انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

معرفی کتاب «نظریه پسااستعماری»

نظریه­‌ی پسااستعماری

نویسنده: لییلا گاندی

انتشارات آلن و اونوین[i]

سال انتشار: ۱۹۹۸

۲۱۹ صفحه

در دهه‌ی اخیر پسااستعمارگرایی جایگاهش را در کنار نظریاتی چون پساساختارگرایی، روانکاوی و فمنیسم به عنوان یک گفتمان انتقادی عمده در علوم انسانی یافته‌است. درنتیجه‌ی گوناگونی و استفاده‌ی بینارشته‌ای از آن، این بدنه از تفکر مجموعه‌ی بزرگی از نوشته‌های تخصصی آکادمیک را تولید کرده‌است. هرچند بیشتر این نوشته‌ها تحت عنوان “پسااستعمارگرایی” نوشته‌شده‌اند، بااینحال “پسااستعمارگرایی” خود اصطلاحی پراکنده و مبهم باقی می­‌ماند. برای مثال برخلاف مارکسیسم یا شالوده‌شکنی، این حوزه یک “لحظه‌ی آغازینی”[ii] یا یک روششناسی منسجم ندارد. این کتاب تلاشی است تا پسااستعمارگرایی “نامگذاری” شود- شرایط آکادمیک و فرهنگی که ابتدا تحت آن ظهور کرد ترسیم شود و بدینگونه به اشتغال فکری عمده و حوزه‌های قابل توجه آن اشاره شود. دو بخش قرینه در کتاب وجود دارد- بخش اول یک پس‌زمینه‌ی آکادمیک و روشنفکرانه‌ی پسااستعمارگرایانه را پیشنهاد می‌کند، بخش دوم تم‌ها و مسائلی را شرح می‌دهد که بیشترین درگیری و ارتباط را با انتقادات پسااستعمارگرایی دارند. در اصل تاریخ روشنفکرانه‌ی نظریه‎ی پسااستعماری با گفتگویی میان مارکسیسم از یک طرف، و پساساختارگرایی/پست‌مدرنیسم از طرف دیگر مشخص می‌شود. بنابراین این منازعه‌ی نظری از محتوای آکادمیک تحلیل‌های پسااستعماری خبر می‌دهد، که خودش را در بحثی ادامه‌دار میان ادعاهای رقابتی ناسیونالیزم و فراملیت‌گرایی، ذات‌گرایی استراتژیک و چندنژادبودگی، یکپارچگی و فراپاشی، سیاست ساختار/ تمامیت و سیاست جزئ.

انتقادات وارد بر هر دو جناح این تقسیم در ادعاهایشان اقناع‌کننده هستند، و در نقد محتواهای نظری مجاب‌کننده. بااین‌حال نه تصریح مارکسیسم و نه پساساختارگرایی، هیچکدام نمی‌توانند بطور تمام عیار معناها و عواقب نبرد استعماری را توضیح دهند. درحالیکه نقد پساساختاری معرفتشناسی غربی و تئوریزه‌کردن دیگربودگی فرهنگی/تفاوت برای نظریه‌ی پسااستعماری ضروری و غیرقابل اجتناب است، بنظر می‌رسد که فلسفه‌های ماتریالیستی، مانند مارکسیسم، مجاب‌کننده‌ترین پایه و اساس را برای سیاست پسااستعماری فراهم می‌نمایند. لذا نقد پسااستعماری باید به سمت یک ترکیب یا مذاکره میان هردو سبک فکری برود. به عبارتی، به اعتبار تعهدش به این پروژ‌ه‌ی تلفیق نظری و سیاسی است که پسااستعماری شایان توجه آکادمیک است.

