طی دوره تحصیل در رشته مردمشناسی با متون و واحدهای درسی روش تحقیق و مردم نگاری مواجه بوده ام، فقدان متونی که فرایند انجام فنون این روش را با نگاهی جزئی نگر توضیح دهند، احساس می کنم. به همین دلیل تصمیم گرفتم آنچه را جسته و گریخته از منابع و اساتید آموخته و یا در تلاش های خود برای یافتن بهترین شیوه های انجام مصاحبه در تحقیق میدانی به دست آورده ام، به طور مجمل در اختیار دانشجویان و علاقه مندان به این حوزه قرار دهم. متن حاضر با این هدف تقدیم می شود و پیش تر در قالب سخنرانی برای انجمن دانشجویان مردم شناسی دانشگاه یزد ارائه شده است.
مردم نگاری
نوشتههای مرتبط
برای پرداختن به مصاحبه مردم نگارانه ابتدا باید از روش تحقیق مردم نگاری و موضوعات مطالعه و فنون مورد استفاده آن توضیح و تعریف مختصری ارائه شود. موضوع مردم نگاری مطالعه گروه های فرهنگی با الگوهای رفتار و عقاید یا زبان مشترک است. مردم نگاری بر گروه فرهنگی تمرکز می کند. یعنی گروهی از افراد که طی زمانی نسبتا طولانی با یکدیگر تعامل داشته و الگوهای ذهنی و عملی را ایجاد کرده اند. کار مردم نگار تشریح و تفسیر این الگوهای آموخته شده از ارزش ها، رفتار، عقاید، تعاملات و زبان مشترک است. فرایند مردم نگاری شامل مشاهده وسیع گروه است که اغلب از طریق مشاهده مشارکتی و «غرق شدن» در زندگی روزمره انجام می شود؛ همچنین مصاحبه با اطلاع رسانان در فرایند مردم نگاری مورد استفاده قرار می گیرد(کرسول،۲۰۰۶:۹۱). در این فرایند داده ها و شواهد سمعی، بصری، تجسمی و… توسط مردم نگار برای ارائه تحقیق جمع آوری می شود.
مردم نگاری از مطالعه جوامع غیرغربی و به ویژه جوامعی که به آن ها جوامع اولیه گفته می شد شروع و بعدها در مطالعه جامعه خود و مطالعات شهری کاربردی شد. بنابراین امروز این روش چه به لحاظ میدان تحقیق و چه به لحاظ تکنیک های مورد استفاده اش روشی گسترده و انعطاف پذیر است. پس از این روش، روش ها و رویکردهای تحقیق کیفی مختلف، همچون گراندد تئوری، پدیدارشناسی، تحقیق موردی، روایت پژوهی و… در حوزه علوم اجتماعی ابداع و مورد توجه واقع شده اند. اما بین همه روش های کیفی مردم نگاری اولین و بیشترین تاکید را بر حضور در میدان و مشارکت کرده است. اینکه محقق بتواند در همه یا بخشی از آنچه پژوهش می کند تجربه زیسته داشته باشد از مزیت های او در تحقیق کیفی است. اما واضح است که محقق نمی تواند همیشه به مشارکت کامل در میدان بپردازد. مثلا محقق نمی تواند جنسیت، موقعیت یا دین خود را به خاطر حضور در میدان تغییر دهد ولی همواره به سمت حضور و مشارکت حداکثری در تحقیق حرکت می کند.
در مطالعه کیفی محقق ابزار تحقیق است و حضور در محل و موقعیت مورد مطالعه بخشی از فرایند و فنون تحقیق را تشکیل می دهد. از مشاهده معمولی تا مشاهده مشارکتی به عنوان دو سر یک طیف، تفاوت هایی وجود دارد که میزان مشارکت در میدان تحقیق آن ها را از یکدیگر متمایز می کند. مشاهده گر مشارکتی با دو هدف – مشاهده فعالیت ها، افراد و موقعیت ها و ورود به یک موقعیت- وارد میدان تحقیق می شود. مشاهده آگاهانه در مقابل مشاهده معمولی قرار دارد. به این معنی که ممکن است مشاهده گر در گذشته هم در همین میدان زندگی می کرده و نسبت به وقایع بی توجه بوده باشد. همچنین مشاهده گر باید دارای دید وسیع برای جمع آوری گسترده اطلاعات و نگرش امیک(رویکرد از درون) و اتیک(رویکرد از بیرون) و بازاندیشانه(همراه با درون نگری و استفاده از مشاهدات و احساسات خود) باشد(اسپرادلی ۱۹۸۰).
