انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مستند، شیوه ها، گونه های در هم آمیخته، مستند های غیر خطی و جمع سپاری ها

مستند سازی از مستند های خطی[۱] به تعاملی های چند رسانه ای و مستند تعاملیِ آنلاین و غیر خطی[۲] و شیوه های پخش و توزیع آنلاین رسیده است: در سینمای متعارف، مخاطب همواره برحسب سواد رسانه ای اش با فیلم مستند تعامل یکسویه برقرار ساخته است. مشارکت بین الاذهانی میان مستند ساز و سوژه مورد مطالعه اش، از دستاوردهای مستند سازی است. اما در رسانه های جدید که نوع تعامل و دستیابی دگرگون شده ، مخاطب (کاربر) به تدریج و عملاً در محتوای رسانه و پیشبرد داستان دخیل خواهد شد، همچنان که در بازی های کامپیوتری، کاربر بر حسب مهارتش داستان را به پیش می راند. [۳]

در این نوشته، تعاریف گونۀ مستند، شیوه های مستند سازی، مستند های ترکیبی یا دورگه، مقایسه تطبیقی ، طبقه بندی مستند های غیر خطی و جمع سپاری ها مرور می شود:

تعاریف

اصطلاح فیلمِ مستند به سرعت جایش را به مستند دیجیتالی می بخشد. ولی مستند بودن، صفتی پایدار برای نوعی از سینما باقی خواهد ماند.

از زمانی که گریرسون ، فیلم غیر داستانی[۴] نانوک شمال[۵] را به خاطر این که مصداق روشنی از” پرورش خلاق امر واقع”[۶] بود، “مستند” خواند، چیستیِ فیلم مستند همچنان مورد بحث است. این که در جمله مذکور ” خلاق” چه معنایی دارد، در بین فیلم سازان،متفاوت است. آیا مستند باید مردمان و رویداد واقعی و ماجرایی سرراست و بدون ابهام[۷] ، بدون افزودن درام، بدون زیبایی شناسی و بازیگر و غیره را بنمایش در آورد؟ ریچارد مک کان می گوید:

تمایل سازندگان فیلم های مستند اجتماعی در سال های ۱۹۳۰ بر این عقیده بود که فقط باید از “مردمان واقعی” در فیلم هایشان تصویر برداری کنند. این مفهوم ناشی از دوران رئالیسم در عکاسی بود. زمانی که آدمی که درون ماشین و یا در حال شخم زنی دیده می شد، می بایست راننده ویا شخم زن واقعی می بود تا واقعی بنظر می رسید. تا هنگامی که موضوع های عادی مثل مزرعه یا کارخانه، مورد توجه اصلی در فیلم باشد، هر فرد آماتور می تواند براحتی المثنایی از آن موضوعات عادی فراهم بیاورد، اما معمولاً قادر نیست تا المثنایی از یک بحران عاطفی فراهم سازد. به همین دلیل حیطه وسیعی از تجربیات واقعی که به حضور بازیگران نیاز دارد، به فیلم داستانی سپرده می شود.[۸]

ویلیام هاکس در کتاب تاریخ نگار وفیلم ( گرد آورنده پل اسمیت)، در این موردخاطر نشان می سازد که این نوع فیلم سازی، مانع صحنه سازی و یا بازسازی نیست، زیرا به گفته ریچارد مک کان شاگرد سنت مستند سازی: اعتبار و سندیت مواد خام ( ماتریال) دارای اهمیت نیست بلکه اعتبارِ نتیجه مهم است.

همچنان که فیلم گرد آوری[۹] بر خلاف سایر مستند ها که معمولاً از یک نظر گاه فیلمبرداری می شوند، از مجموعه ای تکه فیلم های آرشیوی و در اتاق مونتاژ تولید می شود. (ص۵۷)

به نوشته ریچارد کیلبرن و جان آیزود:

برغم تمام اقدامات دگرگون سازنده ای که رخ نموده ، بیننده باید بتواند بین بازنمایی صدا و تصویر( که مستند را برپا می دارد) وصدا ومناظر جهان واقعاً موجود نسبت واضحی بر قرار سازد[۱۰]. بنابراین با وجود تمام کوشش هایی که در سراسر تاریخ مستند سازی برای جعل یا بازسازی وقایع صورت گرفته، یک انتظار فوق العاده وجود دارد. این انتظار عبارت است از این که اجزای سازنده فیلم مستند( به قول ورتوف) قطعاتی از امور واقع باشند که فیلمساز به چنگ آورده ، درون دست ساز مستند، قالب ریزی شده باشد. این انتظار اساس واقعیت گرایی مستند خوانده میشود که نتیجه نوعی توافق بین فیلمساز ومخاطب است.[۱۱]

