نویسندگان: لاله رمضانی ، مهدیار نظام
طرحهای حفاظت در منظرنپال:فرصت ها و چالش ها
معرفی
در نپال، نیمی از مناطق حفاظت شده کشور شامل سکونتگاهها و مزارع، و تمام پارک های ملی در مجاورت مناطقی با جمعیت بالا هستند.در نتیجه، نیاز به یک رویکرد وسیع حفاظت منظر از همان ابتدای تشکیل منطقه حفاظت شده مشهود است.در واقع نپال رویکردی برای حفاظت منظردر ۷۸% منطقه های حفاظت شده اتخاذ کرده است که در آن مردم محلی را با منابع حفاظتی پیوند می دهد و مزیت های منابع حفاظتی را به سوی آنها هدایت می کند. طرحهای گسترده حفاظت در خارج از مناطق مرز بندی شده با تصویب قوانین حریم در سال ۱۹۹۶ انگیزه بیشتری یافت که اجازه می داد از درآمد پارک برای توسعه جوامع داخل این حریم ها استفاده شود. علاوه بر این، بر طبق طرحهای حفاظت تنوع زیستی منظر، پیشبینی شده است که گسترش فراتر از حاشیه پارکها و ایجاد شبکههایی در مناطق حفاظت شده و حفاظت هسته و کریدورهای زیستی برای طول بقای جانداران بزرگ مانند فیل، پلنگ و کرگدن لازم است. این ابتکارهای پیچیده و بلندپروازانه، با مدیریت های ظرفیت، مشارکت و ارتباط به منظور مدیریت فضاهای تحت پوشش گستردهتر با تغییر عملکردهای استفاده از زمین، منطبق بوده است.
پس زمینه در نپال و عملکردها وسیاست های حفاظت از آن
نپال، در دامنه جنوبی رشته کوههای هیمالیا، سرزمینی است که تنها کمی از انگلستان بزرگتر است (۱۴۷،۱۸۱کیلومترمربع). هنوز این کشور شامل، ۲%از گیاهان گلدار دنیا، ۸% از پرندگان و ۴% از پستانداران است (پروفایل پروژه تنوعزیستی،۱۹۹۵). این غنای تنوع زیستی، بازتابی ازموقعیت جغرافیایی منحصربفرد و همچنین تغییرات آبوهوایی از دشتهای گرمسیری ترای تا هیمالیا، بلندترین کوه جهان در این کشور است. این کشور همچنین غنی از تنوع قومی و متشکل از بیش از ۱۰۲ طبقه قومی با حدود ۹۳ زبان گفتاری است (دفتر مرکزی آمار، ۲۰۰۲). این مردم دارای شیوههای غنی و متنوع عملکردهای فرهنگی-اجتماعی و دانش توانگر در استفاده و مدیریت تنوعزیستی هستند.یک مطالعه نشان داد که مردم بومی” Tharu ” در حاشیه پارک ملی رویال چیتوان بالغ بر ۱۵۰ گونه گیاهی را با مقاصد دارویی بهکار می برند (پخرل،۲۰۰۲). این گنجینههای غنی متنوع طبیعی و فرهنگی، یکی از ویژگی های منظرهای نپال است که دارای اهمیت ملی و بینالمللی و تمرکز کلیدی برای حفاظت است.
در سال ۱۹۷۳، این کشور حفاظت در دوره مدرن را با ایجاد شبکه هایی از مناطق حفاظت شده آغاز کرد. در حال حاضر ۱۶ منطقه حفاظت شده از دسته های مختلف IUCN وجود داردکه تقریبا ۱۸% کل مساحت کشور را در برمیگیرد. با وجود مشکلات و محدودیت های مختلف، نپال به موفقیت های قابل توجهی در حفاظت و مدیریت تنوع زیستی دست یافته است (HMG/MFSC, 2003). جمعیت زیادی از گونه های در معرض خطر و قابل توجه جهانی از جمله کرگدن تک شاخ، پلنگ و گاومیش کوهاندار هندی دوباره احیا شده است. به طور مثال آمار دولتی نشان می دهد که در طول چهارسال، جمعیت کرگدن ها پنج برابر شده است(from just over 100 in 1976, to 612 in 2000).
