انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

معرفی مستند «تهران چند درجه ی ریشتر؟»

تهران چند درجه ی ریشتر؟؛ نویسنده و کارگردان: پیروز کلانتری، تهیه کننده: اُرد عطارپور، گروه مستند شبکه ی چهار سیما: ۱۳۸۵.

«حرف آخر را، همین اول فیلم برایتان بگویم: زلزله به این زودی در تهران جدی نخواهد شد. چون زلزله ی حی و حاضر و جدی تر، همین تهران است.» شهر تهران، پیش از گسترش، متشکل از روستاهای کوچکی بود، که مردم درون آن مانند بسیاری روستاهای دیگر ایران، به حیات خود ادامه می دادند. آن زمان، نه خبر از پایتختی پر اتفاق بود، نه خبر از کلان شهری شلوغ و پرحادثه و مملو از مهاجرانی از سراسر ایران که به آن هجوم بیاورند تا بلکه سهم بیشتری از زندگی داشته باشند. تهران امروز بدل به شهری شده است که مردم در روزمرگی هایشان، نه می توانند از آن بگریزند و دل بکنند و نه می توانند خود را به دور از هیاهو و شلوغی و اتفاقاتش، در فراموشی غرق کنند و با آرامش روزهایشان را یکی پس از دیگری بگذرانند.

شهری با محله ها و مناطقی پرجمعیت و متفاوت از یکدیگر از لحاظ اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و جغرافیایی. اما همه در عین حال شبیه به یکدیگر، و همه گرفتار اتفاقی که سال هاست از طرف قشرها و جایگاه های مختلف جامعه از آن سخن گفته می شود: زلزله.

آیا در تهران زلزله می آید؟ آری. نه. هیچ کس نمی داند. اما درصدها به ما می گویند که روز به روز احتمال در حال افزایش است. احتمال اینکه ساکنان زنده ی تهران که از صبح تا شام، در خیابان ها و منازل و محیط های کار و تحصیل، زمان خود را سپری می کنند و رقمی به روزهای عمرشان می افزایند، تبدیل به مردگانی مدفون شده در همین فضاها، و یا آسیب دیدگانی مبهوت و گیج پس از آن شوند، از نظر کارشناسان بسیار زیاد است. و کوره های آدم سوزی و قبرهای دسته جمعی مانند کابوسی است، که به ناچار آن ها و تمام ساکنان زنده ی سرگرم به افکار و مشغولیت ها و تفریح ها و دغدغه هایشان، باید خود را آماده ی آن کنند.

فیلم مستند «تهران چند درجه ی ریشتر؟» هم چون هشداری است به تمام مسئولان و تمام کسانی که در تهران سکونت دارند. و علاوه بر آن هشداری برای کل کشور، که چندین سال است، تا جایی که امکان داشته، برترین و بیشترین انباشت اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی را در آن انجام داده و آن را به هیولایی اسطوره ای برای کسانی که در طلب زندگی ای بهتر و رویایی، آن هم در بیشترین حالت در پی تبلیغات رسانه ای، در آن هستند، بدل کرده است.

عدم آگاهی مردم از بروز چنین «حادثه» ای، و گم شدن آن در میان انبوه خبرها و افکار و مشغله های دیگر، چه برای آن ها و چه برای مسئولانشان، و به بن بست خوردن راهکارهای ارائه شده از طرف کارشناسان شهرسازی و معماران و عالمان علوم اجتماعی و فرهنگی در پی آن، بزرگ ترین زلزله و اتفاقی است که اکنون و در گذشته و محتملا در آینده گریبان گیر تهران است.

بنابر این، هیچ راه نجاتی از زلزله ی تهران نیست، مگر با آگاهی ای عمومی، دست به دست هم دادن تمام جایگاه های مربوطه و گوش سپردن و توجه جدی به هشدارها. اما آیا می توان، این شهر خواب الوده و پریشان را بیدار کرد؟

مستند «تهران چند درجه ی ریشتر؟» که با همکاری برخی سازمان ها و افراد کارشناس تهیه شده است، یک هشدار جدی است. آن را فراموش نکنیم!