“فیلمسازانی مثل رابرت فلاهرتی،معتقد بودند ، تا جایی افزودن داستان (فیکشن) به مستند، پذیرفتنی است که بر مخاطب، تأثیر واقعی بودن برجای بگذارد. موضوع بیشتر از شیوه مورد توجه قرار داشت. تدوین، گفتارو موسیقی، باید فرع برموضوع می بود. نتیجه می بایست آنچیزی می شد که خانم فرانس ، همسر فلاهرتی ، آن را” فیلم اکتشاف والهام” نام نهاد[۱۲] ویا به خاطر تأثیری که بر مخاطب بر جای می نهاد، اثری هنری از آب در می آمد. [۱۳]

پل روتا نظریه پرداز [ تهیه کننده وکارگردان] انگلیسی ، تعریفی مشابه ولی عمیق تر ارائه کرده است:

معنای مستند، نه سوژه و یا سبک بلکه رهیافت[۱۴] است. او استفاده از بازیگران تربیت شده و یا استفاده از صحنه پردازی را قبول ندارد.

ولی برخورداری از هر نوع مهارت تکنیکی برای تأثیر گزاری بر مخاطب را تأئید می کند… از نظر کارگردان فیلم مستند، ظاهر اشیاء و افراد، تنها اموری صوری هستند، ولی معنای پنهان در پس امور و اهمیت و قدر شخصیتی که توجه او را بخود جلب کرده ، مهم است. رهیافت فیلم مستند از فیلم داستانی متفاوت است. این تفاوت نه از لحاظ این است که به امر تجارت توجهی ندارد، بلکه از لحاظ هدفی است که آن تجارت باید داشته باشد. مستند سازی یک شغل است . درست همان طور که نجّاری و یا کوزه گری شغل و پیشه هستند. کوزه گر، کوزه درست می کندو مستند ساز ، مستند می سازد.[۱۵]

در واقع تولید مستند ، حرفه پیچیده ای است و مانند هر تلاش دیگری به چندین لایه وتمرکز روی محتوایی کلی نیاز دارد. هدف از ساختن یک کوزه یا ساختمان یک خانه، کاملاً واضح بنظر می رسد . خب، حالا مستند ساز برای چه مستند می سازد؟ مانند هر هنر دیگر، اهداف مستند سازی، چند سطحی، کاربردی ( فانکشنال) و زیبایی شناختی اند. یک خصلت ” هدفمندی” فیلم این است که” مخاطب را سرگرم سازد وپول در بیاورد”[۱۶] مستند در عین حال باید قلوب را بخود جذب کند.

اما مخاطب چگونه مستند را” مورد خوانش” قرار می دهد؟ چه رمز (کد) هایی درون فیلم جای گرفته و این رمز ها چگونه توسط مخاطب ترجمه می شود؟ ضروری است به خاطر داشته باشیم که هرچند یکی از اهداف مستند، ارائه واقعیت است ، اما مستند امری ساختنی[۱۷]نیز هست و فقط می تواند بازنمایی[۱۸] واقعیت باشد. مستند سازان با برخورداری از تکنیک های خاص برای شکل بخشی به فیلم ، می توانند تکه فیلم (فوتیج) های خود راچنان بسازند که مثل حقیقتِ مطلق بنظر بیاید و تا حد زیاد، نحوه دریافت فیلم توسط مخاطب را نیز به کنترل خود در می آورند.”

گونه (ژانر) مستند؛ مباحث مقدماتی[۱۹]

“مستند سازان بسیار به تاریخ و رسانه( مدیومی) که در آن کار می کنند علاقمندند. آنها آثار و سخنان پیشگامان این “گونه یا ژانر” ( افرادی چون لویی لومی یر و ابداعاتش، فلاهرتی و اشتیاقش به مردمانی دیگر، اسفیر شوب ومونتاژ، ژیگا ورتوف ونو آوری های سبکی،گریرسون و شوق او به واقعیت های بی واسطه، و دیگران)را به خاطر می سپارند و به آنان احترام می گذارند. مستند سازان ، از صدا و تصویر واقعیت به هیجان می آیند و همواره برایش ارزش والاتری از آن چیزی قائل اند که ممکنست به وسیله فیلمنامه داستانی، بدست بیاورند. آنها از طریق انتخاب وچیدمان یافته هایشان، خود را بیان می کنند و تصمیماتشان که همواره در ذهنیت فردی آنها قاب بندی میشود، به صورت گفتمانی در می آید که به جهان می تابانند. هر انتخاب مستند ساز، آگاهانه یا ناخود آگاه، مشخص یا نامشخص، به صورت بیان یک نظرگاه در می آید. اریک بارنو (۱۹۹۶) معتقد است مستند، نمی تواند ” حقیقت ” خوانده شود، زیرا از طریق یک فرایند پیچیده تاریخی بیشتر شاهد (دلیل) و گواه یک واقعه و یا یک موقعیت است. مایکل رابیگر (Rabiger) می گوید افزایش تولید مستند ها ، استقلال آنها از روزنامه نگاری نوین و رشد شان به عنوان یک صدای مستقل، در آینده نتایج عمده ای ببار خواهد آورد.

