مشارکت در گردشگری و موانع پیشروی آن در جامعه ایران
در نوشتار پیشرو تلاش میشود ضمن تکیه بر چرایی اهمیّت مشارکت جامعه محلی در گردشگری و موانع و محدودیتهای تحقق مشارکت جماعتمحور گردشگری در ایران به معرفی مختصری از مدل مشارکت مارپیچ به عنوان رهیافتی حائز اهمیت و مقبول در توسعه گردشگری پرداخته شود.
مشکلات ناشی از الگوهای سنتی توسعه گردشگری از طریق تجارب جهانی، تحقق توسعه پایدار گردشگری را به سمت الگوی توسعه گردشگری جامعهمحور هدایت کرده است. الگوی گردشگری جامعهمحور با توسعه پایدار گردشگری گره خورده است و این نقطه اتصال همان هسته اهمیت مشارکت در گردشگری و برنامههای جماعتمحور گردشگری را شکل میدهد. مشارکت جماعتمحور در امر گردشگری، ساکنان و جامعه محلی را از نظارهکنندگان صرف به عاملان و فعالان مطّلعی بدل میکند که پایداری صنعت گردشگری و رونق آن را تضمین میکنند. غالب برنامههای بالا به پایین گردشگری قادر به تضمین این پایداری نیستند چرا که در مراحل پیشرفت گردشگری، نارضایتی و کنارهگیری تعمدی ساکنان به دلیل مغایرت شیوه توسعه گردشگری با منافع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه میزبان آشکار میشوند و به روند توسعه لطمه وارد میکنند. مفهوم پایداری در گردشگری بـا پیگیـری اهـدافی چندگانـه در ارتباط است و صرفا در حیطه محافظت از منابع طبیعی محصور و محدود نمیماند. تقویت فرهنگ و خصوصیات جوامـع میزبـان، تقویـت چشماندازها و سکونتگاهها، تقویت اقتصاد محلّی، تقویت صنعت گردشگری کـه بـرای مدت زمان طولانی دوام داشته باشد، افزایش آگاهیهـا و اطلاعـات در رابطـه بـا بـازار گردشگری که در صورت عدم تـداوم درازمـدت، بـر اثـر گونـاگونی فعالیـتهـای اقتصادی در روستا، خطراتی را به دنبال دارد و ایجاد برنامههای گردشگری پایدار که بـر اساس یک محدوده گسترده از تحلیـلهـای منطقـهای و بیـشتر تـاریخی اسـتوار باشـد از جمله اهدافی است که برای وصول به پایداری در گردشگری باید مورد توجه قرار گیرد (هنگان،۲۰۰۲ به نقل از طالب و همکاران، ۱۳۸۷: ۱۰۹).
نوشتههای مرتبط
اتّکای اساسی رهیافت توسعه پایدار بر همیاری و مشارکت جامعه مدنی استوار است (صرافی، ۱۳۷۷: ۱۴۶). ادعای طرفداران مشارکت جامعه محلی در برنامههای گردشگری آن است که این رویه، پیامدهای مثبت گردشگری را به حداکثر و پیامدهای منفی را به حداقل میرساند. فراتر از آن عده دیگری بر این اعتقاداند که هرگونه برنامهریزی، اجرا، نظارت و ارزشیابی در امر گردشگری بدون مشارکت مردمی با شکست مواجه میشود. با این حال نکته قابل توجه آن است که الگوی مشارکت جامعه محلی در بسیاری از جوامع درحالتوسعه غیرفعال است یا به عبارتی با خلل روبرو است (کریمخان، ۱۳۸۹: ۴). این خلل میتواند ناشی از عدم مشروعیتبخشی کامل به فعالیت سازمانهای مردمنهاد، عدم تسهیلگری و توانمندسازی نهادهای مردمی از سوی نهادهای دولتی و عدم مشارکتدهی کامل باشد. ذکر این نکته اساسی است که مشارکتدهی جوامع محلی و ساکنان مناطق گردشگری باید در همه ابعاد صورت پذیرد. مشارکتدهی ناقص و ناتمام ایشان در مراحل مختلف گردشگری به کاهش انگیزه برای مشارکت، بیاعتمادی جوامع محلی به سازمانهای متمرکز برنامهریزی گردشگری و نارضایتی و ناپایداری منجر میشود.
