استعمارگرایی/پسااستعمارگرایی
سری: سبک انتقادی جدید[i]
نوشتههای مرتبط
نویسنده: آنیا لومبا[ii]
۲۶۳ صفحه
انتشارات روتلج ۲۰۰۵ ( تاریخ نخستین انتشار ۱۹۹۸)
ISBN 0415350646
کتاب استعمارگرایی/پسااستعمارگرایی[iii] کتابی است جامع و درعین حال راهنمایی قابل دسترسی جهت ابعاد تاریخی و نظری مطالعات استعماری و پسااستعماری.
آنیا لومبا ماهرانه به معرفی و شرح مشخصه های اصلی ایدئولوژیها و تاریخ استعمارگرایی میپردازد. ارتباط گفتمان استعماری با ادبیات، چالشها با استعمارگرایی، شامل گفتمانهای ضداستعماری توسعه های اخیر در نظریات پساتوسعه و مسائل تاریخی سکچوالیته و استعمارگرایی، و فصل مشترک فمنیسم و تفکر پسااستعماری. این کتاب در باره جهانی شدن و پسااستعمار سخن میگوید. و به کلاسهای رشتههای علمی در سراسر جهان پیشنهاد میشود. این کتاب برای چندین سال به عنوان یک مقدمهی ضروری بر حوزه پویان و به لحاظ سیاسی مورد حمله واقع شدهی مطالعه ادبی و فرهنگی، محسوب شده است.
با پوشش مباحث نوظهور در حوزهی جهانی شدن، چاپ دوم این کتاب، راهنمایی ایدهآل است برای دانشجویانی که در حوزه مباحث نظریه گفتمان توسعه، مطالعات پسااستعماری و یا نظریه پسااستعماری تازه هستند و همچنین منبعی برای اساتید و دانشجویان پیشرفته در این حوزه مطالعاتی.
دراینجا بخشهایی از مقدمهی کتاب (از صفحات ۲ تا ۶) را نقل میکنیم:
” از چاپ نخست این کتاب در ۱۹۹۸، مطالعات پسااستعماری در آکادمیهای غربی نهادینه تر شدهاست، با کتابهای بیشتر و معرفیهای بیشتری که هرسال در این حوزه ظاهر میشوند. در عین حال ارتباط مطالعات پسااستعماری با دنیایمان مداما مورد سوال است، تا حدودی غیرسیاسی شده، هم از نظر زمینه های پیشین که نامفهوم بودند و تشجیع رویکردی تهذیبشده به فرهنگ و ادبیات، و هم در مورد زمینهه ای تازه تر که قادر باشد پیچیدگیهای جهانی شدن را توضیح دهد. از زمان وقایع یازده سپتامبر ۲۰۰۱، اشغال افغانستان و عراق توسط آمریکا، پرسشهای “امپراطوری” از هر زمانی ضروریتر هستند، به عنوان وکیل مدافعان “امپراطوری نوین آمریکایی” آمریکا را تشویق کرد تا از امپریالیسم اروپایی یادبگیرند، درحالیکه انتقادات هشدار میدهند که تاریخ سبعانه استعمارگرایی میرود که دوباره بهطور کامل عیب پوشانی گردد. آیا مطالعات پسااستعماری در این دنیای جدید مازاد بر احتیاج است؟ نتیجه گیری تازه بر این چاپ جدید استعمارگرایی/پسااستعمارگرایی، این سوال را مورد بحث قرار میدهد، قراردادن مطالعات پسااستعماری در ارتباط با جهانی شدن و شکل گیریهای امپریالی جدید.
در قرن گذشته، مطالعات پسااستعماری به گفته نقدهایش استوارت هال، ” حامل سرمایه گذاری ناخودآگاه قدرتمند – برای برخی نشانه خطر و به همان نسبت برای برخی دیگر دال بر خطر”(۱۹۹۶: ۲۴۲). گرچه احساس میشد که بسیاری از انتقاداتش به اندازه کافی رادیکال نیستند، بیشتر شکایات از طرف محافظه کارانی بود که بیم آن داشتند که این بطور عام بخشی از خطر سیاسی کردن تازهی آکادمی و بطور خاص علوم انسانی باشد. امروزه، این روند ادامه داشته و مطالعات پسااستعماری ( همراه با فمنیسم، مطالعات همجنسگرایان و نیز دیگر انواع نقد اجتماعی) مسئول آلوده کردن آکادمی هستند که قرار بود محافظ فرهنگ غربی باشد ( برای مثال نگاه کنید به آکتا[iv] 1996 و ۲۰۰۲). به تازگی که ایده امپراطوری بار دیگر درحال حرکت است، آنها به خاطر دادن ” قالب بد” به استعمارگرایی، سرزنشت شده اند( نگاه کنید به دسوزا۲۰۰۲، فرگوسن ۲۰۰۳). این انتقادات گواهی هستند بر این حقیقت که کاستیهایشان هرچه باشد، مطالعات پسااستعماری سعی کرده است تا تاریخ و میراث امپریالیسم اروپایی را رویت پذیر کند.
