شهر، تعاملی تنگاتنگ با مدرنیته دارد و محل تولید تجربههای گوناگون است. تمناها و تخیلات سوژۀ مدرن در شهر بارور میشود و در بستر شهر است که میتوان جدال بیپایان میان آنچه دیروز سخت و استوار شده و چیزی که امروز آن را دود میکند و به هوا میفرستد را دید. در حقیقت، منطق مدرنیته خود را در تحرک و پویایی شهر نشان میدهد: منطق گسست، آشفتگی و ناپایداری. در بطن این چرخۀ گردابوار، در نقطه تلاقی تجربه سوژه با مکان، وی ضمن تعامل با شهر، از آن برای بیان خویش بهره میگیرد تا بهگونهای تناقضآمیز بر آزادی عمل خود صحه گذارد؛ چراکه منطق زندگی جمعی در شهر، ابتداییترین آزادیهای سوژه را نیز از وی سلب میکند». به همین دلیل، سوژه در تقابل با ساختار عینی شهر و دیگری، به تعبیر زیمل، با در پیش گرفتن تاکتیکهای خویشتنداری و کنترل نفس و حفظ فاصله با دیگران در برابر «تهدید فروپاشی» مقاومت میکند. ناپیوستگی و سیالیت تجربۀ شهرنشینی مسئله «خود» را دوباره و بیش از پیش برجسته میکند. شکاف در آگاهی سوژۀ شهرنشین از فضا و مکان به بازنگری «خود» در رابطه با این دو و تلاش برای رمزگشایی از شهر، بهمثابۀ متنی که ماهیتش بیش از هر چیز پیوندی انکارناپذیر با تجربۀ برساختگی فضا دارد، منتهی میشود.
شهر جایگاه پراهمیتی را در ادبیات به خود اختصاص داده است. ادبیات و به ویژه رمان که بیش از همه، ضرورتهای زندگی مدرن را در خود بازمیتاباند، پیوندی تنگاتنگ با شهر دارد. ادبیات می تواند جغرافیای اجتماعی-فرهنگی شهر را به خوبی ترسیم کند و از پس نظم دادن به مکانها و فضاها و رسم رفتارها در این ویژگیهای مکانی، تجربه و رفتار شهری را توضیح دهد. با این همه، رمان صرفا ماده ای برای گواهی بر واقعیت عریان اجتماعی نیست؛ رمان به مثابه محصول همدستی کلمات و اندیشه رماننویس که بر زبان قهرمانهایش جاری می شود، تفسیری ویژه از امر واقعی را نشان می دهد. آنچه رمان نویس می نویسد، چیزی است که میسازد و بینش او، از پس تجربه در تاریخ و جغرافیاست.
نوشتههای مرتبط
این پژوهش از چنین منظرهایی تهران را در ادبیات جسته است و رمان را دستمایه پیگیری مسئله خود قرار داده است. ادبیات مدرن فارسی در بطن تحولات پر تعداد سیاسی و اجتماعی، جهان بیرون را در رهگذر بیم و امیدها و از خلال بازاندیشی در آنها برساخته است و دادههایی ارزشمند درباره نگرشها و قضاوتهای تاریخی سوژه ایرانی به دست میدهد که برآمده از تجربه تاریخی اوست. با این همه، هرچند از مدرنیسمی که از دل عقبماندگی و توسعه نیافتگی برخاسته است، انتظار میرود شهر را در پرتو انتظارات، تخیلات، دغدغه ها و مسئله هایش در کانون توجه قرار دهد، مدرنیسم ادبی در ایران به شهر به مثابه کالبد بیتوجه بوده است. به عبارت دیگر، شهر در رمان فارسی به ندرت شخصیتی مستقل و تعیینکننده یافته است و اغلب در پسزمینه و از خلال حوادث و به تناسب موقعیتها بازنمایی شده است. گویی ادبیات نوین ایران، معاصر بودن را همواره در بطن تاریخیت و در مجاورت تنگاتنگ با آن تجربه میکند. از همین منظر، ادبیات و رمان وجوه تناقضآمیز چنین وضعیتی را به خوبی نشان داده است؛ وضعیتی که حاصل ورود نسبتا سراسیمه به جهان مدرن و در عینیترین وجه آن زندگی در شهر مدرنشده است.
در کتاب حاضر تهران در سه روایت سفر شب، شب هول و دل کور مورد بررسی و تماشا قرار گرفته است. تهران در هیچ یک از این روایات و از هیچ منظری زیبا نبود، بلکه آشفته، گسیخته و سردرگم بود. مکانها خشن بودند و فضاها مسدود. تهران فقط خشونت داشت، خشونتی که از تاریکخانه تاریخ، همواره مهر خود را بر پیشانی آینده نیز کوبیده است و تبارش به نهادهایی سنتی همچون مکتب و خانواده و مناسبات بیمارگون آنها پیوند میخورد و بدین ترتیب، اعتبار و قدرت خود را از تاریخ پدرسالاری کسب میکند. تهران در این سه روایت زبان ضرب و زور را میشناسد. تهران بیگانه است و در زدودن نشانه های عقب ماندگی به دست عقل حساباندیش، چنین شده است. با اینکه به اقتضای مدرن شدنش می تواند رمانتیک باشد و رومنس بیافریند، هرگز چنین نیست. تنها به اعتبار سوژه های رنجور، سرگردان و تنهایش رمانتیک می شود. تهران دوپاره است، نیمی در سایه های سنتی از نفس افتاده و خاموش و نیمی دیگر در پرتو مدرنیته ای سراسیمه و پر جنب و جوش. تهران در هر سه روایت سفر شب، شب هول و دل کور چنین شهری است. در سراسر این روایتها تجربه مدرنیته در ایران نیز تجربه ای تراژیک است و در آنها مواجهه سوژه با مکان و زمان و مواجهه سوژه با خود و دیگری، از منظر مواجهه و رابطه او با ساختار اقتصادی و اجتماعی و سیاسی بازنمایی شده است. در دو روایت از آن سه، گذر از سنت به مدرنیته در روندی خطی، صورت می پذیرد که البته نباید بدان معنای پیشرفت و توسعه داد.
