انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

معمولی‌های غیرمعمولی

معمولی های غیرمعمولی؛ تأملی کوتاه بر جریان سلبریتیسم در جامعه ایرانی

تا پیش از ظهور رسانه‌های تعاملی و شبکه‌های اجتماعی، ما صرفاً مصرف‌کنندگان مطالب و تصاویر دریافتی بوده و تماشاگرانی منفعل قلمداد می‌شدیم، اما امروزه با گسترش شبکه‌های اجتماعی تعاملی، به قدرت دیده و شنیده شدن دست‌یافته‌ایم، فرآیندی که می‌توان از آن تحت عنوان «چندصدایی (Polyphony )» و «کنشگری (Activism )» در فضای مجازی یادکرد.
گویی شبکه‌های اجتماعی و به‌طورخاص اینستاگرام به کارناوالی مجازی تبدیل‌شده‌اند که صرفاً یک صدا بر آن غالب نیست، بلکه انبوه صداهاست که به گوش می‌رسد، همان صداهای خاموشی که تا قبل از شکل‌گیری شبکه‌های تعاملی هرگز شنیده نمی‌شدند، در این راستا، می‌توان گفت فرآیند ارتباطی از فرآیندی مونولوگ گونه به روندی دیالوگ محور تغییر ماهیت داده است. این وجه را می‌توان وجه مثبت جریان ارتباطی تلقی کرد، اما ظهور و رشد فرآیندهایی تحت عنوان سلبریتیسم، بلاگریسم و غیره باعث شده تا در این جریان ارتباطی یا به تعبیری جنگ صداها تنها کسانی پیروز میدان باشند که بتوانند جنبه‌های جذاب‌تری از زندگی‌هایشان را «نمایش» دهند.
گویی این باور وجود دارد که؛ مهم نیست چه می‌گویید و چه‌کاری انجام می‌دهید، تا زمانی که آن را به شیوه‌ای عرضه کرده و نمایش دهید که بتواند بیشترین توجه را جلب کرده و مردم نیز آن را دنبال کنند، پس مهم است!
یکی از دلایل گسترش استقبال از سلبریتی ها و سلبریتیسم در جامعه به شرایطی معطوف است که در پی آن، نهادهای رسمی در جامعه تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم خود را بر مردم از دست می‌دهند، در این شرایط است که فضا برای جولان الگوهای نقشی جدید فراهم می‌شود؛ به طورمثال وقتی نهاد آموزش‌وپرورش کارکردهای خود در خصوص آگاهی بخشی و آموزش را به‌درستی انجام ندهد، عرصه برای ظهور سلبریتی های اینترنتی مهیا می‌شود تا در نقش کارگزارانی غیررسمی سکان هدایت و آموزش افراد جامعه را به دست بگیرند.