بیل نیکولز سه محک برای تعریف مستند پیشنهاد کرد:

نخستین تعریف برنظرگاه کارگردان متمرکز است: مستند سازها نسبت به همکاران داستانی ساز خود، کنترل کمتری بر موضوع دارند ( بردول وتامپسون هم تمایز مستند با داستانی را در همین درجه کنترل می شناسند)

دومین حیطه، متن (text) است. فرض ما این است که گونه مستند ، گونه یا ژانری مثل هر گونه دیگر است .فیلم هایی که در این گونه قرار دارند، صاحب خصلت های مشترکی هستند.

سوم : رابطه بین مستند و مخاطب اش. مخاطب از طریق رشد مهارت ها ، دانش قبلی وخود متن می تواند متن را بفهمد

بیل نیکولز می افزاید :بطورسنتی، کلمه مستند حاکی از کمال، دانش و حقیقت بود ولی اخیراً حاکی از نقصان، عدم یقین ، یاد آوری ، امپرسیون ، تصاویری ازجهان های شخصی وساختار ذهنی آن اشخاص شمرده می شود.

انواع طبقه بندی فیلم مستند

مرحوم اریک بارنو در کتاب مستند: تاریخ فیلم های نان فیکشن( چاپ اول ۱۹۷۵)، فیلم های مستند را از نظر تاریخی به انواعی تقسیم کرد که عبارتند از:

پیام آور : مخترعان سینما، دانشمندان و نمایش دهندگان (فیلم لویی لومی یر)

کاشف: فلاهرتی و مستند های انسان شناختی ومردم نگاری

گزارشگر: ژیگاورتوف و گونه جدید خبری

نقاش: روتمن ، ویگو ، یوریس ایونس و مستند سازان نو آور و پیشرو( آوانگارد)

حامی: گریرسون و مکتب سینمای انگلستان که نقش حامی جامعه و مردم را پیدا کرد.

شیپورچی و مبلّغ : فیلم های تبلیغاتی در جریان جنگ جهانی دوم : همفری جنینگزو فرانک کاپرا

فیلم های دادستان ، بعد از جنگ که جنایات جنگی را محکوم می کردند.

شاعر : آرنه سوکسدورف، برت هانستر در جستجوی زبانی استعاری ، روزمره و نئورئالیستی

وقایع نگار : گزارش های تاریخی اواخر دهه پنجاه و دهه شصت( ژان روش)

سینمای مبلّغ ( مروج)، در فیلم های مؤسسات خصوصی وکمپانی ها و فیلم های اسپانسرشده. ادواردمورو

سینمای شاهد : فرد وایزمن و ریچارد لیکاک ( تمرکز بر سینمای مستقیم آمریکا) که توسط کریس مارکر دنبال شد. در این بخش سینما وریته فرانسه را نیز توضیح می دهد

سینمای چریکی( فیلم های سیاسی و شبه نظامی دهه شصت وهفتاد)

و جنبش فیلم های ویدیویی و آثار جان آلپرت

مایکل رینوو(Renov)

اساس نظریات مایکل رینوو، بر بیان “خود فیلمساز”، و” تغییر شکل دادن کم وبیش هنرمندانۀ جهان تاریخی”استوار است. [۲۰]

مایکل رینوو می گوید” اصطلاح فیکشن ، نان فیکشن مفید است، لیکن باید بر این فرض استوارباشد که با عناصری از “داستانی” و بالعکس (غیر داستانی) آمیخته شود. این دیدگاه که “مستند گفتمان جدیت است [نظریه بیل نیکولز]، ریشه های عمیق غیر داستانی را درک نکرده است”. مایکل رینو می گوید تمام فرم های سخن( گفتمان) از جمله مستند، اگر داستانی (و مبتنی بر تخیل) نباشند حد اقل ساختنی(fictitious) هستند. مایکل رینوو طبقه بندی خود را از نظریه شعر (بوطیقا)ی ارسطو اتخاذ کرده، معتقد است چهار هدف متمایز و در عین حال دارای همپوشانی( اوور لپ)، در فیلم مستند وجود دارد[۲۱]:

