نویسنده: رمی ریفل، مترجمان: محمد فتوره چی، آنیتا بلوردی، سال انتشار: ۱۴۰۲، نشر: اندیشه احسان
در عصر ارتباطات، جایی که رسانهها نقشی بیبدیل در زندگی انسانها ایفا میکنند، درک رسانهها از اهمیت بسزایی برخوردار است. کتاب «جامعهشناسی رسانهها» اثر رمی ریفل، پژوهشگر برجسته فرانسوی، بهمثابۀ راهنمایی جامع و ژرف، خواننده را به سفری در دنیای پیچیده ارتباطات و رسانهها میبرد. او در این کتاب، با رویکردی انتقادی و تحلیلی، ابعاد مختلف رسانهها در جامعه مدرن را بررسی میکند.
نوشتههای مرتبط
ریفل در آغازین بخش کتاب، تعریفی جامع و دقیق از مفهوم «رسانه» ارائه میدهد. به باور او، رسانهها صرفاً ابزارهای انتقال اطلاعات نیستند، بلکه بهمثابۀ نهادهای اجتماعی عمل میکنند که در تولید، توزیع و مصرف معنا نقش دارند. وی در ادامه، به بررسی کارکردهای مختلف رسانهها در جامعه میپردازد و بر این باور است که رسانهها کارکردهای متعددی نظیر اطلاعرسانی، آموزش، سرگرمی، اقناع و کنترل اجتماعی دارند. موضوع درخور توجه دیگر از منظر ریفل، تحلیل ساختار و مالکیت رسانهها در جوامع مختلف است. او در این زمینه تأثیرات ساختار و مالکیت رسانهها بر محتوای آنها و نحوۀ ارائه اطلاعات به مخاطبان را مورد بررسی قرار میدهد. در ادامه، تحلیل مخاطبان رسانهها و نحوۀ مصرف رسانه و چگونگی تفسیر و بازآفرینی پیامهای رسانهای توسط مخاطبان را مطرح میکند. تأثیرات رسانهها بر جامعه مبحث دیگری است که ریفل سعی در واکاوی مباحث آن دارد. به عقیده او، رسانهها میتوانند تأثیرات مختلفی بر افکار عمومی، ارزشها، هنجارها و رفتارهای اجتماعی داشته باشند. درنهایت او به بررسی چالشهایی میپردازد که رسانهها در عصر دیجیتال با آنها مواجه هستند. ازجمله چالشهایی نظیر گسترش اطلاعات نادرست، حبابهای اطلاعاتی و سلطه شرکتهای بزرگ تکنولوژی.
نویسنده کتاب، در ادامه، نقش رسانهها را در حوزههای مختلفی همچون سیاست، فرهنگ، اقتصاد و زندگی روزمره انسانها بررسی و تحلیل میکند. به باور او، امروزه سیاستمداران در معرض فشار فزاینده رسانهها و جریانهای خبری قرار دارند. آنها برای حفظ موقعیت خود ناگزیر به پاسخگویی به رسانهها، حضور در برنامههای تلویزیونی و توجه به نتایج نظرسنجیها هستند، تصویر و شخصیت آنها تا حد زیادی تحت تأثیر رسانهها شکل میگیرد و موفقیت آنها در انتخابات به مدیریت تصویری که از خود ارائه میدهند، بستگی دارد. همچنین، نویسنده در ادامه تأثیر رسانهها بر کنشگران سیاسی را تحلیل میکند. برای مثال، سیاستمداران برای ارتباط با مردم، از واسطههایی مانند رسانهها بهره میگیرند. دیدارهای رودررو با مردم، جای خود را به مصاحبهها و حضور در برنامههای تلویزیونی داده است. علاوه بر این، ارتباطات سیاسی به یک حوزه تخصصی تبدیل شده است و سیاستمداران برای موفقیت در این حوزه به کمک متخصصان ارتباطات و اسپین دکترها[۱] نیاز دارند. باید خاطرنشان کرد که رسانهها بر عملکرد سیاستمداران نظارت و آنها را نقد و بررسی میکنند. این امر باعث شده تا سیاستمداران نسبت به اقدامات و سخنان خود محتاطتر باشند.
