نگاه آسیبشناسانه به موضوعات ازجمله علوم انسانی و اجتماعی یکی از نگاههای مطرح و مورد توجه بوده که علوم انسانی و اجتماعی نیز از آن بینصیب نبوده است. ما هنوز در برههای زندگی و زیست میکنیم که بحث و تبادل نظر در خصوص علوم انسانی و اجتماعی در ایران از موضوعات مهم و چالشبرانگیز است و ذهن و زبان برخی از صاحبان اندیشه و فکر را به خود مشغول کرده است. آسیبشناسی نقادانه علوم انسانی و اجتماعی در ایران عنوان کتابی است که به همت انتشارات طرح نقد و پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی به چاپ رسیده است. البته این کتاب که نام سه نویسنده را روی جلد خود دارد در سال ۱۳۸۷ برای انتشار آماده بوده است، اما «به علت سیاستهای خاصی که در دولتهای نهم و دهم دنبال میشد، انتشار آن به تعویق افتاد.» به همین خاطر کتاب چاپ شده درواقع ویراست دوم است که در چاپ اول در دسترس خواندگان قرار میگیرد. به جز فصل پنجم کتاب بقیه فصلها مورد بازبینی قرارگرفته و بهروزرسانی شدهاند. این کتاب ثمره طرح پژوهشیای بوده که در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی انجامشده و پس از طی روال معمول طرحهای پژوهشی و انجام ارزیابی بهصورت و قالب کتاب در آمده است. نویسندگان کتاب نیز از این مزیت بهره برده و برخی از نظرات داوران و ارزیابیهای صورت گرفته را در متن کتاب آوردهاند و به آنها پاسخ دادهاند. تلاش برای یافتن پاسخی «خرسندکننده برای پرسش مربوط به رنجوری و ضعف علوم انسانی در ایران و دستیابی به شیوههایی برای برونشد از موقعیت نامطلوب کنونی» مطرح نظر نویسندگان بوده است. «در پژوهش حاضر کوشش شده است تا از چند منظر به مسئله رشد ناموزون علوم انسانی و اجتماعی و ارتباط آن (عدم یا کندی) توسعه علمی و فرهنگی توجه شود.» پرسش اصلی کتاب «علل و عوامل توسعه نیافتگی علوم انسانی و اجتماعی در ایران کدامند؟» است که در فصلهای هفتگانه کتاب هر کدام از منظر و زاویهای خاص بدان پرداخته شده است. بر اساس آنچه در پیشگفتار کتاب آمده است بهاره آروین تحریر فصل پنجم و حسین ابراهیمآبادی تحریر فصل هفتم و بخشهایی از فصول دوم و ششم را بر عهده داشته و تحریر و نگارش مابقی فصول به دست مجری پروژه (علی پایا) انجامشده است.
فصل اول کتاب مختصری درباره روششناسی مورد استفاده در پژوهش را بیان میکند. چارچوب فلسفی به کار گرفته شده در پژوهش حاضر رئالیسم و عقلگرایی نقاد است. فصل دوم کتاب به پیشینه مباحث مربوط به توسعه علمی و فرهنگی در ایران میپردازد. خواننده در این فصل با سیر تاریخی موضوع توسعه علمی و فرهنگی در ایران از عهد عباس میرزا تا امروز بهطور اجمال آشنا میشود. نویسندگان هدف خود را از ارائه این سیر تاریخی نشان دادن واکنشهای جامعه ایران در قبال عقبماندگی علمی و فرهنگی بیان کردهاند.
نوشتههای مرتبط
عنوان فصل سوم کتاب تحلیلی نظری ـ فلسفی از مهمترین عوامل توسعهنیافتگی علوم انسانی در ایران است. نویسندگان ضمن برشمردن دوازده عامل در عرصه نظر که در نحیف و رنجور ماندن علوم انسانی در ایران نقش ایفا میکنند به تشریح و توضیح آنها پرداختهاند. این فصل در نسبت با دیگر فصلها بیشترین حجم کتاب را در برگرفته است. نقش علل فرهنگی و تنکمایگی زیستبوم عقلانیت در توسعه نیافتگی علوم انسانی در ایران عنوان فصل چهارم کتاب است. در این فصل ضمن دستهبندی تعاریف «فرهنگ» و برشمردن تفاوتهای جهان جدید و قدیم و با استفاده از چارچوبی مفهومی نقش عامل فرهنگ در رشد ناموزون علوم انسانی در ایران مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد. بهزعم نویسندگان زیستبوم عقلانیت در ایران ضعیف و نحیف است. زیستبوم عقلانیت را میتوان بهمنزله فضایی در نظر گرفت که در آن هستارهایی از جنس اندیشه بهمثابه ارگانیسمها حضور دارند. فصل پنجم کتاب تحلیلی جامعهشناختی در خصوص برخی از علل و عوامل توسعهنیافتگی علمی و فرهنگی ایران نامگذاری شده است. در بخش اول این فصل نویسندگان فهم و برداشت خود را از علم و فرهنگ و ارتباط و همبستگی توسعه علمی و فرهنگ ارائه داده و بر اساس آن بر علل و عوامل توسعهنیافتگی علمی و فرهنگی متمرکزشدهاند. آنها با بررسی انتقادی پژوهشهای پیشین و بهرهگیری از آنها فرضیه پراکندگی و عدم انسجام تحقیقات علمی در باب یک موضوع پژوهش خاص را مورد آزمون قرار میدهند. نسبت میان علوم انسانی و توسعهنیافتگی عنوان فصل ششم است. نسبت میان توسعه فرهنگی و علوم انسانی، نسبت میان توسعه علوم انسانی و توسعه فرهنگی رابطه میان فرهنگ و توسعه علم، نگاهی دیگر به رابطه متقابل میان علوم انسانی و اجتماعی و توسعه فرهنگی و علمی، نقش علوم انسانی و اجتماعی در توسعه علم و فرهنگ موضوعاتی هستند که در این فصل بدان پرداختهشده است. چشماندازها و شیوههای دست بابی به توسعه علوم انسانی فصل آخر کتاب را تشکیل میدهد. در این فصل خواننده با پارهای از یافتههای برآمده از طرح «توسعه تحقیقات علوم انسانی، دینی، فرهنگی و اجتماعی» که به آن در این فصل توجه شده است آشنا میشود. همچنین از سوی نویسندگان کتاب سیزده توصیه بهمنظور ایجاد شرایط لازم جهت بهینهسازی شرایط بهمنظور کمک به ظهور رویکردهای کارآمدتر و باکفایت بیشتر در قبال علوم انسانی و اجتماعی ارائه میشود.
احمد ملکوتی،
کارشناس پژوهشی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
http://anthropology.ir/node/26734