انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مفاهیم کلیدی درمردم نگاری(۱)

کارن اورایلی تزجمه سیما ذوالفقاری

(تصویر: کارن اورایلی)

بخش اول

مطالعه ی همه جانبه ی فرهنگ ها با دانستن اصول و اسلوب این کار، علمی تر و استوارتر خواهد بود. به همین دلیل همانطور که در یادداشت آغازین صفحه ی انسان شناسی عشایر آورده شده است، سعی بر این است که در این صفحه از مباحث نظری غافل نمانیم و به معرفی یا ترجمه ی آثاری بپردازیم که می توانند علاقه مندان این حوزه را برای انجام پژوهش هایی اصولی یاری کند.

کتاب مفاهیم کلیدی درمردم نگاری ( Key Concepts in Ethnography)یکی از این آثار است. این کتاب نوشته ی خانم دکتر کارن اورایلی ( Karen O’Reilly ) است و در سال ۲۰۰۹ توسط انتشارات سیج ( Sage) در انگلیس به چاپ رسیده است. کتاب شامل ۲۳۴ صفحه و پانزده فصل است که در هر کدام به یکی از مباحث و مفاهیم بنیادی در مردم نگاری پرداخته شده است. خود نویسنده که جامعه شناسی است با گرایش به انسان شناسی اجتماعی و جغرافیای انسانی، در توجیه اینکه چرا علی رغم تعداد نسبتاً زیاد منابع موجود در زمینه های گوناگونمردمنگاری بصری،مردم نگاری مجازی،مردم نگاری تشکیلاتی،مردم نگاری و آموزش،مردم نگاری و سلامت، و غیره اقدام به نگارش چنین کتابی کرده است در مقدمه می نویسد:” این کتاب به وضوح و با اختصار طیف وسیعی از مباحث مربوط بهمردمنگاری را خلاصه و بیان می کند. آن را در واقع یک دایره المعارف نمی توان دانست اما مسلماً بیش از یک فرهنگ اصطلاحات است. کتاب جامع است و در عین حال خلاصه. کتابی است کوچک و قابل حمل و خواندنی که تکنیک های روش شناختی، پیشرفت ها و مجادلات، مفاهیم و حوزه های گوناگون پژوهش را در بر می گیرد. مباحث مهمی که به طور سنتی همواره در کتاب های با کیفیت درسی به آنها پرداخته می شود آورده شده است، مواردی همچون مطلعین کلیدی، دسترسی، مشاهده ی مشارکتی و اعتماد سازی. علاوه بر این مواردی که گاهی در کتاب های پیشین حذف می شدند نظیر خودبازتابی، نگارش، یادداشت های میدان و اخلاقیات نیز در نظر گرفته شده اند. اما از همه مهیج تر پیشرفت های اخیر در این حوزه نظیرمردمنگاری مجازی و چند سایتی است که آنها هم جای ویژه ی خود را در این کتاب دارند. هیچ کتابی پیش از این همه ی این موضوعاتی را که بهمردمنگاری ارتباط مستقیم دارند یکجا نیاورده است….”
ترجمه ی این کتاب به طور هفتگی در صفحه قرارمی گیرد. در ترجمه به علت مسائل فنی از آوردن زیر نویس معذورم اما معادل های لازم در متن آورده شده اند. کلماتی که در متن با قلم درشت و سیاه آمده اند اشاره به سر فصل های کتاب دارند که در پی می آیند و این تاکید از نویسنده است.
در انتها خواندن این بخش به همه ی دوستان توصیه می شود، بخصوص عزیزانی که بیشتر با ذوق فردی به پژوهش در اقوام و فرهنگ ها و زبان های بومی می پردازند و تا کنون فرصت بهره برداری از منابع علمی موجود در این زمینه برای آنها فراهم نشده است.