ریفل همچنین، نقش روزنامهنگاران در دنیای سیاست را بررسی میکند. به عقیده او، روزنامهنگاران در کشورهای دموکراتیک از قدرت دولت و احزاب مستقل هستند. آنها موظفاند تا بهطور بیطرفانه رویدادهای سیاسی را بازتاب دهند و تحلیل نمایند. ناگفته نماند که روزنامهنگاران برای حفظ بیطرفی خود با چالشهای متعددی روبرو هستند. فشارهای سیاسی و منافع اقتصادی میتواند بیطرفی آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
«جامعهشناسی رسانهها» در هفت فصل مجزا نوشته شده است که هر یک به بررسی یکی از موضوعات محوری این حوزه اختصاص دارد:
- فصل اول: رسانهها و زندگی سیاسی: این فصل به تحلیل نقش رسانهها در فرایندهای سیاسی، ازجمله انتخابات، تظاهرات و بحثهای عمومی میپردازد و بر این موضوع متمرکز است که چگونه رسانهها در شکلگیری افکار عمومی، بسیج مردم برای مشارکت سیاسی و نظارت بر دولت نقش دارند. انواع مختلف رسانههای سیاسی، ازجمله روزنامهها، تلویزیون، رادیو و اینترنت را و نحوه عملکرد هر یک از آنها را در فرایندهای سیاسی مدنظر قرار میدهد و همچنین به بررسی تأثیر رسانهها بر انتخابات، تظاهرات و بحثهای عمومی میپردازد.
- فصل دوم: رسانهها، افکار عمومی و حوزه عمومی: نویسنده در این فصل به بررسی رابطه پیچیده بین رسانهها، افکار عمومی و حوزه عمومی توجه میکند. مسئله موردنظر او در این فصل این است که چگونه رسانهها در شکلگیری افکار عمومی و ایجاد یک حوزه عمومی مشترک نقش دارند؟ این فصل مفهوم «حوزه عمومی» و اهمیت آن را در جوامع دموکراتیک حائز اهمیت جلوه میدهد. او چالشهای رسانهها را در حفظ و تقویت حوزه عمومی، ازجمله تمرکز مالکیت رسانهها، گسترش اطلاعات نادرست و ظهور حبابهای اطلاعاتی را بررسی میکند.
- فصل سوم: رسانهها بین پروپاگاندا و تبلیغات: این فصل به بررسی تمایزات ظریف بین پروپاگاندا و تبلیغات و نقش هر یک در رسانهها میپردازد. در این فصل، ریفل تمایزات ظریف بین پروپاگاندا و تبلیغات و نقش هر یک در رسانهها و چگونگی استفاده از روشهای متقاعد کردن و دستکاری مخاطبان، تاریخچه پروپاگاندا و تکنیکهای مختلف تبلیغاتی را بررسی میکند.
- فصل چهارم: رسانهها در برابر فرهنگ؟ فصل چهارم، به بررسی رابطه بین رسانهها و فرهنگ و تأثیر رسانهها بر هویت، ارزشها و باورهای فرهنگی میپردازد. در این فصل، ریفل چگونگی تأثیر رسانهها بر هویت، ارزشها و باورهای فرهنگی را تحلیل میکند و به بررسی چالشهایی میپردازد که رسانهها در حفظ و تقویت فرهنگهای محلی با آنها مواجه هستند، ازجمله جهانیشدن رسانهها و سلطه فرهنگی غرب.
- فصل پنجم: متخصصان رسانهها: این فصل نقش و جایگاه متخصصان رسانهها، ازجمله روزنامهنگاران، سردبیران و صاحبان رسانه، را در جامعه تحلیل و بررسی میکند.
- فصل ششم: مخاطبان رسانهها: این فصل، بر تحلیل و تفسیر عملکرد مخاطبان رسانهها و نحوه مصرف رسانه آنها متمرکز است و چگونگی تفسیر و بازآفرینی پیامهای رسانهای توسط آنها را نشان میدهد. او همچنین نقش سواد رسانهای را در کمک به مخاطبان برای درک انتقادی از پیامهای رسانهای بررسی میکند.
- فصل هفتم: کاربردهای رسانههای دیجیتالی: فصل هفتم بر بررسی تحولات ناشی از ظهور رسانههای دیجیتالی و تأثیر آنها بر جامعه، فرهنگ و سیاست متمرکز است. در این فصل، ریفل به بررسی انواع مختلف رسانههای دیجیتالی، ازجمله اینترنت، رسانههای اجتماعی و بازیهای ویدیویی و بررسی چالشها و فرصتهای مرتبط با رسانههای دیجیتالی میپردازد.
درنهایت، ایده مرکزی کتاب «جامعهشناسی رسانهها» بر این موضوع متمرکز است که رسانهها صرفاً ابزارهای انتقال اطلاعات نیستند، بلکه بهمثابه نهادهای اجتماعی عمل میکنند که در تولید، توزیع و مصرف معنا نقش دارند. به عقیده ریفل، درک جامعهشناسی رسانهها برای درک دنیای مدرن و نحوه عملکرد آن ضروری است.
[۱] متخصصان توجیهگری (به انگلیسی: Spin Doctor) بخشی از متخصصان حرفه روابط عمومی را تشکیل میدهند و در کادر عملیاتی دولتها، حزبها، فرقهها و گروههای مذهبی و سازمانهای اقتصای چون بانکها، بیمهها، موسسههای لابیگری و غیره جایگاه ویژه و بسیار مهمی را دارا هستند.