واژۀ مهر در اصل به واژۀ مشترک هند و ایرانی *miθra (اسم خنثی) برمی گردد که احتمالا در همان زمان صورت مذکر تشخص یافتۀ ایزد میترا را یافت. این ویژگی در ودا قابل پی گیری است چون هم صورت mitra (اسم خنثی) و Mitra (اسم مذکر) به کار رفته است. در اوستا صورت miθra «ایزد میثرا» (اسم مذکر) کاربرد دارد.
نخستین بار آنتوان میه (A.Millet) این واژه را به «پیمان» معنا کرد و به دنبال او پاول تیمه (P. Thieme) پژوهشی جامع از این معنی ارائه کرد. گرشویچ (Gershevitch) هم از این نظرات دفاع کرد. در برابر آنان لنتس (Lentz) معنی « احترام، دین داری» را در ارتباط با اجرای مراسم آیینی و دینی و رعایت حقوق همسایه مطرح کرد. دلیل او بیشتر واژۀ فارسی «مهر» در معنی امروزی آن «محبت و دوستی» است که با معنای سنتی آن در هندی کهن به معنی «دوست» مطابق است. اما تیمه تحول معنایی پیمان > پیمان داری> دوستی را مطرح می کند، به عبارتی آنچه که پیمان را نگه می دارد به «دوستی» می انجامد. اما لنتس این مفهوم حقوقی را برای آن دوران ها کمی دور از ذهن می پندارد و به بند ۱۱۶ مهر یشت استناد می کند که «… مهر میان دو برادر نود و میان پدر و پسر صد درجه است و میان پیروان ده هزار درجه است». بر این اساس آنچه که میان روابط خانوادگی معنا دارد «عشق، دوستی» است و نه «پیمان و قرارداد». لومل (Lommel) به جنبۀ دینی و انسان انگارانۀ میترا تاکید دارد که به عنوان «داور»، «ایزد نور» و «جنگجو» ستایش می شود و از همین رو، «پیمان» جنبۀ اخلاقی این شخصیت شده است. باید خاطر نشان کرد که در ودا میترا پیوند میان انسان ها و انسان و ایزدان را به عهده دارد و به گروهی از ایزدان، آدییتیا ها تعلق دارد که هموراه جنبۀ تجریدی خود را در هند حفظ کردند. در اوستای متاخر یشتی به میترا تعلق گرفته است که جنبه های کهن این ایزد را در فرهنگ ایرانی نشان می دهد. در نخستین سدۀ میلادی آیین میترا در سراسر روم گسترش یافت. گسترش این آیین کمتر از طریق متون تایید شده است و بیشتر نقش نگاره ها ی برجامانده تاکیدی از گسترش این آیین دارد. این نقش نگارها بن مایۀ گاوکشی میترا را نشان می دهد. با قربانی گاو زندگی شکل می گیرد که از طریق نمادهای گیاهی بیرون آمده از خون او نمادپردازی شده است. در سمت چپ و راست میترا دو مشعل دار، کاتوس و کاتوپاتس ایستاده اند، یکی با مشعل افراشته و دیگری با مشعل فروآویخته. برخی این نگارها نوشته ای دارند با عنوان sol invictus «خورشید همواره پیروز». این مفهوم با معنی دیگری از مهر که در فارسی به صورت «خورشید» باقی است و اوستا نیز در جاهایی آن را نشان می دهد، تایید می شود. با آنکه شواهد بسیاری برگزاری جشن مهرگان را تایید می کنند، اما از این جشن با واژۀ مهر در متون اوستایی و یا فارسی باستان اثری نیست. در عوض گاهشماری به دست آمده از کتیبه های فارسی باستان صورت bāgayādi- را تایید می کند که ماه هفتم در این گاهشماری برابر با مهرماه امروزی است و در تحریر ایلامی نمونه های بسیار دارد. ۹۰ مورد به صورت ba-gi-ya-ti-iš و ۲۵ مورد ba-ki-ya-ti-is به کار رفته است. هینتس (Hintz) آنرا به دلیل نمونه های ایلامی به صورت bāgayāδi از *bāgayāδiya- بازسازی می کند (ضمناً او به جای –d- در بسیاری