سیستم حفاظتی فقط تنوع زیستی را حفاظت نمی کند بلکه میراث فرهنگی و دینی مردمان هم حفاظت می کند.تعدای از سکونتگاهها و سایت های مذهبی با قدمت هزاران ساله درکوهستانهای پارکهای ملی وجود دارد که درآن مردم بومی با شیوههای غنی فرهنگی در تعامل با طبیعت در آن زندگی می کنند. برای مثال Sherpa,Bhote, Rai, Tamang و Gurung از بزرگترین گروههای بومی در کوههای این منطقه هستند در حالی که Tharus – ساکنان بومی Terai – و مهاجران تپه، اطراف پارک های ملی و محافظت شدهی Terai را اشغال کردهاند.منطقه حفاظت شده Annapurna محل سکونت یازده قوم مختلف است.جوامع شرپا در پارک ملی ساگارماتا معتقدند که حیوانات، گیاهان و حتی صخرهها دارای روح هستند. و به عنوان بودایی، پیرو سنت عدم خشونت هستند که شکار از نظر آنها یک عمل بسیار زشت است(Stevens, 1997).
همچنین تعداد قابل توجهی از فرهنگهای مختلف، مذهبها و سایت های باستانشناسی مهم در داخل و اطراف ناحیههای حفاظت شده وجود دارد. برخی از سایتهای مهم دینی و فرهنگی شامل، Tengboche Gomba درپارک ملی Sagarmatha ، Shey Gomba در پارک ملی Shey Phoskunda، LOMonthang ، شهر ساخته شده در قرون وسطی با آجر درمنطقه حفاظت شدهی ترانس هیمالیا درAnnapurna، و Balmiki Ashram در پارک ملی Royal Chitwan هستند. Balmiki Ashram که در غرب پارک ملی Royal Chitwan واقع شده است، قدمت آن به ۲۰۰-۳۰۰ سال قبل از میلاد می رسد که در حماسه” Ramayana” به آن اشاره شده است (Paudel, 1997). همچنین اعتقاد براین است که تعداد زیادی از سیستم های غارهای کوهستانی در Mustang مربوط به دوره ماقبل تاریخ هستند. درکاوش های اخیر حدود سی جسد که به طور طبیعی مومیایی شده بودند در یکی از این غارها کشف شد که اعتقاد براین است که مربوط به ۴۰۰ سال قبل از میلاد تا ۵۰ سال بعد از میلاد هستند (Alt et al., 2003).
اگرچه نپال از نظر طبیعی، فرهنگی و معنوی بسیار غنی است، محل زیست بسیاری از جوامع کوهستانی فقیر نیز هست. حفاظت تنوع زیستی یک کار بسیار چالش برانگیز است زیرا این مردم فقیر برای امرار معاش خود به منابع بیولوژیکی وابسته هستند. به طور مثال جنگل، ۸۱% از سوخت کل و حدود ۵۰% از علوفه مورد نیاز خانوادهها در نپال را تهیه می کند (WECS, 1997). در نتیجه حفاظت در نپال، در این زمینه اجتماعی پاسخگو بوده است و تلاش کرده است تا تعادلی بین نیازهای کوتاه مدت مردم و یکپارچگی اکولوژیکی در طولانی مدت ایجاد کند. رویکردهای حفاظت، از گونههای متمرکز به تمرکز روی اکوسیستم تغییر پیدا کرد و در حال حاظر از مشارکت بیشتر به جای حفاظت که در گذشته انجام می شده، استفاده می شود(جدول ۱). جدول ۱ نشان می دهد که نپال یک الگوی حفاظت جامع تر، فراگیرتر و غیرمتمرکز نسبت به گذشته اتخاذ کرده است. این کشور دارای یک طرح پیشرو در ایجاد مناطق حفاظت شده و مدیریت مشارکتی و بومی در کوهستان بوده است (Stevens, 1997).