در عین حالی که نمیتوانیم انتقاداتی را مختومه اعلام کنیم که بیان میدارد نظریه پسااستعماری اغلب میتواند به شیوه ای گیج کننده نوشته شود، نمیتوان انتقاداتی را مختومه خواند که میگویند نظریه پسااستعماری با زدوخورد میان انتقاداتی که همگی همدیگر را مقصر پیچیدگی ساختارهای استعماری تفکر میدانند، و هرچند که اظهار شده است که خواسته شان آن است که صدای مردمان و نوادگان مردمانی که زمانی استعمار شده بودند، شنیده شود، بلکه در اصل هم صدایشان را خفه میکند و هم هر مکان برحقی که انتقادات از آنجا بیان شود را (جاکوبی۱۹۹۵ :۳۰). بسیاری از این انتقادات توسط کسانی که با هدف مطالعات پسااستعماری همدلی دارند تسهیم شده است. من به شیوهای روتین زمانیکه اشیا، غذا یا لباسها ( و احتمالا ایدهها) از طرف بخش جهان من در اروپا یا آمریکای شمالی “قومی” میشوند، خشمگین میشوم. در هند “قومی” به فرهنگها و اشیای قبایل، یا مردمان روستایی، خصوصا زمانیکه در بازارهای مد روز عرضه میشوند، گفته میشود. آیا این همان موردی است که اصطلاحاتی همچون “قومی” یا “پسااستعماری” برای چیزی که بطور همزمان هم مد و هم حاشیه ای است بردست شده است؟ این هم صحیح است که برخی مقالات معروف مطالعات پسااستعماری معروفند به دشواری خواندن، و اینکه اصطلاح “پسااستعمارگرایی” آنقدر ناهمزاد و پرطول و تفسیر گشته است که بیان اینکه هدف این مطالعات چیست را دشوار میکند. اما برخی از این دشواری به ذات میان رشته ای مطالعات پسااستعماری برمیگردد که ممکن است از تحلیل ادبی تا تحقیق بر آرشیوهی دولت استعماری، از نقد متون پزشکی تا نظریه اقتصادی را در بربگیرد. همچنین این مورد نیز مهم است که لغات انتقادی تازه تر همیشه تنها “زبانی نامفهوم”[v] نیستند. این لغات از توسعه اخیر علوم اجتماعی و ادبیات و مطالعات زبانشناسی ظهور کردهاند و لذا نمیتوان به سادگی آنها را با یک اصطلاحشناسی روزانه جایگزین کرد. با اینحال، مهم است که مسائل در مخاطره در زبان را که “دوستدار مصرفکننده”[vi] هستند را امتحان و موردبحث قرار داد. این کتاب با این اعتقاد نوشته شده است که نظریه پسااستعماری نباید “به شیوهای یاس آور دشوار” باشد (ویلیام و کریسمان ۱۹۹۴: ix)، و به این امید که به خوانندگان کمک خواهد نمود تا درباره احتمالات روشنگرانه و سیاسی توسعه های اخیر بیاندیشند.
استعمارگری مدرن اروپایی تا به اکنون فراگیرترین تماس استعماری بوده است در میان انواع مختلف برخوردهای استعماری که مشخصهای تکراری برای تاریخ بشریت بودهاست. در دههی ۱۹۳۰ کولونیها و نیز کولونیها اسبق حدود ۸۴.۶ درصد زمینهای سطح کره را دربر میگرفت. تنها بخشهای عربستان، ایران، افغانستان، مغولستان، تبت، چین، سیام و ژاپن تحت کنترل مستقیم حکومت اروپایی نبودهاند(فیلدهاوس ۱۹۸۹ :۳۷۳). چنین پهنهی جغرافیایی گسترده و اعمال ناهمگن استعمارگرایی و تاثیرش در چهار قرن گذشته، “تئوریزهکردن” یا عمومیت دادن موضوع را مشکل میسازد. هر محققی بسته به رشته اش، موقعیت جغرافیایی و نهادیش، و حوزه تجربیش، مجموعه ای از نمونه ها، تاکیدات و دورنماهای مختلفی درباره پرسش استعماری دارد. من خودم بخصوص برای مثالهایم به اروپای مدرن اولیه یا هند مدرن مینگرم. اما تنها به این دلیل که مطالعات استعماری چنین پهنهی گستردهای را دربر میگیرد، بدین معنا نیست که باید خود را به مطالعه موارد خاص محدود کنیم، بدون هیچ تلاشی برای تفکر درباره ساختارهای بزرگتر قواعد و تفکر استعماری. مساله این نست که باید تمام گستره تاریخی و جغرافیایی استعمارگرایی را جهت تئوریزه کردن بدانیم، بلکه نکته مهم این است که باید نظریات خودمان را با آگاهی از اینکه چنین تنوعی وجود دارد بسازیم. همانطور که بروس روبینز هشدار میدهد که “کوچک اندیشیدن کافی نیست”، باید ” حق عمومیت دادن دشوار را بدست آوریم”(۱۹۹۲ :۱۷۶-۱۷۴).”…