از موارد –δ- قرار می دهد که برخواسته از برخی اصول دلبخواهی اوست که اصل هند و اروپایی این همخوان را *g(h)می داند) این نام با آنکه در کتیبۀ بیستون یکبار به کار رفته، اما دشواری در قرائت آن نیست. یوستی (Justi) بخش نخست این نام را *baga- «بغ، خدا» می داند و بخش دوم را *yāda- «ستایش»، و در کل معنی «خدا [یا] خدایان ستایش» می داند و در واقع معتقد است که این نام در زمان خود معنی ویژه ای داشته و احتمالاً این ساخت نام جشنی را نشان می دهد. هنینگ (Henning:) با توجه به ā بلند در هر دو بخش این نام، بخش نخست را با واژۀ «باغ» مرتبط و به دلیل همین واکۀ بلند بخش دوم احتمال ریشۀ yaz- را برای آن نامحتمل می داند و در کل این ماه را «باغ پروری» می داند. اشمیت نظر او را رد می کند و با ارائۀ شاهد ماه-نام نهم یعنی āçiyādi-* وجود این ریشه را در فارسی باستان بلامانع می شمرد. آیلرز(Eilers) این جشن را جشن سال نو می داند که در آن روز و شب برابر است و برای تایید نظر خود به نام افرادی اشاره می کند که در گل نوشته ها به صورت *Baga-yāza- آمده است و نشانگر این است که این افراد در این زمان بدنیا آمده اند و متصف به این نام شده اند. او واژۀ «بغیاز» فارسی را به معنی « هدیه و پیشکشی» با آن مربوط می داند.از آنجا که این ماه-نام و ماه نهم هر دو از لحاظ ساخت به هم شبیه هستند، هر دو با دو جشن بسیار بزرگ ایرانی یعنی «مهرگان» و «سده» ارتباط دارند. می دانیم که میترا در ایران به لقب «بغ» متصف است، از اینرو محتملاً منظور از«بغ» در بخش نخست واژه همان «میترا» است و احتمال اینکه صورت yādi- صورت صرف شدۀ از yad به معنی «جشن» در بخش دوم واژه باشد، بسیار محتمل است و می توان در مجموع آن را«[ماه] جشن بغ (مهرگان)» ترجمه کرد.
نوشتههای مرتبط
گاهنباری که بدان تعلق دارد، ایا ثریمه، عید به خانه برگشتن گله ها از مراتع، سی روز پس از پیتی شییه، روز ۲۵ از ماه مهر (ماه هفتم)، پایان تابستان، آفرینشی که در این ماه انجام گرفته رستنی ها است. برای توضیح این ماه با ایزد میترا، لازم به ذکر است که ارتباط این ایزد با گله و گاو چه در متون اوستایی و چه در نگاره ها بسیار تنگاتنگ است. از این رو شاید در صورتهای بسیار کهن آیینِ مهرگان به مسالۀ گله و گاو در این جشن نیز توجۀ زیادی می شده است. در آثارالباقیه (ص. ۲۹۲) آمده است: «روز بیست و یکم رام روز است که مهرگان بزرگ باشد و سبب این عید آن است که فریدون به ضحاک ظفر یافت و او را بقید اسارت درآورد و چون ضحاک را به پیش فریدون آوردند ضحاک گفت مرا بخون جدّت مکش و فریدون از راه انکار این قول گفت آیا طمع کرده ای که با جم پسر ویجهان در قصاص همسر قرین باشی بلکه من تو را بخون گاو نری که در خانه جدم بود میکشم سپس بفرمود تا او را بند کردند و در کوه دماوند حبس نمودند و مردم از شر او راحت شدند و این روز را عید دانستند». همچنین (ص۳۴۶): «در این روز [روز مهر از ماه مهر] بود که فریدون بر گاو سوار شد». گردیزی در زین الاخبار (ص۵۲۴) آورده است: «رام روز بودست از مهر ماه…که چون فریدون را از شیر مادر باز کردند بر گاو نشست، اندرین روز بود. در فارسنامۀ ابن بلخی نیز گفته می شود: « [فریدون] اول خروج بر گاو نشست تا پادشاهی بر وی مقرر شد».