جدول۱- تغییر الگوی حفاظت در نپال
گذشته حال
§ حفاظت دقیق
§ انواع تمرکز
§ کنترل در استفاده از منابع
§ رویکرد جزیرهای
§ متمرکز و کنترل دولتی § مشارکت مردم
§ تمرکز روی اکوسیسم
§ اشتراک گذاری منابع و درآمد
§ رویکرد منظر
§ غیر متمرکز و درگیر کردن NGO ها و سازمان های غیر دولتی
نپال در حال تلاش است که تعادلی بین حفاظت و رویکردهای مشارکتی برای حفاظت منابع به طورهمزمان ایجاد کند. در یک سر این زنجیر، حفاظت شدید پارکهای ملی و منابع ، بانبود یا حداقل مشارکت مردم در حفاظت و مدیریت پارک وجود دارد. در سوی دیگر در مدیریت حریمها و مناطق حفاظت شده یک رویکرد مشارکتی با دسترسی مردم به منابع جنگل، اتخاذ شده است. پارک هیمالیا، جایی که به مردم محلی اجازه داده شده که از چوب به عنوان سوخت و از علوفه برای مصارف خانواده استفاده کنند، در وسط این زنجیر جای میگیرد (تصویر۱).
تصویر۱. زنجیره حفاظت
با اذغان به نقش و اهمیت مردم و زندگی در منظرهای فرهنگی برای حفاظت طولانی مدت تنوع زیستی، نپال مدلهای جدیدی را برای حفاظت در طول دهه گذشته اتخاذ کرده است. به علاوه این کشور دارای یک طرح پیشرو در ایجاد مناطق حفاظت شده و مدیریت مشارکتی و بومی در کوهستان بوده است (Stevens, 1997). این کشور از یک مدل حفاظتی (حفاظت با مردم) در ایجاد مناطق حفاظت شده جدید، و رویکرد حریم (حفاظت از طریق مردم) در مدیریت پارکها و ذخایر موجود استفاده کرده است. در سه دهه، استراتژیهای مدیریت مناطق حفاظت شده نپال، از رویکرد جزیرهای به رویکرد شبکهای تغییر کرده است و همچنین اجتماعهای مختلف و ابعاد زیست محیطی را یکپارچه کرده است (تصویر۲).
تصویر۲. تغییر الگوهای حفاظت: از رویکرد جزیرهای به شبکهای
توسعه رویکرد حفاظت منظر و حفاظت اجتماع مبنا
در نپال، استراتژیهای مدیریت منابع به شدت تحت تاثیر این واقعیت هستند که حفاظت، نگهداری و توسعه منابع طبیعی، نه عملی و نه امکان پذیر است که به تنهایی توسط دولت انجام شود (Budhathoki, 2001). یک تغییر بزرگ در الگوی مدیریت مناطق حفاظت شده از محافظت به مشارکت، با معرفی مناطق حفاظت شده و مفهومهای حریم وجود دارد (Maskey, 2001) . از اواسط ۱۹۸۰، رویکرد مدیریت مناطق حفاظت شده، وجود سکونتگاهها و حقوق کشاورزی خصوصی در داخل محدوده منطقه حفاظت شده و طرح مدیریت مشارکتی منابع طبیعی و طرحهای حمایت برای توسعه اجتماعی را به رسمیت شناخت.
