محمّدحسین بحرینی در نشست مشهد، اقتصاد تجارت، اقتصاد زیارت مطرح کرد:
مأموریت مشهد در جفرافیای سیاسی و فرهنگی کشور، تحولآفرینی است
نوشتههای مرتبط
ششمین نشست گفتمان شهر با عنوان «مشهد؛ اقتصاد زیارت، اقتصاد تجارت» و در تاریخ سیویکم تیرماه ۱۳۹۵ در سالن جلسات پژوهشکده ثامن برگزار شد. غلامرضا مصباحی مقدم، اقتصاددان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و محمّدحسین حسینزاده بحرینی، اقتصاددان و نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی سخنرانان این نشست بودند.
ایضاح مفهومی اصطلاح «اقتصاد زیارت» و نسبت آن با اقتصاد تجارت، بحث بر سر مأموریت راهبردی مشهد در نظام جمهوری اسلامی، بررسی وضعیت کنونی توسعه بافت شهری پیرامون حرم مطهر رضوی و ارائه راهکارهای خروج از بحران فعلی این بافت، محورهای اصلی مطرحشده در این نشست بود.
تعریف مفهومی «اقتصاد زیارت»
در پاسخ به پرسش و موضوع محوری جلسه، ابتدا باید اصطلاح «اقتصاد زیارت» را تعریف کنیم. برخی معتقدند این دو واژه با یکدیگر همخوانی و سازگاری ندارد. کلمه اقتصاد کاربردهای گوناگونی دارد و یکی از کابردهای آن علم اقتصاد است و علم اقتصاد به معنای تحلیل و تفسیر پدیدههای اقتصادی به منظور دست یافتن به کمترین هزینه و بیشترین فایده است. البته این تعریف، چندان استاندارد نیست، اما جهت را مشخص میکند.
اما واژه اقتصاد کاربرد دیگری نیز دارد و آن رویدادهایی است که در میدان عمل اقتصادی روی میدهد؛ مانند تولیدات کارخانه یا مزرعه یا شهر؛ به عبارت دیگر تولید، توزیع، مبادله و مصرف موضوعاتی که عالِم اقتصاد آنها را مطالعه میکند. در بحث «اقتصاد زیارت» نیز از موضوعاتی سخن میگوییم که علم اقتصاد آنها را تحلیل میکند و منظورمان همان واقعیتهای میدانیای است که در تولید، توزیع و مبادله اقتصاد زیارت روی میدهد. حمل و نقل زائر، مسکن و سایر نیازمندیهای او در مدت حضورش در مشهد، مواردی هستند که اقتصاد زیارت را شکل میدهند. در مقابل اقتصاد زیارت، اقتصاد تجارت قرار دارد که هدف آن انجام همین اقدامات است، اما با هدف سودآوری. اگر نیت کسی که برای زوّار مسکن میسازد، تماماً خیر باشد و با کمترین توقعات و اقتضائات مالی این کار را انجام دهد، «اقتصاد زیارت» شکل گرفته است. اما هدف اقتصاد تجارت، حداکثر سود است. پس نوعی تقابل و تفاوت میان این دو نوع اقتصاد وجود دارد و عبارت اقتصاد زیارت، متناقضنما نیست. اقتصاد زیارت بخشی از اقتصاد است که با اهداف متفاوتی شکل گرفته است.
آسیبشناسی وضع کنونی مشهد
در زمینه آسیبشناسی وضع کنونی مشهد باید گفت، آنچه پیش از پیروزی انقلاب در مشهد کلید خورد، توسعه اطراف حرم بود. استاندار پیش از انقلاب، تخریب و توسعه اطراف حرم را شروع کرد. شاید هدف آن روز، این بود که با تخریب بافت سنتی و بازارهای اطراف، حرم را از فضای محدود اطرافش خارج و برای آن امکان تنفس ایجاد کند. اما این کار را با بدترین روش ممکن، یعنی با اعمال زور و بدون تأمین رضایت و حقوق مردم انجام داد. با این حال، یکی هدفگذاریهای خوب آن زمان، این بود که منظر گنبد و حرم نباید گرفته شود. بنابراین بلندمرتبهسازی یا ممنوع بود یا به صورت پلکانی انجام میشد. اما از سال ۷۲ به این سو، تحولاتی رخ داد که اطراف حرم مطهر را زیر و رو کرد. بگذریم از اینکه این بار نیز حقوق مردم متدین اطراف حرم رعایت نشد و مردم به اجبار و با نارضایتی خانههایشان را ترک کردند.