در هیچ یک از روایتهای مورد بررسی برای تجربه سوژه در فضای مدرن، امکان گشایشی فراهم نبوده است. سوژه ها هرگز نتوانسته اند قهرمانگونگی پرسهزنی در شهر را تجربه کنند. تجربه قدم زدن در شهر برای هومر، هدایت اسماعیلی و رسول در بهترین صورتش همراه با ملال و یکنواختی است. وجوه تراژیک قدم زدن در تهران برای آنها ناظر بر تماس با دیگری به مثابه بیگانه و مواجهه با شهر به مثابه ظرف در هم ریختگی فضاها و روابط سنتی است. در این فضاها و روابط برای آنها هیچ تصوری از هیجان و لذت تجربه و تصور امر ناشناخته وجود ندارد. ازدحام هرگز برای چنین سوژه هایی واجد خصلت رهایی بخشی و سیالیت نیست. آنها ازدحام را در مهاجرت بیامان غریبه ها و بیگانه ها تجربه کرده اند.
در جغرافیای نابرای و فقری که آنها قدم میزنند، گویی چیز ناشناخته و گریزنده ای وجود ندارد که به وجدشان آورد. اغلب خاطراتی که در تجربه پرسهزنی سوژه ها از اعماق حافظه آنها سر برمیکشند، گزنده و تلخند. در خوشایندترین صورت، خاطره گسست و فقدان است که مگر در یادآوری ابژه آن به اندوهی شیرین بدل شود و برای لحظاتی در خیال فراموشی این فقدان، رمانتیکشان کند.
از وجهی دیگر و در مقایسه سلوک سوژه های سفر شب، شب هول و دل کور با سلوک فاست، می توان گفت هیچ یک از آنها سرشت و سرنوشتی فاستوار ندارند. اگر فاست غم غربت گذشته را با اشتیاق توسعه و قدم نهادن در دنیای آباد آینده در هم میآمیزد، سوژههای ما تنها زخمی گذشتهاند و ناگزیر سوگوار. تقدیر توسعه در تاریخشان به گونه ای رقم خورده است که آنها را از آن باز میدارد. آنها از قضا اندیشیدهاند و روشنفکر و توسعه را در هاله ناتوانیها، نابرابریها و ناهمگونیها درک میکنند. شهری که تجربه آنها را به ایده توسعه پیوند زده است، به گفته سوژه شب هول، یکشبه بر پا شده است؛ شهری مدرن شده که مردمانش روستایی ماندهاند؛ شهری که از زیست جهان آن بیرون مانده است؛ بنابراین، سوژه ها در اینجا نه سودای پیشرفتن که میل به پسنشستن دارند. پسنشستن از جهان و دیگری. پسنشستن به جنون و افیون (برگرفته از مؤخره کتاب، صفحات ۲۶۵-۲۵۳).
فهرست مطالب:
پیشگفتار
سرآغاز
مقدمه
بخش یکم: شهر و تجربه مدرنیته
مقدمه
تراژدی تخریب و گذار؛ انسان توسعهگر
دگرگونی تجربه و خاطره در متن زندگی روزمره شهری
تجدید قهرمانی در شهر مدرن؛ ظهور سوژه پرسهزن
دیالکتیک مبارزه و پوچی؛ زایش سوژه بیگانه
تراژدی تناقض در شهر؛ ظهور انسان مسئلهدار
تحولات فضایی شهر تهران
نتایج نوسازی شهر تهران و نمود فضایی آن
مروری بر وضعیت فضای اجتماعی و گفتمانهای فرهنگی-سیاسی دوره پهلوی
بخش دوم: روایت سوژه فارسی از شهر مدرن
مقدمه
تراژدی فرهنگ، میل و زوال تجربه (تحلیل روایت سفر شب)
شاخصه های روایی داستا
ساختار روایت
الگوی شخصیتها
زمان
کانونی شدگی (زاویه دید)
تفسیر خط داستانی سوژه
از شهر به شهر؛ سنت، دیوار فروریخته پدرسالار (تحلیل روایت شب هول)
شاخصه های روایی داستان
ساختار روایت
الگوی شخصیتها
زمان
کانونی شدگی (زاویه دید)
تفسیر خط داستانی سوژه
مدرنیته و کابوس فضایی سنت (تحلیل روایت دل کور)
شاخصه های روایی داستان
ساختار روایت
الگوی شخصتها
زمان
کانونی شدگی (زاویه دید)
تفسیر خط داستانی سوژه
مؤخره
کتابنامه
مشخصات کتاب:
خالصیمقدم، نرگس. شهر و تجربه مدرنیته فارسی، تهران، تیسا، ۱۳۹۱