بنابراین آنچه وجه مشخصه این روش به شمار می رود، روشمند کردن حضور محقق در میدان و حیطه مورد مطالعه است. با توجه به همین موضوع می توان به مصاحبه مردم نگارانه و ویژگی های آن پرداخت. مصاحبه فصل مشترک بیشتر روش های کیفی است. آنچه مصاحبه مردم نگارانه را از سایر روش های مصاحبه قابل تفکیک و متمایز می کند، پیوند آن با مشاهده و حضور مداوم محقق در میدان تحقیق است.
هنگامی مصاحبه به عنوان مصاحبه مردم نگارانه قابل تعریف است که محقق طی تحقیق روابط مداوم و دوستانه با مصاحبه شوندگان برقرار کند به طوری که مصاحبه شوندگان زمان و موقعیت کافی برای تبادل نظر واقعی با محقق را داشته باشند و مصاحبه به اندازه کافی باز باشد تا مصاحبه شونده بتواند به طور هدفمند معانی را که به وقایع می دهد، برای محقق توضیح دهد(هیل[۱] ۲۰۰۱).
با این مقدمه و تعریف به برخی از ملاحظات و شرایط در انجام مصاحبه مردم نگارانه می پردازم.
انتخاب یا یافتن مصاحبه شوندگان
انتخاب مصاحبه شوندگان از طریق حضور در میدان و یا اطلاع رسانان صورت می گیرد. مراجعه به مصاحبه شوندگان از پیش تعیین شده یا معرفی شده، توسط کسانی که آشنایی چندانی با موضوع کار ندارند، کمک کمی به پیشبرد کار می کند و یا گاه تنها باعث اتلاف وقت خواهد شد. اما در مقابل حضور اولیه و آشنایی های چهره به چهره برای محققی که با محیط تحقیق آشنایی کمی دارد، مفیدتر است. محقق با حضور خود می تواند اطلاع رسانان را پیدا کرده و توضیح شفاف تری از اهداف و سوالات ارائه کند.
گاه در تحقیقات کیفی، به ویژه با در دسترس قرار داشتن شبکه های اجتماعی، مشاهده می شود که محقق برای پیدا کردن داوطلبان مصاحبه در یک موضوع، پیام و اطلاعیه منتشر می کنند. این روش در تحقیق مردم نگارانه کمتر می تواند موثر باشد. زیرا محقق با یک گروه فرهنگی مواجه است و قصد نزدیک شدن به گروه را دارد. گر چه ممکن است این گروه آنقدر سخت پذیر باشد که دقیقا مجبور باشید با هر کسی که حاضر شود، صحبت کنید؛ اما روش ورود به چنین میدانی را نیز مردم نگاری ورود از طریق مرزبانان یا دروازه بانان می داند. یعنی افراد متنفذی که اگر به شما اجازه بدهند، بقیه گروه هم با محقق همکاری می کنند. همچنین اطلاع رسانان که آن هم از طریق کار میدانی قابل شناسایی هستند. در صورتی که اگر از طریق فضای مجازی یا روش های مشابه دست به انتخاب مصاحبه شوندگان بزنیم، احتمال ارزیابی اشتباه از گروه وجود دارد. به طور مثال مخاطبان شبکه های مختلف مجازی با یکدیگر متفاوت هستند و نمی توانند بازنمایی کاملی از یک سبک زندگی یا ویژگی اجتماعی ارائه دهند.