سیما ذوالفقاری

مفاهیم کلیدی در مردم نگاریEthnography

کار میدانی field work
میدان field

مشاهده ی مشارکتی Participant observation

اصطلاح “کار میدانی” اغلب با مشاهده ی مشارکتی ومردم نگاری اشتباه گرفته می شود چنانکه همگی را یک مفهوم یکسان در نظر می گیرند. برای روشن شدن مطلب باید گفت که “مردم نگاری” یک نوع اسلوب و چارچوب تحقیق است در حالیکه ” مشاهده ی مشارکتی” یک روش است و “کار میدانی” به دوره ی جمع آوری ابتدایی داده ها که در خارج از محل کار یا کتابخانه انجام می شود اطلاق می شود. ” کار میدانی” همچنین در پژوهش های مبتنی بر نظرسنجی کاربرد دارد و به دوره ای از گردآوری داده ها اطلاق می شود که باید پرسشنامه ها پخش شوند و مصاحبه های رو در رو صورت بگیرد.
برایمردم نگاران، کار میدانی، آن مرحله ای از گرد آوری داده هاست که مردم گار “در محل و میدان” تحقیق به سر می برد. اصطلاح “کار میدانی” در عین حال بیانگر این نکته است که برای مرحله ی میدانی کار یک آغاز و پایانی وجود دارد و اینکه این بخش از کار (دست کم تا حدودی ) مشخص و قابل تفکیک است از سایر بخش های پژوهش مثل طرح ریزی چارچوب پژوهش، مرور پیشینه ی پژوهش، تحلیل و سرانجام مراحل نگاشتن.
کار میدانی مردم نگارانه میتواند شامل یک یا همه ی عوامل و ملاحظات زیر باشد: دسترسی به محل یا اشخاص مورد مطالعه، جذب همکار، برقراری نقش و موقعیتی داخل گروهی یا کسب دیدگاه خودی (امیک emic )، تصمیم گیری در باره ی میزان باز یا بسته بودن با جامعه ی مورد مطالعه، ایجاد تفاهم و اعتماد سازی، به کار گیری رابط های محلی( gatekeepers)، مطلعین کلیدی ( :key informantsزبانور، گویشور یا مطلیعن دیگر) یا همکاران تحقیق، بیرون کشیدن از محیط، کسب مجدد دیدگاهی غیر خودی و اوبژکتیو ( اتیک etic) و پرهیز از بومی شدن افراطی. کار میدانیمردم نگارانه همچنین می تواند از روش های زیر بهره ببرد: مشارکت، مشاهده، جمع آوری مستندات، مصاحبه های فردی و گروهی، پرسش و پاسخ، عکاسی و حتی نظر سنجی یا جمع آوری و گرفتن نوار های صوتی و فیلم. آنچه که مهم است وفادار ماندن پژوهشگر است به گونه ای تعریف ازمردم نگاری.

مردم نگاری چیست؟
مردم نگاری یک روش شناسی (methodology)، نظریه یا مجموعه ای از آراء، در باره ی پژوهش است که بر چندین معیار بنیادی قرار دارد.مردم نگاری یک پژوهش بازگشتی- استقرایی ( iterative-inductive) است، به این معنی که طرح کلی آن در جریان کار و مطالعه متحول خواهد شد (رک: تحلیل، کد گذاری، نظریه ی پایه و استقراء).مردم نگاری از مجموعه ای از روش ها بهره می گیرد، درگیر رابطه ای مستقیم و بی وقفه با مردمان مورد مطالعه اش می شود، در بستر زندگی (و فرهنگ) روزانه ی آنها وارد، اتفاقات را می بیند و گفته ها را می شنود و می پرسد ( رک:بخش مصاحبه، مشاهده ی مشارکتی، ومردم نگاری بصری). نتیجه، گزارشی غنی خواهد بود که در نگارش آن، به گستردگی تجارب انسانی احترام گذاشته می شود (رک: نوشتن)، نقش نظریه مورد تاکید قرار می گیرد (رک: تعمیم یا نتیجه گیری کلی)، ونیز نقش خود پژوهشگر( رک: خودبازتابی)، و به انسانها نگاهی گاه ذهنی و گاه عیّنی (یا فاعل و مفعولی) دارد (رک: رایلی ۲۰۰۵، ویلیس و تروندمن ۲۰۰۰). ورای این هر فرد مردم نگار در جریان کار انتخاب خواهد کرد که تا چه اندازه می خواهد به مسائل تاریخی یا عوامل عمده ی دیگر دخیل در موضوع کارش بپردازد و تا چه حد نگاه نقادانه داشته باشد و خود را درگیر سیاست های فرهنگی کند ( رک:مردم نگاری انتقادی ومردم نگاری فمینیستی) و یا تا چه اندازه از روش هایی استفاده کند که ورای برخورد مستقیم و بی وقفه، نگاه کردن، گوش سپردن و سوال کردن هستند. همچنینمردم نگاری گرایش به جزئی نگری دارد و تمایل ندارد که خیلی مسائل را وارد کار کند به شیوه ای که در تحقیق های کمیّتی و اندازه گیری های ریاضی صورت می گیرد و این را نباید به عنوان محدودیّت در نظر گرفت (رک: چند وجهی بودن).
مردم نگاری ریشه در مکتب انسانشناسی اجتماعی بریتانیایی و انسان شناسی فرهنگی امریکایی و نیز بعد تر در مکتب شیکاگوی جامعه شناسی دارد. در این مجموعه مقالات در باره ی پیشینه ی انسان شناسی و نحوه ی تکامل و ریشه هایش در علوم زیست شناختی میدانی و احیاء فرهنگ های بومی و بحران های متاخر آن در مواجهه با نقدهای پست مدرن و پس- ساختارگرایانه امکان بحث وجود ندارد. برای دانستن بیشتر در این موارد خوانندگان به آثار مک دونالد ۲۰۰۱ و فوبیون ۲۰۰۱ ارجاع داده می شوند.

منابع
Faubion, J. D. (2001) ‘Currents of cultural fieldwork’, in P. Atkinson, A. Coffey, S.
Delamont, J. Lofland and L. Lofland (eds) Handbook of Ethnography. London: Sage, pp.
۳۹-۵۹.
Macdonald, S. (2001) ‘British social anthropology’, in P. Atkinson, A. Coffey, S.
Delamont, J. Lofland and L. Lofland (eds) Handbook of Ethnography. London: Sage, pp.
۶۰-۷۹.
O’Reilly, K. (2005) Ethnographic Methods. London: Routledge.
Willis, P. and Trondman, M. (2001) ‘ Manifesto for Ethnography’, Ethnography, 1 (1): 5-16.

صفحه دانشگاهی کارن اورایلی