انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مطالعه آیکونوگرافی نقشمایه‌های ترکیبی انسان‌حیوان با تأکید بر نقشمایه‌ انسان‌عقرب

در هنر جیرفت (هزاره سوم پ.م)

آثار هنری اکتشافی از بقایای تمدن های گذشته حامل اندیشه، ارزش های فرهنگی، باورهای معنوی، اسطوره ها و به مثابه سندی فرهنگی به دست ما رسیده اند. تلقی این آثار بعنوان یک شیء عتیقه که در موزه نگهداری می شود یعنی فروکاست آنها از جنبه های ارزشی و محتوایی به صرف جنبه های زیباشناختی و هنری است. دستاوردهای تلاش باستان‌شناختی می بایست در مرحله بعد توسط مردم شناسان فرهنگی مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرند تا سویه‌های محتوایی آن مشخص گردد. از این رو در نظر گرفتن یک شیء هنریِ تاریخی بعنوان یک عنصر فرهنگی می بایست در یک کلیت و نظام فرهنگی مورد خوانش قرار بگیرد که این مهم با استفاده از روش های تحلیل و تفسیر متون و بویژه درباره آثار هنری با استفاده ازروش های خوانش تفسیری چون آیکونوگرافی میسر است. این روش که مطالعه تصاویر در کلیت آن است خود مبتنی بر دو مرحله آیکونوگرافی یعنی توصیف نشانه شناختی از تصویر و در مرحله بعد آیکونولوژی که تفسیری نمادشناختی و معناشناختی از عناصر تصویر است که در نهایت در یک سنتز نهایی در نگاهی بینامتنی با دیگر متون و ارجاع های فرهنگی به خوانشی تحلیلی از تصویر منجر می شود. از همین رو با توجه به اهمیت تمدن جیرفت چه در موجودیت تاریخی آن بعنوان کهن ترین تمدن شناخته شده شرق تا به امروز و چه در وجه زیبایی شناختی آثار بدست آمده لازم است تا نقوش این آثار به دقت با روش آیکونوگرافی بررسی و مطالعه شوند تا جنبه های ارزشی، سویه‌های محتوایی و فرهنگی آن نشان داده شود. در این نوشتار بطور مشخص علاوه بر مطالعه ای کلی از نقوش این آثار به نقشمایه های انسان‌حیوان نطر افکنده می شود و در نگاهی نشانه شناختی رابطه انسان‌حیوان بررسی و بطور ویژه بر نقشمایه های ترکیبی و بطور مشخص نقش انسان‌عقرب با ارجاع به متن حماسه گیل‌گمش مورد خوانش و بررسی قرار خواهد گرفت.

مقدمه

اکتشافات باستان‌شناختی تمدن جیرفت در اواخر دهه هفتاد معیاری نوین برای سنجش قدمت و پیشینه تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران را در پی داشت؛ بطوریکه این تمدن تا به امروز کهن‌ترین تمدن شناخته شده در شرق نام گرفته است(مجیدزاده ۱۳۸۲). میزان اکتشاف و نمونه‌های بدست آمده از آثار فرهنگی این تمدن که بیشتر در قالب آثار هنری و نیز معماری چون بقایای زیگورات است، نشان از پیشرفت و غنای فرهنگی مردمان آن دارد. آثار هنری به مثابه نمونه‌های مادی فرهنگ که دربردارنده داده های مردم‌شناختی است، یکی از جلوه های برتر و شاید اساسی‌ترین نمود فرهنگی یک تمدن است. هنر با زبان نمادین خود، جهان‌بینی هنرمندان و مردمانی را روایت می کند که در آن زمانه زیست کرده اند. این آثار که همگی با انبوه نشانه ها نقش شده اند، چون آیینه ای است که زیست‌جهان مردمانی را روایت می کند که خود، راویان افسانه ها، اسطوره ها، تخیلات، ترس ها، آرزوها، عواطف و دریافت هایی از محیط و اقلیم زندگی‌شان هستند؛ گرچه با گذشت زمان و ایجاد فاصله و نبود اسناد معتبر این آیینه زنگار گرفته است.

آثار هنری بدست آمده از تمدن جیرفت با محوریت نقش انسان با نمادپردازهای گوناگون و پیچیده ای از حیوانات و گیاهان، سپهری نشانه‌ای را ترسیم می کند که ارتباط میان انسانِ جیرفتی را با محیط پیرامون خود و به عبارتی جهان‌بینی او را آشکار می سازد. این نقوش که با ترکیب هایی متفاوت از نمادپردازی های انسانی، حیوانی و گیاهی شکل یافته، نیازمند واکاوی و خوانش دقیق و تطبیقی است. طبیعی است که شناخت از راه تطبیق و مطالعه دقیق پدیده ها در یک ارتباط و تعامل شکل می گیرد و به همین منظور نیز پژوهش هایی از این دست؛ یعنی خوانش نقوش به جامانده در آثار هنری می بایست از طریق یک روش مدون و دقیق بدست آید که خود راهی تطبیقی و مبتنی بر روابط بینامتنی میان نمونه های مطالعاتی است.

