محمد میرسندسی / تهران، انتشارات جامعه شناسان / چاپ اول: ۱۳۹۰ / تعداد صفحات: ۲۶۸/
مؤلف این کتاب، محمد میرسندسی، استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق است. وی در معرفی این کتاب میگوید: «در طول کتاب مقدمهای بر جامعهشناسی دین و انواع دینداری به قلم اینجانب کوشیده شده است تا با نگاهی علمی به مسائل حوزه دین پرداخته شود، یعنی چشماندازی از مسائل حوزه دین را موردتوجه قرار دهیم که در ارتباط با تواناییهای جامعهشناسی قرار میگیرد. بر این اساس، بحث محوری ما در طول کتاب «انواع دینداری» است، که درباره اهمیت جامعهشناختی آن در فصل سوم کتاب توضیح داده شده است. بهزعم و باور نویسنده، این موضوع شکل جدیدی از مباحث حوزه دین را ارائه میکند و علاوه بر آن، میتواند دریچه و چشمانداز جدیدی را برای تحلیلهای بعدی این حوزه فراهم آورد؛ ضمن آنکه دغدغههای نویسنده و بسیاری از جامعه شناسان خداباور، مبتنی بر عدم گرفتاری در دام پیشفرضهای الحادی را هم پاسخ میگوید. از سوی دیگر، این نوشتار را میتوان تلاشی مقدماتی برای تولید دانش بومی در این معنا که تولید آن خاستگاهی داخلی است، قلمداد کرد. دانشی که در گستره عرضه و تقاضا میتواند فراتر از مرزهای بومی قابلعرضه به سطح فراگیر و بینالمللی آن باشد. در حقیقت، میتوان با تکاپوهای مجدانه آتی، چشماندازی نوین از جامعهشناسی دین را از سوی ایران به مناطق دیگر نشان داد. علاوه بر این دانش تولید شده، این کتاب میتواند «تلاشی برای ابزارهای مفهومی مناسب برای تحلیل دین در ایران» تلقی شود».
نوشتههای مرتبط
در مقدمۀ این کتاب، زمینههای تاریخی شکلگیری جامعهشناسی دین در غرب توضیح داده میشود. «هنگام پیدایش جامعهشناسی دین و شکلگیری معرفتی آن را بایستی همراه و همزاد با جامعهشناسی در نظر گرفت». درواقع، ازلحاظ زمینه معرفتی «در طرح جامعهشناسی جدید، خواهناخواه درگیری معرفتی با حوزه دین هم پدیدار میشود». ازلحاظ زمینه اجتماعی نیز «برخی مطالعۀ علمی و آکادمیک دین را فرزند عصر روشنگری میدانند». در ادامه، به ویژگیهای جامعهشناسی دین در زمان پیدایش پرداخته میشود. بهطور خلاصه میتوان گفت: «جامعهشناسی دین در آغاز پیدایش خود پیش از آنکه علمی باشد، ایدئولوژیک بوده است و به ابزاری در معرکه بین علم و دین مبدل شده است». نهایتاً در مقدمه این کتاب، به مشکلات جامعهشناسی دین پرداخته میشود.
مؤلف در فصل اول به نظریات پیرامون تعریف دین میپردازد: «دین از جمله مفاهیمی است که از بالاترین مراتب پیچیدگی و تعاریف متنوع برخوردار است». در ادامه به ترتیب به تقسیمبندی تعاریف دین در حوزۀ گستردۀ دینپژوهی، تعریف دین از دیدگاه درون دینی و از دیدگاه برون دینی، تقسیمبندی تعاریف دین در حوزۀ جامعهشناسی (تعاریف ماهیت گرا، تعاریف کارکردگرا) و نقد و بررسی تعاریف دین توجه میشود.
در فصل دوم، ابعاد دین در آرای آلستون، چارلز گلاک، درسلر و ویلز، پل تیلیش و مک گوایر بررسی میشود. همچنین به نظریات دورکیم و پیتر برگر هم اشاره میشود.
در فصل سوم، دینداری تعریف میشود: «اگر دین را مفهومی مطلق و انتزاعی در نظر بگیریم، دینداری مفهوم نسبی و انضمامی برای آن محسوب میشود». سپس اهمیت جامعهشناختی مبحث انواع دینداری، انواع دینداری مبتنی بر تطور تاریخی ادیان بهویژه دین مسیحیت و دین اسلام موردتوجه قرار میگیرد.
فصول چهارم و پنجم به انواع تقسیمبندی دینداری اختصاص دارد. بخشهای این دو فصل به ترتیب عبارتاند از: تقسیمبندی مبتنی بر دینداری رسمی/ غیررسمی، دینداری مبتنی بر پایگاه و طبقۀ اجتماعی، انواع دینداری در وضعیت جاری ایتالیا، انواع دینداری مبتنی بر نگاه به دنیا (شریعتی)، دینداری مبتنی بر دین اصیل/تحریفشده، تقسیمبندی دینداری مبتنی بر محوریت ایمان، انواع دینداری مبتنی بر تحولات احیای دینی، انواع دینداری مبتنی بر راههای مختلف، دینداری عالمانه/دینداری عامیانه (سروش)، اصناف دینداری (مبتنی بر تسلط یکی از ابعاد دین)، رابطۀ ایدئولوژی و دین و تأثیر آن بر تنوع دینداری.
در فصل ششم به گونههای اصلی انواع دینداری پرداخته میشود. در بخش اول این فصل، انواع دینداری مبتنی بر ابعاد اصلی دین (از جمله دینداری متعادل، دینداری مناسک گرا، دینداری باورگرا، دینداری تجربهگرا و دینداری اخلاقگرا) توضیح داده میشود. سپس در بخشهای بعدی این فصل، دینداری رسمی/ غیررسمی، دینداری ایدئولوژیک/ غیر ایدئولوژیک، دینداری سنتی/ پویا، و دینداری باواسطه/ بیواسطه معرفی و نقد میشوند.
بخشهای اصلی این کتاب عبارتاند از:
مقدمه (صفحات ۹ – ۲۵)
فصل اول: دربارۀ تعریف دین (صفحات۲۷ – ۵۲)
فصل دوم: ابعاد دین (صفحات ۵۳ – ۸۲)
فصل سوم: دینداری: تعریف، انواع و تقسیمبندیها (صفحات ۸۳ – ۱۱۰)
فصل چهارم: انواع تقسیمبندی دینداری ۱ (صفحات ۱۱۱ – ۱۶۰)
فصل پنجم: انواع تقسیمبندی دینداری ۲ (صفحات ۱۶۱ – ۲۰۲)
فصل ششم: گونههای اصلی انواع دینداری (صفحات ۲۰۳ – ۲۴۰)