* ثبت، آشکار سازی، نگهداری ( خاصیت تقلیدی در مستند های مردمنگاری و از جمله آثار فلاهرتی و حتی یادداشت های شخصی)

* تشویق یا ترویج (کارکرد اقناعی مستند در اهداف اجتماعی وشخصی است. از جمله مکتب انگلیس و سبک فیلم گریرسون ، شب ومه اثر آلن رنه)

* تحلیل ( آنالیز) یا تفحص ( عملکرد تقلیدی و عقلی ای که بیشتر از شیوه اول ، بازتاب ذهنی و گرایش زیبایی شناختی دارد. تماشاگر را بیشتر درگیر خود می کند. مستند های مستقیم (بی واسطه) و سینما وریته و فیلم های مستند سازان پیشگام ( از جمله ژیگا ورتوف ویا مستند سازان معاصر مثل آلن رنه و کریس مارکر) نمونه های آن است.

* بیان احساس (express)[از طریق نماد ها و نشانه ها]: این عملکرد زیبایی شناختی ، بیشتر ازخود واقعیت، کاملاً به فرم مستند وابسته و مرتبط است. ولی اینک به خاطر غلبه روش های علمی در جامعه، این شیوه از اهمیت وارزش و والاییِ کمتری برخورداراست وپس زده می شود.کارکرد زیبایی شناختی در مکاتبی چون آوانگارد که زیر سلطه هنرهای تصویری و شعر بود ( ویا در مستند های انسانشناختیِ فلاهرتی) غلبه داشت.

“از هنگام اختراع دوربین ، افرادی آن را برای ثبت امور واقع[۲۲] بکار برده اند تا لحظه ای از تاریخ را حفظ و نگهداری کنند و یا تراژدی ها و شادمانی های جهان پیرامونشان را آشکار و بر ملا سازند. به محض این که فیلم به صورت یک شیوه بازنمایی مورد اقبال عامه در آمد، هدف فیلم نیز فقط این نماند که به ثبت واقعیت بپردازد، بلکه هدف این شد که ایده آل های واقعی را ترویج کند و بگوید که به جهان چگونه باید نگریست و چه تغیراتی برای خیر نوع بشر ضروری است. دوربین برای کشف و تحلیل وقایع و مردمان بکار انداخته شد تا به تفحص درمعانی بپردازد، تا مخاطب را به پرسش در باره واقعیت های زندگی اش وادارد. و دست آخر این که مستند می تواند به صورتی زیبایی شناختی بکار گرفته شود تا به بیان [ شاعرانه] نحوه ای بپردازد که کارگردان از طریق عدسی جهان را می بیند”.

شیوه های بازنماییِ بیل نیکولز

بیل نیکولز فیلم مستند را هنر بازنمایی جهانی می داند که ما در آن زندگی می کنیم نه جهانی تخیلی.

مستند، پنجره ای رو به جهان نیست بلکه گفتگویی بین امر واقع و بازنمایی آن است. بیل نیکولز در کتاب “مقدمه بر فیلم مستند”، مستند را فرمی بلاغی(ریتوریکال) بر می شمارد و در باره ذات اقناع کنندگی در مستند بحث می کند. وی پس از بارها تغییر در تعریف شیوه ها سرانجام شش شیوه بازنمایی را معرفی کرده است.شیوه ها روش های مواجهه با واقعیت اند که هریک با دیگری در استفاده از منابع و نحوه روایت تفاوت هایی دارند. متن های مختلفی ببار می آورند و سبب انتظارات مختلفی هم در تماشاگر می شوند:

شیوه توضیحی

شیوه شاعرانه

شیوه بازتابی ( انعکاسی یا رفلکسیو، می خواست بینندگان را در باره آنچه به آنان نشان داده میشود به تفکری انتقادی وادارد) .

شیوه مشاهده ای

شیوه مشارکتی

شیوه اجرایی

تلاش فیلمساز برای برگرداندن دیدگاهش در باره جهان و تبدیل به روابط تصویری است که صدای مستند ها را از یکدیگر متفاوت می سازد. برای مثال مستند بیواسطه، که ادعای تصویری مستقیم و بدون مداخله مستند سازان را دارد، در جوامع فرهنگی، خلوص خود را از کف می دهد. از جمله مستند های مستقیم در خانواده های ما با عنایت بر حریم ایرانی شکل می گیرد. در فیلم دره گوران، گهواره ای که تکان می خورد ساخته فرشاد فدائیان، نیز بااین سوال روبروئیم که امر واقع چیست؟ و شاید بهتر باشد آن را در زمره فیلم مقاله طبقه بندی کنیم .

