به مقابله با این مسائل بپردازد و همین کار را انجام می دهد.
اگر شما هر چه بیشتر و متفاوت کاری کنید که مردم در موزهها احساس راحتی داشته باشند، آنها می توانند چیز جدید بیاموزند و بپذیرند که چیزهایی وجود دارد که بزرگتر از هر یک از ماست. دیا بیرکت بر اساس مشاهده بازدیدکنندگان در روز گشایش موزه ویتورث در منچستر اینچنین نقل می کند: ” افراد مختلف، همه نوع از هر چیزی را انجام می دهند. یک مثال برای هر موزهای در هر جا”. ما گفتیم که میخواهیم موزه ویتورث یک موزه قرن ۲۱امی باشد، پس این همان چیزی است که من آرزویش را دارم.
رابرت هویسون، منتقد، موزهدار و دانشگاهی
آینده موزها بسیار متفاوت از سالهای اخیر آنها خواهد بود. زمانیکه من کتابم با عنوان سرمایه فرهنگی: فراز و فرود بریتانیای خلاق را در نوامبر ۲۰۱۴ نوشتم، عصر به اصطلاح طلایی پروژه های قرعهکشی قابل توجه و کمکهای مالی دولت سخاوتمند به اتمام رسیده بود.
موزه های ملی در حال حاضر مجبور به کاهش یک سوم بودجهگذاری عمومی هستند. حتی برخی از این موزه ها که توسط مسئولان محلی ساخته شده اند با مشکلات عدیده تری مواجه هستند و بعضی ممکن است نتوانند این وضع را تاب بیاورند. انتخابات عمومی هر نتیجه ای که داشته باشد، چشم انداز تیره و تار است؛ موزه ها مجبورند حتی بیش از آنچه تا کنون انجام داده اند از ابتکار عمل خودشان بهره بگیرند.
سوال این است که آیا این مؤسسه های جدید با اتکایی هر چه بیشتر بر حمایت تجاری و مشتریان خصوصی ثروتمند، دنبالهرو خصوصیسازی خواهند شد؟ یا آنها فعالیت بیشتری برای رسیدن به بازدیدکنندگان خود که حامیان واقعیشان هستند، انجام می دهند؟ من آرزومند دومی هستم.
موزه های نیازمند این هستند که هر کاری می توانند برای تعامل با مشتریان عمومیشان انجام دهند، از طریق نمایشها، آموزش و برنامه های پیشبردی، و گشوده بودن تا جایی که مخاطبانشان می خواهند. موزه ها چیزی فراتر از مخزنی برای اشیاء هستند؛ آنها مکانهای ملاقات مردم و ایدهها هستند. آینده آنها متکی بر این است که بخش پویایی از قلمرو عمومی باشند.
دیوید، کریستف، ماریا و رابرت در مورد مباحث اخیر مجموعه والاس سخن گفتند: آینده ای برای گذشته وجود دارد؟ موزه ها در قرن ۲۱
منبع:
http://www.theguardian.com/culture-professionals-network/2015/mar/16/museums-in-2020-industry-experts-views
۱-اصطلاح “سازمانهای بخش سوم” برای توصیف ردهای از سازمانها به کار می رود که نه متعلق به بخش عمومی هستند و نه جزئی از بخش خصوصی به حساب می آیند. این بخش سازمانهای داوطلبانه و اجتماعی (که هم موسسات خیریه ثبت شده و هم دیگر سازمانها همچون انجمنها، گروههای خودکفا و گروههای اجتماعی را در بر می گیرد)، شرکتهای اجتماعی و تعاونیها را شامل می شود.
توضیح تصویر بالا: گالری بزرگ مجموعه والاس، عکاس، سارا لی