مفهوم حریم به عنوان یک استراتژی کلیدی در حفاظت تنوع زیستی، با پرداختن به دو موضوع تاثیر مردمان محلی در مناطق حفاظت شده، و تاثیر مناطق حفاظت شده بر مردم محلی، در سال ۱۹۹۴ معرفی شد. در نپال، حریم به عنوان مناطقی قلمداد میشود که درآن منابع زمین، مدیریت و در محدوده پایدار استفاده شده است و جایی است که جوامع و مقامات حفاظت باهم کار میکنند و این مساله مغایرتی با حفاظت ندارد (Sharma,2001).
حریم شامل، موزاییک جنگلها، زمینهای کشاورزی، سکونتگاهها، سایتهای میراثفرهنگی، فضاهای باز روستا، و گونههای دیگر استفاده از زمین میشود. مقررات حریم (۱۹۹۶) به مقامات پارک اجازه می دهد که ۳۰-۵۰% ، درآمد پارک را صرف توسعه جوامعی کنند که داخل محدوده حریم هستند. معرفی و بکارگیری رویکرد حریم، نقطه عطفی در مدیریت مناطق حفاظت شده و تغییر مدیریت سنتی پارک به رویکردهای مشارکتی بیشتر بوده است (Maskey, 2001).
طرح حریم نیز به عنوان سنگ پله به توانمند سازی مردم محلی خدمت کرده است و نقش آنها در حفاظت افزایش داده شده و برای توزیع منافع حفاظت به جوامع محلی از رویکرد حریم بهره گرفته شده است (Budhathoki, 2003) . در سال ۱۹۹۷، بیشتر از ۲/۱ میلیون دلار درامد پارک صرف فعالیت های توسعه و حفاظت در محدوده حریم شده است (DNPWC, 2003) . تا به امروز بیش از ۷۰۰،۰۰۰ نفر در ۱۸۵ روستای کمیته توسعه (orVDCs)، که پایین ترین واحد سیاسی هست، به طور مستقیم یا غیر مستقیم از این برنامه بهره مند شدهاند.
در نپال، هم مناطق حفاظت شده و هم مدیریت حریم ها، امروزه به طور گستردهای اتخاذ شده است و از این رویکردها برای حفاظت استفاده می شود. سه منطقه حفاظت شده وجود دارد که همگی باهم ۴۲% کل مناطق سازمانهای حفاظت محیط را در بر میگیرند. علاوه بر این، در ۱۱ منطقه از ۱۶ منطقه حفاظت شده، از برنامه مدیریت حریم بهره گرفته شده است. مدیریت مناطق حفاظت شده و حریم ها هر دو برمبنای اولویت ادغام دقیق حفاظت و توسعه هستند و شامل تمامی المانهای کلیدی دسته پنجم رویکرد حفاظت منظر می شوند. برطبق گفته لوکاس (۱۹۹۲) منطقه حفاظت شده Annapurna که سالها است کانسپتهای حفاظت یکپارچه در آن بکار گرفته شده است، یکی از بهترین مثالهای مدیریت منظرحفاظت شده، در دنیای در حال توسعه میباشد.
در سطح جهانی، این مساله پذیرفته شده است که مناطق حفاظت شده نمی توانند به عنوان جزایر منحصربفردی وجود داشته باشند اما می توانند به عنوان مکانهایی در یک ماتریس استفاده از زمین باشند (IUCN, 2003; Phillips, 2002) . در نپال اغلب، رویکرد حفاظت منظرمبنا به عنوان فرصتی برای حفاظت طولانی مدت تنوعزیستی، به کار گرفته شده است. تجارب موفق مناطق حفاظت شده و برنامههای مدیریت حریم، برای تلاش کشور درشروع وسیعتر طرحهای حفاظت، در سطح منظر سودمند بودهاند. استراتژی ملی تنوع زیستی نپال (NBS) ،این استراتژی را به عنوان یک استراتژی مناسب شناخته است، که حفاظت را با کاهش فقر پیوند میدهد. سند NBS ، دشتهای Terai و نواحی شرقی Himal را به عنوان اولین مجموعه منظر ، برای این طرحها تجویز کرد. سازمانهای بینالمللی مختلف حفاظت و توسعه مانند IUCN – اتحادیه جهانی حفاظت، صندوق جهانی برای طبیعت (WWF) و اتحادیه ملی برنامه توسعه/محیط زیست جهانی (UNDP/GEF) در این پروژه ها با دولت همکاری داشته اند.
