انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

معرفی پروژه ی مستندنگاری اودلاجان

آیدین آغداشلو تهران را “شهری فرهنگی” می خواند و برپایی انواع فعالیت های فرهنگی در گوشه و کنار شهر، اگر نه هر روز هفته، بلکه بیشتر روزهای آن را گواهی بر “فرهنگی” بودن آن می داند. “تهران شهری فرهنگی است”، یا دست کم تلاش اش در این “فرهنگی” شدن ستودنی است. اما فرهنگِ شهر نیاز به “خوانایی” در شهر دارد. خوانا شدنِ فرهنگِ شهر را باید یاری داد. “پروژه ی مستندنگاری اودلاجان” تلاشی است در راستای این یاری.

اودلاجان

به نقل از عبدالله انوار کلمه ی اودلاجان ترکیبی است از “اُو” به معنی آب، با ریشه در زبان تاتی، و “دراجان” به معنی تقسیم کردن. پس اودلاجان، محل تقسیم آب است و عودلاجان، معرّب آن.

اودلاجان را امروز می توان در محدوده ی بین خیابان های امیرکبیر (از شمال)، پانزده خرداد (از جنوب)، مصطفی خمینی (از شرق)، و ناصرخسرو (از غرب) محصور یافت. اودلاجان تنها محله ی باقیمانده از این تهران فرهنگی، از تهران قدیم است که هنوز محله است، و هنوز قابل نجات.

نام اودلاجان در سه نقشه از تهران: بره زین (۱۲۲۰ خورشیدی)، کرشیش (۱۲۳۷ خورشیدی)، و عبدالغفار (۱۲۶۶ خورشیدی) در محدوده ی صفوی تهران قابل خواندن است. اودلاجان و حفاظت از آن، نه به اندازه ی تهران، بلکه به اندازه ی ایران، به اندازه ی آموزش معماری، به اندازه ی آموزش هنرهای وابسته به معماری، به اندازه ی آموزش تاریخ، به اندازه ی آموزش هر آنچه وابسته به تاریخ اخیر ایران است، و تداوم همه ی این ها برای رسانیدن شان به نسل های بعد، اهمیت دارد.

 

با حفاظت صحیح بافت و بناهای اودلاجان می توان موزه ای باز، برای شهر آفرید با جذابیت های تاریخی، اجتماعی، شهری، هنری و معماری. این جذابیت ها موجودند، ولی پنهان از انظار و گاهی سریع تر از آنچه می پنداریم، رو به خاموشی.

 

اودلاجان در عصر حاضر، همواره مورد توجه اهل فرهنگ، تاریخ، معماری، و هنر بوده است. مرحوم لطیف ابوالقاسمی از اولین کسانی بود که در دهه ی چهل شمسی توجه دانشجویان دانشکده ی هنرهای زیبا در دانشگاه تهران را به اودلاجان جلب کرد. مرحوم آیت الله زاده ی شیرازی در سال ۱۳۵۹ برای پروژه ی احیای اودلاجان، تقریبا تمام خانه های قسمت مرکزی اودلاجان غربی را در قالب یک پرونده شناسایی کرده بود، که تا به امروز به این پرونده دست نیافته ایم، مثل بسیار آرشیو شخصی و رسمی دیگر که هنوز قابل دسترس نبوده اند. اسامی، قابل بسط اند، هر کس در حیطه ای، ولی همه هم راستا برای حفظ اودلاجان. اما در عمل، راهکارها کدام اند؟ از کجا باید آغاز کرد؟ اولین قدم، و کم هزینه ترین قدم مستندنگاری هر آنچه که هست، هر آنچه باقی مانده، به نظر می رسد.

پروژه ی مستندنگاری اودلاجان

“پروژه ی مستندنگاری اودلاجان”، پروژه ای است مستقل و داوطلبانه در جهت شناخت و زمینه سازی برای آینده ی احتمالی انواع پروژه های حفاظت و مرمت در بافت تاریخی اودلاجان. این پروژه از سال ۱۳۹۰ به ابتکار و همت مشترک چهار دانشجوی رشته ی معماری دانشگاه علم و صنعت ایران آغاز شد. به مرور با پیوستن کمیته ی پیگیری خانه‌های تاریخی تهران، دانشجویان و مدرسان رشته های معماری و مرمت از دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تفرش و دانشگاه هنر تهران ابعاد کار خود را وسعت و سرعت بخشید. در این پروژه تا به امروز ۱۲۰ دانشجوی علاقمند در مستندنگاری دانه های تاریخی و معابر تلاش کرده اند. پروژه تا به امروز با همکاری دانشجویان این سه دانشگاه، بیش از چهارصد دانه ی تاریخی شامل خانه ها، حمام ها، مساجد، تکایا، بقاع، بازارچه ها، سراها، سقاخانه ها، کنیسه ها و همچنین معابر را مستندنگاری کرده است.

حدود ۳۰ هزار عکس، ۱۸۰ رولووه ی شماتیک، ۳۰۰ رولووه با مقیاس ۲۰۰/۱، ۳۰ رولووه با مقیاس ۵۰/۱، ۱۱ پروژه ی مرمت در این مجموعه قرار دارد که مقیاس رولووه ها به مرور بالاتر و اطلاعات دقیق تر می شود. تقریبا یک سوم داده ها نتیجه ی هم پوشانی اطلاعات و دو سوم نتیجه ی کار گروهی داوطلبانه است. همپوشانی ها بیشتر مربوط به بناهای ثبتی، که تعداد آن ها در بافت تاریخی اودلاجان به بیست نمی رسد، و بناهای تخریب شده است.