مرتبط دانستن جشن مهرگان و پیروزی فریدون بر ضحاک در این ماه و پیوند فریدون با گاو از سوی دیگر، همه شواهدی بر این تصور هستند که میان فریدون و مهر ارتباطی برقرار شده است. فریدون یکی از شخصیتهای محبوب دین مزدایی است و اسطورۀ او از همان آغاز در اوستا تا متون پهلوی، تقریباً دست نخورده باقی مانده است. از این روست که ارتباط بخشیدن جشن مهرگان با فریدون و نه با مهر، کوشش دین ورزان پیرو زرتشت برای جانشینی این دو شخصیت است و این قضیه در توصیف ظاهری آندو یعنی، نشستن بر گاو شبیه هم است. هرتسفلد نیز بر این باور است فریدون قهرمان حماسه کم کم جای میترا در اسطوره را گرفته است.ویکاندر (Wikander) نیز با بررسیهای معناشناختی بسیار دقیق خود دربارۀ انجمن مردان جنگی (مریه، مئیریه) توضیح داده است که آنان به گروه خاصی از انجمن های برادرخوانده تعلق داشته و ایزد میترا و شخصیتهای همگن زمینی او یعنی فریدون (اوستایی θraetaona ) و گرشاسپ (kərəsāspa) را به عنوان ایزدان نگهبان خویش ستایش میکردند. او تاثیر این باور را در بندهشن نیز آنجا که جد فریدون، اسپیان، لقب میرک (mērak) دارد نشان میدهد (← بهار مختاریان: « میره و پیوند آنان با جوانمردان و عیاران). در هر حال، یکی از عناصر مهم و ارزشمندِ این ماه در گاهشماری کهن ایرانی، مسالۀ گاو و گله، برخاسته از جامعه ای شبانی آریاییهای آغازین بوده است. در مجموعۀ باورهای یک قوم فعالیت های کشاورزی و گله داری و دیگر کارکردهای مردم، بر اساس الگوی کارکردهای ازلی ایزدان و پهلوانان سامان می یابد و معنی دار می شود، در واقع این فعالیت ها ادامۀ این جهانی کارکردهای بغانۀ ازلی و آسمانی آنهاست. این ویژگی چه در نام ماههای آن و چه در پیوند اجزای مرتبط با آن (ساختار آن)، فرضاً ایزد میترا (مهر) که خود نیز از ایزدان ابرمقام آریاییان است و از سویی حافظ گله ها نیز شمرده می شود، حفظ شده است. ارتباط این ماه با گاو و گوسپند نیز تا زمان حاضر بر جای مانده است، فرضاً ، مردم اکثراً دامدار شاهرود، رسمی دارند موسوم به مراسم «نر سر دادن»، در این رسم پس از گذشت شش ماه از سال (ماه مهر) گوسفندان نر را برای جفت گیری بین گوسفندان ماده رها می کنند و بدین منظور جشن می گیرند (شریعت زاده، علی اصغر، ۱۳۷۱، ص. ۴۷۵). جشن دیگری در آسیای صغیر و آذربایجان مرسوم است به نام «سایا» که ۱۰۰ روز پس از جفتگیری گوسفندان، یعنی در ماه دی برگزار می شود. ولی در آنجا نیز زمان جفت گیری آنها مهر ماه است . جالب اینجاست که در ارداویراف نامه اشاره به همین موضوع می شود: «… و در زمان خود به آنها نر دادند» که از جملۀ نیکی ها و درستکاری های شبانان به شمار می رود و مانند همان جشن نر سر دادن است. در گاهشماری کهن ارمنییان ماه هفتم Mehekan نامیده می شده که بسیاری آنرا با «مهر» مربوط دانسته اند، البته امروز در فوریه (بهمن ماه) جشن گرفته می شود و مراسم آن شباهت های زیادی با آیین جشن «سده» و «چله» دارد.
[۱]- ماه مهر نزد سغدیها «فغکان» از واژۀ «فغ» (= بغ) است.