نکته دیگر این است که این تخریبها بدون مطالعه و بودن توجه به نقشههای هدفمند انجام شد و به همین دلیل است که محیط فعلی با اوضاع و احوال زیارت و مشهد هیچ تناسبی ندارد. در واقع آنچه اتفاق افتاده، تلاش برای ایجاد شهری مدرن بوده است که به مبانی فرهنگی، مذهبی و حفظ بافت تاریخی توجهی ندارد. در حالی که محلات و اسامی بافت اطراف حرم، ارزش تاریخی بسیاری دارند، مانند محله نوغان که بیش از هزار سال قدمت دارد. در نقلهای تاریخی آمده است که زنان نوغان طلاهایشان را به شوهرانشان هبه کردند تا اجازه حضور در تشییع جنازه حضرت به آنها داده شود.
تجربه کشورهای دیگر
در تمام شهرهای مهم اروپا، آسیا و حتی آفریقا بافت تاریخی شهر را حفظ کردهاند و نوسازیهای انجامشده خارج از بافت قدیمی سیصد، چهارصدساله شهر روی داده است. برای نمونه لندن، شهری امروزی است که بافت قدیمیاش به صورت یکدست حفظ شده و تمام تغییرات آن با حفظ نمای قدیمی شهر صورت گرفته است. علاوه بر این، مناطق مرکزی شهر، سنگفرش شده است و خودروها اجازه تردد ندارند. در مقابل، ما بافت یکی از قدیمیترین و سنتیترین شهرهایمان را از بین بردیم. دانشگاه قرویین مراکش که قدیمیترین دانشگاه اسلامی است، در کوچه باریکی به عرض یکونیم متر قرار دارد و تردد خودرو در آن ممکن نیست. چنین فضایی سبب میشود که مخاطب احساس کند در همان دوران اولیه اسلامی به سر میبرد. ما نیز باید بافت قدیمی خودمان را به همین صورت حفظ میکردیم یا لااقل نمونههایی از آن را نگه میداشتیم تا زائر خودش را در فضایی متناسب با زیارت و گذشته مشهد احساس کنند.
موضوع نگرانکننده دیگر، مؤسسات مالیاعتباری و مالهای متعددی است که تعداد آنها در مشهد حتی از تهران نیز بیشتر است و بدون مطالعه ایجاد شده است.
طرح تشکیل شورای ملّی برای مشهد
به باور من برای اصلاح موارد فوق باید شورایی راهبردی و دارای نگاه ملّی تشکیل شود تا با استفاده از چهرهها متخصص و معتقد به حفظ میراث گذشته، در تمام ابعاد جامعهشناختی، مردمشناختی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی درباره مشهد آیندهنگری و سیاستگذاری کند. حتی در این زمینه باید از ایرانیان متخصص و دغدغهمند خارج از کشور نیز استفاده شود. چنین شورایی نخست باید مبانی ضروری برای آینده مشهد و سپس اهداف را مشخص کنند تا بازنگری بر اساس این مبانی و اهداف صورت گیرد. اگر چنین شود میتوان امیدوار بود که وضعیت کنونی متوقف شود. در گام دوم باید به سرعت برای آنچه میخواهد انجام شود، طرحی آماده شود تا به ساختوسازهای بعدی الگو بدهد.
اقتصاد مشهد و ضرورتهای آن
در کنار این کارها باید به اقتصاد مشهد نیز توجه کرد و باید توجه داشت که منفعتطلبی به طور کلی مطرود نیست. خداوند درباره مکه میفرماید: «لِیشهَدوا منافِعَ لَهم و یَذکُروا اسمَ اللهِ فی أیامِ مَعلومات». در این آیه عبارت «شاهد منافعشان باشند» ناظر به منافع مادی است. مشابه این مسئله را باید در مشهد نیز دنبال کنیم. یعنی منافع و یاد خدا را با هم دنبال کنیم. اما این دو باید با یکدیگر قابل جمع باشند و منافات نداشته باشند. در حالی که الگوهای کنونی تمام هدفشان را به سودآوری محدود کردهاند و به بُعد معنوی و امام رضا(ع) توجه نمیکنند. در طرح فعلی، ساختارهایی ایجاد میشود که امام رضا(ع) و زیارت را به حاشیه میبرد. امروزه در جهان، بلندمرتبهسازیهایی را که با میراث فرهنگی تعارض دارد، از بین میبرند تا میراث حفظ شود. پس باید بخشی از طبقاتی که در اطراف حرم ساخته شده است، تخریب شود و نگاهی صدساله شکل بگیرد تا اقدامات نادرست رخداده در آینده دور اصلاح و بافتی متناسب با معنویت و زیارت ایجاد شود.