مقایسه تطبیقی

مقایسه طبقه بندی های مختلف نزد بیل نیکولز ، اریک بارنو، مایکل رینوو، دکترپیتر کرافورد و خانمElisenda Ardèvol ( انسان شناس) توسط آرنائو گیفرو کاستل نظریه پرداز کاتالونیایی[۲۳] .

بیل نیکولز

اریک بارنو

مایکل رینو

پیتر کرافورد

 الیسندا آردِول

شیوه های بازنمایی واقعیت

شیوه های تاریخی( کارکردهای تاریخی و وظایف [۲۴])

شیوه های تمایل modes of desire

شیوه های انسان شناسی تصویری

حرکت های تاریخی و  ترکیبی ازعناصر فیلمی،

 مدل های همکاری و فیلمسازی.

 توضیحی

پیام آور

کاشف

گزارشگر (ریپورتر)

حامی  شیپورچی دادستان

وقایع نگار

مبلّغ

ثبت

آشکار سازی

نگهداری

 تشویق  ترویج

صریح

 سینمای   توصیفی[۲۵]

شاعرانه

نقاش / شاعر

بیان

انعکاسی

گزارشگرمعاصر  reporter contemporary

آنالیز

تحلیل یا تفحص

  یاد آوری

(evocative)

سینمای انعکاسی

 مشاهده ای

 شاهد

 کاتالیزور[۲۶]

 چریک

آنالیز یا تفحص

 شیوه تجربی

 سینمای مشاهده ای (سینما وریته و دایرکت سینما)

مشارکتی

(تعاملی)

معاصر ( به عنوان جنبش  مستندسازی معاصر مطرح میشود)

بیان

شیوه تجربی

   شیوه یاد آوری

 سینمای مشارکتی

یادآوری –

 ساختارشکن

اجرا(شیوه اجرایی)

معاصر(جنبش)

 بیان express

شیوه تجربی

 

 

 

 

مشابهت های بین بیان و شیوه اجرایی، عنایت بر ذهنیت است.

پیتر ایان کرافورد، در کتاب فیلم به مثابه اتنوگرافی(ص ۷۹) فیلم Reassemblage (ترینه تی مینه ها -۱۹۸۲) و شیوه یاد آوری در این فیلم را که تمام قوائد مستند سازی را در هم ریخته، در زمره مستند های مردمنگاری پست مدرن معرفی کرده است. این فیلم در نظریه بیل نیکولز در طبقه بندی تعاملی یا مشارکتی جای دارد. عدم توجه به مقایسه بین شیوه ها در مبحث نظری ( به ویژه در مورد گزارشی و گزارشگر معاصر ) گاهی سبب مناقشه های بی حاصل شده است.

نظریه سه مکتب[۲۷]

با خلاصه سازی دستاوردهای قبلی، گفته میشود سه مکتب مهم در “مستند سازی” وجود دارد که عبارتند از:

* سینمای مشاهده ای (دایرکت سینما) که مداخله ای در امر واقع ندارد. مگسی روی دیوار (شاهد بیطرف) است.

* سینما حقیقت ( وریته) به مداخله و ترغیب شخصیت های مورد مطالعه می پردازد. درصورتی که در سینمای مستقیم، ازمصاحبه خبری نبود، در این نوع فیلم با افراد مورد مطالعه گفتگو می شود .

* فیلم مقاله [۲۸] : در ایجاد بحث و پیگیری نظر فیلمساز در باره یک موضوع از هر امکان سینمایی مقتضی از جمله مونتاژ سود می برد دارای استراتژی هایی برای اقناع مخاطب است. فیلم مقاله به مستند های غیر متعارف، شخصی، رفلکسیو و جدید اتلاق می شود. گاهی از جنبه کاربرد voice over بسیار به شیوه توضیحی در تقسیم بندی بیل نیکولز شباهت پیدا می کند. اما حضور – غیاب صاحب مقاله هم در این نوع فیلم، اساسی است. مثلا خیلی مستقیم خود اورا می بینیم و صدایش را می شنویم (مثل مایکل مور به عنوان خبرنگار پژوهشگردر فارنهایت۱۱/۹). یا می تواند غیر مستقیم باشد و متن خوانده و یا نوشته شود. فیلم مقاله ، عرصه ای گشوده برای تجربه و جای بدعت در سینماست . فیلم هایی بازتابی و ذهنی ( مثل فیلم تاریخ سینمای ژان لوک گدار) که در طبقه بندی های دیگر جای نمی گیرند را در طبقه بندی فیلم مقاله قرار می دهند . [۲۹]

طبقه بندی و تشخیص یک دسته مشترکات در مجموعه ای از فیلم، از آن جایی که با برچسب های مختلفی همراه می شود ، ظاهراً تشتت هایی را نیز سبب شده اند ، با وجود این شاید برچسب ها ( در این مرحله و برای کار ما به عنوان مستند ساز) چندان مهم نباشند، مهم این است که بدانیم سینمای مستند دارای چه امکانات وسیعی برای کار وکار خلاقه است: امکاناتی که در آثار فلاهرتی، ژان روش، برادران مایزلس، ارول موریس، مایکل آپتد، مایکل مور، جواشو اوپنهایمر، پیتر فورگاش و نسل های مختلف مستند سازان ایران وجهان متبلور شده است.