نقوش و نمادهای موجود در هر اثر هنری و در اینجا نمونه هایی از جنس سنگ صابون(کلریت) تمدن جیرفت باید ابتدا در یک رابطه هم‌نشینی؛ یعنی در ارتباط با دیگر نقوش موجود در هر نظام معنایی(در اینجا منظور از نظام، همه آن نماد و نقش‌هایی است که در یک کلیت بصری بر روی بدنه یک ظرف ترسیم شده است و یک کلیت فرهنگی از عناصر را شکل می دهند)، سپس در یک رابطه جانشینی؛ یعنی نقوشی که در نظام های معنایی مختلف در انواع دیگر ظروف با یکدیگر متفاوت هستند و در نهایت با یک رابطه ساختاری تطبیقی یعنی در نظر گرفتن هر نماد با دیگر نمادهایی که در آثار هنری این دوره وجود دارد، خوانده شوند. در این پژوهش با توجه به نبود منابع مستند اطلاعاتی چون کتیبه‌هایی که هنور رمزگشایی نشده اند؛ می بایست برای خوانش و تحلیل این نقوش از روش آیکونوگرافی-آیکونولوژی استفاده کرد که خود بر مطالعه بینافرهنگی و مطالعه دیگر متون و تمدن های همزمان با تمدن جیرفت استوار است.

روش‌شناسی تحقیق

روش آیکونوگرافی یکی از مهم ترین و کاربردی‌ترین روش های موجود در تحلیل و تفسیر تصاویر در تاریخ و پژوهش های هنری است که توسط اروین پانوفسکی بطور مدون ارائه شد که خود در جهت تفسیر تصاویر بطور عملی مبتنی بر دو مرحله آیکونوگرافی و آیکونولوژی است. این روش که مبتنی بر روح بینامتنی است شیوه دستیابی به تحلیل دقیق را استفاده از دیگر منابعی می داند که بطور مستقیم یا غیرمستقیم از نظام فرهنگی دیگری با فرهنگ موردنظر ارتباط می یابد. به دلیل عدم رمزگشایی الواح بدست آمده در تمدن جیرفت این مهم با استفاده از ارجاع بینامتنی و بینافرهنگی با تمدن بین النهرین و بطور مشخص با متن حماسه گیل‌گمش پرداخته می شود. از این رو در این پژوهش ابتدا داده های موردنظر دارای نقوش انسان-حیوان و بطور مشخص انسان-عقرب در تمدن جیرفت گردآوری می شود و سپس با روش آیکونوگرافی سعی می شود با خوانش و ارجاع به دیگر منابع؛ یعنی هم آثار و نمونه های هنری و نیز منابع نوشتاری مانند الواح و اسنادی که رمزگشایی شده اند و از نظر تاریخی همزمان با تمدن جیرفت در ارتباط و داد و ستد فرهنگی بوده اند مانند تمدن بین النهرین و نیز متون فرهنگی دیگری چون اساطیر و باورهای رایجی که از طریق همین منابع مطالعاتی بدست می آید، به تحلیل نمادهای موردنظر پرداخته شود.

تحلیل داده‌ها

مسیر حرکت در جهت تحلیل این نقوش از جزء به کل است. بطوری‌که در ابتدا به بررسی نظام معنایی هر ترکیب در آثاری که نقش‌مایه انسان-حیوان در آن مشخص است می پردازیم، سپس در یک ارتباط همزمان جزء‌نگر و کل‌گرا میان هریک از این آثار با نقش‌مایه انسان-حیوان و نیز انسان-عقرب بررسی تطبیقی شده و در نهایت از طریق یک ارتباط بینامتنی و بینافرهنگی با تمدن بین‌النهرین سعی می شود در یک نگاه تطبیقی و کل‌نگر به جایگاه معنایی و اسطوره ای این نقشمایه ترکیبی در نظام و رمزگان فرهنگی تمدن جیرفت پرداخته شود.

چشم انداز جغرافیایی و تاریخی جیرفت

جیرفت از دو کلمه (جیر) به معنی پست و پایین و (افت) به معنی افتاده تشکیل شده ‌است و به طور کلی جیرفت به معنای (جلگه پست آبرفتی) است. شهرستان جیرفت با وسعتی حدود ۱۸۰۰۰ کیلومترمربع در استان کرمان واقع است؛ این شهرستان از شرق با استان سیستان و بلوچستان، شهرستان های بافت و سیرجان در غرب، مناطق کوهستانی جبال بارز و ساردوئیه و شهرستان بم در شمال و شمال شرقی و با استان هرمزگان در جنوب همسایه است. میانگین ارتفاع از سطح دریا ۱۶۵۰ متر و فاصله آن تا کرمان ۲۴۰ کیلومتر است. آب و هوای این شهرستان در بخش پست جنوبی گرم و مرطوب و در مناطق مرتفع کوهستانی دارای آب و هوای معتدل و سرد در زمستان است. این تنوع آب و هوایی دلیل اصلی کشت انواع محصولات گرمسیری و تولیدات کشاورزی سردسیری است(رفیع‌فر ۱۳۸۲).

برای دیدن ادامه مطلب کلیک کنید:

naghsh-maye