تصویر۳.مجموعههای حفاظت شده منظر
یکی از طرحهای اخیر حفاظت منظر، برنامه منظر Terai Arc است (TAL) ، برنامه های بسیار بلندپروازانه و بلندمدت که توسط سازمانهای نپال و با حمایت WWF-Nepal انجام شده است( به کادر ۱ نگاه کنید). طرح منظر Terai Arc برای ارتباط دوباره ۱۱ منطقه حفاظت شده در سرزمینی مابین منبع حیات وحش پارسای نپال و پارکهای ملی India’s Rajaji-Corbett، پیشنهاد شد و به عنوان منظر تک عملکردی برای حفاظت بلند مدت، زیستگاه پلنگ، کرگدن و فیل را دربرگرفت (WWF-Nepal, 2003) .
استراتژی پلان منظر Terai که توسط دولت به تازگی تصویب شده بود، کمک بیشتری برای حفاظت در سطح منظر، در نپال خواهد کرد. به طور مشابه، طرح Himal ای یو سی ان ، مجموعه رودخانه Koshi (یکی ازبزرگترین حوزههای رودخانه نپال) ، که حوزه آبریز رودخانه Koshi را و دامنههای کوه اورست را در برمیگیرد، به عنوان مجموعه حفاظت منظر پیشنهاد داد. این نشان می دهد که این طرحهای حفاظت در حال بدستآوردن طیفی از تراز افقی ( منظر ترای) و تراز عمودی(منظر رودخانه کوشی) به عنوان مجموعه منظر بوده است (تصویر ۳). از آنجا که نپال دارای سابقه طولانی در اجرای طرح های حفاظت مدیریت مشارکتی موفق است، امید زیادی برای اجرای موفقیت آمیز این طرح ها وجود دارد.
لایه های طرح حفاظت در سطح منظرهای گسترده، بدون مشکل نیست.تنوع زیستی در نپال ارتباط نزدیکی با زندگی مردم و توسعه اقتصادی آنها دارد. در میان تمام کشورهای منطقه هیمالیا (تنها بخش هیمالیا)، نپال کمترین درصد پوشش جنگل را داراست و دارای بالاترین تراکم مردم و دام در هر هکتار از زمین است. همچنین دارای کمترین سرانه زمین جنگلی و مرتع به ازای هر واحد دام می باشد. به خصوص در Terai، یک مساله نگران کننده در مدیریت طرحهای حفاظت در سطح منظر وجود دارد که جمعیت مردم در حال رشد است و زیستگاههای طبیعی در حال کاهش و بیشتر و بیشتر خرد شدن هستند. علاوه براین بیشتر مناطق حد فاصل این جنگلها، محل زندگی مردم تهی دست و جوامع ضعیف از نظر اقتصادی میباشد. در این زمینه، موضوع بنیادی نیازهای اولیه، بزرگترین چالش حفظ منابع بیولوژیکی برای بقای بلندمدت جانوران بزرگ مانند فیلها، پلنگ و کرگدنهاست. مطالعهای توسط کراکراف (۱۹۹۹) نشان داد که نپال دارای بیشترین شاخص تهدید کننده تنوع زیستی و کمترین شاخص ظرفیت مدیریت منابع در بین تمام کشورهای جنوب اسیا میباشد، لایه لایه بودن طرحهای حفاظتی به معنی پیچیدگی و داشتن چالش بیشتر برای سازمانهای حفاظتی است.
