«مَشکَه و مالار» پژوهشی مردم شناختی در عرصه فعالیت های سنتی کار و تولید، محمود اکبرین و علیرضا فرزین، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، پژوهشکده مردم شناسی، ۱۳۸۴، ۸۰ صفحه
فنون، شیوه های معیشت، آیین و مراسم، از عناصر بنیادین در شکل گیری فرهنگ هستند. مشکه یا مشکِ کره گیری که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است؛ به عنوان یک وسیله مهم تولید در شیوه معیشت دامداری اهمیت در خور توجهی دارد.
نوشتههای مرتبط
از یک طرف فنون ساخت و به کارگیری آن، از پشتوانه فنی مبتنی بر تجربه های دیر سال برخوردار است و از طرف دیگر رسم و آیین های عروسی مشک و آماده نمودن مشکی که برای نخستین بار مورد استفاده قرار می گیرد از لطیف ترین و زیباترین جلوه های فرهنگی عشایری است. در این رسم که ریشه در جهان بینی و باورهای کهن دارد، مشک در جایگاه یک عروس می نشیند و با آن همانند یک عروس رفتار می شود.
آیین عروسی مشک در میان بسیاری از طایفه ها، در قلمرو زندگی عشایری، رونق داشته و در برخی نقاط هنوز زنده است. پژوهش در این زمینه ها، نه تنها یک مشخصه فرهنگی را پیش از آنکه در جریان تند باد تغییرات فراموش شود، می شناساند و ثبت می کند، بلکه ارزش آن را به عنوان یک جاذبه فرهنگی، برای جهانگردان مشتاقِ آشنایی با فرهنگ، باز می نماید(ص۷).
مشک وسیله ای است از پوست بز که آنرا به یک سه پایه به نام مالار می آویزند (مشکه را پر از ماست می کنند و آنقدر آنرا تکان می دهند تا رقیق شده و با اضافه کردن آب سرد کره اش و دوغ هم جدا شود).
آواز مشکه زنی نیز که تسکین روح زن مشکه زن است موسیقی آهنگینی است که گذشت ساعات پرزحمت را آسان می سازد، در آوازهای مشک زنی، طبیعت ساده و بی آلایش زن ایل را می توان یافت کافیست به معنای این اشعار دقت کرد تا دنیایی از نجابت و پاکی را در آنها یافت، زن لر در یکی از این اشعار به صراحت می گوید، که همه زیبائیهای دنیا را با سفره گشاده شوی خود، (شوی کم دست) عوض نمی کند.
این آوازها که با حرکت رفت و برگشت مشک همخوانی دارند، از لطیفترین نواهای عامیانه اند، در حقیقت صدای بهم خوردن دوغ، موسیقی زیرکلام زنی است که تمام توان خود را در کتفهایش ارزانی مشک می کند، تا خانواده از حاصل آن بهره مند شود:
مشکه سوره کم هر هوه مکی ( مشکه سرخ رنگم صدا کن صدا کن)
مشکه سوره کم سوره دروشاه (ای مشکه قرمز رنگم (مشکه ای که از پوست گاو درست می کنند) صدای دلنشینی داری)
صیمره بن بن کوکوه مکی (وقتی دوغ را خالی می کنم چون رودخانه صیمره، بی پایان است)
مشکه سوره کم سوره در روشاه (ای مشکه قرمز رنگ این مشکه قرمز رنگ دهانه گشاد!)
خیر ا مالیکه ازنت رشیا (حاصل تمامی مشکها، به اندازه محتوای توست…)
و به همین صورت این آواز با حرکت رفت و برگشت مشک ادامه می یابد.
در این کتاب بخش محدودی از فرهنگ مادی و معنوی مربوط به فعالیت های سنتی کار و تولید جوامع روستایی و عشایری لرستان مورد توجه قرار گرفته است. و به روایت کیمن زنان ( در گویش لکی به زنانی می گویند که هم کدبانوی خانه اند و هم صفایی مردانه دارند و در میان ایل و طایفه از منزلتی ویژه برخوردارند) گوشه هایی از این فرهنگ ملی ناشناخته با تکیه بر تجربه ارزشمند آنان بازنمایی شده است.
فهرست مطالب کتاب:
• راهنمای آوانوشت ها
• نقشه نقاط پژوهش شده
• نام و نشان مناطق پژوهش شده
• پوست، ماده خام مشک
• مروری بر پیشینه پوست و مشک
• ظرفهایی که از پوست ساخته می شود
• جای مشک
• مالار
• مراسم و باورها
• باورها
• ضرب المثل ها ، چیستان ها و اصطلاحات