جمعبندی مطالعات پیشین در رابطه با موانع عملی شدن مشارکت اجتماعمحور بیانگر آن اند که این موانع را میتوان در رابطه با محدودیت منابع، عدم هماهنگی و همکاری لازم میان ذینفعان، تفاوت در سیاستها و رویههای عملیاتی، مشارکتدهی ناقص ذینفعان در امر گردشگری، وجود چشماندازها و اولویتهای واگرا، پراکندگی و عدم تعامل کارآ و مناسب ذینفعان و اطلاعات و مهارتهای ناکافی ایشان در رابطه با چگونگی مشارکت دانست. زارعی و همکاران (۲۰۲۱) در مطالعهای تحت عنوان «شناسایی و مدلسازی موانع عملیاتی گردشگری جامعهمحور در ایران»، اذعان کردهاند از میان عوامل موجود، پراکندگی و عدم تعامل ذینفعان، تحلیل نادرست ذینفعان، چشماندازها و اولویتهای واگرا و تفاوت در سیاستها و رویههای عملیاتی دارای بیشترین تاثیرگذاریها هستند. بدینترتیب پیشبرد هدف پایداری در گردشگری را در گرو توانمندسازی جامعه محلی و بسترسازی برای مشارکت اجتماعمحور دانستهاند. بهبود سطوح معیشتی، اموزشی، توزیع مناسب منابع طبیعی و اطلاعاتی از جمله راهکارهای پژوهشگران به منظور تحقق مشارکت جامعهمحور است. به طور کلی و با عنایت بر محدودیتها و موانع موجود در ایران، به نظر میرسد علاوه بر لزوم بهبود سازوکارهای مداخله نهادهای دولتی و متمرکز برنامهریزی در امر مشارکتدهی و مشروعیتبخشی جامعه محلّی لازم است به توانمندسازی و مهارتآموزی ساکنان توجّه شود. بدیهی است که مشارکت جوامع محلی و ساکنان در تمامی مراحل گردشگری مستلزم دانش و مهارتاموزی ایشان است. در این راستا «مشارکت مارپیچ» میتواند راهکار مناسبی جهت دانشآموزی و مشارکت همزمان باشد.
مـشارکت مـارپیچی فرضـیهای پیـشنهادی بـرای برنامهریزی گروههای محروم اجتماعی به منظور مشارکت در توسعه است که در اوایـل، با سهیم شدن در منافع و به تدریج، با سهیم شدن در تصمیمگیری و برنامهریزی آغاز میشود. این فرضیه حاکی از آن است که مردم برای مشارکت در فعالیـتهـایی کـه در منافع آن سهیماند، از آمادگی و توانایی بیشتری برخوردارند و علاقه و ظرفیـت آنهـا بـا مشارکت در تصمیمگیری رو به فزونی میگذارد. در واقع، باید حمایتهای اصولی از اولین برنامهریزی با ترویج سهیم شدن در منافع همراه باشد. مدل مارپیچی فرضیهای نظری با دستورالعملی معنیدار و قابل اجرا اسـت. در هر حال، نتایج ارزیابیها نشان میدهد که مشارکت در اجتماعـات محلی بـا تسهیم در منافع توسعه و در واقع، با ذینفع شدن میسر است. این مفهـوم بـه آسـانی مـورد قبـول و درک تصمیمگیرندگان سنتی و خود اهالی قـرار مـیگیـرد. منظور از مشارکت با سهیم شدن در تصمیمگیری ارتقای انتظام جدیـد اجتمـاعی و حل آسیبهای اجتماعی است. بسیاری بر این باورند که از طریق این مشارکت، اهدافی چون اصلاح مسائل اجتماعی و سیاسی، ارتقای ثبات دموکراسی، افزایش صلح و صفای اجتماعی و مشروعیت سیاسی، پذیرش و اعتماد عمومی، آگاهیهای مجریان از نیازهای محلی، بهبود کیفیت طرحها و تصمیمگیریهـا، آگـاهی و آمـوزش مـشارکت کننـدگان، توسعه رهبران محلی، توسـعه حمایـتهـا از اجـرا و راهانـدازی، و ارتقـای پیوسـتگی اجتماعی محقق میشوند. در زمینه گردشگری، مشارکت با سهیم شدن در تصمیمگیری عبارت است از روشی بـرای ارتقـای پایـداری، تعـادل توسـعه اقتـصادی و اجتمـاعی، برنامهریزی همهجانبه مقاصد گردشگری، اطمینـان از داشـتن درکـی از مکـان، داشـتن ارزیابی سریع مؤثر از موقعیتهای پیچیده، توسعه ارزشهای عمومی، ضـمانت توزیـع برابر منافع و افزایش شناخت از ذینفعان (وانگ، ۲۰۰۶: ۳۱ به نقل از طالب و همکاران،۱۳۸۷).
منابع:
Wang, Yang (2006), Rural Community Participation in Tourism Development: Cases from Hainan Province, China. Unpublished Ph.D. Dissertation. Waterloo (Ontario): University of Waterloo
طالب, بخشی زاده, حسن ، میرزایی. (۲۰۱۸). مبانی نظری مشارکت اجتماع روستایی در برنامه ریزی گردشگری روستایی در ایران. روستا و توسعه, ۱۱(۴), ۲۵-۵۲
فلاحی, آزاده, مدرسی، زارعی. (۲۰۲۲). شناسایی و اولویتبندی مهمترین موانع فرهنگی گردشگری اجتماعمحور در ایران. جغرافیا و برنامه ریزی محیطی, ۳۳(۲), ۸۱-۹۸.