درباره نویسنده:
آنیا لومباپروفسور زبان انگلیسی در دانشگاه پنسیلوانیا است. از کتابهای منتشر شدهی اخیر وی میتوان نام برد از: شکسپیر، نژاد و پسااستعمار(۲۰۰۲)، شکسپیرهای پسااستعماری (۱۹۹۸)، جنسیت، نژاد، درامای رنسانس(۱۹۸۹)، نژاد در اوایل انگلیس مدرن: یک قرینهی مستند (۲۰۰۷). وی در حوزهی مطالعات پسااستعماری، نگارش آسیای جنوب، شکسپیر و ادبیات مدرن اخیر، بسیار نوشته است. وی دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشدش را از دانشگاه دلهی هند و دکترایش را از دانشگاه ساسکس بریتانیا اخذ کرد. درسهای ادبیات مدرن، تاریخ نژاد و استعمارگرایی، مطالعات پسااستعماری، نظریه فمنیسم، و ادبیات و فرهنگ هندی معاصر را تدریس میکند. اخیرا کرسی کاترین برایسون[vii] در دپارتمان زبان انگلیسی را بدست آوردهاست. از نوشتههای اخیر وی باید نام برد است: مجموعه مقالات فمنیسم بازاندیشی شده در مطالعات مدرن اولیه: جنسیت، نژاد و سکچوالیته ( ویراستاری مشترک لومبا و ملیسا سانچز، ۲۰۱۶). اکنون نیز مشغول کار برروی زندگی و نوشته های زنان هندی جناح چپ در دهه ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ میباشد.
نظر خوانندگان:
“استعمارگرایی/پسااستعمارگرایی معرفی هم روشن و هم قاطع این حوزه است و هم دفاعی است مورد مناقشه قرارگرفته از پتانسیل رادیکال حوزه. دقیقا از آن دسته کتابهایی است که اساتید میخواهند دانشجویانشان آن را بخوانند” (پیتر هالم، دپارتمان مطالعات ادبیات، فیلم و تئاتر، دانشگاه ساسکس).
“به سختی میتوان به کتابی دست یافت که هم دانشجویان و هم متخصصین را درگیر کند. لومبا متقارنا حوزهای را میکشد و مباحث کلیدی آن را به بحث میگذارد. با مقایسه ای که میان رشته ها و بافتهای فرهنگی میکند، خواندن این کتاب ضروری است برای تمامی کسانی که به مطالعات پسااستعماری علاقه دارند.” (پرییاموادا گوپال، دانشکده زبان انگلیسی، دانشگاه کمبریج).
فهرست مطالب:
مقدمه ویراستاران سری کتاب
تقدیر و تشکر
مقدمه
۱. مطالعات استعماری و پسااستعماری درحال جاگیری[viii]
تعریف مفاهیم: استعمارگرایی، امپریالیسم، استعمارگرایی نو، پسااستعمارگرایی
از استعمارگرایی به گفتمان استعماری
گفتمان استعماری
استعمارگرایی و دانش
استعمارگرایی و ادبیات
متنیت، پروسه های گفتمان و ماتریال
۲. هویتهای استعماری و پسااستعماری
ساختن تفاوت نژادی و فرهنگی
نژاد، طبقه و استعمارگرایی
تحلیل روانی و موضوعات استعماری
چندنژاد بودگی
۳. به چالش کشیدن استعمارگرایی
ناسیونالیسمها و پان ناسیونالیسمها
فمنیسم، ناسیونالیسم و پسااستعماری
آیا زیردست میتواند سخن بگوید؟
مطالعات پستمدرنیسم و پسااستعماری
نتیجه گیری: جهانی شدن و آینده مطالعات پسااستعماری
[i] – New Critical Idioms
[ii] – Ania Loomba
[iii] – چاپ نخست این کتاب در سال ۱۹۹۸، چاپ دوم در ۲۰۰۵ و چاپ سوم در ۲۰۱۵ بوده است. همچنین به ایتالیایی، ترکی، ژاپنی، سوئدی و نیز اندونزیایی نیز منتشر شده است.
[iv] – ACTA
[v] – Jargon
[vi] – “User-friendly”
[vii] – Catherine Bryson
[viii] – Situating colonial and postcolonial