نوع دیگری از طبقه بندی

گونه های در هم آمیخته

گونه های ترکیبی[۳۰] یا شکل های دورگه از بازنمایی، از جمله اتنو فیکشن ژان روش ( در سینمای مردمنگاری یا انسان شناسی تصویری)، در سینمای نان فیکشن، سابقه ای قدیمی دارند. اما یک سوی دورگه های جدید، تلویزیون و فن آوری های تازه است.

* داکیوُسپ یک گونه تلویزیونی است. رشد برنامه سازی داکیوسپ ،در اواخر دهه ۱۹۹۰ یکی از مهمترین دستاوردها در مستندهای تلویزیونی بریتانیا محسوب می شد ( رجوع شود به مدخل داکیو سپ نوشته کارولین داوِر( دانشنامه فیلم مستند – گرد آورنده ایان آیتکن ترجمه این نگارنده).

* داکیو فیکشن یک ژانر ترکیبی یا دورگه است.

* ماکیو منتری یک ژانر فیکشنال ( داستانی) که حوادث غیر واقعی را به صورت واقعی نمایش میدهد وهدف اصلی اش شوخی و به اصطلاح سرکار گذاشتن مخاطب و یا حتی گاهی از طریق شوخی با گونۀ مستند، تفریح براه می اندازد.

* داکیو دراما (مستند نمایشی) یک ژانر برنامه سازی تلویزیون است که در سینما ریشه دارد. در زبان انگلیسی آنرا دراما داکیومنتری، دراما ـ داک و گاهی فکت ـ فیکشن هم می‌نامند. کارش نمایشی کردن و دوباره سازی صحنه های واقعی است [۳۱] گاهی صحنه ها در لوکیشن واقعی گرفته میشود. باوجود این ، مستند نمایشی علیرغم وجود وفاداری اش به سند، بازهم از درام تاریخی وکارهایی که کاملا بر اسناد متکی اند تفاوت دارد.

* رئالیتی تی وی یک ژانر ترکیبی با برنامه سازی تلویزیونی است. امیر قهرایی با دوربین مخفی های جذابش، قهرمان این نوع فیلم در صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران است.

* مستند دروغین Pseudo-documentary در آگهی های تلویزیونی ظاهر شد. کارش تولید صحنه های ساختگی به روش مستند و مستند جا زدن آنهاست. تفاوتش با ماکیو منتری این است که صرفاً به منظور شوخی و یا طنز و دست انداختن، ساخته نمی شود. می تواند از جلوه های کامپیوتری برای عوض کردن موقعیت ها استفاده کند.

طبقه بندی مستند های غیر خطی

مستند های غیر خطی، وابسته به خلاقیت مستند سازان و اینترنت هستند و در دنیای دیجیتال ساخته شده اند:

مستند هایی متکی بر منابع و اسناد و مدارک انبوه ( crowd-sourced)

مستند های دیجیتال یا وب[۳۲]، دیتابیس های روایی، اکتشافات تعاملی، سفرهای مجازی، مقاله های دیجیتال و مستند های تعاملی چند رسانه ای ( مالتی مدیا، تولیدی غیر خطی و ترکیبی است از عکاسی ، متن، صدا ، ویدیو، زنده نمایی و گرافیک های اطلاعرسان).[۳۳]

ساندرا گودنزی (Gaudenzi) استاد کالج رسانه ها در لندن می گوید[۳۴] سطوح تفاوت در این مستند ها بهترین راه طبقه بندی این شکل تازه از مستند ها است. به گفته وی سه سطح تعامل متفاوت وجود دارد که شاخصه این نوع از مستند است:

نوع نیمه بسته که کاربر می تواند آن را جستجو کند ولی قادر به تغییر محتوا نیست. دوم نیمه باز ( کاربر می تواند مشارکت داشته باشد ولی نمی تواند ساختار مستند تعاملی را تغییر بدهد) یا کاملاً باز است که کاربر و مستند تعاملی، دائم تغییر می کنند و بر یکدیگر تأثیر می گذارند.

در همان مقاله شش نمونه از این نوع مستند ارائه شده است.