چیستی «اقتصاد زیارت»
درباره این پرسش که آیا اقتصاد مشهد باید بر زیارت مبتنی باشد یا بر تجارت، یکی از تعاریف کاربردی و همهکسفهم علم اقتصاد را مطح میکنم. در این تعریف، علم اقتصاد عبارت است از دانشِ قیمتِ تمامشده. براساس این تعریف، تمام موضوعات مادی و معنوی زیر چتر اقتصاد قرار میگیرند. حتی موضوعات معنوی نیز به مقدمات مادی نیاز دارند و موضوع زیارت از همین مقوله است. برای مثال مفهوم «اقتصاد اعتکاف» متناقضنما نیست. زیرا برای اعتکاف نیز به نهاده نیاز داریم تا محصول به دست آید و محصول این اقتصاد تغییر نگرش فرد معتکف پس از سه روز اقامت در مسجد است. برای رسیدن به این محصول نیز باید هزینه کنیم. دقیقاً با همین منطق، مفهوم اقتصاد زیارت معنادار و لازم است. یعنی اگر غفلت کنیم ممکن است در آینده نیز به نتایجی برسیم که تا امروز رسیدهایم.
تحولآفرینی معنوی؛ مأموریت مشهد
به باور من، مشهد شهر کاملاً متفاوتی است، اما مشکل این است که مسئولان شهری و استانی باور نکردهاند که مشهد تافتهای جدابافته است؛ در حالیکه واقعاً چنین است. حال اگر سؤال شود مأموریت مشهد در منظومه جفرافیای سیاسی، اعتقادی و فرهنگی کشور چیست؛ پاسخ من این است که مأموریت مشهد تحوّلآفرینی است. یعنی هدف ما این است که در میلیونها نفری که به فضای حرم مطهر رضوی وارد میشوند، تغییر بینش ایجاد کنیم و این تغییر بینش را بیشتر و پایدارتر کنیم. پرسش بعدی این است که برای این اهداف چه میزان باید هزینه کنیم؛ اینجاست که پای اقتصاد به میان میآید. پس اصولاً اقتصاد زیارت، واژه نادرستی نیست. اما اگر استفاده از این اصطلاح با تعابیری که عرض کردم همراه نباشد، به بیراهه میرویم.
در صحبتهای بسیاری از مسئولان استان شنیدهایم که ماندگاری زائر در مشهد کاهش یافته است و از جهتی کاملاً مطلب درستی است. اما اگر از آن مسئول بپرسید که افزایش ماندگاری زائر چه تأثیری دارد؟ با صراحت پاسخ میدهند که اگر ماندگاری زائر بیشتر شود، عایدی شهر نیز بیشتر میشود. این نگاه، یعنی کسب درآمد از قِبَل زیارت که غلطترین نگاه به اقتصاد زیارت است.
اقتضائات اقتصادی مشهد
اگر هدف ما تحوّلآفرینی در زائران باشد، معنای اقتصاد زیارت به کلی دگرگون میشود و به زائر به چشم منبع درآمد نگاه نمیکنیم. در این صورت، اقتضائات اقتصاد زیارت با اقتصاد متعارف کاملاً متفاوت میشود. در اقتصاد متعارف، دستکم باید هزینه کار را از خود کار دربیاوریم، اما در اقتصاد زیارت، حکومت اسلامی موظف است برای این موضوع هزینه کند. کسی که وارد حرم مطهر رضوی میشود، متحوّل میشود و اگر بتوانیم این تحوّل را در او پایدار کنیم، در توسعه معنویت کشور بسیار پیشرفت کردهایم. با این اوصاف مسئولان دولتی و حتی نمایندگان مجلس معتقدند، وضعیت مشهد خوب است. برای نمونه، در قانون برنامه پنجم، مادهای در زمینه زیارت گنجانده شد که اصل آن به مشهد مربوط میشد. اما در میان نمایندگان این تصور وجود داشت که مشهدیها سهمخواهی بیمورد کردهاند و کمیسیون برنامه و بودجه در دائمی کردن مواد برنامه، این ماده را حذف کرد. البته با همکاری نمایندگان مشهد، قم و شیراز این ماده دوباره ابقا شد، اما منظورم این است که این دیدگاه تنگنظرانه به مأمویت مشهد و قم توجه ندارد، چه برسد به اینکه برای اجرای این مأموریت هزینه کنند.