چالش های رویکرد حفاظت سطح منظر
چالش های طرح های حفاظت سطح منظر در نپال را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
§ ارتباط رویکرد جدید و درگیر کردن جوامع محلی:
یک سوءضن گسترده در میان مردم روستایی وجود دارد که طرحهای حفاظت منظر میتواند راه دیگری برای گسترش مناطق حفاظت شده و کنترل استفاده بیرویه از منابع باشد. طبق تعریف برسفورد و فیلیپ (۲۰۰۰) تغییر تصویر مناطق حفاظت شده از یک چیزی که آنها ” برنامه ریزی شده علیه مردم” هستند به اینکه اینها برای مردم و با مردم برنامهریزی شدهاند، نیازمند استراتژیهای ابتکاری و تلاش بیشتر است.
§ مشکل در هماهنگی بین ذینفان مختلف:
باتوجه به ماهیت و مقیاس طرحهای حفاظت منظر، چاش هماهنگی ذینفعان مختلف با سازمانهای دولتی آشکار است. ارتباطات افقی نامناسبی بین بخش های مختلف دولتی مانند جنگلداری، کشاورزی، توسعه محلی و همچنین ارتباط عمودی بین سازمانهای مختلف دولت وجود دارد. عدم هماهنگی میان این سازمان ها باعث شده است که تداخلاتی ایجاد شود از جمله خرج کردن نامناسب منابع و سردرگمی میان ذینفعان . ادغام دقیق منافع ملی، منطقه ای و محلی در برنامه ریزی و مدیریت حفاظت منظرفرهنگی به منظور تحقق اهداف یکپارچه حفاظت در سطح منظر، حیاتی است.
§ ظرفیت ناکافی سازمانی، منابع انسانی، و مهارتهای لازم برای مسئولیتهای مختلف:
حفاظت در سطح منظر بسیار پیچیده تر و سخت تر از مدیریت پارک ملی است. در سطح منظر، برنامه حفاظت از تنوع زیستی نیازمند یک رویکرد مدیریت تجارت گونه است. با این حال، مدیران منطقه حفاظت شده در نپال اغلب بسیاری از دانشها و مهارت های لازم برای مواجه شدن با مسائل متنوع و پیچیده اجتماعی و اقتصادی در ارتباط با حفاظت از منابع را ندارند. بسیاری از کارکنان منطقه حفاظت شده همچنان در حال گذار از یک رویکرد منزوی نسبت به حفاظت به یک رویکرد جامع تر و جذاب تر هستند. این تغییر کلید ایجاد طرح های موفق حفاظت از منظر است.
§ برنامه های با تمرکز خیلی زیاد بر روی حفاظت که توسط سازمانهای حفاظتی هدایت میشود و کمترین میزان درگیرکردن مردم محلی را دارا است:
برخی از برنامه های حفاظت منظر تنها بر روی اهداف خاصی از حفاظت ، توسط پارک و مقامات جنگلداری در همکاری با WWF و دیگر سازمان های حفاظت از محیط زیست تمرکز دارند. برنامههایی مانند حفاظت جنگل، حفاظت از حیات وحش و بهبود زیستگاهها در اولویت بالایی نسبت به ابعاد زیستمحیطی قرار دارند و جوامع اغلب این تلاشها را جذاب نمی دانند و تمایلی به شرکت در آنها ندارند. در مقابل، موفقیت کانسپت حفاظت منظر ، به قلمداد کردن هردو مورد طبیعت و مردم و همکاری مردم و مقامات مسئول بستگی دارد (لوکاس، ۱۹۹۲). برای رسیدن به هدف حفاظت خارج از مرزبندی ها ، مطابق گفته برسفورد (۲۰۰۳) حفاظت حرفه ای باید همکاری ها و تفکرهای جدید را خارج از چارچوب توسعه دهد.