“به پین پوئنت خوش آمدید” ( ساخته گروه رسانه ای کانادا در سایت گوگل۲۰۱۰) نمونه نیمه بسته و کلاژی خلاقه در باره معدن پین پوئنت است که در سال ۱۹۸۰ ناپدید شد.

پروژه نیمه باز “سفر به انتهای(معدن) ذغال سنگ” (۲۰۰۸) ساخته شرکت فرانسوی Honkeytonk یک فیلم تعاملی ی جاده ای برای بردن مخاطب به اعماق یک معدن ذغال سنگ در چین است که در آنجا کارگران مهاجر هرروز زندگی خود را به خطر می اندازند. پروژه شامل ۳۰۰ عکس، سه ساعت ویدئو و ده ساعت ماتریال صدایی و گفتگو است که توسط کارگردان ها Samuel Bollendorff and Abel Ségrétin در چین گرد آوری شد. کاربر می تواند مسیر فیلم را انتخاب کند، از معدنچی ها سوال بپرسد و می توانند اطلاعات اضافی در متن گرد بیاورد. در یک نمونه دیگر از پروژه نیمه باز به نام soul patron (2010) [میزوکو جیزو،حامی روح کودکان در گذشته، در سنت بودایی]ساخته Frederik Rieckher است. این مستند[در منابع دیگر:وب داک] از طریق نمایش معابد و نمازخانه ها به فرهنگ و فضای ژاپن سفر میکند. دارای ۳۴ صحنه است که کاربر می تواند به اراده خودش در آن حرکت کند. کاربر در هر صحنه می تواند روی جزئیات تصویر “زوم این ” کند و حد اقل به دو صحنه دیگر مرتبط (لینک) شود.همچنین اطلاعات زمینه ای در باره مسائل اجتماعی و مذهبی هم وجود دارد.

نوع مستند تعاملی ی کاملا باز هنوز کاملا تحقق نیافته، اما تجربیات جالبی موجود است که کاربر با بارگذاری ی محتوا(آپلود یا ارسال کردن یک پرونده، از رایانه‌ خود به رایانه دیگر )، می تواند مستقیماً در داستان مشارکت کند. نمونه ای ازآن تغییر شکل دائمی مستند روسی مردی با دوربین فیلمبرداری ساخته ژیگا ورتوف (۱۹۲۹) است. از تمام مردم دنیا خواسته شده تا صحنه هایی از متن اصلی را تفسیر و ویدیو ها ی خود را به سایت، آپلود کنند. نسخه تازه ای از فیلم ساخته میشود.

مستندِ جمع سپاری

رده ای که به مدد آپلود کاربران در یک شبکه اینترنتی و یا دستیابی به تصاویر سایر افراد امکان پذیر می شود را مستند جمع سپاری [۳۵] نامیده اند. جمع سپاری ترکیب crowd و outsourcing است. مستند زندگی در یک روز( محصول یو تیوب ، رایدلی و تونی اسکات به کارگردانی کوین مک دانالد و دیگران – سال۲۰۱۱) یک داکیو درامای جمع سپاری است. آنها از مردم سراسر جهان خواسته بودند که زندگی خود را به تصویر در آورند و پرسشی ساده مطرح سازند . از ۱۹۲ کشور به میزان ۴۵۰۰ ساعت ویدیو ( ۸۰ هزار کلیپ) برایشان آپلود شد. که تمام آنها یک روز واحد در روی کره زمین تصویر برداری شده است. نتیجه به مدد تنوع فصل، نژاد، آداب ورسوم ، رفتارها و شیوه های مستند سازی بسیار جذاب از کار درآمده است. من آن را از طریق اینترنت دیدم.

“مستند جمع سپاریِ ۱۸ روز در مصر توسط ژیگار مهتا و یاسمن Elayat ساخته شد. آنها یک واقعه را از طریق ویدیو های تلفن هوشمند، عکس ، توئیتر، و سایر رسانه هایی که توسط مشارکت جوها در همان لحظات “بهار مصری” فراهم آمده بود، را بازگویی کردند. مسئله این بود که مستند سازان با ۵ دقیقه از تصویر یک شاهد روبرو شدند که یک تصویر۱۵ ثانیه ای دیگر از همان صحنه هم وجود داشت. چگونه می بایست هر دو را در یک صحنه استفاده می کردند؟آنها تصویر ۵ دقیقه ای را در جلو(فورگراند) و تصویر ۵ ثانیه ای را به صورت لوپ در زمینه قرار دادند. “[۳۶]

فن آوری های ترانس مدیا و غیره، به غنای ساختارهای مستند افزوده اند با وجود این “مستند” ها محصول خلاقیت مستند سازان، روایت ها، زندگی ها و پژوهش های عمیق و جاندار نیز هستند.

