همراه با باد، جستارها، یادداشتها، گفتگوها، گزارشها و نوشتههای کوتاه دربارۀ فیلم مستند و مستندسازان، ناصر فکوهی، تهران، نشر انسانشناسی، ۱۳۹۹، ۲۷۰ ص
همۀ ما فیلمهای مستند بسیاری دیدهایم، از راز بقا و گشتوگذار در طبیعت و شرح بناهای تاریخی و شهرهای قدیمی گرفته تا لحظاتی از زندگی آدمهای مشهور و سیاستمدارانی که اگر آن فیلمها نبود، بسا که چهرۀ دیگری از آنها در ذهنها ترسیم میشد. هر یک از فیلمهای مستند بر جنبه یا جنبههایی از زندگی و فرهنگ انگشت گذاشته و در بیان تغییرات اجتماعی به معاصران و آیندگان مؤثر بودهاند. پیش از آنکه فیلم داستانی وارد عرصۀ فیلمسازی در جهان بشود، فیلم مستند به صحنه آمد. فیلم مستند بازنمای زندگی و فرهنگ جوامع است. مستندسازان غالباً برای خود نقش جستجوگر و ثبتکنندۀ فرهنگهای رو به زوال و نیز نقش اجتماعی قائلاند، اما در هر دو صورت آنها هنرمندند.
نوشتههای مرتبط
در پیشگفتار همراه با باد، به قلم نویسنده، آمده که در نیمۀ دوم دهۀ ۱۳۸۰ در انجمن انسانشناسی و انجمن جامعهشناسی، با هدف تدوین اثری که در درس انسانشناسی تصویری به کار دانشجویان بیاید، طرح تدوین این کتاب شکل گرفت. ارتباط میان علوم اجتماعی و سینمای مستند اتنوگرافیک (مردم نگارانه) از موضوعاتی است که مرز میان آنها و اشتراکاتشان به درستی روشن نشده. در مقدمۀ مفصلی که به قلم محمد تهامینژاد آمده به اهمیت فیلم مستند و رویکرد انسانشناختی به این آثار پرداخته شده است. فصل اول کتاب به گفتوگوهای محمد تهامینژاد و فرهاد روهرام و ناصر فکوهی اختصاص داده شده و سپس توضیحاتی دربارۀ انسانشناسی تصویری و سینما و مطالعات میان رشتهای آمده است. فصل دوم و سوم خلاصهای از جلسات نقد و بررسی فیلمهای مستندی است که طی چهار سال، برای درس انسانشناسی تصویری در دانشکدۀ علوم اجتماعی و با حضور فیلمسازانِ آن، نمایش داده شده است. ۹ یادداشت دربارۀ ۹ فیلم مستند در فصل دوم و ۱۴ گزارش در فصل سوم آمده است. فیلمهای دماغ به سبک ایرانی به کارگردانی مهرداد اسکویی؛ فرشتهای روی شانۀ راست من به کارگردانی آزاده بیزار گیتی؛ نان و آتش و پیرمرد از شهروز توکل؛ بانوی گل سرخ از مجتبی میرطهماسب؛ خواب خورشید از ناصر صفاریان؛ من زن نیستم از حسین عباسی، از جمله فیلمهای مستندی است که گزارش نقد و بررسی آنها درج شده و در موارد متعددی نکات جذاب و جزئیات ویژهای دربارۀ آن فیلمها مطرح شده است.
همراه با باد، که از نام فیلم منوچهر طیاب (همراه با باد در دل تنهایی کویر) گرفته شده، بازگوکنندۀ تصویری است که ناصر فکوهی از ارتباط میان فیلم مستند مردمنگارانه/ مردمنگار یا اتنوگرافیک با انسانشناسی علمی عرضه میکند. این مؤلف پیشتر کتابی با عنوان درآمدی بر انسانشناسی تصویری در فیلم اتنوگرافیک (نشر نی، ۱۳۸۷) منتشر کرده است.
ناصر فکوهی در بین گفتوگوهایش دربارۀ فیلم اتنوگرافیک میگوید که فیلمی است که ویژگی علمی داشته باشد و از همکاری سینماگر و مردمشناس حاصل شده باشد با این توضیح، فیلمهای مستند کنونی را نمیشود اتنوگرافیک دانست. اینکه در تولید فیلم مستند گروهی از هر دو حوزه (فیلمسازی و انسانشناسی) وجود داشته باشند، شکلی آرمانی است و اگر هم این اتفاق بیفتد ممکن است این مشکل پیش بیاید که هر یک از آنها مدعی شود که اثر محصول اوست. از نظر فکوهی، در جایگاه انسانشناس، فیلمها هر اندازه عمیق و زیبا و مؤثر باشند تقریباً همگی از نظرگاه و روششناسی علمی قابل نقد و زیر سؤال بردن هستند؛ منتها او معتقد نیست که رسالت این فیلمها این است که تبدیل به یک مقالۀ علمی بشوند. فیلمهای مستندی که در حال حاضر به نام مردمشناسی یا انسانشناختی یا با موضوعات اجتماعی ساخته میشوند رسالت خودشان را دارند و به عنوان ابزار تفکر بهوسیله یک نفر یا یک گروه تهیه میشوند. بسیاری از این فیلمها برای جذب مخاطب واقعیت علمی و تاریخی را دگرگون میکنند و آداب و رسوم و واقعیات فرهنگی را به تمسخر میگیرند و از نظر انسانشناسی قابل بررسی نیستند و باید به آن اعتراض کرد.
کتاب همراه با باد تصویری متفاوت است دربارۀ فیلم مستند مردمنگارانه که در محدودۀ دانش انسانشناسی و مردمشناسی واکاوی میشود.