§ منابع مالی خارجی به جای منابع مالی داخلی:
در حال حاظر برنامههای حفاظت منظر در دست اجرا به شدت به منابع خارجی بستگی دارد(نه کاملا). پایداری چنین برنامههایی سوال برانگیز خواهد بود اگر تجربههای موفق، درون ساختار دولت و برنامهها رسمی و نهادینه نشوند. علاوه براین توسعه “رویکرد نظارت” که حفاظت را در دست مردم میگذارد بسیار تحت تاثیرآن خواهد بود. و بدین وسیله یکپارچگی مردم با طبیعت، که توسط میچل و براون پیشنهاد داده شده (۲۰۰۰)، می تواند برای استراتژی حفاظت منظر مناسب و پایدار باشد.
§ سیاستها و قوانین مورد نیاز هنوز سرجای خود نیستند:
برای مدیریت موفق منظرهای حفاظت شده، یک چارچوب قانونی حمایتی ضروری است (فیلیپس ۲۰۰۲). در حال حاضر، نپال چارچوب های قانونی و نهادی جامع هماهنگ برای مداخلات حفاظتی متنوع و پیچیده در سطح منظر ندارد. در صورت عدم وجود سیاست حمایتی و سازمانهای هماهنگ کننده، سازمانها بر اساس قوانین متفاوتی کار میکنند و گاهی در تداخل باهم و یا به موازات هم عمل مینمایند.
نتیجه:
حفاظت ضروری است و این مساله تنها زمانی اتفاق میافتد که مردم دلایل پشت آن را درک کنند و به طور فعال در فعالیتهای مربوط به حفاظت مشارکت داشته باشند. در نپال درک روبه رشدی وجود دارد که برای حفاظت تنوع زیستی جهت پایداری، وضعیت مناسب اجتماعی-سیاسی و همچنین حفاظت منظرهای بومشناختی ضروری است. لازم است توجه داشته باشید که ۷۸% مناطق حفاظت شده کشور با رویکرد حفاظت منظر تطبیق داده شده است و تلاش شده است که پیوند بین مردم و منابع حفاظت از طریق قدرت بخشیدن به جوامع محلی برای مدیریت منابعشان و دریافت مزیت از طریق حفاظت ایجاد شود. با این حال حفاظت موفق تنوع زیستی در سطح منظر نه تنها به مشارکت سازنده با مردم محلی بستگی دارد بلکه به برنامهها و طرحهای هماهنگ و یکپارچه در سطوح استانی، منطقهای و ملی نیز وابسته است. علاوه براین، مدیریت پایدار هر دو رویکرد منظرهای مولد و حفاظت شده در همکاری با گروههای مختلف ذینفع نیز برای مدیریت موفق منظرهای حفاظت شده ضروری است.
در میان جمعیت روبه رشد و فقر گسترده، موفقیت پیوندهای زیست محیطی تا حد زیادی به یکپارچه سازی دقیق مزایای زیست محیطی با منافع اجتماعی و اقتصادی مردم بستگی دارد. و اما اخرین و مهم ترین نکته اینکه تنها زمانی طرحهای مدیریت حفاظت منظر در نپال واقعا موفق خواهد شد که مدیرانی که اتخاذ میشوند نگرشی حساس و حامی نسبت به مردم داشته باشند و زمانی که مردم قادر باشند به طور مستقیم در حفاظت مشارکت کنند (نورا میچل، ۲۰۰۵، ۸۳).
در طرح حفاظت نپال، توجه به ارزش های طبیعی در کنار ارزش های فرهنگی مد نظر قرار گرفته است و در این راستا یکی از طرح های اصلی، طرح های حفاظت تنوع زیستی بوده است. در تجربه حفاظت نپال تاکید زیادی بر ارزش های طبیعی به ویژه ارزش تنوع زیستی شده است و یکی از ارزش های فرهنگی را مدیریت تنوع زیستی می داند. در این طرح عنوان می شود که این گنجینه های غنی ارزش های طبیعی و فرهنگی، ویژگی و ماهیت منظرفرهنگی هستند و دارای اهمیت ملی و بین المللی برای حفاظت هستند.