[۱] – مستند های خطی مثل فیلم و ویدئو.

[۲] – non-linear

[۴] – non- fiction

[۵] – در متن های تاریخ سینما به فیلم موآنا نیز اشاره شده است. و آنچه را گریرسون “ارزش مستند ” نامید عبارت از بازسازی زندگی روزمره یک پسربچه اهل پولینزی و نمایش زندگی آنطور که زیسته شده است بود.

[۶] -creative treatment of actuality

[۷] – مانند یک خبر یا گزارش

[۸] – Mac Cann, Richard Dyer. The People’s Films: A Political History of United States Government Motion Pictures. New York: Hastings House, 1973.

[۹] -compilation

[۱۰] – چنین نسبتی به نوشته بیل نیکولز در کتاب مقدمه بر فیلم مستند” ارتباطی شاخصی” است.(ص۱۰۰)

[۱۱] – مقدمه ای بر مستند تلویزیونی، مواجهه با واقعیت. ترجمه محمد تهامی نژاد – پژوهش های سیما( ۱۳۸۵) ص۲۷

[۱۲] – film of discovery and revelation

[۱۳] – Ellis, Jack C. The Documentary Idea: A Critical History of English-Language Documentary Film and Video. Englewood Cliffs, New Jersey: Prentice Hall, 1989.

[۱۴] – approach

[۱۵]- Ellis. The Documentary Idea.

[۱۶] – Spottiswoode, Raymond. A Grammar of the Film: An Analysis of Film Technique. Berkley: University of California Press, 1965. (284-5).

[۱۷] – منظور از واژه constructed، ساختگی بودن نیست.

[۱۸] -representation

[۱۹] – این بخش ، ترجمه خلاصه فصل سوم مقاله زیر هم هست :

interactive multimedia documentary

www. Agifreu.com

[۲۰] -Encyclopedia of Politics, the Media, and Popular Culture By Brian Cogan, Tony Kelso p.17
[۲۱] – Renov, Michael. Ed. Theorizing Documentary. New York: Routledge , 1993

[۲۲] -actuality

[۲۳] – بخش سوم همان مقاله (Arnau_Gifreu) ص ۱۵

[۲۴] – از جنبه وظیفه وهدفی که مستند ساز بر عهده گرفته است . قابل توجه این که مرحوم اریک بارنو واژه mode را بکار نبرده است. و مهم این است که در این طبقه بندی همه مستند سازان وظیفه هنری بر عهده نگرفته اند. یکی شیپور چی است ، یکی وقایع نگار است و یکنفر شاعر لست.

[۲۵] – ظاهراً در اینجا به جای explanatory (تبیینی) باید descriptive ترجمه می شد. که با سایر تعاریف در یک رده قرار بگیرد.

[۲۶] – اریک بارنو درکتاب مستند: تاریخ فیلم غیر داستانی (۱۹۹۳) ، ژان روش را به عنوان کاتالیزور ( بین سینما و انسان شناسی) معرفی میکند. این کتاب توسط دکتر احمد ضابطی جهرمی با عنوان تاریخ سینمای مستند ترجمه شده است. و رجوع شود به کتاب دایره المعارف سیاست ، رسانه وفرهنگ عامه پسند برایان کوگان که فیلم های مستند اجتماعی را بیشتر دارای مضمون سیاسی می داند ص ۱۸

[۲۷] – کلیات به نقل از فیلم اسکول آن لاین

[۲۸] – essay film

[۲۹] – خلاصه ای از “فیلم مقاله” نوشته Laura Rascaroli استاد یونیورسیتی کالج کُرکِ ایرلند

[۳۰] -Hybridized

[۳۱] -dramatized re-enactments of actual event ( به نقل از ویکی پدیا)

[۳۲] -Web documentary

[۳۳] – ingfographic ( information graphic) عبارت از ارائه بصری اطلاعات به صورت گرافیکی است. اینفوگرافیک ها در فضا های عمومی به صورت علائم رانندگی، نقشه های مترو و غیره دیده می شود.

[۳۴] – به نقل از

http://thecreatorsproject.vice.com/blog/the-6-most-innovative-interactive-web-documentaries The 6 Most Innovative Interactive Web Documentaries By Inge de Leeuw — Apr 4 2011

[۳۵] -crowd sourced ( با مفهوم ” جمع سپاریِ سرمایه” برای تولید هم در مقاله “جمع سپاری چیست؟” نوشته David Bratvold مواجه شدم.

http://dailycrowdsource.com

[۳۶] – پاتریشیا آفدرهایده. کتاب “چگونه مستند ترانس مدیا بسازیم؟” ( ۲۰۱۲)