آن‌گونه که اولیویر دریسنز (Olivier Driessens) یکی از نظریه‌پردازان حوزه شهرت نیز به آن اذعان دارد؛ سلبریتی ها، گروه مرجع و الگوی نقش محسوب می‌شوند، آن‌ها نماد فرهنگی جامعه، تجلی آرزوها، رویاها و آرمان‌های توده‌ی مردم هستند و به جهت‌دهی ارزش‌های فرهنگی در جامعه کمک می‌کنند، بنابراین می‌توان گفت آن‌ها قادرند در کِسوت رهبران فکری و جهت دهندگان افکار عمومی نیز ظاهر شوند.
علاوه بر این، امروزه شاهد گسترش بی‌وقفه‌ی ایدئولوژی‌های سرمایه دارانه‌ای هستیم که بر خرید، مصرف و نمایش هرچه بیشتر تأکید دارند، همه‌چیز تا زمانی ارزشمند است که رؤیت پذیر باشد، در این روند، سلبریتی های اینترنتی به سفیران مصرف-نمایش بدل شده و به اتکای اعتبار و شهرت رسانه‌ای خویش، در نقش کارگزاران و سفیران مصرف ایفای نقش می‌کنند.
آن‌ها برای کاربران نیازهای کاذب خلق کرده و برای هر مشکلی، راه‌حلی حاضر و آماده در آستین خود دارند، که در اکثر موارد نیز این راه‌حل‌ها به خرید و مصرف کالایی خاص ختم می‌شود. گویی صرفاً با خرید و مصرف کالا و محصولی خاص می‌توانیم به تمام اهداف خود در زندگی دست‌یابیم که این جریان، خود به تشدید مصرف‌گرایی و کالایی شدن هرچه بیشتر مناسبات اجتماعی می‌انجامد.
سلبریتی های اینترنتی که با عناوین مختلف «میکروسلبریتی (Microcelebrity)»، «اینفلوئنسر (Influencer)»، «بلاگر (Blogger)» و غیره شناخته می‌شوند، به تعبیر نظریه‌پردازان حوزه شهرت، سلبریتی های خودت انجام بده ((DO It Yourself) DIY) تلقی می‌گردند، آن‌ها با انجام کنش‌هایی معمولی از بازنمایی امور روتین زندگی تا افشای رازهای خصوصی و روابط عاشقانه‌ی خویش در فضای مجازی، به تعبیر زیگموند باومن (Zygmunt Bauman) در حال رواج نوعی هومو کنسومنس (Homo Consumens) (انسان مصرفی) هستند که درصدد است شکست‌ها، خلأها و تنهایی‌های خویش را با مصرف افسارگسیخته پر کند.
سلبریتی های اینترنتی در بسیاری موارد از زندگی‌های لاکچری و پرزرق و برق برخوردارند، یا حداقل وانمود به این برخورداری کرده، و همواره تصاویر زندگی‌های اینستاگرام پسند خویش را نیز در صفحات کاربری‌شان به اشتراک گذاشته و اشتهای مخاطبان خود را تحریک به تماشا و مصرف می‌نمایند. آن‌ها در این روند موضوعات معمولی و پیش‌پاافتاده‌ی زندگی‌هایشان را به‌گونه‌ای نمایش می‌دهند که مخاطب گمان می‌برد در حال تماشای فیلم سینمایی جذابی با سکانس‌هایی مهیج و دیدنی است. همان فرآیندی که می‌توان از آن با عنوان دراماتیزه کردن زندگی روزمره یاد کرد.
بازنمایی‌های معمولی و بی‌اهمیت سبک زندگی در غالب موارد برای سلبریتی های اینترنتی سودآورند، درواقع در این فرآیند، آن‌ها به سوداگران لایک و فالوور و کاسبانی مجازی بدل می‌شوند. در اینجا، لایک به‌مثابه منبع سود و فالوور نیز به‌منزله مشتری قلمداد می‌شود.

در این راستا، بسیاری از این سلبریتی های اینترنتی به‌منظور کمرنگ کردن و تقلیل رابطه‌ی کاسب مآبانه خویش با دنبال کنندگان، از استراتژی‌هایی همچون «صمیمیت ثانویه (Second-intimacy )» یا ساختگی که در معنای کلی‌تر از آن تحت عنوان کنش متقابل فرا-اجتماعی (Para social interaction )» یاد می‌کنند، بهره می‌گیرند، آن‌ها با دنبال کنندگان خود طرح دوستی ریخته، معاشرت کرده و درمجموع به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویی سالیانی متمادی است که آن‌ها را می‌شناسند.
کاربران نیز در بسیاری موارد واقعیت زندگی خود را با زندگی بسته‌بندی‌شده و ویترینی سلبریتی های اینترنتی مقایسه کرده و ناکامی‌های خود را با کامیابی آنان تسکین می‌دهند، که درنتیجه تبعاتی همچون تشدید و تثبیت شکاف طبقاتی، افزایش محرومیت نسبی، نابرابری، خشونت اجتماعی و غیره را به همراه داشته و گواه این مدعاست که در بسیاری موارد موضوعات به‌ظاهر بی‌اهمیت و زودگذر می‌توانند تأثیراتی ماندگار و مهم بر جامعه داشته باشند.
درنهایت می‌توان خاطرنشان کرد که توجه به میزان نفوذ و تأثیرگذاری سلبریتی های اینترنتی و سلبریتیسم در جهت‌دهی مناسبات اجتماعی در سطح خرد و کلان در جامعه حائز اهمیت بوده و می‌تواند بررسی فرآیندهای این‌چنینی را از حوزه‌ی صرفاً معطوف به سرگرمی و تفریح فراتر بَرد.