سرانجام به پرسشِ از هواداران پسااستعماری می‌رسیم –مخاطبان فرهنگی که تحقیق نظری پسااستعماری برایشان کاملا پرمعنا است. در خوانش من از این حوزه، شک کوچکی وجود دارد مبنی بر اینکه نظریه‌ی پسااستعماری در وجه اخیرش اساسا نیازهای آکادمیک غربی را مورد توجه قرار می‌دهد. پسااستعماری تلاش می‌کند تا طردشدگی‌های معرفتشناختی و روشنفکری این آکادمی را اصلاح نماید، و انتقادات غیرغربی قرارگرفته در غرب را قادر می‌سازد تا میراث فرهنگیشان را به عنوان دانش ارائه نمایند. البته این پروژه‌یی مفید و ارزشمند است و تلاش‌هایش تاحدودی تقدیر شده‌است. آکادمی علوم‌انسانی آنگلو-آمریکایی مرزهای رشته‌ای خود را بطور روزافزون کشانیده‌است صدای دنیای غیرغربی را که تا به‌امروز فلاکت‌زده و مستورشده‌اند را نیز دربر بگیرد. اما البته آنچه که پسااستعماری در تشخیصش شکست خورده‌است این است که آنچه در ارتباط با غرب “حاشیه” محسوب می‌شود اغلب در غیرغرب مرکزی و اساسی بوده‌است. بنابراین درحالیکه ممکن است که تدریس گاندی در آکادمی آنگلو-آمریکایی به عنوان نظریه‌ی سیاسی، یک انقلاب به‌حساب آید، گاندی در هند همیشه نقطه‌ی کانونی بوده و هست. پسااستعماری علیرغم نیت خوبش اما هنوز هم دانش و فرهنگ غیرغربی را در ارتباط با “خود” هنجاری معرفت‌شناسی و عقلانیت غربی، به‌عنوان “دیگری” به‌حساب می‌آورد. پسااستعماری به‌ندرت خود را درگیرِ خودبسندگی نظری نظام‌های دانش آفریقایی، هندی، کره‌ای، چینی می‌کند، یا آن گفتگوهای فرهنگی و تاریخی که جهان غرب را احاطه‌ کرده‌اند را می‌بیند.

نظریه‌ی پسااستعماری مقدمه­‌ انتقادی شالوده‌شکن است بر حوزه‌ی در حال رشد مطالعات پسااستعماری.

لیلا گاندی نخستین کسی است که این حوزه را در درون بافت گسترده‌تر فلسفی و روشنفکری به روشنی به تصویر می‌کشد با نشان دادن ارتباطات مهم میان نظریه‌ی پسااستعماری، پست‌مدرنیسم، مارکسیسم و فمنیسم. وی سهم عمده‌ی نظریه‌پردازانی چون ادوارد سعید، گایاتری اسپیواک و هومی بابا را بررسی می‌کند، همچنین به ارتباط پسااستعماری با متفکران نخستین همچون فرانتز فانون و ماهاتما گاندی اشاره می‌نماید.

کتاب نظریه‌پسااستعماری کتابی متمایز است به دلیل توجهش به بافت‌های خاص تاریخی، مادی و فرهنگی برای نظریه‌ی پسااستعماری، و نیز در تلاشش برای طرح رئوس کلی احتمالات اخلاقی نظریه‌ی پسااستعماری به عنوان مدلی برای زندگی و درک تفاوت فرهنگی به صورت غیر خشونت‌آمیزانه. نظریه‌ی پسااستعماری نقطه آغاز سودمندی است برای خوانندگانی که تازه با این حوزه آشنا شده‌اند و تفصیل بحث‌انگیزی است که احتمال مباحثه را بازمیکند.