نکته دیگر در یافتن مصاحبه شوندگان توجه به مساله اعتمادسازی است که تا حد زیادی بر عمق و اعتمادپذیری یافته ها تاثیرگذار است. به طور مثال اگر دنبال دانش آموزانی هستیم که کاری خلاف چارچوب ها و قوانین نوشته یا نانوشته ی مدرسه انجام می دهند، نمی توانیم از طریق مدیر مدرسه به آنان نزدیک شویم، حتی اگر مدیر تک تک آن ها را به خوبی بشناسد و با آن ها رابطه خوبی داشته باشد. شخص معرف در میزان انگیزه ای که افراد برای مصاحبه پیدا می کنند نیز تاثیرگذار است.
در مصاحبه، قدرت بیان افراد و این که در فضای ذهنی خود چقدر قادر به تعامل با محقق هستند، یا متقابلا توانمندی محقق در برقراری تعامل با آنان نیز تاثیرگذار است و می تواند ملاکی برای انتخاب مصاحبه شونده باشد. زیرا در کار کیفی، کیفیت اطلاعاتی که دریافت می کنیم اهمیت دارد و نه کمیت آن. ممکن است یک موضوع، یا اصطلاح یا ایده توسط یک نفر برای اولین بار در مصاحبه گفته شود و دیگران اصلا در مورد آن صحبت نکنند، ولی شما در طی تحقیق متوجه شوید که این ایده تبیین کنندگی بسیار زیادی درباره موضوع کار دارد و حتی بتوانید از سایرین نیز در مورد آن تایید بگیرید.
سوالات مصاحبه
در مصاحبه مردم نگارانه به هیچ وجه نباید به دنبال یک دست بودن سوالات باشیم. این موضوع اول از همه به زیان اصل حضور در میدان است. حضور در میدان به معنی حضور فیزیکی نیست. به معنی این است که حضور و مشاهده آگاهانه و تاثیرگذار بر روند تحقیق است.
مصاحبه های اول با مصاحبه های آخر از این جهت متفاوتند که محقق در مصاحبه های اول هنوز درباره کلیات پاسخش به پرسش های تحقیق اطمینان ندارد یعنی بنابر اصول تحقیق کیفی بین میدان و میز کار در حرکت است تا چهارچوب های تحقیق را شکل داده و محکم کند.
در این مرحله به دست آوردن چارچوب از طریق مصاحبه ها امکان پذیر است. محقق می تواند به طور مثال مصاحبه های اولیه را بازتر بگذارد و محورهای کمتری برای آنها تعیین کرده باشد. اجازه دهد افراد بیشتر و آزادانه از هر دری سخن بگویند. در اینجا باید مشخص شود که آیا آنچه برای محقق اهمیت دارد برای افراد هم مهم یا مساله است و یا رویکرد مصاحبه شوندگان به مساله چگونه است. چون تحقیق مردم نگارانه دارای نگرش آسیب شناسانه نیست. مردم نگار می تواند به طور مثال درباره ارزش ها، سبک زندگی و ویژگی های گروه فرهنگی یا هر واحد اجتماعی دیگر سوال داشته باشد. اما نمی تواند بدون توجه به دیدگاه مردم مورد تحقق یک مشکل یا آسیب را مطرح کرده و مورد بررسی قرار دهد. این نکته یک تفاوت مردم نگاری با روش های کمی و آسیب شناسانه است.
بازگشت به میز کارنیز بسیار مهم است. گاهی محقق شروع به مصاحبه می کند و آنقدر موضوع گسترده می شود که دیگر نمی داند کی، کجا و چگونه باید کار جمع بندی شود. هر چند شما بگویید طرح تحقیق مشخص است، این موضوع در عمل گاهی اتفاق می افتد. برگشتن به میز کار که تا حدی بازخوانی طرح تحقیق ، اهداف و سوالات و دسته بندی دریافت هایمان تا آن مرحله از کار است، کمک می کند سوالات مصاحبه های بعدی مشخص تر شده و محورها تعین بیشتری یابند.