انحرافات جدی در بافت پیرامون حرم رضوی
بحث دوم این است که در مشهد دو دسته اتفاق روی داده است. یک دسته اتفاقاتی که پیرامون مضجع شریف حضرت رضا(ع) به وقوع پیوسته، مثل بحث نوسازی و دسته دیگر اتفاقات توسعهای، اقتصادی و ساختمانیای که در نقاط دیگر شهر رخ داده است. از نظر من در بخش اوّل، انحرافی بسیار جدی رخ داده است و دستکم در چهار سالی که نماینده بودم بیتابانه درباره این موضوع صحبت کردهام. در مجلس نهم نطقی کردم درباره منطقه ثامن، یعنی منطقه محیط بر حرم مطهر رضوی و تحلیلم این بود که در این منطقه، معیارهای اقتصادی بر اقتضائات فرهنگی به شدت غلبه کرده است. در این زمینه، طرحی سهبخشی به تولیت فعلی و فقید آستان قدس ارائه کردم که خوشبختانه قول اجرا دادهاند. مهمترین انحراف و خطایی که رخ داده این است که منطقه اطراف حرم سلب هویت شده است و اکنون منطقه ثامن در حال تبدیل شدن به منطقهای توریستی و بیهویت است. ساکنان قدیمی جزئی از بافت تاریخی پیرامون حرم هستند و نباید بافت را در ساختمانها خلاصه کنیم. وابستگی مردم و روابطی که با حرم دارند، بسیار مهم است. این روابط و وابستگیها علقههایی فرهنگی است که شاید با موازین علمی قابل توجیه نباشد و ما این وابستگیها و علقهها را با فشار قانون قطع کردهایم. یعنی بخشی از بافت را با این توجیه که اگر آن منطقه ساکنان دائم نداشته باشد، بهتر مدیریت میشود از مردم بومی گرفتیم.
مسئولیت هزار سال آینده اطراف حرم نیز با ماست
بخش دیگر انحراف که بسیار مهم است این است که مسئولان تصور میکنند فقط در برابر وضعیت امروز این منطقه مسئول هستند، در حالی که مسئولیت اطراف حرم در هزار سال آینده نیز با ماست. یعنی اگر به اندازهای دوراندیش نباشیم که بدانیم مسئولیت هزار سال آینده حرم نیز با ماست و ما باید آن را مدیریت کنیم، پنجاه سال آینده را نیز نمیتوانیم مدیریت کنیم. دلیل حساسیت در برابر این موضوع این است که امروز اراضی مشرف به حرم، بدون زور و به شرط رعایت انصاف قابل آزادسازی است. تصرف با زور اراضی اطراف حرم باعث از بین رفتن آبروی نظام میشود و خلاف دستور صریح رهبری است. حال این اراضی را پس آزاد شدن به سرمایهگذار تحویل میدهند و سرمایهگذار هم بدون نظارت نهادهای ذیربط آن را به هتلی پنجستاره با تأسیساتی که رقیب زیارت است تبدیل میکند. در شورای شهر قبلی، جلسهای با حضور شهردار سابق و بنده برگزار شد که هدف آن توجیه بنده به منظور کاهش انتقاداتم درباره بافت بود. پس از شنیدن استدلالهای دوستان عرض کردم که قانع نشدم و همچنان بر مواضع سابقم اصرار کردم. در نتیجه، دوستان از من خواستند که جلسه دیگری بگذاریم. در پاسخ گفتم برای حضور در جلسه بعدی دو شرط دارم. شرط اوّلم این بود که ماکتی بسازید که نشان دهد اگر شما پول و امکانات کافی داشته باشید، تصویر ده سال آینده منطقه ثامن به چه صورت خواهد بود. شرط دوم این بود که اگر ده سال بعد ما فهمیدیم که اشتباه کردهایم، چقدر باید هزینه کنیم تا به نقطه صفر امروز بازگردیم و اصلاً آیا چنین چیزی امکان دارد یا نه. اگر امروز آستان قدس یا شهرداری بخواهند یکی از مجتمعهای تجاری اقامتی اطراف حرم را بخرند، به دلیل ارزشافزوده زیادی که ایجاد شده است، توانایی آن را ندارند و در ده سال آینده به طریق اولی چنین چیزی ممکن نیست. این ساختمانها به مرور زمان برند میشود و ارزشافزودهاش بسیار زیاد میشود.
این مطلب در چارچوب همکاری انسان شناسی و فرهنگ و پژوهشکده ثامن منتشر می شود.