حدود هشت صد خانه ی تاریخی در بافت اودلاجان، همین امروز موجود است. اما این رقم فقط حدود ۳۰ درصد، از بافت تاریخی این محله را تشکیل می دهد. با در نظر گرفتن بناهای عمومی مانند مساجد و کنیسه ها و کاروانسراها و سقاخانه ها اندکی بیشتر می توان به این تعداد افزود. ولی هشدار این است که امروز تنها ۳۰ درصد از دانه های تشکیل دهنده ی بافت اودلاجان، این تنها محله ی تاریخی تهران، این تهران فرهنگی، باقی مانده و ۷۰ درصد یا تخریب و نوسازی شده و یا در حدی تخریب شده که دستیابی به اطلاعات مرتبط بسیار دشوار است. اهمیت مستندنگاری با این ارقام آشکارتر می شود.

چنانچه مصوبه ی شواری عالی شهرسازی و معماری اساس قرار داده شود، بازسازی بناهایی که تا سال ۱۳۴۰ شمسی ساخته شده اند، فقط و فقط به صورت “عین به عین” امکان پذیر است. اما نیازی به گواه و سند و شاهد نیست، و گشت و گذاری کوتاه در اودلاجان کافیست تا ببینید بناهای جایگزین تفاوتی با بناهای ساخته شده در دیگر مناطق شهر ندارند. همان بی کیفیتی، همان بی قاعدگی، همان بدسلیقگی عمومی حاکم بر شهر، در تاریخی ترین محله ی تهران نیز سیمای زشت خود را به رخ می کشد. نظم و قاعده در بافت تاریخی از کدام الگوها می بایست پیروی کند؟ بازشناسی این نظم و قاعده نیاز به شناخت دانه ها و معابر، شناخت نظم و قاعده ی حاکم بر آنها دارد. و راه شناخت از مستندنگاری می گذرد.

مستندنگاری تنها شامل تهیه ی نقشه و عکس نیست؛ محله ماندن اودلاجان به ضبط تاریخ شفاهی محله نیز کمک می کند. خاطرات و سفرنامه های منتشر شده از اهالی و ساکنان قدیم این محله نیز سیمای واضح تری از زمان جوانی آن را بازمی شناساند.

دنیای امروز بیش از پیش اهمیت ثبت دانش بومی هر مکانی را دریافته است. با شرایط کنونی زمین، راه نجات، احتمالا در دانش بومی نهفته است، چرا که دانش بومی، دانشی پایدار است که از هزاران سال پیش تا به امروز دوام یافته و درس های بسیاری در خود دارد که پایداری ما را به همراه خواهد آورد. ده تا بیست سال تخمینی است جهانی برای ثبت دانش بومی. پس از این مدت، احتمالا فرصت ثبت این داده های ارزشمند را نخواهیم داشت. پس، نیاز به سرعت عمل بیش از پیش احساس می شود. و این نیاز برای اودلاجان نیز پابرجاست.

می دانیم که در آرشیوهای شخصی و در نهادهای گوناگون اسناد مختلفی در مورد اودلاجان موجود است. می دانیم که پژوهشگران و دانشجویانی، مستقل و یا با پشتیبانی، همین امروز در حال گردآوری اطلاعات در اودلاجان هستند. و همینجا اگر کسانی در آرشیو خود مدارکی دارند، و یا در این نهادها حضور دارند، و یا امکان برقراری ارتباط با آنها را دارند، تقاضای یاری داریم. هر آرشیو شخصی یا دور افتاده در نهادی همانند جزیره ای دورافتاده است و یاری در تجمیع این اطلاعات به هم پیوستن این جزیره ها را به همراه خواهد داشت. هدف از “پروژه ی مستندنگاری اودلاجان” به هم رساندن و تجمیع همین جزیره هاست. با به هم پیوستن این جزیره ها کاری جمعی، زیبا و قابل افتخار آفریده خواهد شد که متعلق به هیچ کس نیست ولی مال همه است و خواهیم توانست آرشیو جامع تری را به خانه بازگردانیم. “پروژه ی مستندنگاری اودلاجان” توجه، هم دلی و هم کاری داوطلبان در حیطه های مرتبط را، صمیمانه پذیراست.

در پایان این معرفی، ما از اهالی اودلاجان سپاسگزاریم: سپاسگزاریم که ما را به خانه های شان راه دادند، و جز دوستی و محبت از آنها ندیدیم. امید داریم تا بتوانیم آنچه نیاکان ایشان به وجود آورده و ایشان تا به امروز برای ما پاس داشته اند را درست و کامل باز گردانیم، همچون امانتی گران بها که پاکیزه و صیقل خورده به آشیانه باز گردانده می شود. و چه صحنه ای خواهد بود، اودلاجان پاکیزه و صیقل خورده برای این شهر فرهنگی!

اطلاعات مرتبط، با حفظ امانت، در وب سایت oudlajan.org برای پژوهش گران قابل دسترس است.

 

سوزان حبیب، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد پروفسور حسابی (تفرش)

نوید جمالی، دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه علم و صنعت ایران