در نهایت مصاحبه های پایانی به نوعی بررسی و تایید یافته های قبلی خواهند بود. در اینجا می توانیم بگوییم به اشباع نظری رسیده ایم و می توانیم کار را جمع بندی کنیم. در مرحله باید یافته ها مشابه و تفاوت ها قابل توضیح باشند.
تامین اعتبار مصاحبه
این که افراد در مصاحبه چه چیزی به ما می گویند تا حدی تحت تاثیر شخصیت خود محقق، جنسیت، جایگاه و … نیز هست. از همین جهت توجه به مبحث بازتابندگی، پنهان نکردن خود در تحقیق مردم نگاری و توضیح جایگاه و تاثیرات خودمان نیز مهم است. مردم نگار باید تا جای ممکن تلاش کند مصاحبه شونده به راحتی نگرش هایش را بیان کند. در این مسیر پذیرنده بودن محقق یعنی این که مصاحبه کننده احساس کند او سوگیری ندارد و هر نظری را می تواند به او بگوید مساله مهم و بخشی ازاعتمادسازی است. به طور نسبی مطالعه و یادگیری رشته مردم شناسی و علوم اجتماعی تا حد زیادی به درونی شدن نگرش نسبی گرایانه و دریافت عقاید مخالف کمک می کند. در عین حال در تحقیق باید به این موضوع توجه داشته باشیم که بخش بزرگی از مصاحبه با نگرش امیک و از درون اتفاق می افتد. نگرش اتیک یا نگاه از بیرون و با فاصله گرچه گاه برای به چالش کشیدن مباحث یا طرح سوالات به کمک می آید، بیشتر در بخش تحلیل به کار گرفته می شود.
به خصوص در مورد مصاحبه هایی که در آن ها اطلاعات شخصی افراد مطرح می شوند، در عین حال که مهم است از طرف چه کسی معرفی شده اید، ارتباط محدود شما با سایر افراد می تواند کمک کننده باشد که البته همیشه میسر نیست. ارتباط کم باعث می شود که فرد خیالش از بابت لو رفتن اطلاعاتش راحت باشد. البته روش و منش محقق نیز می تواند چنین اعتماد و اطمینانی را فراهم کند.
اما این که آنچه شخص در مصاحبه ارائه کرده، چقدر به واقعیت نزدیک است موضوعی است که در آن به تحلیل روایت نزدیک می شویم. یعنی در مورد روایتی که شخص ارائه کرده است باید به جایگاه و موقعیت و اهداف او توجه کنیم. به طور مثال من با دو خواهر مصاحبه کردم که یک برادر داشتند و هر کدام بنا بر موقعیت و علایق خود آن برادر را که در واقع یک نفر بود، متفاوت روایت می کرند. بنا براین توجه به زمینه یا بستر زندگی مصاحبه شوندگان و موقعیت انجام مصاحبه می تواند در تحلیل روایت کمک کننده باشد.
شیوه های مختلف مصاحبه به معنای گروهی یا فردی بودن و … در محتوای آن تاثیرگذار است. اما مردم نگار در مراجعه های مکرر به میدان و حفظ ارتباط با افراد می تواند این فرصت را فراهم کند که فرد فرصت مناسب برای صحبت در مورد مسایل مختلف را به دست آورد.
مثلث بندی داده ها و مصاحبه ها نیز به اعتبار آن کمک می کند. مثلث بندی داده ها به معنی اینکه داده های مختلف هم را تایید می کنند یا به هم مربوط می شوند، در مصاحبه هم مطرح است. بنا بر این در میدان تحقیق باید با اشخاصی از مواضع و موقعیت های متفاوت مصاحبه شود. به طور مثال در حوزه کودکان کار خیابانی اعضای انجمن های غیردولتی، مسئولان و مددکاران دولتی، کودکانی که با نهاد دولتی و غیردولتی ارتباط داشته اند و کودکانی که با این نهادها تعاملی ندارند، همه باید مورد بررسی و گفتگو قرار گیرند.
[۱] Heyl.