لیدان لی از دانشگاه ایندیانا در مروری برکتاب لییلا گاندی مینویسد: ” گاندی کتابش را در زمانی نوشته‌است که انتقادات پسااستعماری گفتوگویی ماینه‌روانه‌تری را با نظریه‌ی پسا استعماری آغاز کرده‌است. در این زمینه، گاندی همانند عارف دیرلیک[iii] ، مور گیلبرت[iv] و رابرت یانگ[v] در تلاش برای ترسیم خطوط تاریخی و فلسفی این حوزه‌ی تازه به این انتقادات می‌پیوندد. درحالیکه دیرلیک در انتقاداتش از پیچیدگی اغلب پنهان تاریخی و ایدئولوژیکی پسااستعمارگرایی بسیار ستیزجوی است، درگیرشدن در نظریه‌ی پسااستعماری از طرف مور گیلبرت کمتر متاثر از نظریات اساسی و تعیین‌کننده‌ی کسانی چون ادوارد سعید، هومی بابا و گایاتری اسپیواک است. با اینحال گاندی در فراهم کردن یک مطالعه‌ی مسلط و بی‌سابقه‌ی نظریه استعماری از طریق قراردادن این نظریه در معاوضه‌ی خصمانه‌ی میان “پسااستعمارگرایی پساساختارگرایانه” و “پسااستعمارگرایی مارکسیستی”، کتابی متفاوت نگاشته است. دقت نظر گاندی در بررسی میراث نظری روشنفکری، وی را بیشتر قادر می‌سازد تا سطح بالایی از پیچیدگی مفهومی را مفصلبندی کند، درحالیکه وی را رها می‌سازد از ابهامی که معمولا اینگونه از شرح‌های نظری را احاطه می‌کند.

درباره‌ی لییلا گاندی:

لییلا گاندی (زاده‌ی ۱۹۶۶) دختر فیلسوف هندی رامچاندرا گاندی و نوه‌ی بزرگ رهبر استقلال هند ماهاتما گاندی است. برخی بر آنند که برخی از فلسفه‌ی مهاتما گاندی (از جمله غیرخشونت‌گرایی و گیاه‌خواری) بر وی تاثیرگذاشته‌است.

او پروفسور دانشگاه جان هاوکز در رشته‌ی علوم انسانی و مدرس زبان انگلیسی در دانشگاه براون است. وی پیشتر در دانشگاه‌های شیکاگو، لا تروب، و دلهی تدریس کرده‌است. وی یکی از ویراستاران نشریه دانشگاهی مطالعات پسااستعماری است. وی همچنین عضو ارشد مدرسه‌ی انتقادگرایی و نظریه در دانشگاه کورنل است. نخستین کتابش نظریه‌ی پسااستعماری: یک مقدمه‌ی انتقادی در ۱۹۹۸ چاپ شد. کتاب دوم وی جوامع موثر نام داشت که درباره‌ی سبک زندگی افراد به حاشیه‌رانده‌شده، خرده‌فرهنگها و سنن –از جمله همجنس‌گرایی، گیاه‌خواری، حقوق حیوانات، روح‌گرایی- که برعلیه امپریالیسم و دیگر اتحادهای قوی مستعمرگی بود. کتاب سوم وی علت معمول[vi] نام دارد که درباره‌ی تاریخ گذار دموکراسی در نیمه‌ی اول قرن بیستم است. همچنین چندین کتاب شعر از وی نیز چاپ شده‌است. در زیر می‌توانید نگاهی بیاندازید به کتاب‌های چاپ شده از وی:

-Gandhi, Leela. The Common Cause: Postcolonial Ethics and the Practice of Democracy, 1900-1955. University of Chicago Press (2014).

-Gandhi, Leela and Deborah L. Nelson eds., Around 1948: Interdisciplinary Approaches to Global Transformation, Critical Inquiry, Summer 2014, Volume 40

-Blake, Ann; Leela Gandhi; and Sue Thomas. England Through Colonial Eyes in Twentieth-Century Fiction. Palgrave Macmillan (2001).

-Ezekiel, Nissim; Leela Gandhi; and John Thierne. Collected Poems (Oxford India Paperbacks). Oxford University Press, USA; 2 edition (2005)

-Gandhi, Leela. Postcolonial Theory: A Critical Introduction. Columbia University Press (1998).

-Gandhi, Leela. Affective Communities: Anticolonial Thought, Fin-de-Siècle Radicalism, and the Politics of Friendship (Politics, History, and Culture). Duke University Press (2006).

– Gandhi, Leela. Measures of home: Poems. Distributed by Orient Longman (2000)

[i] – Alen & Unwin

[ii] – Originary moment

[iii] – Arif Dirlik

[iv] – Moore Gilbert

[v] – Robert Young

[vi] – The common cause